جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ردپای شیطان


ردپای شیطان
در سالهای دهه ۱۹۵۰ دیوید بن گورین، اولین رئیس جمهور رژیم صهیونیستی در پی ایجاد یك اتحاد خاورمیانه ای شامل كشورهای غیرعربی بود. این استراتژی كه اتحاد پیرامونی Peripheral Aliance نامیده می شد بر این اصل استوار بود كه سیاست خارجی اسرائیل باید متكی بر كشورهای پیرامون و غیر عرب باشد زیرا اسرائیل به دلیل اینكه در محاصره كشورهای عرب متخاصم قرار دارد امكان توسعه روابط سیاسی و اقتصادی را با همسایگان ندارد.
این طرح كشورهایی مثل ایران ، تركیه و اتیوپی را شامل می شد. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۸ میلادی این تلاش به شكست انجامید. از آن به بعد اسرائیل تلاش كرد روابط خود را با هر كشور مسلمان "میانه رو" گسترش دهد تا هم چهره ضد اسلامی اسرائیل از بین برود و هم این برداشت كه تمام كشورهای مسلمان علیه اسرائیل متحد شده اند كمرنگ شود.به دنبال سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق و ظهور جمهوریهای جدید در قفقاز و آسیای مركزی، رژیم صهیونیستی تلاش گسترده ای برای نفوذ اقتصادی و سیاسی در این منطقه – كه اكثریت آنرا مسلمانان تشكیل می دادند – آغاز كرد.
هدف اصلی این تلاشها از دید اسرائیل پیش گیری از تهدید بنیادگرایی اسلامی و مانع تراشی در برابر گسترش نفوذ عربی و ایرانی در جمهوریهای جدید بود.اسرائیل تلاش می كرد تا تهدید بنیاد گرایی اسلامی را جایگزین خطر كمونیسم كند.دولت اسرائیل در آغاز دیپلماسی و تجارت را بر استفاده از نفوذ داخلی یهودیان در جمهوریهای جدید آسیای مركزی اولویت داد. بدین ترتیب اسرائیل در پایان سال ۱۹۹۲ كشورهای آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیكستان را به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۹۳ با تركمنستان روابط دیپلماتیك برقرار كرد.
در ژوئن ۱۹۹۲ جامعه دوستی آذربایجان – اسرائیل اجلاسی در حیفا بر پا كرد و درآن خواستار حمایت اسرائیل از دولت آذربایجان در مبارزه اش علیه ارمنستان شد. در سپتامبر همان سال آژانس یهود یك اردوگاه تابستانی برای كودكان قزاقستان و قرقیزستان سازمان داد. در طرف مقابل نیز مقامات سیاسی این كشورها با توجه به نفوذ رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی و اقتصادی آمریكا، برقراری روابط با اسرائیل را كلید توسعه روابط خویش با آمریكا و بهره گیری از كمكهای سیاسی و اقتصادی آمریكا در عرصه های مختلف منطقه ای و جهانی می دانند. به طور خلاصه اهداف رژیم صهیونیستی در برقراری ارتباط و حضور در آسیای مركزی و قفقاز را می توان چنین برشمرد:
۱) افزایش مشروعیت جهانی و منطقه ای خویش
۲) تضعیف عامل دین در مناقشه فلسطین
۳) تسهیل مهاجرت یهودیان منطقه به سرزمینهای اشغالی
۴) استفاده از پتانسیل این كشورها در امور اقتصادی و سیاسی در جهت تامین منافع خود در منطقه
۵) جلوگیری از گسترش بیداری اسلامی در منطقه
۶) دستیابی به سودهای كلان اقتصادی با سرمایه گزاری در منطقه
۷) استفاده از نفت و گاز منطقه برای تامین انرژی مورد نیاز خود
۸) جلوگیری از توسعه روابط كشورهای این منطقه با ایران و نفوذ الگوی حك.متی ایران در منطقه
۹) جلوگیری از صدور توان هسته ای كشورهای این منطقه بویژه قزاقستان به كشورهای خاومیانه
● رژیم صهیونیستی در آذربایجان
در مارس ۱۹۹۲ پروازهای مستقیم چارتر میان آذربایجان و اسرائیل به طور منظم برقرار شد. اولین دیدار رسمی مقامات آذربایجان از اسرائیل در سپتامبر ۱۹۹۲ صورت گرفت. اسرائیل در فوریه ۱۹۹۳ در باكو سفارت باز كرد.در اوت ۱۹۹۵ یك هیات اطلاعاتی اسرائیل ولرد باكو شد. این دیدار به عنوان ماموریتی محرمانه برای آموزش ماموران امنیتی جمهوری آذربایجان توصیف شد. در سال ۲۰۰۳ میلادی اسرائیل دومین پایگاه اطلاعاتی خود را در منطقه جنوبی آذربایجان با نصب دستگاههای شنود و با هدف جمع آوری اخبار از ایران تاسیس نمود. افرام سنه وزیر بهداشت وقت رژیم صهیونیستی در توضیح علل شكل گیری روابط این رژیم با آذربایجان گفت : (( اسرائیل در توسعه روابط با جمهوری آذربایجان منافع استراتژیك دارد و آذربایجان نیز به همین نحو به این روابط علاقمند است چون این روابط قادر است بنیاد گرایی نشات گرفته از ایران را ریشه كن كند.))
حضور بنیادها و نهادهای صهیونیستی در جمهوری آذربایجان بواسطه پارامترهای متعددی از جمله: اهمیت ژئوپلتیكی منطقه قفقاز، جمعیت مسلمان این جمهوری ، همجواری آن با دریای خزر ، بروز مناقشه قره باغ و وجود منابع نفت و گاز دارای اهمیت می باشد.یكی از نمودها و ابعاد جدی حضور بنیادها و تشكلهای به ظاهر غیر دولتی و مستقل در جمهوری آذربایجان كمك مالی رسمی و غیر رسمی آنها جهت ایجاد و شكل گیری خبرگزاریها، نشریات، روزنامه ها و بطور كلی مطبوعات وابسته به آنها بود تا از این تریبونها اقدام به انتشار اخبار و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلی و پشت پرده این بنیادها در عرصه افكار عمومی مردم این جمهوری و سایر ساكنین منطقه نمایند.طبیعی است كه منافع مورد نظر این بنیادها و تشكلها در تعارض آشكار با منافع سایر قدرتهای حاضر در منطقه اعم از روسیه، ایران و ... می باشد.
از جمله این بنیادها و نهادهای فعال صهیونیستی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱) بنیاد جورج سوروس
۲) بنیاد كمك ملی به دمكراسی
۳) انستیتو صلح و دمكراسی آمریكا
۴) موسسه رسانه های قفقاز
۵) تعدادی از موسسات وابسته به تركیه، آلمان، انگلستان و ...
خبرگزاریها و نشریات وابسته به این نهادهای صهیونیستی به دلیل فلسفه واقعی ایجادشان و تامین كنندگان مستقیم و غیر مستقیم مالی شان بیشترین تهاجم و تبلیغات روانی را علیه ایران و حركتهای اسلامی در جهان و منطقه و بطور كلی علیه حضور دین در عرصه سیاست داشته اند و با خبرسازی و ایجاد جنگ روانی بویژه در مقولاتی مانند بحثهای ملی گرایانه، قومی، تجزیه طلبی و ... سعی در اجرای نقشه های عوامل پشت پرده خود دارند.به عنوان نمونه می توان به نوع پوشش خبری و انعكاس وقایع جنگ ۳۳ روزه لبنان و مقاومت مردم و حزب الله لبنان توسط این خبرگزاریها و نشریات اشاره نمود كه با سكوت معنی دار و جهت گیری آگاهانه، روند حوادث را وارونه جلوه داده و به انعكاس غیر واقعی و تحریف گونه حقایق اقدام نمودند.
رژیم صهیونیستی پروژه های اقتصادی زیادی در جمهوری آذربایجان در دست دارد كه از این طریق هم به سودهای كلان اقتصادی می رسد وهم سلطه سیاسی و اقتصادی خود را حفظ می كند. به عنوان نمونه شركت اسرائیلی سونول ( Sunol ) كه در حال حاضر فعالیت بسیاری نیز در صنایع نفت عراق برای تامین سوخت ارتش آمریكا دارد از پرنفوذترین شركتهای استخراج نفت در آذربایجان است.
● رژیم صهیونیستی در آسیای مركزی
آسیای مركزی از نظر ژئو استراتژیكی موقعیت برجسته ای دارد. این منطقه شامل ازبكستان، تاجیكستان، تركمنستان ، قرقیزستان و قزاقستان است. آسیای مركزی با نزدیك به ۵۰ میلیون نفر جمعیت مجموعا نزدیك به ۱۰ درصد مساحت قاره آسیا و كمتر از ۳ درصد جمعیت این قاره را به خود اختصاص داده است.
● ازبكستان
انجام پروژه های اقتصادی محور روابط اسرائیل با ازبكستان می باشد. رژیم صهیونیستی پروژه بزرگ آبیاری قطره ای تحت عنوان (( آیزنبرگ )) را در ازبكستان اجرا كرده است.اولین سفیر رژیم صهیونیستی در آسیای مركزی در ازبكستان منصوب شده است.
● تاجیكستان
در فوریه ۱۹۹۲ یك هیات اسرائیلی به تاجیكستان سفر كرد و برای انتقال تخصصهای اسرائیل در كشاورزی و بهره برداری از نفت خام یك توافق امضا كرد. در اوت ۱۹۹۲ نبی اف رئیس جمهور تاجیكستان از آریا لوین سفیر اسرائیل در دوشنبه استقبال كرد.
● تركمنستان
رژیم صهیونیستی و تركمنستان از سال ۱۹۹۳ روابط دیپلماتیك را آغاز كردند. در ۱۹۹۴ معاون نخست وزیر تركمنستان از بیت المقدس و شیمون پرز از عشق آباد دیدار كردند. حجم تجارت میان تركمنستان و اسرائیل در سال ۱۹۹۵ به ۴۰ ملیون دلار رسید. در اوت ۱۹۹۶ یك شركت اسرائیلی قرار دادی ۵۰۰ ملیون دلاری برای نوسازی پالایشگاه تركمن باشی در تركمنستان امضا كرد.
● قزاقستان
نور سلطان نظر بایف در دسامبر ۱۹۹۵ از اسرائیل دیدار كرد. علاوه بر كشاورزی اسرائیل در بخشهای دیگر از بانكداری گرفته تا ایجاد فروشگاههای بزرگ و ارتباطات در قزاقستان سرمایه گذاری كرده است.
● قرقیزستان
عسكر آقایف رئیس جمهور قرقیزستان طی دیدار از اسرائیل در ژانویه ۱۹۹۳ این كشور را به رسمیت شناخت. قرقیزستان علی رغم اعتراضات كشورهای اسلامی در بیت المقدس سفارت باز كرد.
● نتیجه گیری
حضور و نفوذ اسرائیل در این منطقه موجب خواهد شد تا علی رغم اشتراكات زبانی، فرهمگی ، دینی و تاریخی ایران با این كشورها ، نفوذ سیاسی ایران كاهش پیدا كند و ضمنا با حضور و سرمایه گذاری شركتهای آمریكایی و اسرائیلی حضور اقتصادی و صنعتی ایران در این منطقه توسعه نیافته با مشكل مواجه شود. سرمایه گذاری اسرائیل در حوزه های نفت و گاز و حمایت از انتقال انرژی منطقه از مسیرهایی به جز مسیر ایران موجب شده است تا علاوه بر محروم ماندن ایران از منافع اقتصادی، موقعیت ژئوپلتیكی ایران نیز تضعیف گردد. ضمن آنكه حضور اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در این منطقه و برخورداری از پایگاههای شنود رادیویی در نزدیكی مرزهای ایران پیامدهای منفی را برای امنیت ملی ایران در برخواهد داشت.
داود علیمرادی
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید