جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


ستایش همیشه‌استاد


ستایش همیشه‌استاد
در یكی از سكانس‌های آغازین آنی هال، الوی(وودی آلن) مقابل سینما در انتظار آمدن آنی(دایان كیتون) ایستاده است.
آنی كمی دیر به قرار می‌رسد و بعد از كمی جر و بحث، آنها مقابل گیشه می‌رسند. الوی از بلیت فروش می‌پرسد: «فیلم شروع شده؟» و وقتی در پاسخ می‌شنود كه فیلم دو دقیقه است شروع شده، می‌گوید «ولش كن فیلم رو از دست دادیم.» اصرار آنی هم فایده‌ای ندارد: «فقط تیتراژ را از دست می‌دهیم» اما الوی زیر بار نمی‌رود.
او پیشنهاد می‌كند در این دو ساعت قهوه بخورند و فیلم را از ابتدا در سانس بعدی ببینند. پیش از اینها وودی آلن در نمایی نشان داده كه آنها قرار بوده چه فیلمی را تماشا كنند. فیلم «چهره به چهره» ساخته اینگمار برگمان با بازی لیو اولمان. فیلمی كه آلن حاضر نیست حتی تیتراژش را كه به قول آنی تازه آن هم به زبان سوئدی است، از دست بدهد. این در واقع اولین ستایش آشكار وودی آلن از فیلمساز محبوبش برگمان در آثارش است.
«صحنه‌های داخلی» فیلمی كه آلن آن را پس از «آنی ‌هال» ساخت، آشكارا فیلمی برگمانی بود؛ اولین فیلم درام وودی آلن كه خودش هم برای نخستین‌بار در آن بازی نكرد و با فضای جدی‌اش همه را غافلگیر كرد.
منتقدی بعدها «صحنه‌های داخلی» را تلاشی جدی برای جدی بودن خواند. هرچند كمتر كسی آلن را در سیمای تازه‌اش دوست داشت. منتقدان هم از او طلب كمدی روشنفكرانه‌ای چون «آنی هال» را می‌كردند كه مؤلفه‌های منحصر به فرد وودی آلنی داشت نه «صحنه‌های داخلی» كه تقلیدی از آثار برگمان ارزیابی شد. یك برگمان دست دوم از سوی كمدینی كه نمی‌خواست كمدین باقی بماند.
ریچارد گره‌نی‌‌یر درباره فیلم نوشت: «آلن با این كار سایه‌ای از حال و هوای زندگی سوئدی را به زندگی آمریكایی می‌افكند و به نظر می‌رسد در هر فصل از خود نمی‌پرسد: این صحنه را چگونه به بهترین شكل بگیرم؟ بلكه می‌پرسد: اگر برگمان بود، آن را چگونه می‌گرفت...»
جدیت فیلم به عبوس بودن تعبیر شد، با فضایی تعمداً سرد و روشنفكرانه كه در آن آدم‌های اصلی درام مثل اغلب شاهكارهای برگمان زن‌ها بودند.
واكنش‌های منفی نسبت به «صحنه‌های داخلی» موجب شد تا آلن در فیلم بعدی‌اش مانند «آنی هال» اثری شخصی درباره یك روشنفكر نیویوركی بسازد و خودش و دایان كیتون هم در آن نقش‌های اصلی را بازی كردند. این بار آلن به جای برگمان به خود رجوع كرد و یكی از شخصی‌ترین و البته بهترین آثارش را ساخت. خودش بعدها فیلم را تركیبی از «صحنه‌های داخلی» و «آنی‌هال» خواند. آلن در فیلم بعدی‌اش «خاطرات استارداست» از دیگر فیلمساز محبوبش فدریكو فلینی و شاهكارش یعنی «هشت و نیم» تاثیر گرفت كه البته حاصلی جز شكست را برایش به همراه نداشت.
در اواسطه دهه ۸۰، «هانا و خواهرانش» را كارگردانی كرد كه در میان فیلم‌هایی كه او متاثر از برگمان ساخته، بهترین كار اوست. شاید به این خاطر كه تاثیرپذیری از فیلمساز مورد علاقه‌اش به اندازه «صحنه‌های داخلی» و «زنی دیگر» آنقدر نبوده كه برگمان، روی خلاقیت آلن سایه بیفكند. «هانا و خواهرانش» برداشت آزادی است از «سه خواهر» آنتوان چخوف، اما به نظر می‌رسد چیزی كه آلن را به ساختنش برانگیخته، تماشای «فانی و الكساندر» برگمان بوده است.
چنان‌كه از نام فیلم برمی‌آید، «هانا و خواهرانش» اثری زن‌محور است. آلن در ترسیم روابط و دنیای زن‌ها به شدت موفق است و برای یكی از جالب‌توجه‌ترین كاراكترهای مرد فیلم از ماكس فون سیدو بازیگر چندین فیلم شاخص برگمان استفاده كرد.
در چند فیلم بعدی، باز این تلاش برای نزدیكی به حال و هوای آثار برگمان بود كه بیش از هرچیز جلب توجه می‌كرد.
فیلم‌های «سپتامبر» و «زنی دیگر» را می‌توان از جمله بارزترین تاثیرپذیری‌های آلن از فیلمساز محبوبش دانست. «سپتامبر» چند سالی بعد از «صحنه‌های داخلی» باز كوششی در پرهیز از هرگونه رویكرد كمدی بود. باز برای اینكه فضای آثار كمیك آلن تداعی نشود، خودش در فیلم بازی نكرد. آلن در «سپتامبر» برای نمایش بن‌بست‌های عاطفی و افسرده‌حالی كاراكترهایش، خیلی‌ جاها روایت داستان را به نفع شخصیت‌پردازی و روانكاوی آدم‌های درام رها كرده است.
منتقدان فیلم را اثری برگمانی خواندند و عده‌ای هم از شباهت‌های «سپتامبر» با «سونات پاییزی» سخن به میان آوردند. در حالی كه آلن می‌گفت موقع ساخت «سپتامبر» به «سونات پاییزی» فكر نمی‌كرده، چون اساساً این فیلم جزو كارهای مورد علاقه‌اش از برگمان نیست. با این همه نمی‌شد انكار كرد كه آلن در «سپتامبر» چه در ترسیم كاراكترها، چه در روابط میان آنها و چه در صحنه‌پردازی و میزانسن، از مرادش برگمان الگو گرفته است.
در «زنی دیگر» این تاثیرپذیری هم به اوج خود رسید؛ تا آنجا كه آلن برای آنچه به درستی بازآفرینی آثار برگمان خوانده شد، از سون نیكویست برای فیلمبرداری استفاده كرد؛نیكویستی كه به واسطه همكاری‌های درخشانش با برگمان به شهرت رسیده بود، حتی تم فیلم هم به شدت برگمانی بود.
یك زن كه استاد دانشگاه است با گذر از میانسالی با بحران‌هایی روبه‌روست. او كه دچار چالش‌هایی درباره مفهوم زندگی‌ا‌ش شده، گذشته‌اش را مروری دوباره می‌كند؛ یك «توت فرنگی‌های وحشی» به روایت‌آلن. این شاید برگمانی‌ترین فیلم آلن باشد و البته كمتر از هر اثر دیگر او می‌توان در آن امضای آلن را مشاهده كرد. «زنی دیگر» بیشتر فیلم نیكویست فیلمبردار و جینا رولندز بازیگر اصلی‌اش است تا اثری از آلن و البته ستایشی است بی‌دریغ از معبود او در سینما: برگمان.
فیلم نشان می‌دهد كه شیفتگی فراوان فیلمساز صاحب سبك و مؤلفی چون آلن چگونه به مستحیل شدن تم‌ها و حتی سبك‌ بصری انجامیده است، چنان‌كه انگار در حال تماشای فیلمی از برگمان هستید تا وودی آلن. آلن در فیلم‌های بعدی‌اش فراز و نشیب‌های بسیار را پشت سر گذاشت و فیلم‌های متفاوتی ساخت كه برخی از لحظات در تعدادی از آنها باز می‌شد اشاراتی به برگمان را در آنها مشاهده كرد. هرچند او دیگر فیلمی كه به تمامی یادآور آثار استاد باشند مثل «صحنه‌های داخلی» یا «سپتامبر» را نساخت.
فیلم‌هایی كه در آنها آلن چنان تحت تاثیر استاد و مرادش در سینما بوده كه بسیاری از ظرافت‌ها و مؤلفه‌هایش را فدای الگوبرداری از سبك و سیاق برگمان كرده است.
در تاریخ سینما، هیچ فیلمساز مؤلفی در سطح آلن، تا این اندازه علاقه‌مند به آثار كارگردان دیگری نبوده و این علاقه‌مندی را در آثارش بروز نداده است.
سعید مروتی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید