پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تلخی‌های یک مناسبت شیرین!


تلخی‌های یک مناسبت شیرین!
تردید داشتم درباره روز پزشک مطلبی بنویسم. گمان می‌کردم هر چه بنویسم به حساب تعصبات صنفی گذاشته شود، ولی با خود گفتم: اگر این‌گونه باشد، هیچ روحانی نباید از عظمت یا مشکلات روحانیت چیزی بگوید و هیچ مطبوعاتی نیز نباید از روز خبرنگار و مشکلات خبرنگاران چیزی بنویسد که البته غیر منطقی است.
حال دیگر مردد نیستم، ولی این‌بار مانده‌ام باید از کجا آغاز کنم!
در زادروز نابغه بزرگ مسلمان و سرشناسترین چهره علمی و جهانی ایرانی و مسلمان حضرت «شیخ‌الرئیس ابو علی سینا» و در روزی که به برکت تولّد مردی برای همه فصول ـ که یک فصل از کتاب کم طول اما پر عرض زندگی او ابداعات و ابتکارات و کشفیات بی‌نظیر او در تشخیص و درمان بیماری‌های گوناگون با کمترین امکانات است ـ چگونه می‌توان سخن تلخ گفت؟
از سوی دیگر، هنگامی که به آخر و عاقبت کسانی که پس از سال‌ها مشقّت وصف ناشدنی ـ که به قول اهل کلام «یدرک و لا یوصف» است ـ و گذراندن بیش از هفت سال از عمر خود، آن هم نه در میانسالی و کهنسالی که صرف ُگل ِ عمر خود؛ یعنی اوج سال‌های پر نشاط جوانی در تحصیل علم و برای گرفتن مدرکی که در همه جای دنیا حتّی عقب افتاده‌ترین آنان، شأنی و حرمتی دارد و سپس سردرگمی و بلاتکلیفی فارغ‌التحصیلان ارزشمند این رشته که باهوشترین و فرهیخته‌ترین جوانان و سرمایه‌های عظیم فکری و فرهنگی این ملّتند نگاه می‌کنم، با خود می‌گویم: چگونه سخن شیرین بگویم؟
«کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد»
تصور کنید خانواده‌ای را که جوانی ۲۰ یا ۲۱ ساله در خانه دارد با همّتی بلند و استعداد‌های ذهنی و فکری کم‌نظیر که همه توان خود را برای مطالعه متون درسی گذاشته و پس از دوازده سال، وارد دانشگاه می‌شود و خانواده او استرس‌ و اضطراب‌های کشنده و خردکننده او را در امتحانات دوره طولانی و بسیار دشوار پزشکی به ویژه در چهار ـ پنج سال آخر و به خصوص در کشیک‌های پر التهاب بیمارستانها دیده‌اند و ذوب شدن شمع وجود جوان بانشاط خود را در آزمون‌های علمی و عملی و روبه‌رو شدن با بیماران اورژانسی و تصادفی ـ که صحنه‌های آنها تا سال‌ها در ذهن و دل و فکر این جوان باقی مانده و گاهی حتّی موجب تنش‌های شدید روحی برای او شده ـ با چشمان خود دیده‌اند و این وضعیت فرزندشان را با جوانان دیگر مقایسه کرده‌اند که در اوج لذت و نشاط به جوانی خود مشغولند و یا در رشته‌های بی‌استرس دیگری مشغول به تحصیلند و خود و فرزندشان را به آینده‌ای روشن و درخشان و سراسر رفاه و خوشی حوالت داده‌اند و اکنون با سیاست‌های خردمندانه مسئولان! جوان ۲۲ ساله‌ای که وارد دانشگاه شده (اگر چند سالی هم پشت کنکور برای دستیابی به رشته پزشکی مانده باشد) و ۲۹ ساله یا ۲۹ سال و نیمه خارج شده است و تازه می‌خواهد از مشقاتی که متحمّل شده، برای آینده خود و پیشرفت کشورش و مردمی که به آنها عشق می‌ورزد بهره‌ای بگیرد، به طرح اعزام می‌شود و در این دوره با حقوقی نصف حقوق یک کارگر بیسواد ساختمانی! باید این دوره دو ساله را بگذراند.
حال در سن ۳۱ سالگی، نه شغلی ندارد، نه سرمایه‌ای، نه آینده معلومی و نه طبیعتا امکانی برای تشکیل یک زندگی معمولی همچون دیگر مردم عادی که هیچ‌کدام از این محنت‌ها را تحمل نکرده‌اند. چه احساسی دارند این جوان و آن خانواده؟!
کسانی که بی‌محابا و به قصد ارایه بیلان کاری آبرومند! فوج فوج دانشجوی پزشکی پذیرفتند و هنوز هم در برخی دانشگاه‌ها بی‌حساب و کتاب در این رشته فارغ‌التحصیل تولید می‌کنند و هم به درمان اصولی جامعه و هم به شأن و قداست و حرمت این رشته در چشم مردم لطمات جبران ناشدنی وارد کرده و می‌کنند، باید در پیشگاه خدا پاسخی برای توجیه این ندانم‌کاری‌ها و خیانت‌های انشاءا... سهوی داشته باشند.
توزیع نامناسب پزشکان در کشور، فراهم نبودن امکانات یک زندگی آبرومند برای پزشکانی که در روستاها و مناطق محروم خدمت می‌کنند، اجرا نشدن طرح پزشک خانواده و در واقع، اجرای سیستم ارجاع که در بسیاری از کشورهای حتّی در حال توسعه هم سال‌هاست عملی شده است، پرداخت نکردن حقوق مناسب به دستیاران رشته‌های پزشکی که پس از گذراندن ۲۱ سال از عمر خود در تعلیم و تعلّم، تازه باید دوره‌ای سه تا چهار ساله را با کمترین امکانات و حقوق (حدود ۲۰۰ هزار تومان) با مشکلات عجیب و غریب دست و پنجه نرم کنند و در عین حال بر درمان بیماران تمرکز داشته باشند که امری محال است و... بخشی از مشکلات پزشکان خدوم این مرز و بوم اسلامی است که بسیاری از این مشکلات در کشورهای همسطح ما ده‌ها سال است که رفع شده است.
بزرگداشت‌های لفظی و خم و راست شدن‌های بی‌خاصیت و تقدیر‌های زبانی و مقطعی، هیچ مشکلی را از مشکلات این قشر فداکار و بسیار تأثیرگذار رفع نخواهد کرد. بسیاری از تخلفاتی که متأسّفانه در عرصه پزشکی رخ می‌دهد و مردم را می‌آزارد، از قبیل رواج پدیده زشت «پول زیر میزی» و نپذیرفتن عقد قرارداد با بسیاری بیمه‌ها از سوی بسیاری از پزشکان و بالا رفتن ضریب خطا و عوارض پس از عمل به دلیل اصرار به افزایش کمیت اعمال جراحی برای دستیابی به پول بیشتر و افت کیفیت خدمات درمانی و بی اعتنایی به بیماران، در بستر بی‌اعتنایی به خواست‌های بحق و انتظارات بدیهی جامعه پزشکی و معین نبودن منطقی تعرفه‌های پزشکی و انداختن بار ناتوانی حاکمیت در گسترش بیمه‌های اجتماعی و فعال‌سازی بخش خصوصی در این زمینه بر دوش کم توان جامعه پزشکی است.
امید است دست‌اندرکاران بهداشت و درمان کشور به این معضلات با دید آسیب‌شناسانه بنگرند و هر ساله، در روز پزشک، شاهد رفع یکی از معضلات کلان بخش بهداشت و درمان کشور باشیم. در این روز عزیز، مردم شریف ایران را به پاسداری از سلامتی خود با تمرکز بر پیشگیری با تغذیه مناسب و استفاده کمتر از نمک، چربی‌ها و مواد و غذاهای چرب، ورزش و فعالیت‌های فیزیکی، دوری از استرس و اختصاص زمانی از ساعات شبانه روز خود به تفریحات سالم در کنار خانواده و حسن‌ظن به اطرافیان و توکّل بر خدا و راز و نیاز با او و همکاران عزیز خودم را به مدارا با مردم و دستگیری از ضعفا و توجه به کیفیت خدمات درمانی و امید به لطف و توجهات الهی و اعتماد به حمایت‌های بی‌دریغ خداوندی (از کسانی که کار خود را مخلصانه و با همه توان انجام می‌دهند) و مهربانی و حوصله در برخورد با بیماران و مسئولان کشور را به ریشه‌یابی معضلات درمانی کشور و پرهیز از اقدامات تبلیغاتی و کم‌اثر و رسانه‌ای و گره‌گشایی از کار پزشکان و مردم توصیه می‌کنم.
روز پزشک بر همه مجاهدان حافظ مرز‌های سلامت و نشاط مردم شریف و مسلمان ایران خجسته باد.
دکتر علیرضا مخبر دزفولی


همچنین مشاهده کنید