سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

بدگویی از شهید مدرس به نفع سرپاس مختاری شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری


بدگویی از شهید مدرس به نفع سرپاس مختاری شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری
● بدگویی از شهید مدرس، به نفع سر پاس مختاری!
تقدیر چنین بود كه كسروی، در سالهای پس از شهریور بیست (كه بغض فروخوردأ ملت ایران علیه جنایات عصر رضاخانی تركید) س مت وكیل مدافع یكی از جانی ترین عوامل دستگاه دیكتاتوری یعنی پزشك احمدی را بر عهده گیرد و با این عنوان فریبنده كه او «واسطأ افزار جرم» بوده نه عامل آن، خواستار تبرئأ وی گردد!(۲۱۵) دعاوی و دلایل كسروی در لوث كردن جنایات پزشك احمدی، همگی سست و بی بنیاد بوده(۳۱۵) و آقای ارسلان خلعت بری (وكیل خانوادأ سردار اسعد در محاكمأ پزشك احمدی) خوب به آنها پاسخ داده است. (۵۱۴) خاطرات علی صالح اردوان (داماد سردار اسعد و هم بند وی در زندان شمارأ یك قصر) نیز كه اخیراً منتشر شده، صحت اقاریر پروندأ دادگاه پزشك احمدی را دقیقاً تأیید می كند. به قول ارسلان خلعتبری (وكیل مدافع خانوادأ سردار اسعد): «پزشك احمدی امروز تمام این گذشته را منكر است، اما همان طوری كه جلادهای شهربانی تمام منافذ و سوراخها را به روی سردار اسعد بستند، تا حتی ناله و زاری او هم نتواند از آن اتاق تاریك فراركند، آقای مدعی العموم و مستنطق نیز با دلایل محكم، منافذ فرار از مجازات را چنان به روی قاتل سردار اسعد بسته اند كه
هر كس مختصر آشنایی به میزان قضا داشته باشد در ارتكاب این عمل به طوری كه رد ادعانامه ذكر شده تردید نخواهد كرد. . . ». (۵۱۵)
مرداد ۱۲۳۱ شمسی، محاكمأ سرپاس (سرتیپ) ركن الدین مختار (مختاری) رئیس شهربانی كل كشور در سالهای ۴۱۳۱-۰۲۳۱، در دیوان كیفر (شعبأ اول) آغاز گردید(۶۱۵) و اتهام وی در این محاكمه، «معاونت در قتل مرحوم مدرس و نصرت الدوله و دیبا و خزعل و پرونده سازی و بازداشت غیر قانونی و زجر و شكنجه و سلب آزادی عدأ زیادی از افراد كشور» بود. (۷۱۵) همكاران و همدستان مختاری در قتل شهید مدرس و دیگران نیز (همچون حسینقلی فرشچی) همراه وی به پای میز محاكمه كشیده شدند و جالب است بدانیم كه كسروی نیز در شمار وكلای مدافع مختاری و فرشچی درآمد! وی در آن دادگاه، برای سبك جلوه دادن قتل مدرس بلكه انكار آن، اظهار داشت:
دربارأ مدرس، من او را یك بار بیشتر ندیده بودم و از نزدیك نمی شناختم، ولی چنانكه از مردم می شنوم یك مردی بوده بی آز و طمع، و به پول و جاه اهمیت نمی داده، ترس از كسی نمی كرده، نمازخوان و روزه دار بوده، اینها خصایص دینی اوست. ولی همه می دانند كه شادروان مدرس در سیاست همیشه اشتباه می كرد و كارهایش به زیان كشور بود. مثلاً در قضیأ مهاجرت، مدرس در میان مهاجران تفرقه انداخت و باعث آن شد كه كسانی از سران مهاجران را گرفتند و به زنجیر كشیدند و به استانبول بردند. . . در داستان نافرمانی خزعل، مدرس به او هوادار درآمد و در مجلس یك اقلیتی به ضد شاه گذشته پدید آورد. . .
در چنان هنگامی كه ممكن بود منجر به جدا شدن خوزستان از ایران گردد آقای مدرس بی باكانه با دولت مخالفت می نمود. حقیقت آن است كه جمعی از آزمندان و سودجویان از خزعل و از دیگران پولهایی گرفته و به او وعدأ پشتیبانی داده بودند، چون خود آنان وجهأ كار نداشتند مدرس را پیش انداخته وسیلأ كار خود گرفته بودند. . .
سپس نیز واقعیت قتل مدرس را منكر شده و از دادگاه، خواستار تبرئأ مختاری می شود. این شراب پاشیها از كسی چون كسروی در بارأ شهید مدرس، آن هم در سالهای پس از شهریور بیست و اظهار نفرت شدید ملت ایران از دیكتاتور، در حالی بود كه كسانی چون دكتر مصدق و حتی تقی زاده، مدرس را مظهر آزادگی و ستیز با اسطورأ استبداد می شمارند. به قول تقی زاده: «نظیر مدرس در تمام طول تاریخ، كمتر پیدا می شود». (۸۱۵)
جدا از اظهارات شخصیتهای ملی و دینی فوق در ستایش مدرس، باید خاطر نشان سازیم كه كسروی، در اظهارات یادشده بر ضدّ مدرس، مع الاسف از سر ناآگاهی یا به عمد، بی انصافی و مغلطه كرده است: در قضیأ مهاجرت جمعی از ملیون ایرانی در جنگ جهانی اول به عثمانی، بر اهل نظر پوشیده نیست كه این شكست قشون عثمانی از انگلیس در اواخر جنگ بود كه باعث عقب نشینی ارتش ترك (و به تبع آن، عقب نشینی سران مهاجرین) به سوی اسلامبول گردید و مدرس نقشی در این امر نداشت، بلكه خود وی نیز از كسانی بود كه ناگزیر از هجرت به تركیه شد. (۹۱۵) چنانكه، مدرس در پایتخت عثمانی نیز بیكار ننشست و با منش و روش والای خویش، مایأ تحصیل بسی آبروها برای ایران و ایرانی گردید. او در گفتگوهایی با خلیفه و صدر اعظم عثمانی داشت صراحتاً از استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع كرد، و این سخن وی به اولیای دولت بلندپرواز عثمانی مشهور است كه: اگر كسی به مرزهای ایران تجاوز كند از ملّیت و آیینش نمی پرسیم، بلكه نخست او را (پس از اخطار) می كشیم، سپس بررسی می كنیم اگر ختنه كرده بود (یعنی مسلمان بود) به آیین مسلمانی كفن و دفنش می كنیم و الاّ نه!(۰۲۵))
در مورد روابط مدرس و خزعل نیز تحقیقات محققان، كاملاً نشان می دهد كه اولاً حمایت مدرس از خزعل، حمایتی مشروط و مبتنی بر «توبأ» او از اعمال سوء گذشته، و رعایت حقوق و مصالح ملت بود. (۱۲۵) ثانیاً قرار بود خزعل و دیگر سران عشایر منطقه، راه را بر بازگشت سلطان «قانونی» ایران یعنی احمد شاه (كه با زور و نیرنگ رضاخان، از كشور خارج شده بود) بگشایند و رجال قانون خواه و دمكرات وقت (نظیر مشیرالدوله، مؤتمن الملك، مستوفی و. . . ) نیز همگی با این امر موافق بودند.
با آمدن احمد شاه طبعاً جایی برای تجزیأ خوزستان و این گونه امور وجود نداشت و در صورت بروز وقایعی جز از این، با آن شدیداً مقابله می شد. در واقع، قرار بود از سنگ خزعل و عشایر غرب ایران، برای شكستن دیكتاتوری مهیبی استفاده شود كه با كودتای انگلیسی حوت ۹۹۲۱ سربرداشته و جا را برای آزادی و عدالت و قانون تنگ كرده بود، و اینك با سركوبی رضاخان و حذف همیشأ وی از شطرنج سیاست، فصلی كه با كودتای بیگانگان و بیگانه پرستان در تاریخ كشورمان باز شده بود بسته شده و جریان امور به وضع طبیعی و قانونی خود بازگردد.
توضیح بیشتر آنكه: شیخ خزعل سالهای طولانی در خوزستان، با اتكأ به حمایت انگلیسیها، بر مردم آن دیار حكومت رانده و پرونده ای سرشار از بیداد داشت. انگلیسیها، همچون او، در دیگر نقاط كشورمان بسیار داشتند و به دست آنان و با حمایت از ایشان، اهداف خود را پیش می بردند. اما، با طراحی كودتای ۹۹۲۱ در وزارت جنگ (چرچیل) و حكومت هند بریتانیا، و همیاری شركت نفت استعماری جنوب با آنها، كشتیبان را سیاستی دیگر آمد و استراتژی «تمركز قدرت سیاسی و نظامی» در پایتخت به دست یك مرد مقتدر و آهنین (ولی مطیع لندن و پایبند به تعهدات خویش در برابر آن)، سیاست روز انگلیسیها در ایران شد و طبعاً سرنوشت آن دسته از كارگزاران بومی انگلستان كه در بستر خان خانی و ملوك الطوایفی رشد كرده و بالیده بودند به شدت در تیرگی و ابهام رفت. در واقع، از همان زمانی كه سید ضیأ، در صبحدم كودتا، اشراف و اعیان را به زندان افكند، اجرای سیاست «تمركز قدرت» (و سركوب قدرتهای پراكندأ محلی و منطقه ای) آغاز گردیده بود.
نویسنده :علی ابوالحسنی (منذر)
۲۱۵- برای مدافعات كسروی ر. ك، ماجرای قتل سردار اسعد بختیاری، تدوین: حمید رضا دالوند، صص ۸۷۱-۳۸۱ و ۶۸۱- ۸۸۱.
۳۱۵- ر. ك، همان: ص .۱۸۶
۵۱۴- ر. ك، همان: ص ۱۸۹ به بعد، ۹۱۲ و ۰۱۲-۰۵۲.
۵۱۵ -همان: ص ۴۲۰ و نیز ر. ك، اظهارات ارسلان خلعتبری در همان مأخذ، پایین ص ۸۰۲ به بعد.
۶۱۵- روزنامأ اطلاعات، سال ۷۱، ش ۹۴۹۴، ۳ مرداد ۱۲، ص ۳.
۷۵۱- همان: سال ۱۶، ش ۴۸۸۴، ۱۳ اردیبهشت ۱۲، ص ۱. مختاری در محاكمأ یادشده به هشت سال زندان محكوم شد، سپس در ۶۲۳۱ مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد و در ۰۵۳۱ نیز به مرض سرطان درگذشت. برای شرح حال وی ر. ك، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، باقر عاقلی، ۳.۰۷۳۱-۲۷۳۱. خلاصأ جریان محاكمأ مختاری و. . . در ۱۲۳۱ را نیز از كتاب زندگی سیاسی و اجتماعی مظفر فیروز، صص ۴۱- ۵۱ و نیز ص ۲۵ بجویید.
۸۵۱ -مدرس، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۲. ۸۳۲-۹۳۲. برای اظهارات مصدق راجع به مدرس در مجلس چهاردهم نیز ر. ك، سیاست موازنأ منفی در مجلس چهاردهم، حسین كی استوان، ۱.۲۵.
۹۱۵- برخلاف گفتأ كسروی، این گروه اقلیت تندرو و تروریست حیدر عمو اوغلی (حسین خان لله، احسان الله خان دوستدار و. . . ) بود كه در صدد ترور نظام السلطنأ مافی (رئیس دولت ملی مهاجر) برآمد و همین امر به جنجال بزرگ میان مهاجران انجامید (ر. ك، ایران و دولت ملی در جنگ جهانی اول، صص ۳۲۲-۴۲۲). در مورد ادعای كسروی مبنی بر اختلاف افكنی! مدرس بین مهاجرین، همچنین مطالعأ بحث استاد عبدالله شهبازی در جلد دوم ظهور و سقوط پهلوی، صص ۲۷-۴۷ توصیه می شود.
۰۲۵- دربارأ دیدار و مذاكرات استوار مدرس در عثمانی با سلطان عثمانی (سلطان محمد خامس) و نیز صدر اعظم (ظاهراً انورپاشا) و وزرا و قاضی القضاه آن دیار، و فواید این گفتگوها برای ایران و ایرانی، ر. ك، تاریخ بیست سالأ ایران، حسین مكی، ۲.۰۹۲؛ مدرس قهرمان آزادی، از همو، ۱.۱۴۳؛ مدرس، علی مدرسی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱.۸۳-۹۳ و ۲۵۲-۳۵۲.
۱۲۵- برای نامأ جالب مدرس به خزعل و توضیحات عبدالله مستوفی ر. ك، شرح زندگانی من. . . ، عبدالله مستوفی، ۳. ۸۳۶.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید