سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات ، دغدغه های متفاوت


انتخابات ، دغدغه های متفاوت
فضای انتخاباتی در کشور به موازات نزدیک تر شدن به روز برگزاری- یعنی ۲۴اسفندماه- پرمباحثه تر می شود و طبعاً آن دسته از نیروها- داخلی و خارجی- که به نوعی سرنوشت خود را تحت تاثیر این انتخابات می بینند و یا مایلند بر آن تاثیر بگذارند فعال تر می شوند.
▪ برای اینکه یک جمع بندی از این فضا- که در فواصل کوتاه زمانی باید ارائه گردد- به دست آید، موارد زیر اهمیت می یابند:
۱) در جریان اصولگرایان جدای از دغدغه تلاش برای مشارکت حداکثری مردم در پای صندوق های رأی- که در نقطه مقابل اهداف دشمنان انقلاب و نظام قرار دارد- دغدغه وحدت و همگرایی درون طیفی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اصولگرایان اگرچه در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم و شوراهای سوم- علیرغم تعدد نامزدها و تکثر لیست های طیف خود- به پیروزی های قاطع دست یافتند ولی بروز رخنه ها و نتایج آن به آنان آموخت که «عدم وحدت» و تکیه گروههای طیف اصولگرا به «مطلوبیت های حزبی» می تواند مشکلاتی را برای انقلاب پدید آورد که جبران آن کار آسانی نباشد. از این رو اینک شاهد تلاش همگرایانه تری در این طیف هستیم در عین حال تردیدی هم وجود ندارد که ممکن است در نهایت امکان تجمیع همه آنان در زیر یک فهرست و عنوان میسر نشود و بعضی از آنان با گونه ای دیگر از رفتار همگرایانه موافقت کنند که اشکالی هم ندارد در عین حال اکثریت قاطع عناصر طیف اصولگرا به وحدت می اندیشند و بر همین اساس گروه ۱۱نفره شکل گرفته است و قرار است همین مدل در هر استان تکرار شود.
یک دغدغه دیگر طیف اصولگرا «همبستگی درونی مجلس آینده» است. آنان با نگاه به مجلس هفتم نیک دریافته اند که ناهماهنگی های درون مجلس فرصت ها و انرژی های زیادی را - بخصوص در حوزه مسایل اقتصادی- هدر می دهد و این چیزی است که قطعاً مورد رضایت مردم نمی باشد بر همین اساس گروههای طیف بزرگ اصولگرا پذیرفته اند که همراهی بیشتری با کمیته تخصصی انتخاب کاندیداها داشته باشند و روی کاندیداهای حزبی حساسیت کمتری نشان دهند. اگر این اتفاق بیفتد می توان به مجلس ممتازی چشم دوخت که با قدرت مسیر رشد و تعالی کشور را هموار نماید.
۲)در جریان دوم خرداد اما دغدغه ها چند وجهی است.
الف)آنان از یک سو دغدغه همگرایی درونی دارند. تجربه آنان در انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که «وحدت در هنگام عمل» برای آنان به غایت دشوار است مگر آنکه دست روزگار آنان را کنار هم قرار دهد - همانگونه که در فاصله ۲۷خرداد تا سوم تیر ۸۴ قرار داد- بر همین اساس برنامه ریزهای این جریان در طول هفته های گذشته تلاش کرده اند که فضایی تهدیدآمیز را برای آنها به تصویر بکشند.
ب)یکی دیگر از دغدغه های این طیف وحدت اصولگرایان است چرا که می دانند اگر اصولگراها به وحدت برسند- که چشم انداز کنونی اینگونه است- آنان شانسی برای موفقیت ندارند و ناچارند به یک فراکسیون کوچک- نظیر وضع کنونی- رضایت بدهند. از همین رو تلاش زیادی را به کار بسته اند تا صف اصولگرایان را دچار شکاف کنند و در پاره ای از موارد موفق نیز شده اند.
ج)یکی دیگر از دغدغه های آنان حرکت شورای نگهبان روی «مرز قانون» است. اگر شورای نگهبان روی مرز قانون حرکت کند- که وظیفه آنان جز این نیست- بسیاری از سرشناس های جریان دوم خرداد رد صلاحیت می شوند. در این بین اعضای احزاب مشارکت و مجاهدین که خود را «پیشروان دوم خرداد» می دانند و فعلاً به فرماندهی این جبهه اشتغال دارند، عمدتاً رد صلاحیت می شوند بر همین اساس طی هفته های گذشته رقبای داخلی این طیف با دسته بندی دوم خردادی ها به معتدل و تندرو به سران مشارکت و مجاهدین و ملی مذهبی ها یادآور شده اند که کنار بکشند. این موضوع البته اعتراض فراوان این دو گروه را در پی داشته است.
تندروها برای اینکه مشکل را حل کنند به خاتمی و کروبی فشار می آورند تا در نقش «ریش سفید» مشکل را حل کنند ولی پاسخ شورای نگهبان- مبتنی بر حرکت روی مرز قانون- آنان را ناامید کرده است.
د) غدغه دیگر جریان دوم خرداد، رقابت درونی است. آنان به خاطر دارند که در جریان انتخابات ریاست جمهوری شکاف عمده ای میانشان پدید آمد. تندروها و بعضی دیگر از اعضای این طیف، بخصوص روی حجت الاسلام کروبی حساسیت ویژه ای دارند و معتقدند از ماجرای «رد صلاحیت تندروها» بیش از هر کس او نفع می برد و در باطن از این وضعیت بسیار خوشحال است از همین رو چندی پیش یک عضو حزب مشارکت به خاتمی فشار آورد تا بگوید کاندیدای ریاست جمهوری آینده نمی شود تا خیال کروبی از انتخابات سال ۸۸ آسوده باشد و البته خاتمی به گونه ای تمکین کرد و روزنامه آقای کروبی آن را با بزرگترین تیتر و عکس خاتمی در صفحه اول خود درج نمود. در عین حال در اردوگاه اصلاح طلبان روی اینکه کروبی در آینده شانسی برای ریاست جمهوری داشته باشد تردید جدی وجود دارد.
ه)دغدغه دیگر آنان روحیه هواداران خود است. آنان معتقدند نیروهایی که به صورت پیشتاز تبلیغاتی آنان عمل می کردند، امروز امید خود را به آنان و نیز به موفقیت شان در انتخابات آینده از دست داده اند. طراحان تبلیغاتی دوم خرداد برای حل مشکل بر دو موضوع تاکید دارند؛ یکی نارضایتی توده های مردم از برنامه های دولت دکتر احمدی نژاد و دیگری بازگشت آراء مردم به سوی اصلاح طلبان.
طراحان این طیف گمان می کنند نارضایتی مردم از «وضع کنونی» آنان را از احمدی نژاد دور می کند این در حالی است که احمدی نژاد بیش از همه از «وضع کنونی» که محصول سیاست های ۱۶ساله قبل از خویش است انتقاد دارد و سرگرم تحولاتی است که مردم آنها را دوست دارند و البته می دانند این تحولات بدون تبعات میان مدت هم نیست بعنوان مثال مردم از سیستم بانکی کشور ناراضی اند و آن را در خدمت خود نمی دانند یا نظام برنامه ریزی کشور را در خدمت رفع محرومیت های خود نمی دانند و از مسامحه رؤسای قوا با زیردست های خود رنج برده و خواهان برخورد بدون ملاحظه آنان هستند، مردم در عرصه سیاست خارجی کشور خواهان قاطعیت دولت و تمرکز روی منافع و مصالح ملی هستند، کشاورزان در کشور خواهان تضمین خرید محصولات و رسیدگی به نیازهای خودهستند و... بسیاری از مردم اینها همه را در احمدی نژاد جمع می بینند و از سوی دیگر کارگزاران، مشارکت، مجاهدین، ملی مذهبی ها و ... را در رسیدگی به این خواسته ها صالح نمی دانند و حتی آنان را مسبب مشکلات خود ارزیابی می کنند. اما تکیه طراحان تبلیغاتی دوم خرداد روی شیوه های جذب گلدکوئیستی آراء، مخاطب را به یاد نظرسنجی های- ساختگی- می اندازد که جریانهایی با تکیه بر آمار و ارقام دروغ سعی در فریب افکار عمومی داشتند.
۳)آمریکا و نیروهای مرتبط با آن روی انتخابات آتی مجلس ایران حساسیت ویژه ای دارند. در جریان انتخابات مجلس هفتم، محافل آمریکایی از هدر رفتن سالها کار محافل، اطلاعاتی و فرهنگی خود در ایران خبر دادند. آنان تلاش می کنند با استفاده از شیوه های خاص، آب را به جوی بازگردانند. بر این اساس آنها سناریوهای مختلفی را در دست گرفته اند که شامل این موارد می شود:
الف) نان طی چند سال گذشته و بخصوص ماههای اخیر تبلیغات زیادی روی تأثیرگذاری سپاه روی انتخابات و تعیین کنندگی- برجسته سازی شده- آن کردند تا جایی که ظاهراً خود نیز باور کردند آنان اینک با طرح تبلیغاتی و رسانه ای «قرار دادن سپاه در لیست» تلاش می کنند تا- به زعم خود- نیروهای موثر را مشغول کنند و فضایی برای دوستان خود در ایران برای موفقیت در انتخابات فراهم نمایند.
ب)آمریکایی ها با پیش کشیدن بحث تشدید تحریم ها- و صدور قطعنامه سوم در اواسط مهرماه آینده- تلاش می کنند تا فشارها را بر اصولگرایان زیاد کنند و آنان را مسبب تشدید فضا معرفی نمایند در همان حال با برجسته سازی ندای صلح طلبی گروههای همسو با خود جا را برای جایگزین شدن آنان در مجلس و دولت آینده آماده نمایند. این در حالی است که مردم ایران با فشار خارجی منسجم تر شده و اعتماد بیشتری به مسئولان کشور ابراز می نمایند.
ج)آمریکایی ها گمان می کنند نیروهایی در داخل ایران هستند که به «فشار خارجی» برای موفقیت چشم دوخته اند- و البته بعضی از این نیروها چنین تمنایی را بروز داده اند- بر همین اساس به خویشتن وعده تغییر ایران را می دهند. بعنوان مثال دو روز پیش محسن سازگارا- یکی از حلقه های وصل محافل آمریکایی به محافل خاص در ایران- در مصاحبه با رادیو آلمان «دویچه وله» گفت: «قرار دادن سپاه در لیست سیاه کافی نیست زیرا مسئولان ایرانی آن را جدی نمی دانند باید در عمل کاری کرد که ایرانیان دریابند موضوع خیلی هم مهم است یعنی اقدام عملیاتی».
در واقع آمریکایی ها با اعمال فشار درصدد هستند از یک سو انتخابات آینده مجلس را کم رونق نمایند و از سوی دیگر امکانی برای عبور هواداران خود از فیلتر نظارتی نظام و در نهایت انتخاب آنان از سوی مردم فراهم نمایند و این البته بارها تجربه شده و نتیجه معکوس داشته است.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید