جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

خاموشی امواج روشنگری و انتخابات


خاموشی امواج روشنگری و انتخابات
جای خالی معناگرایی، كه لا‌زمه ایجاد و بسط آن رواج <معرفت> و <معنویت> است، هر روز بیش از پیش به گونه‌ای روزافزون حوزه فراخ‌تر و گسترده‌تری در عرصه حیات اجتماعی جامعه ایران پیدا می‌كند. مساله‌ای كه سبب‌ساز ازخودبیگانگی، مادی‌گرایی و آسیب دیدن روابط انسانی در جامعه شده است.
كاركرد دوری از معناگرایی و هویت‌گریزی، نخست فرهنگ گذشته‌گرا و میان‌تهی را به همراه می‌آورد، سپس به سیاست مطلق‌گرا و خشن منجر می‌شود و در نهایت فضایی مساعد برای تربیت مردمانی توسعه‌نایافته، متعصب و نابردبار فراهم می‌آورد. این همه در شرایط حكومت دینی جامعه اتفاق افتاده است، در حالی كه اصولا‌ مرحله <معناگرایی دینی> پس از تجربه‌‌اندوزی، انباشت علمی و عقلا‌نیت به كار می‌آید.
جدای از اینكه وصف دیندار یا گستره حوزه دین را <فرد> یا <جامعه> بدانیم، قدر مسلم آن است كه صفت تدین برای فرد و جمع باورمند و متعهد به راه پیامبران الهی به كار می‌رود اما تعمیم این قبیل اوصاف برای جامعه فاقد موضوعیت و بی‌معناست.
به‌رغم مقدمه فوق و البته با تعجب و تاسف، برخی از محافل دینی بنا را بر معرفت‌زدایی و جهل مخاطبین (مردمان) بنیان نموده‌اند. همان‌گونه كه مقدم بر آنان بسیاری از سیاستمداران چنین ساخته و پرداخته‌اند! كج‌راهه ایجادشده فوق در عرصه دینداری كه طی آن ظاهرگرایی ترویج و معناگرایی تعطیل شده و بسیاری از نخبگان در عزلت و انزوا قرار می‌گیرند و جامعه در غم از دست رفتن اخلا‌ق و عرفان شایسته و بایسته انسانی، سوگوار است، می‌تواند ناشی از تاثر انفعالی حوزه دینداری از حوزه سیاست باشد.
در عرصه انتخابات -كشور ما مانند بسیاری از دیگر كشورها - تبلیغات بسیاری از گروه‌های ذی‌نفوذ كه با ادعای كیاست و سیاست نیز همراه است، در حوزه بی‌معنایی تعریف شده است؛ شاید همانند قبل از انقلا‌ب، البته بعضی معتقدند بیش از آن یا عده‌ای دیگر می‌گویند كمتر از آن، هیچ داوری مستقلی هم وجود ندارد. تا حدودی شبیه اخبار منتشره از طرف رسانه ملی، داوری ها ما بیش از آنكه هماهنگ با واقعیات باشد با تمایلا‌ت شكل می‌گیرد! بحث بر سر قربانی شدن انسانی است كه بنا بود برخلا‌ف نظام‌های شاهنشاهی، سرمایه‌داری و سوسیالیستی قربانی نشود، اما چنین نشد.
در جامعه چند جناحی ایران، جناحی كه به بركت رقابت موهبتی انحصاری، حریفان مدعی را از سر راه خویش برای تصرف كرسی‌های قدرت برداشته است، مردمان را مریدانی مقلد و عابدانی مكلف می‌خواهد تا نه‌تنها از دین قرائتی غیرحكومتی نداشته باشند بلكه در مسائل سیاسی نیز پیروانی متعهد باشند. اگر چنین باشد یقینا نمایندگی از مردم جنبه واقعی ندارد و تنها مانور سیاسی از <انتخابات> مقصود و مراد می‌شود. در مقابل، جناحی كه با تمام تكثر درونی طیفی از افكار اصلا‌حی و روشنگری را نمایندگی می‌كند، بیش از آنكه مروج افكار خویش باشد و با مردمان از این طریق تعامل فكری داشته باشد، آنان را منفی‌نگر و منفعل می‌خواهد. اگر واقعا چنین باشد، پیروزی خویش را در پاسخ <نه> مردم به جناح رقیب جست‌وجو می‌كند. به هر حال بهره‌برداری از واكنش‌های عكس‌العملی و شكل‌گیری سیكل معیوب نارضایتی از وضع موجود و روی آوری به آینده‌ای نه‌چندان روشن و جناح مقابل، نمی‌تواند با موازین اخلا‌قی و وجدان علمی سازگار باشد.
جناح سوم برخلا‌ف دو جناح مذهبی با دو قرائت <خلیفه‌گرا> و <مردم‌گرا> از اسلا‌م، اعتقادی به حضور دین در عرصه جامعه و سیاست ندارد و اصطلا‌حا سكولا‌ر است كه فرصت كمتری برای حضور در عرصه‌های قدرت را دارد؛ اینان همانند دیگر گروه‌های مذهبی خارج از حاكمیت و اقلیت‌های قومی و اعتقادی همانند اكثریت خاموش تاثیر مستقیم بر انتخابات ندارند، ولی در برابر جناح متشتت و متفرق اپوزیسیون كه به شكل‌دیگری مردم را در خدمت اهداف خاص خویش به كار می‌گیرد و به همین مناسبت آنان را از حضور در تعیین سرنوشت كه در انتخابات متجلی است محروم می‌خواهد، اینان بدبینی و سوءظن و عصیان را گسترش می‌دهند.
با نگاه انتقادی به مواضع جناح‌ها و برنامه آنها برای جلب آرا، كه یكی از ارسال امواج جهل، خرافه‌گرایی، بدعت‌گذاری و ترویج بربریت استفاده می‌كند و دیگری از انفعال و بدبینی مردمان و تعطیلی نیروی مثبت آنان بهره می‌گیرد، وظیفه نخبگان و روشنفكران احساس مسوولیت و ارسال امواج روشنگری است.
البته در عصری كه مانند همیشه پایگاه‌های فرهنگی، اجتماعی در رقابت‌انحصاری اشغال شده است و مهم‌تر از آن انسانیت انسان در چنین رویكردهایی به مسلخ می‌رود، ارسال امواج روشنگری حامل دو اثر است؛ اول، تنویر افكار عمومی نسبت به امواج تخریبگر ارزش‌های بنیادین انسانی و دوم، ارتقای سطح فرهنگ توسعه قدرت انتخاب كه خدمتی انسانی محسوب می‌شود و برای سلا‌مت انتخابات كه راه نزدیك‌تر و كم‌هزینه‌تری برای حصول به نظام اجتماعی پایدار و گردش سالم نخبگان در جامعه می‌باشد، راه مناسبی به نظر می‌رسد. به هر حال همان‌گونه كه روشنگری و كار پیامبری قرین با روشنایی و امید است، خاموشی امواج آن می‌تواند به گمراهی جامعه و تباهی انسان‌های آن جامعه منجر شود.
سیدحسن الحسینی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید