قهرمانی با ستاره‌های موقت

این چهره پیروزمندانه برای هواداران استقلال امیدواركننده است. آنها به واقع دلخوش به تبعات آینده اتفاقات این روزهای استقلال هستند. چهره مدیرعاملی كه پیراهن آبی به دست گرفته و كنارش البته یك بازیكن نام آشنا جا خوش كرده، تصویری است كه طی روزهای اخیر بارها و بارها روی جلد روزنامه ها نشست تا جماعت استقلالی با عبور از بحرانی یكساله به آرامش آینده دل ببندند. هیچ كس از دفتر علی فتح الله زاده ناراضی بیرون نمی آید.
حداقل اینكه حصول یك توافق نسبی بین مدیرعامل و طرف مقابلش كوچكترین اتفاقی است كه طی یك گپ و گفت دوستانه واقع می شود و این مسأله برای استقلالی كه یك فصل كابوس وار را به واسطه فقر بازیكن كارآمد در غالب خطوط خود پشت سر گذاشت یك اتفاق مبارك است. با این حال زمان ترانسفرهای متوالی هنوز سر نرسیده.
همان نقطه ای كه هواداران آبی از آن وحشت دارند. یك فلاش بك به گذشته كافی است تا روزهایی تداعی شود كه استقلال خواسته یا ناخواسته لگد به بخت خود زد. ترانسفر مهدی پاشازاده و علیرضا منصوریان و در نهایت دادن فینال لیگ قهرمانان به رقیب آسیایی آن هم در خانه خودی نمای واقعی از یك تراژدی تمام عیار بود.
دست بر قضا استقلال این بار برنده مطلق فصل نقل و انتقالات بوده است. بازیكنان اسم و رسم دار یكی پس از دیگری استقلالی شدند تا بسیاری از همین حالا نوید یك استقلال قدرتمند در لیگ هفتم را بدهند. بازیكنانی كه از همین حالا داعیه قهرمانی در سر دارند و هوادارانی كه پیش از استارت لیگ در قالب فاتحان بزرگ این فصل جدید فرو رفته اند.
این اما همه ماجرا نیست. برای سرمربی شرایط متفاوتی وجود دارد. دلواپسی بابت همان دست قراردادهای منحصر به فردی است كه ناصر حجازی هرچند جانب احتیاط را نگه می دارد و در این باره سكوت پیشه می كند اما حداقل از همین حالا آب پاكی را روی دست همه می ریزد. حجازی به كسی قول قهرمانی نمی دهد اگرچه از یك استقلال ایده آل و قدرتمند می گوید اما او هم فكر روزهایی را كرده كه این مجموعه ناگاه به واسطه قید و بندهای نامعقول ثبت شده در قرارداد بازیكنان تهی شود و تكرار مكررات مجدداً سرمربی را به ناكامی بزرگ بدل كند.
دیالوگ رد و بدل شده بین حجازی و یكی از دستیارانش در خلال اردوی تركیه خود گواه همه دلمشغولی سرمربی برای آینده استقلال است: «این همه از تیم تعریف و تمجید نكنید. چرا از حالا استقلال را قهرمان می دانید؟ دلیلی ندارد اینقدر بگویید استقلال ستاره گرفته، بهترین تیم را می سازد و از این حرف ها. شاید من حالا مجموعه ای از ستاره ها را در اختیار داشته باشم اما به ترانسفرها هم فكر كنید. نصف این بازیكنان قرار است ترانسفر شوند. اینقدر توقع مردم را بالا نبرید آن وقت تكلیف ما چیست؟»
استقلال خبط بزرگی را مرتكب شده كه از قرار سرمربی از همین حالا به تبعات آن واقف است. به هر حال او روزگاری نه چندان دور بابت همین ترانسفرهای متداول در مدیریت فتح الله زاده تن به یك انزوای چندساله از عرصه فوتبال داد و حالا از تكرار اتفاقات مشابه هراس دارد. قرارداد با بازیكنان بزرگ در استقلال بر پایه و اساس ترانسفر بنا می شود كه با عنوان فریبنده درآمدزایی می تواند افكار عمومی را منحرف كند. فتح الله زاده همان سبك و سیاق گذشته را پیش گرفته و البته اینجا ایراد تنها به شخص مدیرعامل وارد نیست.
به هر حال سودای سرمربیگری، در سر داشتن و تبدیل شدن دوباره به مرد اول استقلال به لحاظ فنی چشم ناصر حجازی را به روی واقعیت ها بست. هم او كه می توانست با طی كردن شرایط ابتدا تا انتهای راه با مدیرعامل و پیش كشیدن شرط و شروط سفت و سخت راه را بر فروپاشی احتمالی استقلال ببندد.
نگرانی سرمربی بابت تكرار همان روزهاست. به واسطه همین هم ترجیح می دهد خریدهای آنچنانی استقلال در بوق و كرنا زده نشود. غافل از اینكه سمت دیگر ماجرا یك مدیر رسانه ای است كه برای چهره شدن بیش از پیش به در و دیوار می كوبد بلكه حتی یك بازیكن شاخص بدون عقد قرارداد از مقابل خانه استقلال هم عبور نكند. برای استقلال فصل آینده می توان ۲ حالت را متصور شد. یا یك مدعی بی چون و چرا كه بر حسب اتفاقات ترانسفر بازیكنانش منتفی شود و كلكسیونی از ستاره ها شمایل قدرتمندی از آن بسازند یا آغاز ترانسفرها با هدف درآمدزایی و بازگشت استقلال به دوران انحطاط...

منبع : روزنامه ایران ورزشی