پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


یک کتاب صادقانه به قلم یک مورخ بورژوا


یک کتاب صادقانه به قلم یک مورخ بورژوا
دیر یا زود در جنبش چپ، نبرد ایدئولوژیک پیرامون تاریخ شوروی اتفاق خواهد افتاد. این یک نبرد ساده بر سر آبروی تاریخی ژوزف استالین نیست، این نبردی است بر سر ماهیت سوسیالیسم قرن بیستم، و علل ظهور و سقوط آن. در عمل، این نبردی است بر سر سوسیالیسم قرن بیست و یکم.
□□□
در روز ٢٢ ژوئن ١٩۴١، ارتش ٣ تا ۴ میلیونی آلمان برای از میان برداشتن اتحاد شوروی به حرکت درآمد. کتاب «جنگ‌های استالین» یک ارزیابی از تلاش‌های جنگی خلق‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و رهبران آن‌ها است، که توانستند متجاوزین را شکت داده و نازی‌ها را تا برلین به عقب یرانند. پیروزی شوروی، اگر شگفت‌انگیزترین دست‌آورد در تایخ نظامی نباشد، به آن بسیار نزدیک است. مقیاس عظیم نیروهایی که در هر طرف صف‌آرایی کرده بودند و تلفات جانی خیره کننده است.
کتاب جفری رابرتس (Geoffrey Roberts) بر جنگ بزرگ میهنی و بعد از آن تمرکز دارد. رابرتس نتیجه می‌گیرد: اولاً، ژوزف استالین یک رهبر جنگی بسیار کارآمد و موفق بود. او انتقادات از رهبری نظامی استالین را در پلمیک‌های شوروی‌ستیزانه جنگ سرد و کارزار استالین‌زدایی که بعد از خروشچف در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به راه افتاد، ریشه‌یابی می‌کند. ثانیاً، رابرتس معتقد است استالین به ائتلاف بزرگ با بریتانیا و ایالات متحده متعهد بود و می‌خواست آن ائتلاف بعد از جنگ نیز ادامه یابد. استالین برای جلوگیری از شکست ائتلاف سه قدرت بزرگ تلاش بسیار کرد. ثالثاً، رابرتس معتقد است کاهش سرکوب در زمان استالین آغاز شد. گذر از سرکوب که در اواسط و اواخر دهه ١٩٣٠ به اوج رسیده بود، در سال‌های آخر استالین (١٩۵٣- ١٩۴۵) آغاز شد.
جفری رابرتس پرفسور تاریخ در دانشگاه ملی ایرلند در کورک است. آثار پیشین او شامل کتب زیر می‌شود: «اتحاد نامقدس: قرارداد استالین با هیتلر» (١٩٨٩)، «اتحاد شوروی و منشاء جنگ جهانی دوم» (١٩٩۵) و «پیروزی در استالینگراد: نبردی که تاریخ را تغییر داد» (٢٠٠٢). رابرتس یک مورخ بورژوا است. او در دهه ١٩٧٠ یک کمونیست اروپایی (Eurocommunist) و درگیر انتقاد از اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی بود. سیاست‌های او در دهه ١٩٨٠ بیش‌تر به راست حرکت کرد. او به اعتراف خود، اکنون از یک «سرمایه‌داری لیبرال، دمکراتیک، انسانی و از نظر اجتماعی مسؤول» حمایت می‌کند. او از امضاکنندگان مانیفست یوستن(Euston Manifesto) است.
به اعتقاد نگارنده این بررسی، اهمیت این کتاب بیش‌تر از قضاوت‌های آن پیرامون موفقیت‌ها و شکست‌های جنگی استالین و اطرافیان او است. این کتاب با هدف نتیجه‌گیری‌های کلی‌تر از سیاست و تاریخ نوشته شده است. کتاب «جنگ‌های استالین» ادامه گرایش عمده‌ای در تاریخ‌نگاری بورژوازی است که بعد از ١٩٩١ حاضر به قبول نظرات منسوخ جنگ سرد نیست. مورخین بورژوا، گرچه هنوز هم بسیاری از پیش‌فرض‌ها و تعصبات ضد کمونیستی خود را حفظ کرده اند، اما برای طرد تصویر «استالین به مثابه شیطان» یا «استالین به مثابه هیتلر دیگر» آزادترند. با کاهش فشار ایدئولوژیک ضد کمونیستی، و بعد از ٢٠٠١ با تمرکز طبقات حاکم غرب بر «تروریسم ستیزی» به جای «کمونیسم ستیزی» به عنوان جنگ اصلی برای توجیه ایدئولوژی، پنجره‌ای برای رک‌گویی بورژوازیی گشوده شده است.
البته، ایدئولوگ‌های بورژوا هم‌چنان سالانه تولیدات قطوری در جهت دیو ساختن از استالین بیرون می‌دهند (به عنوان مثال «دربار تزار سرخ» و غیره). این نشان روشنی است که جنگ سرد برای همیشه خاتمه نیافته است: فقط دور اول آن پایان یافته است. کمونیسم ستیزی فروکش کرده است و در دور بعدی انقلابات سوسیالیستی، دوباره شدت خواهد یافت.
پارادوکس این است که رفرمیست‌های اجتماعی در دیوسازی از استالین سرمایه‌گذاری عظیمی نموده اند. و خویشاوندان آن‌ها، یعنی کمونیست‌های رویزیونیست نیز از این تصویرگری شیطانی برای فاصله گرفتن از سوسیالیسم قرن بیستم شوروی و اروپای شرقی استفاده زیادی می‌کنند. «سخنرانی مخفی» خروشچف، منشور مؤسسان این دو گروه است. شاهد تجربی آن‌ها فاجعه ١٩٩١- ١٩٨٩ است، که بدون تردید به «استالینیسم» نسبت داده می‌شود. آن‌ها تاکنون از حرکت با این پژوهش جدید امتناع نموده اند. آن‌ها هنوز هم در این مراسم شرم‌آور با نفی استالین، سینه‌زنی می‌کنند.
بخش عمده آرشیو شوروی بعد از ١٩٩١ در دسترس قرار گرفته است. اگر و هنگامی که رفرمیست‌ها و رویزیونیست‌ها با این آرشیو روبرو شوند، از آنچه که تاکنون مورخان بورژوا از آن نتیجه گرفته اند، خوشحال نخواهند بود. مطالب آرشیوی جدید تقصیر شخصی استالین در سرکوب شدید را کاهش می‌دهد، گرچه بدون تردید تقصیر وجود داشت. این مطالب میزان سرکوب را کم‌تر نشان می‌دهند و تأیید می‌کنند که در جامعه شوروی حمایت وسیعی از سیاست سرکوب وجود داشت.
دیر یا زود در جنبش چپ، نبرد ایدئولوژیک پیرامون تاریخ شوروی اتفاق خواهد افتاد. این یک نبرد ساده بر سر آبروی تاریخی ژوزف استالین نیست، این نبردی است بر سر ماهیت سوسیالیسم قرن بیستم، و علل ظهور و سقوط آن. در عمل، این نبردی است بر سر سوسیالیسم قرن بیست و یکم.
همان‌طور که دوستی به من نوشت «افسوس که شوروی‌ها شهامت آن را نداشتند که زودتر از آن، آرشیوها را باز کنند.» در آن صورت این بحث تاکنون خاتمه یافته بود. در هر حال، بحث باید متکی بر فاکت‌های جدیداً یا قدیماً کشف شده، قرار داشته باشد، و نه بر پیش‌فرض‌ها.
کتاب «جنگ‌های استالین» خواندنی است و در سراسر آن به مأخذ اشاره شده است. این کتاب کارهای آرشیوی بعد از ١٩٩١ را در نظر گرفته است. کتابشناسی و فهرست نام‌های آن معقول است. کتاب، استالین را یک انسان ضدو نقیض در شرایط فوق‌العاده انقلابی نشان می‌دهد، و به او به عنوان فرشته و یا دیو نگاه نمی‌کند. می‌توان به «جنگ‌های استالین» بسیار خرده گرفت، اما کتابی است صادقانه به قلم یک مورخ بورژوا که سعی کرده است متعادل بوده و به جایی برود که فاکت‌ها او را هدایت می‌کنند.
برگردان: ع. سهند
دنیای ما


همچنین مشاهده کنید