جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

احسان طبری و سیاست ضد مذهبی رضاشاه


احسان طبری و سیاست ضد مذهبی رضاشاه
● نکتأ بودار و سؤال انگیز
بر آگاهان به تاریخ پرنشیب و فراز ایران (به ویژه تاریخ دو قرن اخیر این سرزمین) کاملاً روشن است که تشیع، در کشورمان، حکم «ملات» وحدت ملّی را دارد و روحانیت شیعه نیز (از جنگ ایران و روس و جنبش تنباکو تا قیامهای خونین ۳۰ تیر و ۱۵ خرداد و ۲۲ بهمن) همواره در خطوط مقدم پیکار با استعمار قرار داشته است. حملات بی پروای کسروی به تشیع و روحانیت (که نتیجه ای جز تضعیف «بنیان» وحدت ملّی و هجمه به «صفوف مقدم» جبهأ ضدّ استعمار در این سرزمین نداشته و خدمتی آشکار و مستقیم به دشمنان آزادی و استقلال ایران می باشد) بسیار «سؤال انگیز» است و بی گمان کسروی آن قدر خام نبوده که زیانهای این کار را، آن هم در روزهای اشغال ایران (پس از شهریور ۲۰)، در نیابد.
وقتی این نکتأ «بودار و سؤال انگیز» را، در کنار مسائل دیگری چون «ارتباط صمیمی» کسروی با عمّال سیاست انگلیس (خان بهادر و دنیس راس) و نیز آزادی عمل و همسویی او با رژیم برآمده از کودتای «انگلیسی» سوم اسفند ۱۲۹۹ می گذاریم، سوء ظن ّ ما و هر تاریخ پژوه «نکته سنج» را به شدت بر می انگیزد. پیش از این، سخن جلال آل احمد را در بارأ همسویی کسروی با سیاست ضدّ مذهبی پهلوی نقل کردیم و وعده دادیم در ادامأ بحث، کلام احسان طبری را نیز در این زمینه بیاوریم.
احسان طبری، در تحلیل این همسویی، به ژرفای قضیه نفوذ کرده و در افشای «راز مگوی تاریخ ایران» جرأتی درخور تحسین از خود نشان داده است (هرچند کلامش - به شیوأ معهود «چپ نگاران» - خالی از «القای ایدئولوژی» نیست)(۶۱۳):
رضا شاه که در دوران اوج خود، پس از عوام فریبی های جمهوری خواهانه، دست به تظاهرات مذهبی زد. . . روش خود را بتدریج دگرگون نمود و سیاست عقب زدن نفوذ روحانیت و بسیاری از آداب مذهبی را به سود تجدد و اروپاییگری دنبال کرد. . .
این واکنش رضا شاه علیه آن(۶۱۴) مذهبی بود که نمی خواست تن به مرکزیت بدهد و برای خرد حق ّ خاصّی در امور قانونگذاری و فرهنگی و اوقاف و اصولاً ادارأ مردم قائل بود.
تمایل رضا شاه به تضعیف روحانیت شیعه، تنها(۶۱۵) از تمایلات خودش برای از میان برداشتن رقیب منشأ نمی گیرد؛ استعمارطلبان انگلیس نیز از دوران حوادث تنباکو و فتوای میرزا حسن شیرازی به عنوان مجتهد اعلم، در نکشیدن قلیان و عدم معاملأ دخانیات، این نیرو را شناخته بودند. برخیها حدس می زنند میرزای شیرازی با شیخ فضل الله نوری ارتباط داشته و اعدام شیخ فضل الله نوری، اقدامی بود به منظور انتقام ستانی استعمار از «فضولی» روحانیت و قبضه کردن امور (؟!). (۶۱۶)
نیروی روحانیت در جریان انقلاب مشروطیت نیز نفوذ زیانمندی برای اشرافیت و استعمار، در توده های مردم نشان داد. بعدها نیز از خیابانی گرفته تا مدرّس، روحانیونی پیدا شدند که برای سیاست استعماری انگلستان مشکلاتی پدید می آورند. لذا از نو قالب گیری و بازسازی روحانیت شیعه برای آنان نیز در دستور روز بود. (۶۱۷)
در زمان رضا شاه، تشیع قرون وسطایی ]؟![ با تمام آداب و رسوم سنتی، با تمام دعاوی خود که حکومت را «جائر و غاصب»، و ولایت را حق ّ امام یا فقیه می شمرد، نمی توانست برای دیکتاتوری. . . قابل هضم باشد. به این جهت ما با یک سیاست صریح درگیری با روحانیت روبرو هستیم. (۶۱۸)
رضا شاه تا حدّی «رفورم» خود مذهب را نیز غیر مستقیم تشویق می کرد، و مسلّماً بدون موافقت شهربانی نبود اگر کسانی مانند شریعت سنگلجی یا سید احمد کسروی. . . نغمه های مذهبی تازه ای را تقریباً بدون ترس از ممنوعیت عام ّ انتشار نظریّات در مجامع عمومی ساز کردند. (۶۱۹)
شریعت سنگلجی در ایام رضا شاه که از آزادی وجدان و عقیده خبری نبود، آزادانه بر بالای منبر عقاید خود را پخش می کرد.
رضا شاه، که با مذهب به شکل گذشتأ آن، به شکلی که سید حسن مدرّس نمایندأ آن بود، در افتاده بود می خواست با دینی موافق میل خود روبرو باشد که بهترافزار سیاست قرار گیرد. (۶۲۰)
● آیا آثار تاریخی کسروی، از تعصبات ضدّ مذهبی خالی است؟!
برخی از افراد میان آثار تاریخی و غیر تاریخی کسروی فرق گذاشته و نوشته های تاریخی او را خالی از غرض ورزیها و تعصبات ضدّ مذهبی مشهور و معمول وی می انگارند. گویی کسروی شخصیتی دو پاره داشته و در حوزأ تاریخنگاری، آدمی دیگر می شده و کاملاً جدا و فارغ از باورها و گرایشهای سیاسی و فکری خویش عمل می کرده است! این تصور، علاوه بر اینکه منطقاً پذیرفتنی نیست، با محتویات آثار تاریخی کسروی نیز (بویژه مشروطه نگاریهای او) در تضادی آشکار و مستقیم قرار دارد.
انتخاب تیترهای موه نی چون «پیوستن ملایان به اوباشان»(۶۲۱)، «جنبش ملایان و آغاز آشوب»(۶۲۲)، «دستبردهایی که علما در قانون می کردند»!(۶۲۳)، «چگونه از دامهای منطق و اصول جستم»(۶۲۴) و نیز تعابیری نظیر «در این پیشامد، از همه رسواتر ملایان بودند»(۶۲۵) و «نمایشهای بیهوده. . . و نشان هوسبازی ملایان»!(۶۲۶) همگی حاکی از کینه توزی آشکار و بیمار گونأ کسروی به علمای شیعه و نمونه ای از زبان و قلم پرخاشجو، هتاک و ستیزناک اوست، به گونه ای که کمتر می توان نمونأ مشابهی از آن در میان نویسندگان «لائیک» و حتی ضدّ مذهب کشورمان یافت. برخی از مطلعین، سابقأ ضدیت کسروی با روحانیت را به گذشته های دور، دوران نوجوانی او، برمی گردانند. (۶۲۷)
کسروی حتی حرمت مراجع مشروطه خواه ایران و نجف را نیز (که به کرّات مورد ستایش و ثناخوانی وی قرار گرفته اند) نگه نداشته است.
▪ در این باره، شواهد گوناگونی وجود دارد که به چند نمونأ آن اشاره می شود:
۱) کسروی از اصلاحات (اسلامی ) علما در قانون اساسی مشروطه (که می دانیم از قوانین اروپایی، الگوبرداری شده بود) تعبیر به «دستبرد»! می کند: «نمایندگان ] مجلس[ یک دسته «شریعت خواهی» می نمودند و دستأ دیگر از ترس آنان به رویه کاری می پرداختند. اگر تقی زاده جلو نگرفتی، و قانون اساسی با دستبردهای ]؟![ علما در مجلس خوانده شدی هرآینه پذیرفته گردیدی»!(۶۲۸) مقصود وی از این «دستبرد»، عمدتاً اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه (مبنی بر نظارت فائقأ علما بر مصوّبات مجلس شورا) است(۶۲۹) که کاملاً مورد قبول و امضای مراجع مشروطه خواه نجف (آخوند خراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی) بود و آن دو بزرگوار پس از تصویب اصل مزبور، جهت تأیید و تشیید آن «مادّأ شریفأ ابدیه»، تلگرافی نیز توسّط شیخ فضل الله نوری به مجلس زدند. (۶۳۰)
چنانکه در مشروطأ دوم هم، چند تن از مجتهدین را برای اجرای این اصل اساسی، تعیین و به مجلس معرّفی کردند که یکی از آنان همین شهید سید حسن مدرس مشهور بود. این حقایق، از دیدأ کسروی پنهان نبود و خود با اشاره به حمایت شخص آخوند و مازندرانی از اصل یادشده (که در اصل، پیشنهاد شیخ شهید بود) می نویسد: «علمای نجف از آن راه دور چگونگی را درنیافته ]؟![ به حاجی شیخ فضل الله خوش گمانی می نمودند و با او همراهی نشان
می دادند». (۶۳۱) مع الوصف می بینیم که او، به رغم ارادت (دروغین) ی که به مراجع مشروطه خواه نشان می دهد، از اصلاحات قانونی مورد حمایت آنان، گستاخانه و بی ادبانه، تعبیر به «دستبرد»! می کند، که کاری ویژأ دزدان است!(۶۲۳)
نویسنده :علی ابوالحسنی (منذر)
۳۱۶ -توجه داشته باشید که اظهارات مزبور، مربوط به سالهای پیش از انقلاب، و چندین سال قبل از تنبّه و توبأ مشهور طبری است. وی چند سال بعد، از مارکسیسم توبه کرد و به دامان اسلام برگشت و در اثری محققانه، ضمن نقد افکار کسروی، او را از «آورندگان اندیشأ خطا» شمرد. ر. ک، آورندگان اندیشأ خطا؛ سیری در احوال صادق هدایت و احمد کسروی، احسان طبری، انتشارات کیهان.
۴۱۶ -تأکید روی کلمه، از خود احسان طبری است.
۵۱۶- تأکید مطلب از طبری است.
۶۱۶- جامعأ ایران. . . ، صص ۱۰۵-۶۰۱.
۷۱۶- همان.
۶۱۸- همان: ص .۱۰۷
۹۱۶- همان: ص ۶۰۱.
۰۲۶ -همان: ص ۳۱۱. طبری در کتابی هم که پس از بازگشت خود به اسلام نوشت، طرح این پرسش را که «آیا کسروی در دین سازی خود الهامی از بیگانگان دریافت کرده؟» به طور کلی «بی زمینه» ندانسته و با اشاره به ابراز محبت عناصر وابسته به انگلیس همچون خان بهادر به وی و نیز همسوییش با اهداف سیاسی - فرهنگی استعمار (نظیر حمله به اسلام و روحانیت، تغییر خط و ترویج ملّی گرایی افراطی) او را در مدار خدمت به استعمار تلقی می کند (ر. ک، آورندگان اندیشأ خطا. . . ، صص ۰۵ -۴۵ ).
۱۲۶- تاریخ مشروطأ ایران، کسروی، ص ۱۱۵.
۲۲۶- همان: ص ۶۲۶.
۶۲۳- همان: ص ۵۱۳.
۶۲۴- زندگانی من، کسروی، ص ۷۲. می نویسد: «. . . منطق و اصول و حکمت، جز بافندگی های بیهوده ای ] ![ نمی بود و به جای سود، جز زیان نتوانستی داد. . . اصول ] فقه[ گذشته از آنکه چیزی به دانسته های آدمی. . . نیفزاید نیروهای ساده اش را نیز از کار اندازد و کسی که ده سال و بیست سال با این بافندگی های پادرهوا ] ![ به سر برد ناچاری است که مغز او فرسوده گردد و فهم و خردش بیکاره شود. از حکمت یا فلسفه در جاهای دیگری سخن رانده، نیک نشان داده ایم که سراپا پنداربافی است. . . منطق و اصول و حکمت دامهایی در سر راه من می بود. . . خدا را سپاس که به آن راهها نیفتادم و اگر افتادم زود جستم. . . »! (همان: صص ۹۲-۰۳).
۵۲۶- تاریخ مشروطأ ایران، ص ۶۲۵.
۶۲۶- همان: صص ۵۶۲-۶۶۲.
۷۲۶- مدعیان مهدویت از صدر اسلام تا عصر حاضر، احمد سروش، صص ۷۳۱-۹۳۱.
۸۲۶ -تاریخ مشروطأ ایران، ص ۵۱۳.
۹۲۶- همان: صص ۶۱۳-۷۱۳.
۰۳۶- برای متن تلگراف ر. ک، همان: صص ۱۱۴-۲۱۴.
۱۳۶- همان: ص ۵۲۳.
۲۶۳- کسروی، دستبرد را در معنای «دزدی» به کار می برد. در مقدمأ تاریخ مشروطأ ایران (ص ۶) در نکوهش سارقین ادبی می گوید: «این شیوه ای که کسانی در ایران پیش گرفته اند و سخنی یا کتابی را برداشته و با دستبردهایی، دیگر گردانیده و به دزدی به نام خود پراکنده می کنند شیوأ بسیار پستی است. . . ».
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید