جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


موسیقی از دل هنرمند بلند می شود


موسیقی از دل هنرمند بلند می شود
ـ گفت‌وگو با لوریس چکناواریان
تالار وحدت این روزها خانه امنی شده. تا رسول عشق و امید یکبار دیگر در آن متولد شود. سالن لبریز از جمعیت تالا ر این شبها حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این شبها در تالا ر وحدت غوغایی بپاست.
لوریس چکناواریان، موسیقی دان ارمنی کشورمان که رهبری ارکستر سمفونیک رسول عشق و دوستی را بار دیگر بر عهده گرفته است درباره خودش می گوید: من اول آبان سال ۱۳۱۶ در شهر بروجرد به دنیا آمدم. اما وقتی ۲ ساله بودم پدر و مادرم به تهران نقل مکان کردند و در نتیجه من در تهران بزرگ شدم.
چکناواریان تحصیلا ت ابتدایی موسیقی را در هنرستان های موسیقی آموخته و برای ادامه تحصیل به آکادمی وین اتریش رفته. پس از فارغ التحصیل شدن مجددا به ایران بازگشته و پس از مدتی اقامت در وطن مجددا به اتریش و آمریکا سفر کرده است.
این هنرمند ایرانی مدتی در دانشگاه های آمریکا تدریس می کرد. اما باز هم خاک وطن او را به سوی خود دعوت کرد و او پس از بازگشت به سرزمین مادریش ایران اپرای رستم و سهراب را نوشته است.
چکناواریان مدتی رئیس خانه موسیقی ایران بوده و سپس به سمت رئیس ارکستر اپرا منصوب شده است.
چکناواریان یک شبه به موسیقی علا قمند نشده است. عشق او به موسیقی از همان روزها که کودکی بازیگوش بود در وجودش بیدار شده. به زعم خودش وقتی یک پسربچه ۵ ساله بوده یک روز همراه پدرش به دیدن ارکستری می رود که از ارمنستان برای اجرای برنامه به ایران آمده بود و لوریس بزرگ که آن روزها مرد کوچکی بود با دیدن آن ارکستر اولین جرقه عشق به موسیقی را در خود احساس می کند و پس از بازگشت به خانه شروع به تقلید کار آن ارکستر می کند و با کمک مداد ضرباتی روی اشیا می زند و اصوات مختلف را امتحان می کند. شاید آن روزها پدر لوریس چکناواریان تصورش را هم نمی کرد پسر کوچولویی که با مداد نت های موسیقی را در فضای خانه پخش می کرد روزی یک هنرمند بزرگ شود و در دنیای موسیقی حرفی برای گفتن داشته باشد.
چکناواریان در این باره می گوید: پدرم آرزو داشت که من یک وکیل زبردست یا یک پزشک ماهر شوم و اصلا دوست نداشت که پسرش وارد رشته موسیقی شود اما علی رغم میل باطنی پدرم من به دنبال عشقم رفتم و رشته موسیقی را انتخاب کردم.
اما بعدها که پدرم شدت علا قه ام را به این رشته دید، مرا به وین فرستاد تا تحصیلا تم را در رشته مورد علا قه ام ادامه دهم.
چکناواریان معتقد است که هنوز هم علا قه اش نسبت به موسیقی به همان میزانی است که در ابتدای راه داشته و نه تنها از آن علا قه کاسته نشده بلکه روز به روز هم افزایش می یابد.
چکناواریان درباره ارکستر سمفونیک «رسول عشق و امید» گفت: دکتر ایمانی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد از مدتها پیش طرح اجرای این برنامه را داده بودند و بنابراین من به همراه آقای سید مهدی شجاعی که کارگردانی این مجموعه را بر عهده گرفته اند با هم به مشورت پرداختیم و قرار شد متن رسول عشق و امید توسط آقای سیدمهدی شجاعی نوشته شود و من هم روی متن ایشان رهبری گروه ارکستر را بر عهده بگیرم.
او ادامه داد: ارکستر سمفونیک تهران برای بار اول دهه فجر سال گذشته رسول عشق و امید را با رهبری من و کارگردانی آقای سید مهدی شجاعی اجرا کرد و در آن اجرا یک سوم موسیقی کار من بود و باقی کار توسط آهنگسازان دیگر ساخته شد اما به دلیل موفقیت آن کار آقای دکتر ایمانی پیشنهاد کردند که برای اجرای دوم که مصادف با میلا د حضرت محمد(ص) بود ، تمام موسیقی توسط من نوشته شود و این بار این سوئیت سمفونیک با حرکات موزون تکمیل شد و به صورت یک برنامه نمایشی درآمد و در مجموع تصور می کنم که موفقیت لا زم را هم به دست آورد.
اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران هنوز هم در تالا ر وحدت ادامه داردو تا یکشنبه آینده مهمان تالا ر وحدت خواهد بود. در این اجرای زیبا ۲۰ نفر در هیات فرشته و انسان در هر بخش حرکات موزون هنرنمایی می کنند و ۸۰ نفر هم در ارکستر، نوای موسیقی را با نام آخرین پیامبر خدا در سالن تالار به اجرا درمی آورند.
چکناواریان در این باره می گوید: این سوئیت سمفونیک برنامه زیبایی است که از ابتدای خلقت بشر که با ورود حضرت آدم به کره زمین بوده است تا ظهور حضرت مهدی (عج) و حضرت عیسی(ع) و ظهور پیامبرانی چون حضرت نوح(ع) و حضرت موسی(ع) را به نمایش می گذارد و بعد از آن به تولد حضرت محمد(ص) می پردازد و سپس مبعث ایشان و فتح مکه و بعد وفات آن حضرت را در یک پروسه منظم به اجرا در می آورد و بعداز آن ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و شهادت حضرت علی(ع) و فاجعه عاشورا را در معرض نمایش می گذارد و سرانجام با انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) به پایان می رسد. چکناواریان معتقد است که این سوئیت سمفونیک در واقع به گفت وگوی مذاهب پرداخته و در عین حال که برای مردم ایران ساخته شده اما می تواند جهانی باشد.
او می گوید: تمام موسیقی این برنامه راخود من نوشته ام و برای بخش های متعلق به عاشورا و شهادت امام حسین(ع) از مراسم سنتی تعزیه استفاده بسیاری کرده ام.
این هنرمند می گوید: برای درک موسیقی لازم نیست که سواد موسیقی داشته باشیم چرا که موسیقی زبان آفریده خداست و می تواند با همه ارتباط برقرار کند و تئاتر و موسیقی از دل یک هنرمند بلند می شود به مردم بر می گردد و تنها برای عده ای خاص ساخته نمی شود بلکه برای عموم مردم چه باسواد و چه بی سواد ساخته می شود.
او معتقد است: بتهوون یک آهنگساز بود اما موسیقی را برای موزیسین ها ننوشته بلکه برای عامه مردم نوشته است.
چکناواریان نمی تواند حسش را نسبت به کارش بیان کند و می گوید: عشق چیزی نیست که بتوان توصیفش کرد. کار من هم عشق من است و حس می کنم الهامی است که از سوی خداوند بر من فرود می آید و وصف ناپذیر است.
این هنرمند می گوید: کار من حاصل زندگیم است که آن را برای فرزندانم و مردم کشورم به یادگار می گذارم و دلم می خواهد اگر روزی دراین دنیا نبودم نسل آینده این کار را ادامه دهند و آن را به فراموشی نسپارند.
او ادامه می دهد: من کارم را صادقانه انجام دادم و امیدوارم که آثارم ماندگار شود. لوریس چکناواریان یک خانواده هنرمند دارد، پسر او ویولون و دخترش پیانو می نوازد و پسر بزرگتر او هم یک کارگردان سینماست.
● هنر یک بار مصرف نیست
او می گوید: عشق بزرگترین هدیه خداوند به مردان روی زمین است، چرا که خدا سرچشمه عشق است و ما را از وجود خود بی بهره نگذاشته است و اشک و لبخند که نمادی از عشق است در زندگی هر انسانی یک نشانه از خداوند است. این هنرمند معتقد است که هنر واقعی یک بار مصرف نیست و آن هنری در قلب ها می ماند که یک شبه خلق نشده باشد. اما من در موسیقی کلاسیک به صد سال آینده فکر می کنم به همین دلیل ۲۵ سال طول کشید تا رستم و سهراب را بنویسم چون امیدوارم که رستم و سهراب من ۲۰۰ سال آینده هم حرفی برای گفتن داشته باشد و زود از ذهن ها پاک نشود.
چکناواریان ادامه داد: من به همکاران جوان و هم وطنانم می گویم که عاشق کار خود باشند و خواهان موفقیت کوتاه مدت نباشند. چرا که اثری که بی زحمت به وجود بیاید، بی لذت دیده می شود و آن اثری ماندگار است که در درازمدت و با زحمت به دست بیاید. همانطور که شاعران بزرگ ما اشعارشان را با رنج برای ما به امانت گذاشتند و قرن هاست که زبان به زبان نقل می شود.
نویسنده : مرجان حاجی حسنی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید