چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


اطلاع‌رسانی با زنان آغاز می‌شود


اطلاع‌رسانی با زنان آغاز می‌شود
گروه پژوهشگران ژنتیك مولكولی دانشگاه هاروارد به گروه ویلسون معروف شده، در مطالعات جامعی در حوزه انسان‌شناسی ژنتیك به این نتیجه رسیدند كه پس از خلقت، زن حدود ۱۵۰ هزار سال زودتر از جنس مذكر به عقل و خرد یا به عبارت دیگر، انسان اندیشه‌ورز (هموسپین) رسید كه بدان «میتوكوندرایی» یا « حوای آفریقایی» گفتند ( مطالعات این گروه در قاره‌های آسیا، آفریقا و اروپا نشان از آن دارد كه تكامل جنس مادینه در آفریقا زودتر به وقوع پیوسته است.
نظریه فوق بحث اشكال و فازهای ورود به نظام‌های خانواده را در بعد اجتماعی بیش‌تر به قطعیت علمی نزدیك و به نظریه‌ « مادر‌تباری» و مدیریت تولید راكه تا عصر جدید استفاده از سنگ‌ها به عنوان ابزار تولید مسجل می‌نماید. بر اساس این نظریه سمبل (نماد)‌سازی‌ها كه یكی از اشكال مهم اطلاع‌رسانی است با زنان آغاز می‌َشود. در چنین شرایطی انسان در تقابل با طبیعت قرار داشت و بر مبنای اصل مصونیت‌گرایی از یك سو خود را با طبیعت سازگار می كرد و از سوی دیگر با ابزار‌ها سعی در تغییر و به كار‌گیری طبیعت داشت، شیوه‌های اطلاع‌رسانی را از طبیعت آموخت ، صوت و استفاده از انواع صداها اعم از پرندگان و سایر حیوانات در جهت اطلاع‌رسانی، دود و طبل و در نهایت نشانه‌گذاری و حكاكی بر دیواره‌های غار.
باستان‌شناسانان بر این باورند كه سكه و مهر بیانگر سلطه مالكیت خصوصی و مدیریت تولید است و این در شرایطی است زبان به تكامل رسیده و انسان خود را از طبیعت باز‌شناخته و به «خود» یا هویت انسان اجتماعی رسیده است، زبان اگر یكی از ابزار تكامل‌یافته اطلاع رسانی محسوب می‌شد،‌خط با تلفیقی از اشكال و نشانه‌ها به كمك زبان آمد، نقش‌ها و تصاویر به تدریج از شكل رئال كه باز‌خوردواقعیت‌های پیرامون بود، با خیال آمیخته شد و هنر را خلق كرد. رنگ‌های طبیعی نقش‌ها را ظرافت بخشید و بین خط و تصویر تفكیك و نوشته‌ها جایگزین عمده سایر اشكال اطلا‌رسانی شد.
زن به لحاظ پرورش و همزیستی طولانی با كودك بنیان تكامل زبان را به عنوان نیاز حیاتی مبادله اطلاعات به عهده داشت،‌كلام برای تقویت «هوش عاطفی » از مادر شكلی موزون یافت و ترانه‌های لالایی در تلفیق بوی مادرانه كه از آب آمینه حس را تحریك و خوگرفتگی، طبقه‌بندی حواس یا ادارك و استدلال را سازمان‌دهی كرد.
با ورود به عصر برده‌داری، زن از شمایل «ایزد بانوان» خارج ، همراه مردان به بردگی كشیده شد، اما با شیوهٔ تقسیم كار سنتی، یعنی تولید برای دیگران و شیئی بودگی در قالب بردگی جنسی.
به حاشیهٔ رفتن زن، زبان و ذهن را با رفتارهای مبتنی بر ستیزه‌خویی آمیخته و جنگ و خشونت در دو هدف یعنی تملیك و تملك انسان و زمین خلاصه شد، اطلاع‌رسانی با خلق چرخ و به كار بردن چهار پا (اسب) و ساخت راه‌های مواصلاتی وارد فاز جدیدی شد، این بار همه چیز در خدمت تجارت بود و تاریخ را به عنوان «ذخیرهٔ اطلاعات پیشینیان» به تحریف نشستند، خبر و تبلیغ چنان به هم آمیخته شد كه امكان تصویر واقعی‌اشان در مناسبات حلقهٔ مفقودی به نظر می‌رسید، زن در اروپای عصرانگیزاسیون (تفتیش عقاید) هنجارهای كلیسا را مورد تردید قرار داد، تا جایی كه پس از اجازه دادن ژان پل دوم پاپ سابق وایتكان در برسی اسناد تاریخی، مشخص شد، زبان زنان در اعتراض به وضعیت موجود (قرون وسطی) یازده میلیون دادگاه تفتیش عقاید برایشن تشكیل كه بخشی از آنان سوزانده شدند.
اولین اعلامیهٔ حقوق بشر انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه و ورود زنان به دنیای «قلم» اروپا را وارد فاز جدیدی از اطلاع‌رسانی كرد كه مری ویلستون كرافت را با كتاب «استیفا حقوق زنان» می‌توان به عنوان نماد زن در رویكرد به تحلیل واقعیت‌های موجود و اطلاع‌رسانی جنسیتی نام برد.
در ایران عصر مشروطه، كتاب «معایب الرجال» با نواسترآبادی و متعاقب آن نشریات تخصصی جنسیتی از یك سو و مشاركت در نشریات «مردان» عصر مشروطه (ایران نو، صوراسرافیل، قانو، جعل‌المتین به تدریج زن را به حوزهٔ ژورنالیسم كشاند، كودتای رضاخان دورهٔ فترتی ایجاد كرد كه به تدریج نشریات و سازمان‌های جنسیتی به حاشیه رانده شد، لیكن دوران اشغال ایران به هنگام جنگ دوم جهانی و از هم پاشیده شدن ارگان سركوب رضاخان و بركنار ی او از سلطنت توسط متفقین كه آزادی‌های سیاسی را در دو دههٔ ۱۳۲۰ ارمغان آورده بود نتوانست تشكیلات و نشریات جنسیتی را بسان دوران مشروطه احیا كند، پس از كودتای ۲۸ مرداد ۳۲، كنترل سیاسی و اقتصادی از یك سو و ورود زنان به حوزهٔ تخصصی‌های پیچیده صرفاً شمایلی كلیشه‌ای از حضور زنان در قالب نشریات دولتی (مثل زن روز و اطلاعات بانوان) و سازمان دولت ساخته «ملی زنان» ایجاد كرده لیكن با وجود محدودیت‌ها زن در حوزهٔ ژورنالیسم، به تدریج پایگاه فرهنگی – اجتماعی خود را تحكیم كرد اما با وقوع انقلاب اسلامی سال ۵۷ تا پایان جنگ تحمیلی، زن در حوزهٔ رسانه‌ها عمدتاً با نگرش ایدئولوژیك فعالیت می‌كرد، از سال ۱۳۶۸ تا مقطع دوم خرداد ۷۶ زن با نوعی سازگاری بومی تمام توان خود را در تغییر شیوه‌های اطلاع‌رسانی، تحلیل‌ها و گزارشات به كار برد و تا حدود زیادی موفقیت كسب نمود (نشریاتی نظیر ماهنامهٔ زنان، جامعهٔ سالم و حضور خبرنگاران زن در اجلاسیهٔ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، كنفرانس ۱۹۹۵ زنان در پكن).
اما آشكار شدن تناقضات جامعه كه منجر به دوران «اصلاحات» گردید بیش‌ترین سهم را زنان به عهده داشتند، تشكیل N.G.O جنسیتی، ترجمهٔ آثار فمینیستی، شعر، ادبیات، فیلمنامه و فیلم، روزنامه ماهنامه‌های جدید، تمام سرویس‌های رسانه‌ای را متحول نموده تا جایی كه «دموكراسی» جنسیتی در هراس از این جنبش خودجوش در كنار باز تولید هنجارهای مردانه در اشكال نوین، بخشی از حقوق اجتماعی را ناگزیر به رسمیت شناخت.
زن در عرصهٔ رسانه‌ای شنیداری و دیداری وارد مرحلهٔ نوینی شده كه نادیده انگاشتن نیمی از جامعه «اهل قلم» در به حاشیه كشیده شدن دموكراسی، آزادی و حقوق اساسی بشر آثار و پیامدهای منفی خود را بروز خواهد داد.
احمد آملی
منبع : کانون زنان ایرانی


همچنین مشاهده کنید