جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نیروی مسخره دلتا Delta Farce


نیروی مسخره دلتا  Delta Farce
▪ کارگردان: سی. بی. هاردینگ.
▪ فیلمنامه: بیر ادرهولد، تام سالیوان.
▪ موسیقی: جیمز اس. لوین.
▪ مدیر فیلمبرداری: تام پریستلی جونیور.
▪ تدوین: مارک کنته.
▪ طراح صحنه: کیبات مک مولن.
▪ بازیگران: لری د کیبل گای[لری]، بیل انگوال[بیل لیتل]، دی. جی. کوالز[اورت شاکلفورد]، کیت دیوید[گروهبان کیلگور]، دنی تره خو[کارلوس سانتانا]، ماریزول نیکولز[ماریا].
▪ ٩٠ دقیقه. محصول ٢٠٠٧ آمریکا.
▪ ژانر: اکشن، ماجرا، کمدی.
لری که در یک روز معشوقه و شغلش را از دست داده، بدترین روز زندگی اش را می گذراند. او برای رهایی از این وضعیت ناراحت کننده و هم چنین گذراندن یک تعطیلات کوتاه تصمیم می گیرد به همراه دوستانش-بیل و اورت- آخر هفته به اورست برود. اما به خاطر یک اشتباه کوچک سوار هواپیمای دیگری شده و سر از میان گروهی نظامی در می آورند که ظاهراً عازم جنگ در عراق هستند. سه دوست می پندارند به زودی در خاورمیانه فرود آمده و بلافاصله وارد جنگ شده و شاید هم تبدیل به قهرمان شوند. اما دردسر به اینجا ختم نمی شود، چون خیلی زود خود را به جای عراق در مکزیک و میان یک درگیری با گروه های مافیایی می یابند...
▪ چرا باید دید؟
خودتان برای یک کمدی ارزان قیمت هالیوودی که قرار است به سنت معمول این گونه با دست انداختن فیلم های دیگر و شوخی های سبک-و گاه نه چندان دلچسب- آبرویی برای خود و گروه سازنده اش کسب کند، آماده کنید!
سنتی که مدیون گروه ZAZ است. گروهی متشکل از جری زوکر، جیم آبرامز و دیوید زوکر که در دهه ١٩٨٠ با ساختن طیاره! ١ و ٢ و بعدها سریال جوخه پلیس- که تبدیل به سه گانه اسلحه بدون غلاف شد- Hot Shots و فوق سری راه تازه ای برای بازیافت محصولات هالیوود و بالطبع کاسبی پر رونق دیگری پیدا کردند[جدا از قدم های اولیه و سنگین مل بروکس که غنا و جذابیت دیگری دارد]. این پروسه هم در گذر از زمان شیره اش کشیده شد و به چیزهایی مثل فیلم ترسناک رسید که چندان نشانی از نبوغ و تازگی نداشت. به نظر می رسد نیروی مسخره دلتا از زیر دست این گروه رد شده و به جناب هاردینگ رسیده که بر اساس فیلمنامه هولدر و سالیوان هجویه ای کم فروغ بر همه فیلم های جنگی دو سه دهه گذشته بسازد.
هدف و روش سازندگان فیلم با دیدن پوسترهای فیلم به راحتی لو می رود. یکی از پوسترها دست انداختن[هجو لغت ارزشمندی است] پوستر غلاف تمام فلزی و دومی شوخی بی مزه ای با سه شاه است و اضافه کنید به اینها نام فیلم را که قرار بوده طعنه ای به نیروی دلتا[فیلم جنجالی ١٩٨٦ مناخیم گولان با شرکت لی ماروین و چاک نوریس] باشد. سرتان را با اشاره به دیگر ارجاعات فیلم- مثل نام کیلگور که از و اینک آخرزمان دزدیده شده- درد نمی آورم.
سی. بی. هاردینگ از کارگردان هایی است که در آستانه قرن تازه وارد تلویزیون و سینمای آمریکا شده اند. وظیفه اصلی کسانی چون او پر کردن ساعت پخش شبکه های تاق و جفت و ٢٤ ساعته آمریکایی با سریال ها و فیلم های تلویزیونی ارزان قیمت است که خیلی زود بعد از تماشا- و گاه حین تماشا- فراموش می شوند. نیروی مسخره دلتا دومین فیلم بلند او بعد از Loveblind[یک آشغال درجه یک در گونه هرزه نگاری ملایم!] است.
فروش ٨ میلیون دلاری فیلم و برخورد سرد منتقدان آمریکایی نیز نشان از شکست چنین پروژه هایی است و هجویه سازان در آینده باید بیش از اینها ظرافت به خرج بدهند. چون خنداندن مردم کار راحتی نیست، مخصوصاً اگر قرار باشد با دست انداختن به نشانه های فرهنگی روز این کار صورت بگیرد. من که بعد از تماشای فیلم نمی دانستم بخندم یا به حال و وقت خودم گریه کنم. اگر در یک کلمه بخواهم نیروی مسخره دلتا را توصیف کنم، نامربوط لغتی کاملاً برازنده آن است!
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید