چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


کارآفرینان، پیشگامان تولید ثروت


کارآفرینان، پیشگامان تولید ثروت
بررسی رشد اقتصادی كشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا نشان می‌دهد كه یكی از دلایل توسعه اقتصادی در این كشورها توجه جدی به مقوله كارافرینی بوده است.
بین سا‌ل‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ بیش از ۹۶ درصد نوآوری صنعتی كه توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یك موقعیت برجسته و ممتاز تبدیل كند، توسط كارآفرینان صورت گرفت.بررسی رشد اقتصادی كشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا نشان می‌دهد كه یكی از دلایل توسعه اقتصادی در این كشورها توجه جدی به مقوله كارافرینی بوده است. امروزه بسیاری از دانشجویان و محصلین در مراكز علمی منتظرند تا با پایان‌یافتن تحصیلات وارد بازار كار شوند و «بازار كار» در ذهن بسیاری از آنان شغل‌های آماده‌ای است كه منتظر... بلوغ سیاستهای صنعتی كشور آن موقع خواهد بود كه دولت به جای انبوهی از كمكهای پراكنده و مستقیم به بنگاه ها، به گروهی از زنجیره های صنعتی كه می توانند رقابت پذیری خود را در سطح جهانی اثبات نمایند.
اقتصاد دانان نخستین كسانی بودند كه در نظریه های اقتصادی خود به تشریح كارآفرین و كارآفرینی پرداختند.« ژوزف شومپتر» از اقتصاددانان مكتب آلمان و پدر كارآفرینی، در سال ۱۹۳۴ كار آفرینی را این گونه تعریف كرد: «هر فرایندی در شركت كه منجر به كالای جدید، ایجاد روش جدید، بازار جدید و منابع جدید می شود ،می گوییم كار آفرینی رخ داده است.»
در كشور ما نیز چند سالی است كه به تبع مباحث توسعه اقتصادی و صنعتی موج جدیدی در مورد این مفهوم در حال شكل‌گیری است و این واژه در محافل علمی و اداری زیاد شنیده می‌شود.
دكتر احمدپور داریانی از اساتید دانشگاه امیركبیر در ایران معتقد است «كارآفرینی عامل اصلی ایجاد خلاقیت و نوآوری است و كارآفرینی عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از راه تشكیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره‌گیری از فرصت‌ها»
كارآفرین با نو‌آوری و شناخت فرصت از طریق ایجاد و یا تحول كسب و كار اقدام به تولید ثروت برای خود و جامعه می‌كند. نوآوری می‌تواند محصول جدید، شیوه‌ای نو در فرایند تولید و یا راهكارهای جدید مدیریتی و بازرگانی یك شركت باشد. كارآفرین با شناخت فرصت‌های جدید بازار و صنعت و هچنین ریسك و خطرپذیری زنجیره ارزش‌آفرینی جدیدی را برای تولید و یا خدمات طراحی می‌كند كه این زنجیره‌های ایجاد ارزش در نهایت منجر به اشتغال و توسعه اقتصادی می‌شود.
از نظر اقتصاددانان موتور رشد اقتصادی كارافرینان هستند كه در محیطی رقابتی جامعه را به حركت درمی‌آورند و چرخ‌های توسعه اقتصادی را می‌چرخانند.
درمجموع می‌توان استنباط كرد كه كارآفرین فعالیت‌های ذیل را انجام می‌دهد:
۱) نوآوری در محصول، فرایند تولید، بازار و صنعت، راهكارهای بازرگانی و مدیریتی
۲) شناخت فرصت
۳) ریسك و خطرپذیری
۴) ایجاد و یا تحول كسب و كار
۵) اشتغالزایی و رشد اقتصادی
● نگاهی به تجربه چند كشور
اولین كشورهایی كه در این زمینه كار كردند آلمان، انگلیس و آمریكا بودند. در آلمان در سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۵ مطالعه و شناسایی بر روی افراد با انگیزه و نوآور كه دارای محدودیت‌های مالی بودند، آغاز شد. اولین سیاست‌ها، سیاست‌های حمایتی ازاین افراد بود. به دنبال آن دانشكده هایی برای تربیت این افراد دراین كشور ایجاد شد. بعد از مدتی انگلیس و آمریكا نیز چنین دانشكده‌هایی را دایر كردند. در این دانشكده‌ها آموزش‌ها عمدتا? به صورت كلاسیك نبود، بلكه حالت آموزش و سمینارگونه داشت. افراد دراین آموزشكده‌ها مسایل خودشان را می‌گفتند و از تعادی روانشناس، رفتارشناس و جامعه‌شناس و استاد مدیریت استفاده می‌كردند.
بررسی رشد اقتصادی كشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا نشان می‌دهد كه یكی از دلایل توسعه اقتصادی در این كشورها توجه جدی به مقوله كارافرینی بوده است. ژاپن در سال ۱۹۵۸ طرحی به نام «سربازان فداكار اقتصادی» در وزارت آموزش و پرورش اجرا كرد. بر اساس این طرح افراد از سطح دبیرستان با مسئله كارافرینی آشنا شده و آموزش می‌دیدند كه چگونه با كسب سود كشورشان را از وابستگی نجات دهند. از طرفی آموزش كارافرینی را به صورت كلاسیك در دو سطح دبیرستان و دانشگاه قرار داد. این طرح‌ها باعث شد كه بین سا‌ل‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ بیش از ۹۶ درصد نوآوری صنعتی كه توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یك موقعیت برجسته و ممتاز تبدیل كند، توسط كارآفرینان صورت گرفت.
در تایوان برنامه های تربیت كارآفرینان جوان و همچنین ارتقای سطح كارآفرینان شاغل در تایوان براساس یك برنامه بلندمدت و فراگیر كه دربردارنده قشرهای مختلف می باشد، طراحی شده است.
در سالهای اخیر، كارآفرینان در واحدهای خوداشتغالی، نوآوریها و خلاقیتهای بسیار زیادی در عرصه صنایع الكترونیك، مخابرات، كامپیوتر (سخت افزار و نرم افزار) و در بخش خدمات به ویژه در نگهداری و خدمات پس از فروش از خود نشان داده اند. هسته های خود اشتغالی در تایوان همان واحدهای صنعتی كوچكی هستند كه توانسته اند بااستفاده از حجم كمتری از سرمایه مادی و نیروهای انسانی و در مقابل با بهره گیری از حجم گسترده‌تری از نیروهای خلاق و كارآفرین همراه با بهره وری فوق العاده، نقش و تاثیرگذاری ویژه ای بر اقتصاد این كشور بگذارند و شكوفایی اقتصادی را به ارمغان آورند.
این كشور از نظر دارابودن تعداد شركتهای كوچك و متوسط صنعتی (از مجموع شركتهای صنعتی) در بین كشورهای جهان در جایگاه اول قرار دارد، چرا كه نزدیك به ۹۸ درصد از كل شركتهای صنعتی در تایوان را بنگاههای كوچك و متوسط تشكیل می دهند. در بخش خدمات نیز بیش از ۸۹ درصد از مجموع شركتهای تجاری و خدماتی متعلق به بنگاههای كوچك و متوسط است
در مالزی به دلیل اهمیت موضوع، وزارت توسعه كارافرینی تشكیل شده است كه وظایف ذیل را به عهده دارد:
۱) القای یك فرهنگ كارافرینی در میان جامعه
۲) آموزش و راهنمایی كارآفرینان بالقوه در قالب برنامه‌های مشاوره‌ای در جهت ایجاد كسب و كار جدید
۳) بهبود كیفیت و كارآیی مدیریت فعلی كسب و كار
۴) تشویق كارافرینان و تدارك محیط‌های سودمند از طریق كلوپ‌ها و انجمن‌ها
● آموزش عالی و كارآفرینی
یكی از آرزوهای دیرینه نظام آموزش عالی تعداد زیاد فارغ‌التحصیل در راستای رشد كشور بوده‌است. هم‌اكنون این آرزو تاحدی برآورده شده است اما مشكلات جدی تری مانند بیكاری و عدم فعالیت فارغ‌التحصیلان در رشته تحصیلی خود گریبانگیر دولت شده است.
امروزه بسیاری از دانشجویان و محصلین در مراكز علمی منتظرند تا با پایان‌یافتن تحصیلات وارد بازار كار شوند و «بازار كار» در ذهن بسیاری از آنان شغل‌های آماده‌ای است كه منتظر آن‌هاست. این نوع تفكر باعث كاهش نیروی اشتغال مولد شده است و همه منتظرند دیگران پیشگامان ایجاد اشتغال و تولید ثروت برای حركت به سمت توسعه اقتصادی باشند.
گام اول برای حل این مشكل ترویج كارافرینی می‌باشد. ایجاد و تقویت ارزش‌ها و رفتارهای كارافرینانه تحت عنوان فرهنگ كارافرینی باید از مولفه‌های اصلی در توسعه كارافرینی باشد كه در قالب سیاست‌ها و برنامه‌های تشویقی و ترویجی در كلیه سطوح و ساختارهای اجتماعی پیگیری شود. رسانه‌های جمعی می‌توانند نقش مهمی در این زمینه ایفا كنند. به عنوان نمونه پخش برنامه‌های تلویزیونی برای تشریح زندگی كارافرینان برجسته می‌تواند مؤثر باشد. با انتشار كتب و نشریات مختلف، برگزاری همایش‌های كاربردی و موثر و استفاده از رسانه‌های مدرن مانند اینترنت باید این فرهنگ را در دانشجویان نهادینه كرد كه هر فارغ‌التحصیل خود را یك كارافرین بالقوه ببیند و نه یك كارمند. عدم فرهنگسازی در این موضوع باعث شده است كه بسیاری از دانشجویان با مقوله كارافرینی آشنا نباشند و كارافرینی را یك امر ذاتی و غیر اكتسابی بدانند. اعطای جایزه سال به كارافرینان نمونه و برگزاری مسابقات سراسری می‌تواند به گسترش این فرهنگ كمك كند.
دومین گام برنامه‌ریزی مناسب آموزشی دز سطح دبیرستان، دانشگاه و مراكز علمی، صنعتی می‌باشد.
یكی از مهمترین رویدادهای مرتبط با ترویج و آموزش كارآفرینی در كشور، تصویب و اجرای «طرح توسعه كارآفرینی در دانشگاه‌های كشور» (كاراد) است. این طرح جهت اجرای سیاست‌های مربوط به كارآفرینی برنامه‌های توسعه توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تدوین شده است. بر اساس این طرح چندین مركز كاآفرینی در دانشگاه‌ها ایجاد شده است كه وظیفه اجرای طرح را به عهده دارند.
یكی دیگر از سازمان‌های فعال در زمینه آموزش كارآفرینی، سازمان همیاری اشتغال فارغ‌التحصیلان است. این سازمان با برگزاری همایش‌ها، هم‌اندیشی‌ها و دوره‌های متعدد آموزش تخصصی كارآفرینی گام‌های مثبتی در راستای ترویج و آموزش كارآفرینی برداشته است.
‌با این وجود به نظر می‌رسد برای توسعه آموزش كارافرینی باید سیاست‌های ذیل در نظر گرفته شود.
۱) هماهنگی بیشتر بین متولیان توسعه كارافرینی در كشور برای تدوین سیاست‌های آموزش كارافرینی
۲) تقویت ارتباط صنعت با دانشگاه و ایجاد رابطه نزدیك بین مراكز علمی و صنعتی
۳) ایجاد و تقویت مؤسسات انكوباتوری در دانشگاه
۴) تدوین برنامه‌های آموزشی بلندمدت در چهارچوب مقاطع تحصیلی مختلف و مراكز آموزشی
۵) تدوین برنامه‌های آموزشی براساس نیازهای آموزشی منطقه‌ای
۶) فراهم‌سازی بسترهای مناسب یرای تشكیل مؤسسات خصوصی آموزشی
۷) قراردادن واحدهای اجباری و اختیاری متناسب با هر رشته تحصیلی و تدوین دوره‌های آموزشی كارافرینی متناسب با هررشته
● موانع قانونی و سیاست‌های حمایتی
بهترین بستر برای اینكه هركارافرین بتواند ایده خود را به مرحله اجرا برساند راه‌اندازی یك كسب و كار كوچك است. شرط راه‌اندازی یك بنگاه كوچك و ادامه فعالیت برای اجرای ایده‌های كارافرینانه، فراهم‌بودن بسترهای لازم می‌باشد این بسترسازی وظیفه اصلی دولت از طریق قانونگزاری، رفع موانع قانونی و اجرای سیاست‌های حمایتی صحیح می‌باشد كه در ادامه به بخشی از آن اشاره می‌كنیم.
۱) فرایند اخذ مجوز:
فرایند طولانی اخذ مجوز و بروكراسی شدید اداری، تغییر دائمی ضوابط و قوانین، عدم سازگاری قوانین با عوامل محیطی و منطقه‌ای موجب شده‌است تا بسیاری از كارافرینان در ابتدای راه با مشكلات زیادی مواجه شوند. امروزه در كشورهای توسعه‌یافته این فرایند قانونی به شدت تسهیل شده است. به عنوان نمونه در كشور كره جنوبی دولت ترتیبی اتخاذ نموده است كه تمامی مراحل راه‌ندازی یك كسب و كار جدید از طریق مقامات محلی و با یكبار مراجعه قابل حل باشد.
۲) سیاست‌های مالی و اعتباری:
تامین اعتبار مالی برای اجرای ایده‌های نو در قالب كسب و كار كوچك باید یكی از كلیدی‌ترین سیاست‌های حمایتی دولت باشد.
در این راستا اقدامات مناسبی در كشور صورت گرفته است. وزارت صنایع با پرداخت وام‌های كم‌بهره در قالب طرح‌هایی به توسعه كارآفرینی كمك می‌كند. دفتر همكاری‌های فناوری ریاست‌جمهوری نیز با راه‌اندازی «شبكه مالی سرمایه‌گزاری ریسك‌پذیر ایران» می‌تواند اطلاعات مالی را در اختیار كارآفرینان قرار دهد.
با یان وجود متاسفانه هنوز سیستم بانكی كشور در جهت تامین اعتبار كسب و كارهای كوچك با سیاست‌های توسعه كارآفرینی هماهنگ نیست. یك كارافرین برای دریافت اعتبار با مشكلات متعددی مانند تامین وثیقه، راه‌اندازی ۵۰درصد فعالیت برای كسب اعتبار و آماده‌كردن مدارك مختلف روبرو می‌شود به طوریكه بسیاری از ایده‌ها در همین مرحله ناكام می‌ماند. ایجاد كمیته‌های كارشناسی باعنوان صندو‌ق‌های ضمانت برای تشخیص شایستگی افراد و مناسب بودن ایده‌ها نیز موجب می‌شود كارافرینان سریعتر و راحت‌تر به تسهیلات بانكی دست پیدا كنند. همچنین كاهش هزینه‌ها از طریق تخفیف مالیات و هزینه‌های ضروری می‌تواند به گسترش روحیه كارآفرینی كمك كند.
۳) سیاست‌های توسعه و انتقال تكنولوژی:
تكنولوژی‌های جدید در جهان امروز بستر فعالیت بسیاری از كارافرینان است. از طرفی باید به روشنی بدانیم كه تكنولوژی‌‌های جدید بدون بومی‌كردن و سیاست‌های دقیق انتقال تكنولوژی نه تنها موجب توسعه كارافرینی می‌شود بلكه مشكلات متعددی را به وجود می‌آورد. برای انتقال تكنولوژی باید به نكات ذیل توجه كرد:
الف) انتقال هر نیاز تكنولوژی به راحتی امكان‌پذیر نیست.
ب) نیازهای واقعی تكنولوژی را هنگامی می‌توان به خوبی تشخیص داد كه افراد خبره، صاحبنظر و آشنا با تكنولوژی‌ها به صورت فعال حضور داشته‌باشند.
ج) انتقال تكنولوژی مورد نظر را وقتی می‌توان سرعت بخشید كه مؤسسات تحقیق و توسعه در داخل كشور به صورت فعال باشند.
د) شناسایی دقیق تكنولوژی‌های مشابه در كشورهای مختلف و انتقال تكنولوژی مناسب با شرایط منطقه‌ای در توان كسب و كارهای كوچك نمیباشد
با توجه به نكات فوق به نظر می‌رسد دولت باید با ایجاد و حمایت مراكز توسعه و انتقال تكنولوژی كارافرینی مبتنی بر تكنولوژی‌های جدید را توسعه دهد.
۴) تسهیل صادرات و واردات:
فراهم نبودن زمینه مناسب صادرات و واردات كالاها یكی از دلایل عدم رشد صنایع كوچك و به تبع آن كارافرینان می‌باشند. بی‌ثباتی قوانین صادرات و واردات، تشریفات طولانی اداری برای دریافت ارز، بی‌ثباتی نرخ ارز از جدی‌ترین موانع صادرات و واردات كالا می‌باشد. از طرفی به نظر می‌رسد برای حمایت از ایده‌های جدید در صادرات كالاهای صنایع كوچك دولت برنامه مدونی ندارد. بسیاری از بنگاه‌‌های كوچك توان تولید محصولات صادراتی دارند اما قادر به ارائه محصول در سطح بین‌المللی نیستند.
طراحی و ایجاد سازمان‌های فعال در امر صادرات تولیدات محدود و پراكنده صنایع كوچك می‌توان موجب پویایی و رشد اینگونه واحدها شود. این سازمان‌ها با ارائه خدماتی می‌توانند بنگاه‌های كوچك و متوسط را در صادرات محصولات جدید خود كمك كنند. خدماتی مانند:
الف: تشكیل بانك‌های اطلاعاتی مشاوره‌ای و بازاریابی بین‌المللی
ب: ارائه خدمات مشاوره‌ای برای رشد كیفیت محصولات در جهت اخذ گواهینامه‌های بین‌المللی
ج: مشاركت در هزینه‌های تبلیغاتی و شركت در نمایشگاه‌های خارجی
۵) نقش اطلاع‌رسانی دولت:
اطلاعات برای بقای كسب و كار و در عین حال رشد و توسعه آن اهمیت حیاتی دارد. فقدان اطلاعات می‌تواند به هزینه‌كردن بیش از حد سرمایه منجر شود. هرچه كسب و كار پیچیده‌تر باشد و كارافرین ایده‌ی جدیدتری داشته باشد سیستم اطلاعاتی اهمیت بیشتری پیدا می‌كند. با توجه به اهمیت موضوع در بسیاری از كشورها دولت و سازمان‌های وابسته چنین رسالتی را به عهده می‌گیرند. تشكیل بانك‌های اطلاعاتی مورد نیاز كسب و كارها و ارائه خدمات و حمایت‌های اطلاعاتی می‌تواند به رونق كسب و كارها كمك كند.
از طرفی توسعه زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و آموزش شیوه‌های نوین مانند تجارت الكترونیك می‌تواند به كارافرینان كمك كند تا ایده‌های خود را به صورت كشوری و جهانی مطرح كنند
۶) حمایت از شبكه كارآفرینان نه بنگاه های ایزوله
امروزه بحث شبكه سازی و خوشه سازی میان بنگاه های كوچك و متوسط در اولویت سیاستهای توسعه صنعتی كشورها قرار گرفته است. منطق آن این است كه در دنیای كنونی نوآوری و كارآفرینی در یك صنعت نمی تواند منتزع از سایر بنگاه ها و نهادهای مرتبط با آن باشد. به عبارت بهتر به جای تمركز بر ایجاد بنگاه ها، باید بر ایجاد زنجیره ها تآكید نمود.
متاسفانه هنوز در كشور ما پرداخت حمایتهای مالی به طور مستقیم به بنگاه ها نشانه حمایت دولت از كارافرینان تلقی می شود. اما باید پرسید چرا بیش از نیمی از شركتهای تازه تاسیس ورشكست می شوند؟ چرا بسیاری از بنگاه های كوچك و متوسط كشور كمتر از نصف ظرفیت خود را فعال نموده اند؟ چرا با این همه بنگاه هنوز نمی توانیم در بازارهای جهانی و حتی منطقه ای حرفی داشته باشیم؟ آیا جز این است كه ایجاد بنگاه ها فرع است و تكمیل زنجیره های ارزش صنعتی اصل؟
بلوغ سیاست‌های صنعتی كشور آن موقع خواهد بود كه دولت به جای انبوهی از كمكهای پراكنده و مستقیم به بنگاه ها، به گروهی از زنجیره های صنعتی كه می توانند رقابت پذیری خود را در سطح جهانی اثبات نمایند كمك كند.
منابع:
۱) Schumpeter
۲) مقاله «كارآفرینی در دانشگاه»، فرخنده یگانه دلجو، مركز توسعه كارافرینی
۳) نقش آموزش كارآفرینی در ایجاد اشتغال، اداره آموزش سازمان همیاری اشتغال فارغ‌التحصیلان جهاد دانشگاهی
۴) مقاله « نقش نظام آموزشی – پژوهشی در توسعه كار‌آفرینی» مركز توسعه كارافرینی
۵) نقش بنگاههای كوچك و متوسط در اقتصاد تایوان، گروه مطالعات SMEs سازمان مدیریت صنعتی
۶) تجارب كارآفرینی در كشور مالزی- تألیف: دكتر محمود احمدپور
۷) نهادها یا چارچوب‌هایی كه برای پرورش یا ایجاد كسب و كارهای كوچك از دستاوردهای تحقیقاتی ایجاد می‌شوند.
۸) با استفاده از كتاب «چرخه توسعه» تهیه و تدوین: مهندس مرتضی شریف‌النسبی
منبع:http://razavi.itan.ir
نویسنده: مجید عسگری
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید