شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


جایی برای آرامش


جایی برای آرامش
روزهای سه ماه تابستان برای خیلی از خانواده ها یعنی روزهای کشدار بیکاری. تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی در این سه ماه برای تفریح خانواده ها است. خانواده هایی که ۹ ماه رنج تحصیل دانش آموزان (بچه های خانواده) را به دوش کشیده اند و در این ماه ها وظیفه تامین تفریح و سرگرمی آنها را به عهده دارند اما اکثر خانواده ها از تامین امکانات یک تفریح درازمدت سالم برای کودکان و نوجوانان خود معذورند. اتکای صرف به برنامه های تلویزیون و سرگرمی های رایانه ای، علا وه بر ضررهای جسمی وارده بر کودکان و نوجوانان، زیان های فرهنگی و اجتماعی بسیاری در پی دارد و لا زم است در کنار آنها، فکری برای تفریحات اجتماعی خانواده ها شود.
پارک ها و بوستان های شهری مکان هایی هستند که برای جوابگویی به همین خواسته در معماری شهرها طراحی شده اند اما آیا واقعا می توان به این اماکن به عنوان محلی برای تامین تفریحات خانواده ها نگاه کرد؟
اولین موضوعی که در این زمینه قابل ذکر است کمبود این اماکن تفریحی است. این موضوع تنها به کلا نشهر تهران یا شهرهای بزرگ منحصر نیست و می توان ادعا کرد که عمومیت دارد. طی دهه های گذشته علی رغم توجهی که به افزایش فضای سبز شهرها شده اما باز هم بوستان های شهری به نسبت جمعیت بسیار کم است.
اگر روزهای تعطیل به این بوستان ها برویم، کاملا چنین مشکلی به چشم می خورد. ضمن اینکه در بوستان ها و پارک ها وسایلی که برای تفریح کودکان و نوجوانان یا ورزش عمومی وجود دارد نیز خیلی کم است.
مریم رحمانی، خانم خانه داری که به همراه دو فرزند خود به یکی از بوستان های عمومی مراجعه کرده بود، دل پردردی در این زمینه داشت و گفت: «واقعا امکانات کم است. هر بار که من با بچه ها به پارک می آیم، باید حداقل یک ربع منتظر بایستم تا یکی از بچه ها بتواند از تاب استفاده کند یا اینکه برای سوار شدن سرسره، بچه ها صف می کشند که این جور تفریح کردن اصلا خوشایند نیست.»
وی درباره دلیل استفاده از پارکی که به آن آمده، گفت: «واقعا چاره ای ندارم. بچه ها بهانه می گیرند و جای دیگری نیست که آنها را ببرم. اینجا هم خیلی محیط مطلوبی نیست. گاهی اوقات افرادی که به نظر نمی رسد خیلی میزان باشند هم در اینجا رفت و آمد دارند.»
خانم سعادت، بانوی بازنشسته ای که روزی دو-سه ساعت از وقت خود را در یک بوستان عمومی می گذراند، می گوید: «من بیش از هر چیز به هوای اینجا احتیاج دارم. هر روز هم اینجا می آیم اما گاهی اوقات واقعا ناراحت می شوم. بعضی ها در پارک کارهایی می کنند که من شرم می کنم. جوان ها می آیند اینجا و سیگار می کشند و بیخود می چرخند. البته من نمی گویم که آنها گناهکارند، نه، من از این ناراحتم که جوان های این مملکت کار ندارند، زندگی ندارند و این طور باید بیکار باشند.»
او که دل پردردی دارد، ادامه می دهد: «آدمی که در درونش آرامش ندارد وقتی به اجتماع می آید هم همان ناآرامی را گسترش می دهد. برای همین پارک ها خیلی آرام نیست و جای استراحت و تفریح نیست.»
واقعیت این است که همین موضوع دلیل عدم استفاده بسیاری از خانواده ها از بوستان های عمومی شهری است. آنها عقیده دارند که پارک ها محیط مناسبی برای خانواده و فرزندانشان نیست. عرضه مواد مخدر در بعضی بوستان های شهری یکی از ناهنجاری ها و دلا یل دوری خانواده ها از بوستان ها است.
مراد شریفی، سرپرست خانواده ای است که به گفته خودش کمتر از پارک اطراف منزلشان برای تفریح استفاده می کند. وی در این باره می گوید: «من خودم به تنهایی هم به آنجا نمی روم، چه برسد به خانواده! آدم های عجیب و غریبی آنجا پرسه می زنند و من دلم نمی خواهد حتی از کنار آنها رد شوم.»
به نظر او، پارک نزدیک محل زندگی اش جای افراد خلا فکار و بزهکاری است که باید جمع آوری شوند. اتفاقا نکته ای که او اشاره می کند، مساله ای است که مورد توجه نیروی انتظامی هم قرار گرفته است. بخشی از طرح امنیت اجتماعی که طی هفته های اخیر از طرف نیروی انتظامی به اجرا گذاشته شده است، به سالم سازی محیط های عمومی بالا خص بوستان های شهری اختصاص دارد و در این زمینه کوشش های بسیاری شده است.
نگار صحرایی فر، دختر دانشجویی است که به گفته خود گهگاه برای تفریح و هواخوری از پارک ملت استفاده می کند. او می گوید که هیچگاه به توزیع کنندگان مواد مخدر در این پارک برخورد نکرده است اما گهگاه بعضی از آدم هایی که به این پارک می آیند، رفتار اجتماعی ناپسندی دارند که باید در این زمینه هم فکری بشود. او در عین حال می گوید که نباید آسایش را از پارک گرفت و به گونه ای رفتار کرد که کسانی که به پارک می آیند احساس کنند که بی دلیل تحت مراقبت هستند و ممکن است مورد مواخذه قرار بگیرند.
آرش میرنظری هم جوانی است که امسال در کنکور شرکت کرده و حالا منتظر نتایج آن است. او گاهی به همراه دوستانش به بوستان های عمومی شهر می آید تا تفریح کند. خودش می گوید: من اهل خلا ف نیستم اما گاهی در پاک می زنم زیر آواز!
آرش ادامه می دهد: «بالا خره جوان هر کاری کند به نظر بزرگترها کار سبکی است اما جوان باید جوانی کند. پدر من بعضی وقت ها حتی از رنگ لباس من هم ایراد می گیرد اما او هم می داند که من کار خلا فی نمی کنم.»
او اعتقاد دارد که می توان پارک ها را تقسیم بندی کرد. بعضی را به بازنشسته ها اختصاص داد، بعضی را به خانواده ها و بعضی را به جوانان.
چند سال پیش طرح ساخت بوستان های شهری مختص بانوان مطرح شد اما به نظر می رسد پیگیری نشد یا لزومی برای اجرای آن دیده نشد. در حال حاضر بعضی پارک ها آنقدر محیط خوبی دارند که بانوان بدون هیچ دغدغه ای از آنها استفاده می کنند اما این موضوع عمومیت ندارد.
زهرا کاویانی، خانم جوانی است که هر روز به همراه شوهر خود برای ورزش صبحگاهی به پارک نزدیک منزل خود می روند و نیم ساعت ورزش می کنند. وی می گوید: «پارک ما که تقریبا محیط سالمی دارد. به نظر من چون خیلی پارک بزرگی نیست، خیلی هم بزهکاری در آن نیست. ضمن اینکه صبح ها محیط پارک ها خیلی بهتر از غروب هاست. من ترجیح می دهم همیشه صبح ها به پارک بروم.»
پدرام خانزاده، همسر او هم نظرش را تائید می کند و با لبخند می گوید: «آدم های خلا فکار صبح ها خواب هستند. ورزش صبحگاهی مال آدم های مثبت است.»
از آنها می پرسم که آیا غیر از ورزش صبحگاهی، باز هم از پارک برای تفریح استفاده می کنند؟ خانم کاویانی می گوید: «گاهی همراه اقوام برای صرف شام به پارک می آئیم اما معمولا پنجشنبه ها و جمعه ها اینجا شلوغ است و ما ترجیح می دهیم وسط هفته این کار را کنیم.»
آقای خانزاده هم اعتقاد دارد که در محله آنها، فضای سبز و پارک کمی وجود دارد و اصلا آن را برای جمعیت ساکن در محله کافی نمی داند. او می گوید: متاسفانه بافت محله مان هم طوری نیست که بتوان پارک های جدیدی در آن ساخت ولی ما سعی می کنیم از همین مقدار کم هم استفاده بهینه کنیم.
بعضی مناطق شهری امکان افزایش بوستان های شهری، اماکن تفریحی و فضای سبز را دارند اما متاسفانه در آن مناطق هم کمتر شاهد گسترش این گونه فضاها هستیم. فضاهای سبز و بوستان های شهری علا وه بر استفاده تفریحی به سالم سازی هوا هم کمک شایان توجهی می کند. در سال های گذشته آلودگی هوای تهران بالا خص در زمستان به حد خطرناک رسید به طوری که سال قبل چند روز مدارس تعطیل شد. مدیران شهرداری همواره بر افزایش فضای سبز پای فشرده اند اما امکان اجرای بسیاری از طرح ها به وجود نیامده است.
رضا حاج اسماعیلی از شهروندان ساکن منطقه ۴ که دو سالی است بوستان بزرگ پلیس در نزدیکی محل سکونت خانواده اش افتتاح شده است، ضمن ابراز رضایت از ایجاد پارک در محل زندگی اش می گوید: «واقعا بودن یک پارک تفریحی در نزدیکی محل سکونت یک نعمت است. ما از وقتی این پارک افتتاح شده، بسیاری از شب ها برای تفریح به اینجا می آئیم.» او همچنین تاکید دارد که باید کمی بیشتر به امنیت پارک ها توجه شود و می گوید:«چند ماه پیش شایع شده بود که کسی را در این پارک کشته اند. من خودم ندیدم اما می گفتند روزنامه ها هم نوشته اند. وقتی این خبر را شنیدم، تا چند وقت از رفتن بچه هایم به این پارک نگران بودم.»
رفع این گونه نگرانی ها نیازمند همتی همگانی است. نیاز مردم به این گونه اماکن تفریحی یک نیاز واقعی است و باید شرایطی را فراهم آورد که خانواده ها و جوانان بتوانند بی هیچ دغدغه و نگرانی از بوستان های عمومی استفاده کنند.
نویسنده : سعید تهرانی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید