سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

کسروی یک فراماسون ناب


کسروی یک فراماسون ناب
● عضویت در فراماسونری
كسروی، در كلامی كه گذشت، از «اندیشه و خواست» دستأ فراماسون، اظهار بی اطلاعی كرده است:
ملكم از دستأ «فریرماسون» بوده و نوشته هایش آن رنگ را داشته است، و ما چون از اندیشه و خواست آن دسته آگاه نیستیم در بارأ ملكم نیز داوری نخواهیم توانست.
و این در حالی است كه او خود جزو «انجمن آسیایی همایونی (یا سلطنتی) لندن» بود كه به تعبیر آیت الله حاج شیخ حسین لنكرانی، بزرگترین لژ فراماسونری در خاورمیانه است. كسروی در روی جلد كتابش: «نامهای شهرها و دیه های ایران» (دفتر دوم، تهران، دی ۹۱۳۰ ش) صریحاً به عضویت خویش در «انجمن آسیایی همایونی (یا سلطنتی) لندن» اشاره دارد كه مركز آن در لندن بوده(۶۷۵)، ریاست افتخاری آن را پادشاه انگلیس بر عهده داشته(۵۷۷) و نشانهای آن را پادشاه مزبور به توصیأ شورای انجمن عطا می كند. (۸۵۷) كسروی، ضمناً این كتاب را «به آزاد مرد راد، دانشمند سترگ خان بهادر آ میرزا محمد» هدیه كرده(۹۷۵) است كه كه پدر و برادرش (احمد و علی) به ترتیب «منشی كنسولگری» و «ژنرال كنسول» انگلیس در بوشهر بودند. (۵۸۰) خود میرزا محمد (یا محمد احمد) خان بهادر را نیز با این سمتهای استعماری می شناسیم: سر آرنولد ویلسون (مأمور اعزامی از سوی حكومت انگلیسی هند در ۷۰۹۱-۱۹۱۴ به خوزستان، و كنسول بعدی بریتانیا در اهواز) از خان بهادر به عنوان «منشی باوفای » ژنرال س ر پرسی كاكس در مذاكره با شیخ خزعل در مورد امور شركت نفت ایران و انگلیس یاد می كند. (۱۸۵) سر پرسی كاكس همان افسر مشهور انگلیسی است كه به مدت ده سال (۴۰۹۱-۱۹۱۴) رزیدنت سیاسی بریتانیا (بخوانید: فرماندار كل و تام ّ الاختیار آن كشور) در خلیج فارس بود و برتمام كنسولگریهای انگلستان در مناطق جنوبی ایران (خصوصاً فارس و خوزستان) نظارت داشت و در پایان جنگ جهانی اول نیز، از سوی لرد كرزن (وزیر خارجأ امپریالیست مآب لندن) به س مت وزیر مختاری انگلیس در كشورمان منصوب گشته و قرارداد استعماری ۹۱۹۱ ایران و انگلیس را با وثوق الدوله منعقد ساخت. (۲۸۵) خان بهادر با یك افسر انگلیسی دیگر نیز (كه تاریخ معاصر، او را نیز از مظاهر تجاوز بریتانیا به خاك ایران می شناسد)
در پیوند بوده است: س ر پرسی سایكس، بنیانگذار مشهور پلیس جنوب (S. P. R)!(۳۸۵) خان بهادر در سفر ژنرال سایكس به سیستان و قائنات كه در اواخر قرن ۹۱ میلادی صورت گرفت، در خدمت سایكس بود. (۴۸۵) خان بهادر، همچنین، در سالهای ۰۱۳۱-۱۱۳۱ شمسی مباشرت فروش املاك شیخ خزعل را (از سوی ویلسون، رئیس شركت نفت انگلیس) در بصره بر عهده داشت(۵۸۵) و در آن شهر، وكیل الدوله و نمایندأ تجاری انگلیس شمرده می شد. (۶۸۵) چنانكه پس از اشغال عراق توسط انگلیسیها نیز، از سوی آنان به عنوان حاكم سیاسی كربلا برگزیده شد. (۷۸۵)
اسماعیل رائین می نویسد: خان بهادر «قبل از جنگ بین الملل اول، در منطقأ خلیج ]فارس[ با انگلیسها همكاری داشت و هنگام حملأ آنها به عراق به سمت معاون نمایندأ سیاسی انگلستان در كربلا تعیین گردید و مرحوم كسروی در كتابهایش از او به نیكی یاد می كند». (۸۸۵) زمانی كه هزاران تن از مردم و عشایر سلحشور كربلا، در صحن حضرت سید الشهدا(ع) اجتماع كرده و از سوی برخی از رهبران نهضت، سخنرانیهای پرشوری علیه انگلیس و لزوم جهاد خونین بر ضد آنان ایراد شد (۴ شوال ۸۳۳۱ ق . ۱۲ ژوئن ۰۲۱۹ م)، همین جناب خان بهادر «نامه ای به ویلسون (نمایندأ سیاسی انگلیس در عراق) ارسال و وضعیت بحرانی كربلا را به وی گوشزد نمود و از او خواست برای جلوگیری از نهضت ملت، تصمیمات فوری اتخاذ كند. ویلسون نیز، ماژور بولی، حاكم سیاسی حّله، را مأمور سركوب نهضت در كربلا ساخت.
پیرو این دستور، ماژور بولی با لشگری مجهز به زرهپوش و مسلسل و توپ، شهر كربلا را محاصره كرد (۵ شوال ۸۳) و اعلام كرد كه باید ۴۱ تن از رؤسای شهر، خود را به نیروهای انگلیسی تسلیم كنند. وی به هشدار مرحوم آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی (مرجع بزرگ تشیع و رهبر ثورأ عشرین) گوش نداد و چنین بود كه شعلأ نبرد بین علما و عشایر شیعأ دجله و فرات (به رهبری میرزا و سپس شیخ الشریعأ اصفهانی) با بریتانیا بالا گرفت و خاك عراق به خون رزمندگان مسلمان آن سامان گلگون شد. . . (۹۸۵)
اصولاً القابی چون خان بهادر، بهادر خان و خان صاحب، عناوینی بود كه انگلیسیها (همراه نشانهایی چون نشان قیصر یا سنت میشل) به عمّال و خادمان خود می دادند. (۰۹۵) اعتمادالسلطنه می نویسد: «. . . دیدن آقاحسن وكیل الدولأ ]انگلیس در كرمانشاه[ كه از كرمانشاهان تازه آمده رفتم. نشان سنت میشل با لقب بهادرخانی از طرف دولت انگلیس به حاجی آقا حسن داده شده و این دلیل بر كمال اعتمادی است كه انگلیس به او دارد». (۱۹۵) چنین كسی، واسطأ ورود كسروی به لژ فراماسونری بود(۲۹۵) و به نوشتأ رائین، كسی است كه كسروی «در كتابهایش از او به نیكی یاد می كند». (۳۹۵)
نویسنده :علی ابوالحسنی (منذر)
۶۷۵- یادگار، سال ۲، ش ۹، ص ۰۵.
۷۷۵- ر. ك، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، اسماعیل رائین، ۱.۳۳-۴۳.
۸۷۵- یادگار، همان، ص .۵۴
۹۷۵ -برای روابط كسروی با خان بهادر و ستایشهای وی از شخص یادشده ر. ك، مجلأ پیمان، سال ۱، ش ۲۱، صص ۳۳-۴۳ و ش ۸۱، ص ۱؛ ده سال در عدلیه، كسروی، ص ۷۷ و ۱۳۱؛ چند تاریخچه، ص .۸۵
۰۸۵ -سفرنامأ سدیدالسلطنه، ص ۱۸۳.
۱۸۵- تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن ۹۱ میلادی، محمود محمود، ۸ . ۸۲۳۲.
۲۸۵ -دربارأ كاكس و نقش مهم وی در پیشبرد سیاست بریتانیا در ایران و منطقأ خلیج فارس، بحث ممتع دكتر شیخ الاسلامی در جلد اول كتاب «سیمای احمد شاه»، ص ۵۳۱ به بعد، خواندنی است.
۳۸۵- به گفتأ سردار فاخر حكمت (از آزادیخواهان فارس در جنگ جهانی اول، و رئیس مكرر مجلس شورا در زمان محمدرضا): ژنرال سایكس «ریاست كل ّ تشكیلات پلیس جنوب را كه مركز آن شیراز بود داشت و فرمانفرمای مطلق آن نواحی بود» (روزنامأ ارادأ آذربایجان، ش ۷۵، ۳۲ فروردین ۱۳۳۱ ش، نامأ سردار فاخر. و نیز ر. ك، رضاشاه كبیر در آئینأ خاطرات، ابراهیم صفایی، اظهارات ابوالحسن دهقان، صص ۷۴۱- ۸۴۱. دربارأ سایكس بنیانگذار پلیس جنوب و سایر پستهایش، ر. ك، تاریخ معاصر ایران، پیتر آوری، ترجمأ ص ۰۰۴). سایكس در آستانأ مشروطیت، كارگزار بریتانیا در خراسان و سیستان و بخش خاوری ایران، و نیز كنسول انگلیس در مشهد بود و به قول سر آرتور هاردینگ (سفیر وقت انگلیس در ایران): با اطلاعات وسیعی كه از ایران داشت «نمایندأ منحصر به فرد قدرت امپراتوری بریتانیا در این قسمت از جهان شمرده می شد» (خاطرات سیاسی سر آرتور هاردینگ، ترجمأ شیخ الاسلامی، ص ۴۹۲).
۴۸۵- ر. ك، سفرنامأ ژنرال سر پرسی سایكس، ترجمأ حسین سعادت نوری، ص ۰۰۴ و نیز صص ۶۲۴-۷۲۴.
۵۸۵- ر. ك، پنجاه خاطره از پنجاه سال، ابراهیم صفایی، ص ۸۹ و ۳۱۳-۸۱۳ ؛ سفرنامأ سدیدالسلطنه، ص ۱۸.۳
۶۸۵- زندگانی سردار كابلی، كیوان سمیعی، ص ۹۹۱.
۷۸۵- نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی ۰۲۱۹ عراق، محمد صادقی تهرانی، صص ۸۴-۴۹؛ حقوق بگیران انگلیس در ایران، اسماعیل رائین، ص ۴۷۳.
۸۸۵- حقوق بگیران انگلیس در ایران، ص .۳۷۴
۹۸۵- ر. ك، نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی ۰۲۹۱ عراق، ص ۸۴ به بعد.
۰۹۵- سفرنامأ سدید السلطنه، صص ۴۳۵ - ۵۳۵ ؛ دلیران تنگستانی، محمدحسین ركن زادأ آدمیت، ص ۷۰۱؛ و نیز ر. ك، روزنامأ خاطرات اعتماد السلطنه، به كوشش ایرج افشار، ص ۸۰۶.
۱۹۵- روزنامأ خاطرات اعتماد السلطنه، به كوشش ایرج افشار، ص ۸۰۶. در مورد اعطای این عنوان به حاج محمدحسن خان و پدرش حاج عبدالرحیم خان وكیل الدوله های انگلیس در كرمانشاه، همچنین ر. ك، حقوق بگیران انگلیس در ایران، رائین، ص ۵۲۳ و ۸۲۳؛ شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، ۱..۳۵۴
۲۹۵- آیت الله حاج شیخ حسین لنكرانی (نمایندأ مجلس ۴۱ كه از نزدیك با كسروی بحثها داشت) می فرمود: مشهور بود كه میرزا محمد خان بهادر، كسروی را - بر خلاف معمول لژهای ماسونی - یكمرتبه و «بدون طی ّ مراحل»، وارد انجمن همایونی كرده است.
۳۹۵- حقوق بگیران انگلیس در ایران، ص ۴۷۳.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید