جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


تاریخ فرش ایرانی را نمی‌توان فروخت


تاریخ فرش ایرانی را نمی‌توان فروخت
سه‌سال پیش در خرداد ماه ۱۳۸۳ كه روزنامهء عصر اقتصاد خبر واگذاری_ ۷۰ درصد از سهام شركت سهامی فرش ایران را به بخش خصوصی منتشر كرد، همهء كسانی كه تاریخ هفتادساله این شركت را در پاسداری از اصالت فرش ایرانی می‌دانستند نگران شدند كه شركت با اهدافش خداحافظی خواهدكرد و به یك بنگاه اقتصادی تبدیل می‌شود كه برای سودآوری بیش‌تر اسیر فوت‌و‌فن‌های تولید و تجارت فرش دستباف در دنیای امروز خواهد شد، اما وقتی سه‌سال بعد، در تیر ماه ۱۳۸۶ روزنامهء جهان صنعت خبر واگذاری ۹۵ درصد از سهام شركت سهامی فرش را به سازمان بازنشستگی در مقابل دیون دولت به صندوق مذكور منتشر كرد، همه فاتحهء موجودیت شركت را خواندند و نگران حفظ اصالت‌های فرش ایرانی شدند!
در حالی كه بارها به رییس وقت مركز ملی فرش ایران تذكر داده شد كه تاریخ از شركت سهامی فرش ایران تنها به عنوان یك بنگاه یاد نخواهد كرد و به‌راستی آن‌چه كه امروز بر باقی‌ماندهء ستون‌های آن ایستاده‌ایم تلاش‌ها و تحقیقاتی است كه در طول هفتاد سال گذشته در شركت سهامی فرش ایران انجام و اجرا شده است در حالی كه از این همه ارگان ایجاد شده حتی یك حركت در جهت پاسداری از اصالت‌های این هنر در گوشه‌ای از یك صفحهء تاریخ ثبت نشده ‌است. به هر حال تاریخ غربال خوبی است كه سره را از ناسره جدا می‌كند. بررسی فعالیت شركت سهامی فرش در طول تاریخ در محورهای مختلف استفاده از رنگ‌های گیاهی و ثابت شیمیایی، شست‌وشوی علمی و اصولی پشم چیده شده، تامین مواد اولیهء مرغوب، به‌بافی و ترویج آن از طریق بافت فرش‌های نمونه و استفاده از طرح‌های اصیل ایرانی، ایجاد كارگاه‌های متمركز قالیبافی و توجه به كیفیت‌های مطلوب در زمان‌های قبل و بعد از انقلاب، ایجاد سیستم‌رفاهی (بیمهء قالیبافان و پرداخت حداقل مستمری از كارافتادگی و بازنشستگی به آن‌ها) مطابق با اسناد صنعت فرش ایران كه از سوی مركز اسناد ریاست جمهوری منتشر شده‌است نشان می‌دهد كه تاریخ بی‌جهت نام فرش را مترادف با نام ایران و نام فرش ایران را در بازارهای جهانی مترادف با نام شركت سهامی فرش ایران نمی‌داند. معلوم نیست، بدون مطالعهء این اسناد و بررسی توانمندی‌های غیرقابل تكرار شركت، تصمیم خطرناك دیگری سرنوشت اصالت فرش ایرانی را رقم خواهدزد!
شاید لازم باشد برای آخرین بار، تاریخ شركت سهامی فرش مرور شود و اهالی تصمیم‌گیرنده در سرنوشت این شركت به بازخوانی آن‌ها دعوت شوند تا قبل از امضای مصوبهء اخیر به عاقبت خطرناك تصمیم‌شان آگاه باشند.
تشكیل موسسهء قالی ایران در سال ۱۳۰۹ شامل ۴ بخش وظایف عمومی، وظایف نقشه‌كشی و رنگ‌آمیزی، وظایف بخش رنگرزی و لابراتوار شیمیایی و وظایف قالی‌بافی بود كه بعداً حق انحصاری صدور قالی و قالیچه و نظارت بر تهیهء آن نیز در سال ۱۳۱۴ به آن اضافه و نام موسسه، شركت سهامی فرش نامیده شد و تاسیس آن به طور رسمی اعلام شد. در سال ۱۳۱۶ در تصویب نامه اختیارات اضافه شده به شركت فرش علاوه بر وظایف نظارتی در اصلاح دستگاه‌های ناقص و تهیهء دستگاه‌های كامل بافندگی، دادن دستور برای بافتن فرش به اندازه‌ها و رنگ‌های مطلوب، متوجه كردن بافندگان فرش به احتراز از استعمال پشم دباغی و رنگ‌های غیر مطلوب، دادن دستورات لازم برای تهیهء رنگ‌های نباتی (حتی‌المقدور در محل بافت قالی) و تشریح معایب رنگ‌های غیر نباتی و جوهری، رسیدگی به احتیاجات بافندگان از حیث مصالح مخصوصاً خامه و نخ و اهتمام در رفع آن‌ها و ... شركت فرش را مكلف كرده است تا فرش‌هایی را كه برای صدور عرضه می‌شود بازرسی كرده، در صورتی كه از لحاظ صنعتی دارای معایب و نواقصی باشند برای آنها پروانه صادر نكند.
براساس این مصوبه‌ها شركت اقدام به تربیت كادر فنی در زمینه‌های مختلف مرتبط با فرشبافی كرده، نقشه‌های قدیمی و سنتی مناطق را جمع‌آوری كرده، رنگرزی گیاهی را با دایر كردن كارگاه‌های رنگرزی در این مناطق تقویت كرده، جهت تامین مواد اولیهء مرغوب به خرید ماشین آلات پشم‌شویی از آمریكا و سپس تاسیس كارخانجات پشم‌شویی كرج اهتمام ورزیده است كه هنوز با گذشت۵۰ سال معتبرترین كارخانهء پشم‌شویی خامهء قالی ایران است، بافت صحیح هر منطقه را رایج كرده و از بی‌گره‌بافی چند چین پودبافی و دیگر تقلبات جلوگیری كرده و به منظور جلوگیری از مصرف رنگ‌های جوهری كه سالیان سال تجارت فرش ایران را دچار مشكل كرده و تفاهم‌نامه‌نویسی تاجران و عناد دولت را باعث شده بود، اقدام به راه‌اندازی كارخانجات رنگرزی شیمیایی و گیاهی با سفارش از كارخانجات سیباگایگی با تكیه بر شیوه‌های گیاهی مناطق مختلف ایران كرده، جهت تهیهء خامه مرغوب قالی كارخانجات ریسندگی مختلفی را تاسیس كرد و اقدام به برگزاری نمایشگاه و شعبهء دایمی در آلمان و نمایشگاه‌های موقت در آمریكا، لندن و پاریس كرد. چه كسی منكر است كه اولین مجتمع‌های قالیبافی در قرن بیستم پس از تصمیم دولت در اجرای بیمهء تامین‌اجتماعی قالیبافان در سال‌های اولیهء دههء پنجاه شمسی توسط شركت سهامی فرش در كرمان بنا نهاده شد و اولین بیمه‌شدگان قالیباف، قالیبافان این شركت بوده‌اند. چه كسی منكر است شركت سهامی فرش تنها تولید‌كننده‌ای بوده است كه به قالیبافان خود مستمری هر چند اندك بازنشستگی پرداخته است.
چه كسی منكر است كه شركت سهامی فرش ایران در طول تاریخ هفتاد سالهء كشور تنها تولیدكننده‌ای بوده كه توان تولید فرش‌های عظیم و هنری خانهء خدا، پنج‌هزارمتری عمان و شش‌هزارمتری ابوظبی را داشته است مگر همهء آگاهان نمی‌دانند كه برای بافتن چنین فرش‌هایی چه پشتوانهء قدرتمندی از دانش و تجربه و كارآیی اجرایی لازم است؟ مگر آگاهان نمی‌دانند كه ضد بید كردن پشم در تولید فرش چه حركت بزرگی بود كه ۵۰ سال پیش توسط شركت فرش بنیان نهاده شد و هرگز زیر پا گذاشته نشد؟! مگر پیشكسوتان فراموش كرده‌اند كه شركت فرش برای اجرای وظایف حاكمیتی خود در تهیه و تامین مواد اولیهء مرغوب، جمع‌آوری نقشه‌های اصیل و حفظ و اشاعهء آن، در وفاداری به رعایت به‌بافی و تولید فرش‌های مرغوب همواره در بودجهء سالانه ردیف اختصاصی داشته است و مگر در سال‌های اخیر كه به یك اشتباه تاریخی تحت تاثیر افسون تولید انبوه توسط ارگان‌هایی نامربوط به فرش و حراج ارزان رنج و زحمت انگشتان قالیبافان ایرانی در بازارهای جهانی، این ردیف را قطع كردند، آیا از كیفیت كالاهای شركت كاسته شد؟ در تمام سال‌هایی كه به مقدار سرسام‌آور رنگ جوهری ناشناس و نامرغوب تحت عنوان رنگ‌های چینی جهت رنگرزی خامه در فرش‌های صادراتی وارد بازار شد، در تمام این سال‌هایی كه كارخانجات ریسندگی پشم‌های دباغی سه‌شیفته كار كرده و خامهء فرش تولید كرده‌اند كه قطعاً صرف تولید انبوه فرش‌های دباغی شده‌اند، در تمام این سال‌هایی كه بی‌گره‌بافی و چند چین ‌پود‌بافی در تمامی مناطق بافت كشور رواج یافته و روح تقلب را با خود در رخ فرش ایرانی به تمام جهان صادر كرده‌اند، چه كسی یك نمونه از این همه تقلب در محصولات شركت فرش سراغ دارد؟ در تمام سال‌هایی كه بعضی از تاجران همین فرش‌ها یارانه‌های كلان صادراتی را در برابر چوب حراجی كه به همین فرش‌ها و رنج بیماری تن و روان قالیبافان زن و مرد ایرانی و آبروی ایران در بازارهای جهان زده‌اند، شركت سهامی فرش به علت عدم سودآوری در معیارهای بنگاه‌های اقتصادی بیش از نیمی از نیروی متخصص خود را بازخرید كرده‌ و روانهء شغل‌های كاذب بازار كار كرد، نیروهایی كه برای تربیتشان سال‌ها پول و امكانات دولتی صرف شده بود و تربیت مجدد آنها امری بسیار دشوار و گران خواهدبود، در همین سال‌ها كه شركت سهامی فرش برای تامین هزینه‌های داخلی۳۰۰ نفر پرسنل باقی‌مانده و ده‌هزار قالیبافش در سراسر كشور و پرداخت سود بدهی بانك‌اش‌، بسیاری از مایملكش را در شعبات فروخت با عقد قرارداد چهارهزار متر فرش كوچك پارچه با تاجر بنام ایرانی مقیم اروپا، انقلابی در سفارش‌پذیری به وجود آورده است.
چگونه است كه كسی به اسناد منتشرهء مركز اسناد ریاست جمهوری نگاهی نمی‌اندازد، كسی كتاب مجموعه قوانین و مقررات فرش دستباف ایران را مطالعه نمی‌كند تا مطلع شود وظایف ارگانی كه امروز مركز ملی فرش نامیده می‌شود و تجمیع نیروهای دولت شاغل در بخش فرش دستباف است، سال‌ها بی‌كم‌و‌كاست به عنوان اساسنامهء شركت سهامی فرش توسط پرسنل آن شركت اجرا شده‌ است؟ چگونه است كه كسی به اسناد بدهی ارگان‌های دولتی و غیر دولتی مرتبط با قالیبافی از شركت سهامی فرش وزارت جهاد كشاورزی و تعاونی‌های شهری و روستایی نگاه مقایسه‌ای نمی‌اندازد تا آگاه شود چهار میلیارد بدهی به بانك كشاورزی در مقابل حداقل ده‌ها میلیارد دارایی منقول و غیرمنقول شركت در سال ۸۲ و توانمندی عظیم فنی و اجرایی پرسنل فنی آن با رقم حداقل ۳۰ ‌میلیارد بدهی دیگر ارگان‌ها قابل قیاس نبوده و نیست!
اكنون پرسش نگران‌كننده این است، آیا صندوق بازنشستگی كه تاریخ فرش ایرانی را در مقابل طلبش از دولت برمی‌دارد اهمیتی خواهد داد كه شركت سهامی فرش تنها بازوی اجرایی توانمند و وفادار به اهداف و برنامه‌های مركز ملی فرش است؟ آیا اهمیتی خواهد داد جمع‌آوری و شست‌وشوی پشم چیده شده و توزیع و تولید خامه‌های مرغوب نیاز به تقویت امكانات تولیدی و ماشین‌آلات جدید و پیشرفتهء كارخانجات این شركت دارد؟
مگر كسی از مقابل بنای زیبا و تاریخی خیابان فردوسی شركت ملی فرش ایران نگذشته است تا بداند تاریخ را نمی‌توان در مقابل دیون دولت به یك صندوق فروخت!
كویدا قنبرپور
ارشناس مركز ملی فرش ایران
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید