جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

کاندولیزا رایس چقدر بر دولت بوش تاثیرگذار است؟


کاندولیزا رایس چقدر بر دولت بوش تاثیرگذار است؟
كاندو لیزا رایس شخصیتی بسیار جالب توجه است زیرا از گزینه های زیادی بهره می جوید و با انتخاب برخی گزینه ها موجب شگفتی می شود. او از طرفداران جدی جنگ علیه افغانستان و عراق و یكی از كسانی كه خواستار گسترده كردن جنگ جهانی علیه تروریسم و یكی از واضعان اصلی «تهاجم پیشگیرانه» بود.
او اولین كسی بود كه در ادبیات سیاسی مفهوم «آشوب خلاق» را وارد كرد تا این كه حالت بی ثباتی و آشوبی كه خاورمیانه به آن دچار است را توصیف كند، منتها اكنون به رغم این كه امریكا، ایران را كشور حامی تروریسم می داند و برای امنیت ملی امریكا یك تهدید و خطر تلقی می شود، كاندو لیزا رایس گفت وگویی امریكایی- ایرانی برگزار می كند.... تفاوت واقعاً قابل تاملی است.
ولی این تنها امر جالب توجه نیست، او با این كه از نظام سوری ها خوشش نمی آید و در مسیر مناسبتی این نظام را محكوم می كند ولی همین این امر مانع از آن نمی شود كه با ولیدالمعلم وزیر امور خارجه سوریه در «شرم الشیخ» دیدار نكند.
در آن دیدار، از نقش سوریه در محكم نگاه داشتن مرز باعراق ستایش به عمل آورد. یادآوری می شود كه آن ملاقات در چارچوب سلسله دیدارهایی میان دو طرف صورت گرفت. دیدارها با سفر «هیلین سوپری» از دمشق در مارس ۲۰۰۷ آغاز شد.
سومین شگفتی نیز روی داده است؛ به رغم نزدیكی اش به رییس جمهور بوش و دولت نومحافظه كارش این پرسش مطرح می شود؛ آیا او واقعاً نومحافظه كار است و یا این كه میان خود و آن ها فاصله ای ایجاد كرده است؟ آیا جدال او با دونالد رامسفلد وزیر دفاع سابق كه یكی از برجسته ترین نومحافظه كاران بود، جدالی واقعی بود؟
رسیدن به این پاسخ برای درك انگیزه ها و گزینه های رایس بسیار مهم است.
كاندو لیزارایس به موسساتی كه وابسته به نومحافظه كاران است تعلق ندارد. او از محافل دانشگاهی بیرون آمده است. او از سال ۱۹۸۱ كه از دانشكده بررسی های بین المللی دانشگاه «دنور» مدرك دكترا گرفت به عنوان استاد علوم سیاسی در دانشكده استانفورد مشغول تدریس شد. موضوع رساله دكترای او «روابط امریكا و روسیه با وجود جنگ سرد» بود. در دوره استادی خود همیشه این موضوع را تدریس می كرد.
دیدگاهش با رویكردهای نومحافظه كاران هماهنگی داشت و اگر مهارت و كارشناسی او را در امور روسیه نیز اضافه كنیم، جای تعجب نخواهد داشت كه «رسكوكرافت» مشاور امنیت ملی بوش پدر از او كمك بخواهد تا این كه به عنوان مسوول امور روسیه در شورای امنیت ملی (۱۹۸۹-۱۹۹۳) مشغول كار شود و بدین ترتیب بود كه او با نزدیك شدن به خانواده بوش راه صعود خود را تضمین ساخت.
اكنون درمی یابیم كه او به نومحافظه كاران گرایش ندارد ولی برخی افكارش با دیدگاه های آنان هماهنگ شده است خصوصاً در پی رخدادهای یازدهم سپتامبر. او دیدگاه خود در مورد تجزیه اتحاد شوروی را مورد بازنگری قرار داده تا این كه بتواند از آن ایده در تجزیه خاورمیانه بهره برداری كند. او به شدت از سیاست تحمیل اصلاحات بر جهان عرب و اسلام حمایت كرد. او در گفت وگو با نشریه «فایننشنال تایمز» انگلستان در این مورد چنین گفت: «ایالات متحده امریكا قدرت آزادكننده ای است كه خود را برای پی ریزی دموكراسی و روند آزادی در جهان اسلام مسوول می داند.» او افزود: «مبارزه برای ارزش های لیبرالی امریكا نباید در مرزهای اسلام متوقف شود. زیرا در اسلام موارد اصلاح طلبی وجود دارد كه باید آن را مورد حمایت قرار داد.» او همه جنگ های بوش در خاورمیانه را مورد تایید قرار داده و از آن صراحتاً یاد می كند. او خطاب به بوش چنین می گوید: «در پرتو رهبری شما امریكا در حال مبارزه است و بی شك در جنگ علیه تروریسم موفق خواهد شد. امریكا ائتلاف های عظیمی تشكیل داده كه موجب آزادی میلیون ها نفر شده است. امریكا هم اكنون به كمك دو ملت عراق و افغانستان شتافته تا این كه دموكراسی را در قلب جهان اسلام پی ریزی كند.»
كاندولیزا رایس با اعلام این كه سه مورد برای او بسیار حائز اهمیت است، اخلاص بی شائبه خود را نسبت به بوش نمایان ساخت:
۱) منافع ایالات متحده امریكا
۲) حفظ ارزش های این كشور
۳) داشتن اخلاص نسبت به رییس جمهور بوش
بدین ترتیب در می یابیم كه او نه فقط از نومحافظه كاران دور نیست بلكه بسیار به آن ها نزدیك است.
كاندولیزا رایس یكی از شیوه های نومحافظه كارانی كه آن را اخلاقی توصیف می كنند به بهترین شكل ممكن به اجرا درمی آورد. این شیوه، گمراه ساختن افكار عمومی جهت تحقق منافع ایالات متحده امریكاست.
«جورج تنت» رییس سازمان مركزی اطلاعات امریكا (eiA) در كتاب خود تحت عنوان «مركز توفان» كه در آوریل ۲۰۰۷ به بازار آمد، كاندولیزا رایس و معاونش را به دخالت آشكار در بیرون دادن اطلاعات غلط در مورد برنامه هسته ای عراق، متهم می سازد. او می گوید: «كاندو لیزارایس در دادن اطلاعات غلط مبنی براین كه عراق از آفریقا اورانیوم وارد كرده نقش اصلی داشته است. اطلاعاتی كه سازمان جهانی انرژی هسته ای عدم صحت آن را كاملاً آشكار كرد.
كاندولیزا رایس به رغم نزدیكی اش با نومحافظه كاران با آن ها اختلاف داشت. اختلاف او با یكی از نمادهای نومحافظه كاران كه دونالد رامسفلد وزیر دفاع سابق باشد بر كسی پوشیده نمانده است.
رایس با رامسفلد در موارد زیادی اختلاف داشت. یكی از برجسته ترین موارد اختلاف این بود كه پنتاگون در دوره رامسفلد همیشه سعی داشت در امور سیاسی و نظامی پیشرو حركت كند و شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه در پی او حركت كنند به عبارت دیگر پنتاگون اصل باشد و شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه كارهای حاشیه ای انجام دهند.
این حركت ، با شخصیت و با بلندپروازی های كاندولیزا رایس همخوانی نداشت. بنا به گفته نزدیكانش او بسیار با احتیاط و خونسرد و در عین حال بسیار فعال است به طوری كه موجب ترس اطرافیانش می شود. او شخصیتی است كه از كودكی از طریق پدر و مادرش یاد گرفته كه عقب نشینی نكند و هیچ چیز نباید مانع گردد كه او در صف اول قرار نگیرد.
این بخش از شخصیت كاندو لیزارایس باید مورد توجه دقیق قرار گیرد. حال این شخصیت را از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار دهیم. شكستی كه ایالات متحده امریكا پس از تجاوز به عراق به آن دچار شد، مقوله مورد اعتماد دونالدرامسفلد و نومحافظه كاران مبنی بر این كه «پیروزی نهایی از آن قدرت برتر» است را مورد تشكیك قرار داد زیرا قدرت نظامی امریكا كه توانست عراق را اشغال كند اكنون نمی تواند از باتلاقی كه در آن گرفتار آمده و محاصره اش كرده و همه روزه خسارت های انسانی و مالی زیادی را متحمل می شود، فراتر رود و این در حالی است كه همه وعده های امریكا مبنی بر تشكیل عراقی متحد و دموكرات بخار شده و به آسمان رفته است.
ظاهراً رایس به این مقوله، اعتقادی ندارد و به تجزیه نرم جوامع نظر دارد به عبارت دیگر او به بكارگیری دیپلماسی به موازات به كارگیری سلاح جهت تحقق پیروزی اعتقاد راسخ دارد، به همین دلیل نشان داد كه با شیوه های رامسفلد مخالف است و تلاش دارد كه او را از صحنه دور سازد. او بار دیگر پرونده سیاسی را در اختیار گرفت تا این كه دیپلماسی و سلاح را با هم به كار گیرد.
شاید درك این امر، گفت وگوی ایرانی-امریكایی و دیدار رایس با ولیدالمعلم و رسیدن ناوهای هواپیمابر و فشار به سوریه و اشاره تلویحی به تهدید نظامی دمشق را قابل تغییر كند.
به این ترتیب می بینیم كه رایس خواستار ادغام سیاست و سلاح است ولی این ادغام به نظر می رسد كه نوعی از تردید را به همراه دارد كه باید در مورد آن به عنوان وزیر امور خارجه پاسخ گوید زیرا او دیپلماسی واقعی را به كار نمی بندد. رایس ظاهراً می خواهد جایگاه های افرادی همچون «جیمز بیكر»، «هنری كسینجر» و «مادلین اوبرایت» و «برنت اسكو كرافت» و «زبیگنیو برژینسكی» را اشغال كند.
در میان سیل اتهامات شاید مقاله اكونومیست انگلستان تحت عنوان «غروب ستاره رایس» كه در تاریخ ۲۰/۱/۲۰۰۷ به چاپ رسیده تا اندازه زیادی قابل باور باشد: «آن طوری كه دیگران می پنداشتند، نیست زیرا اكنون كاملاً روشن شده كه ثبات و عدم تردید كه یكی از برجسته ترین ویژگی های او بود از او رخت بر بسته و دچار تردید و سردرگمی شده است. او كه شخصیت قابل تایید در دولت بوش است اكنون با سیل انتقادات و تهاجم روبه رو شده است.
بله، اكنون به نظر می رسد كه كاندو لیزارایس به شخصیت سردرگمی تبدیل شده است ولی به هر حال او در هر حالتی شخصیتی قابل توجه دارد. ولی باید پرسید كه آیا فقط او این ویژگی را دارد؟ گمان نمی كنم.
او سردرگم است چون سیاست های رییس اش سردرگم است. او جنجالی شده است چون برنامه ها و راهبردهای رییس اش چنین است. او گزینه های متعددی را به كار می گیرد زیرا رییس اش گزینه ای را كه اختیار كرده با شكست مواجه گردیده است.
همه موارد فوق ما را به این نكته می رساند كه كاندو لیزارایس نه از نومحافظه كاران طرفداری می كند و نه این كه علیه آن ها تلاش می كند. او در منطقه نه به گزینه دیپلماسی گرایش دارد و با آن نیز مخالفت می كند. در مورد گزینه نظامی نیز چنین است. در منطقه از سیاست های اصلاح طلبانه جانبداری نمی كند و در عین حال با آن نیز به مخالفت برنمی خیزد او فقط از منافع ایالات متحده امریكا جانبداری می كند.
مشكل اصلی كاندولیزا رایس در این است كه او برای پرسشی ساده، پاسخی دقیق ندارد؛ منافع امریكا كدامند؟ شاید گفته آلبرتو گونزالس سناتور امریكایی درباره كاندولیزرایس جنبه هایی از صحت را در خود نهان داشته باشد: «او نسبت به كاری كه انجام می دهد احساس مسوولیت نمی كند. ما در جهان عرب احساس می كنیم در فاجعه ای كه او و رییس اش به وجود آورده اند گرفتار آمده ایم. شاید روزی كه او خاطراتش را بنویسد، لحظه ای فرا برسد كه به گناه خود اعتراف كند و آن طور كه پدر كشیش اش به او آموخته اندكی از بار گناه خود كم كند و وجدان خود را راحت نماید.»
سید محسن ساری
منبع: اخبار الخلیج چاپ بحرین
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید