پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


آقای بروکز Mr. Brooks


آقای بروکز    Mr. Brooks
▪ کارگردان: بروس ای. اوانز.
▪ فیلمنامه: بروس ای. اوانز، رینولد گیدیون.
▪ موسیقی: رامین جوادی.
▪ مدیر فیلمبرداری: جان لیندلی.
▪تدوین: میکلوش رایت.
▪ طراح صحنه: جفری بیکرافت.
▪ بازیگران: کوین کاستنر[آقای ارل بروکز]، دمی مور[کارآگاه تریسی اتوود]، دین کوک[آقای اسمیت]، ویلیام هرت[مارشال]، مارج هلگنبرگر[اما بروکز]، روبن سانتیاگو هادسن[هاوکینز] ،دانیله پنبیکر[جین بروکز]، عایشه هیندز[نانسی هارت].
▪ ١٢٠ دقیقه. محصول ٢٠٠٧ آمریکا.
▪ ژانر: جنایی، درام، مهیج.
آقای بروکز مردی خوش ظاهر، موفق و ثروتمند است. با همسری زیبا و دختری دانشجو و روی هم رفته زندگی آبرومندانه و به ظاهر آرامی دارد. اما در پس این زندگی فارغ از تنش و چهره خونسرد آقای بروکز شخصیت پنهان دیگری به نام مارشال حضور دارد. خویشتن پنهانی که رفیق شفیق آقای بروکز و همکار وی در انجام قتل هایی موحش به قصد تفریح است. آقای بروکز کم و بیش سعی دارد تا مقابل این تمایل را بگیرد، ولی پس از بازگشت از مجلسی که به افتخار وی ترتیب داده شده بود، پس از دو سال بار دیگر دست به کشتن می زند. آقای بروکز که به مدد هوش و احتیاط بیش از اندازه خود تاکنون ردی به جا نگذاشته، پس از کشتن آخرین قربانیان خود- زوجی در حال عشق بازی- مرتکب خطایی کوچک می شود. او که برای کشیدن پرده اتاق مقابل پنجره رفته، هدف عکسبرداری عکاسی آماتور در ساختمان روبرویی قرار می گیرد. همزمان کارآگاه تریسی اتوود که در آستانه جدایی از دومین همسر خویش است، مسئول رسیدگی به این جنایت می شود. همسر وی قصد دارد تا با کمک وکیلی مونث و زیبا مبلغ کلانی از تریسی –که ارثیه هنگفتی از شوهر اولش به جا مانده- اخاذی کند.همین گرفتاری زمینه ساز فشار مقامات بالا به تریسی نیز شده که جنجال های پیرامون وی را نمی پسندند. همزمان آقای بروکز نامه ای محتوی عکس خود در محل جنایت دریافت می کند. هدف فرستنده عکس که خود را آقای اسمیت می نامند اخاذی است. اما چیزی که او می خواهد پول نیست، بلکه حضور در صحنه جنایت بعدی است. این تقاضا باعث ناراحتی آقای بروکز می شود، اما خبر بد بعدی در راه است. دخترش جین دانشگاه را رها و به خانه بازمی گردد. جین حامله است و قصد سقط جنین دارد. اما بروکز و همسرش از او می خواهند تا کودک را به دنیا بیاورد. ولی دلیلی واقعی بازگشت جین به زودی آشکار می شود. در حالی که تریسی سعی داد اسمیت را-که از تاخیر بروکز در پذیرش پیشنهادش سرخورده شده- وادار به حرف زدن کند، مامورین پلیس برای بازجویی از جین به خانه بروکز می آیند. به نظر می آید جین میل به آدم کشی را از پدر به ارث برده ...
▪ چرا باید دید؟
بروس اوانز نام آشنایی نیست. نویسنده و تهیه کننده ای که سال ها قبل اولین فیلمش کافز[١٩٩٢] را کارگردانی کرد و با وجود کسب جایزه ویژه داوران جشنواره کنیاک ترجیح داد تا به شغل اصلی خود-فیلمنامه نویسی- بپردازد. منتقدان و سینما دوستان برای اولین بار در سال ١٩٧٩ با فیلم یک مرد، یک زن و یک بانک[نوئل بلک] با او آشنا شدند. Starman در ١٩٨٤ به کارگردانی جان کارپنتر شهرت را نصیب اوانز کرد و با من بمان در ١٩٨٦ او را تا نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه رساند. اما بعد از Made in Heaven در ١٩٨٧ به کارگردانی آلن رودلف تصمیم گرفت تا چند سالی نویسندگی و همکاری با رینولد گیدیون را رها کند. اوانز سه سال بعد بعد از ساختن کافز، با فیلمنامه جزیره کات تروت به سینما بازگشت. فیلمی ٩٢ میلیون دلاری که برای او و کارگردانش رنی هارلین و هنرپیشه اصلی آن جینا دیویس یک شکست مطلق تجاری به دنبال داشت. اوانز ده سال گذشته را پس از نوشتن فیلمنامه Jungle ۲ Jungle دور از سینما بوده و آقای بروکز محملی برای حضور مجدد او در عرصه نویسندگی[باز هم به همراه رینولد گیدیون] و کارگردانی فراهم کرده است.
آقای بروکز ترکیبی مفرح از قصه هایی چون دکتر جکیل و آقای هاید، جک شکم پاره کن با ته رنگی از مسیو وردو و آقای ریپلی است. از شخصیت اصلی فیلم و شخصیت پنهان او به عنوان نمونه هایی مثال زدنی در تریلرهای روانشناسی با تم قاتلین سریالی می شود نام برد[البته تا سکانس آخر فیلم] و این گونه که از گفته های بازیگر اول آن مشخص است دو دنباله دیگر نیز بر ماجراهای وی ساخته خواهد شد[ای کاش این اتفاق نمی افتاد و فیلم با قتل بروکز توسط اسمیت به پایان می رسد، اتفاقی که نمی افتد و فیلم را به دام کلیشه ها می اندازد!].
آقای بروکز اگر تولد نخستین اوانز نباشد، بدون شک تولد دوباره او در عرصه نوشتن و کارگردانی است. فیلمنامه پر از جزئیات و پیچیده فیلم در کنار بازی های کاستنر[اندکی نامناسب از نظر فیزیکی برای این نقش] و ویلیام هرت موفق به شکل گیری تریلری مبتنی بر روانشناسی شده که لحظات دراماتیک قابل اعتنایی نیز دارد. که به عقیده من اوج آن رویاروی بروکز و مارشال در سکانس ماقبل آخر فیلم است. جایی که بروکز برای نجات دخترش از به دام افتادن دست به قتلی دیگر می زند. یعنی بر خلاف قتل های قبلی که انگیزه آنها هیجان و تفریح بود، این بار انگیزه ای شخصی را یدک می کشد. و حتی باعث می شود تا به خاطر عشق فرزند در لحظه ای تماشایی مارشال را زیر بگیرد. نکته دیگری که تماشای فیلم را برای تماشاگر عادی و حتی منتقدان جذاب تر خواهد ساخت، حضور کوین کاستنر-متخصص نقش های استانداردی چون ماجراجوی دوست داشتنی و عاشق احساساتی و مرد خانواده- در نقش قاتلی روان پریش و سریالی است. اگر انتخاب چنین نقشی آگاهانه از طرف وی صورت گرفته باشد، یقیناً در کارنامه بازیگری او نقطه عطفی را رقم خواهد زد که با بالا رفتن سن و سالش سخت به آن نیازمند است.
آقای بروکز برای ما ایرانی ها دلیل دیگری نیز برای تماشا کردن با خود دارد و آن حضور رامین جوادی به عنوان آهنگساز است. رامین جوادی متولد ١٩٧٤ دوئیسبورگ آلمان است. پدرش از کسانی بود که سال ها پیش از انقلاب به اروپا مهاجرت کرد. رامین کارهای زیادی در زمینه موسیقی برای ارکستر، تلویزیون و این اواخر برای سینما انجام داده است. در سال ٢٠٠٣ با ساختن موسیقی متن فیلم تلویزیونی به طبل ضربه بزن وارد عالم نمایش شد. اولین موسیقی برای یک فیلم سینمایی را سال بعد[Thunderbirds] تصنیف کرد. در همین سال موسیقی متن Blade: Trinity باعث شنیده شدن نامش شد، اما موسیقی سریال فرار از زندان[٢٠٠٥ Prison Break] بود که شهرت را نصیب وی کرد. رامین در همین سال برای همن سریال نامزد دریافت جایزه امی[اسکار تلویزیونی] شد. و سرانجام سال گذشته برای همکاری در ساخت موسیقی فیلم بتمن آغاز می کند به همراه جیمز نیوتون هاوارد و هانس زیمر جایزه Shoo Fly را به دست آورد. او هم چنین برای ساخت موسیقی انیمیشن فصل شکار در سال ٢٠٠٦ توانست جایزه ASCAP –چیزی در حد اسکار موسیقی برای فیلم های سینمایی و تلویزیونی- دریافت کند.
آقای بروکز برای دیگر هنرپیشه اصلی فیلم-بانو دمی مور- هم بازگشتی دوباره و ظاهر شدن در قالب زن قهرمان اکشن است[صحنه هایی که مطابق معمول فیلم های هالیوودی بسیار خوب پرداخته شده اند] که در پایان مقهور نبوغ قاتل ناشناس می شود. آقای بروکز تا این لحظه فروشی ٣٠ میلیون دلاری در آمریکای شمالی به دست آورده که این رقم قطعاً افزایش خواهد یافت. فرصت خوبی است تا به تماشای فیلمی با چنین گروهی از بازیگران متفاوت، با داستانی بدیع بروید. البته اگر فیلم های جنایی سنگین را می پسندید!
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید