جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


اخلاق کاری یا هشداری به بی گناهان :علم علیه بشریت


اخلاق کاری یا هشداری به بی گناهان :علم علیه بشریت
به اخبار زیر توجه کنید :
استفاده از داروهای تقلبی و تاریخ مصرف گذشته در یکی از کلینیک های پزشکی ایتالیا
آزمایش غیرقانونی و مخفیانه داروهای بیماران کبدی درآفریقا
آزمایش انسانی واکسن ایدز در لیبی بیش از هفتاد کودک بی گناه را بیمار کرد بیشتر این کودکان به علت فقر مالی و ضعف جسمانی در شرف مرگ هستند .
بی توجهی به معیارهای مهندسی سازه باعث تخریب یک ساختمان سه طبقه و کشته و زخمی شدن سه نفر شد .
انفجار کپسول حاوی گاز هیدروژن در یک آزمایشگاه تحقیقاتی باعث مرگ یک دانشجوی جوان شیمی شد .
هر روز که روزنامه ها را ورق می زنیم و به صفحه حوادث می رسیم یا شبکه های تلویزیون را بی مهابا بالا و پایین می کنیم با خبرهای این چنینی مواجه می شویم . احتمالاً افسوس می خوریم و متاسف می شویم و یا شاید اینقدر از این اتفاقات افتاده که حتی افسوس خوردن بر مرگ بی گناهان کاری کسل کننده و تکراری به نظر بیاید. این که ما چه کار می کنیم موضوع بحث نیست موضوع این است که ما با یک تهدید جدی مواجه ایم . تهدیدی که خیلی قبل تر از اوت ۱۹۴۵ متولد شده و حالا دیگر آن قدر رشد کرده و تنومند شده که با جرات در مقابل ما می ایستد:نبود اخلاق در استفاده از علم و فناوری. بگذارید به یک رخداد تاریخی از جنبه ای دیگر نگاه کنیم . به نظر نگارنده و بسیاری از منتقدان سیاست تولید صرفاً علم، آنچه پس از جنگ جهانی دوم جامعه علمی جهان را تکان داد انفجار اولین بمب اتمی نبود ، کشتار مردم ژاپن و قتل عام مردم بی پناه هم نبود حتی دنیای ویران شده و بشریت سرخورده از جنگ هم نبود موضوع قدری غیر قابل لمس تر بود : برای بشر افسار گسیخته ی قرن ۲۰ می خواهد مبتکر باشد یا مخترع، معلم باشد یا محقق ،سیاستمدار باشد یا اقتصاددان ، هر چه که فکرش را بکنید هیچ ضمانت اخلاقی در استفاده از علم و فناوری وجود ندارد دانش بشری به ابزاری جهت قدرت نمایی تبدیل شده است .
در این نوشتار به ماهیت اخلاق حرفه ای و علمی و آسیب شناسی فقدان اخلاق در علم کاری پرداخته می شود.
● اخلاق حرفه ای یا کاری
درمعنای لغوی، اخلاق به معنی "سرشت و سجیه و منش" به کار می رود .ولی در معنای اصطلاحی حداقل سه برداشت متفاوت ازاخلاق وجود دارد.آنچه در محاورات روزمره از آن به عنوان اخلاق یاد می شود وبیشتربه اصول اخلاقی توجه می کند وازاستاندارد های دینی و ملی اخلاق در بین انسان ها حکایت دارد. تقریباً همه ی کودکان در جهان آموزش های یکسانی را در این زمینه می بینند ولی همین کودکان در آینده متوجه می شوند اصولی که اموخته اند و به نظر کلی و مشخص و مورد قبول می آیند و برای سعادت بشر وجود دارند گاهی برای منفعت طلبی بیشتر نادیده گرفته می شوند و از بین می روند. تفسیردیگری ازاخلاق وجود دارد که در آن روی چرایی خوبی یا بدی اخلاقیات تمرکز می شود و سعی می شودارزشهای جامعه ریشه یابی شوند.این دانش نظریه اخلاق نام دارد.درواقع این علم از فلسفه منشعب می شود و سعی می کند در کنار ریشه یابی ارزش ها و هنجارهای جامعه و به بررسی جایگاه آ ن ها در تئوری های جامعه شناسی و روان شناسی بپردازد.و میزان اثرگذاری هنجارها را در بروز یا پیشگیری ازآسیب های اجتماعی بسنجد .
برداشتی ازاصول اخلاقی وجود دارد که ازآن به عنوان اخلاق کاری یاد می شود این قسمت به طور خاص مورد بحث ماست.برخلاف دو گونه دیگر که در سطح جهانی و ملی دارای تشابه و تفاهم هستند در مورد این قسمت که شامل اخلاق حاکم برهرشغل وحرفه است اتفاق نظر جهانی یاحتی ملی نیزوجود ندارد وبیشتر در محدوده نواحی و مناطق هم سیاست [در حوزه کاری] تشابهاتی به چشم می خورد.دلیل این تفاوت را می توان در تفاوت فرصت های کاری هر شغل، تفاوت فاکتورهای اثر گذار در نتیجه ی کار، بازار کار، روش های جذب نیروی کار، شیوه ی کارآموزی و ... دانست. جالب این جاست که مجموع قوانین حاکم براین قسمت ازاخلاق حتی درسطح یک حرفه خاص ازمجموع همه ی قوانین اخلاقی حاکم بردو قسمت دیگر بیشتر است .
با این که اخلاق کاری فقط افراد مرتبط با یک حرفه را در شامل می شود وازقوانین توافق شده بین اعضای فعال آن حرفه ناشی می گردد ولی در بیشترموارد اصول اخلاقی یکسانی بین حرفه ها برقرار است و تفاوت ها در این زمینه ناشی از تفاوت عملکردی است نه تفاوت نظری .
متاسفانه علی رغم تلاش هایی که در چند سال اخیر به منظور یکسان سازی و تدوین اصول اخلاق حرفه ای انجام گرفته هنوز هم این قوانین به صورت نانوشته و غیررسمی جریان دارند و این عامل از مهمترین عوامل بی توجهی به آن هاست .
به طور کلی اخلاق کاری را در دو دسته می توان جای داد .یکی بین اعضای آن حرفه و دیگری بین جامعه و آن حرفه . قراردادهایی که بین اعضای درگیر و فعال در یک حرفه وجود دارد بیشتر شامل قوانینی برای آموزش حرفه ارزش گذاری موسسات آموزشی و قوانین بررسی اعضاست. که در این قسمت به تعهدات و الزامات اخلاقی از قبیل مسئولیت پذیری ،جستوجوی علمی، کنکاش های تجربی، صداقت، تلاش، پرهیزگاری های اخلاقی و ... توجه می شود.وجود این استاندارد ها موید یک صنعت رو به رشد و سالم است. ارتباط بین ارزش های متعالی حرفه ای و اعمال آن ها با موفقیت کاری ارتباطی مستقیم و قابل تفکر است.با این حال بسیاری از دست اندرکاران امر به این مقوله مهم یعنی اخلاق حرفه ای بی توجه اند و از همه گیری و قانونمندی آن حمایت نمی کنند .
مضاف بر هنجارهای داخل گروهی ، فرد درگیر با یک حرفه ، تعاملاتی هم با جهان پیرامون خود دارد و ملزم است در قبال امکاناتی از قبیل آموزش، شغل مناسب، محیط کار، بازار مصرف و ... که جامعه در اختیار وی قرار داده است ، تعهداتی به جامعه بدهد . ساده ترین و کلی ترین این تعهدات که به نوعی همه اخلاق حرفه ای را در بر می گیرد صداقت و وجدان کاری است تضمین این که آموزش داده شده حتماً به طریقی مثبت و سودمند در اختیار افراد جامعه قرار می گیرد و در جهت بهبود حال آن ها استفاده می شود . امروزه در تعدادی از کشور های اروپایی این قوانین برای مهندسین عمران ومعماری ، وکلا و به تازگی به طور ویژه ای برای پزشکان ساخت یافته و مورد توجه و نظارت قرار گرفته است . روش معمول بر این است که دولت با تاسیس NGOهایی به تدوین اصولی که انتظار می رود اعضای یک حرفه به آن پایبند باشند می پردازند و مجازات هایی نیز برای متخلفان در نظر می گیرد سپس این موسسات را با اختیارات تقریباً نا محدود به اعضای متعهد همان حرفه واگذار می کند . تجربه نشان داده است که اگر در نوشتن موازین اخلاقی انصاف رعایت شود و همه ی جوانب منظور گردد اقبال عمومی نسبت به رعایت اخلاق بالا می رود .
رشد و تکاپو ویژگی غیر قابل انکار علم است دانشی که رشد نکند و گسترش نیابد دانشی مرده و از بین رفته است . مدتی پیش آکادمی سلطنتی علم در انگلیس اعلام کرد نیمه عمر متوسط علم در قرن ۲۱ به طور متوسط ۳ سال است یعنی حداکثر ۳سال طول می کشد تا میزان دانسته های علمی در یک رشته به خصوص از فناوری به دو برابر میزان پایه خود برسد در حالی که این زمان برای علمی مثل مهندسی کامپیوتر تا ۶ ماه کاهش یافته است . بدیهی است با گسترش علم دامنه مسایل اخلاقی که توسط یک حرفه در بر گرفته شده گسترش میابد و نیاز به بازنگری این مسایل وجود دارد . نیاز به بازبینی وجود یک نظام هماهنگ و در جریان را می طلبد و این به معنی لزوم وجود کمیته های اخلاق حرفه ای است کمیته هایی که وظیفه آن ها بررسی فرآیند تولید علم و دانش و اثرگذاری آن بر صنعت و حرفه و در نظر گرفتن اخلاق حاکم بر موترد جدید است .
● آسیب شناسی اخلاق حرفه ای
یک سوال مهم وجود دارد چرا با وجود مطلوبیت ذاتی اخلاق حرفه ای و سودمندی آن تلاشی برای نهادینه کردن آن صورت نمی گیرد ؟ پاسخ این سوال خیلی دم دست و شسته رفته نیست و عوامل بسیاری در آن موثرند و ریشه یابی آن نیاز به یک عملیات جهادی با همکاری جامعه شناسان و اولیای امر دارد .با این حال می توان در بضاعت این نوشتار تا حدی آن را پرداخت کرد . آن چه در زیر می آید تنها نظر نویسنده را منعکس می کند و به معنی بازتاب معنایی یک نظرسنجی و پژوهش آماری نیست .
مهم ترین عامل مسائل مادی است.داشتن وجدان کار بی خرج نیست . خرید ابزارمناسب جدید و مطمئن ، مواد اولیه سالم، استخدام نیروی کار متخصص، رعایت اصول امنیت کار، بیمه درمانی کارگران و ... عواملی هستند که هزینه های گزافی را به سبد مخارج کارفرمایان تحمیل می کنند از این رو هر کونه اجباری در این زمینه که در حوزه اخلاق کاری قرار دارد با استفبالی از طرف صاحبان مشاغل مواجه نمی شود .علاوه بر تمام این ها اجرایی شدن قوانین اخلاق حرفه ای به حداقل هایی نیاز دارد که ساده ترین آن ها برفراری استانداردهای محیط کار و کارفرما و کارگر است و این چیزی نیست که بخواهد ظرف یک شب اتفاق بیافتد. زمان وهزینه ی زیادی لازم است تا تمامی محیط های کار استاندارد شود وازحداقل های لازم برخوردار گردد، نیروی کار آموزش ببیند و نسبت به حقوق و وظایف خود آگاه گردد ، امنیت مالی حاکم شود تا آرامش خاطر کارگران و کارفرمایان برقرار و پایدار شود ، شوک های ناگهانی اقتصادی از بین برود ، ارگان های حمایت گر نظیر بیمه و خدمات اجتماعی از صنعت حمایت کنند و اتفاقات دیگری رخ دهند که همگی به یک کاتالیزگر احتیاج دارند : نظر مساعد دولت . واضح است که اگر تمام این روند ها بخواهد به میل بازار و خودجوش صورت گیرند هرگز اتفاق نمی افتند چون هزینه و قدرت زیادی را می طلبند و از نطر اقتصادی کاری زود بازده و منفعت آور نیستند .هیچ موسسه مالی و خصوصی هم شجاعت و بضاعت انجام آن را ندارد .
ولی دولت چرا این کار را نمی کند ؟ شاید یکی از دلایل آن عدم مدیریت صحیح منابع باشد . دولت چنان درگیر حل مشکلات و معضلات ناشی از بی اخلاقی در جامعه شده که اگر بخواهد زمان و انرژی و سرمایه خود را در این کار بیاندازد و حداقل یک دهه منتظر پاسخ بماند احتمالاً جامعه ای سرپا و مستحکم باقی نمی ماند تا آثار و نتایج آن را ببیند و از موهبت آن سرزنده و غنی گردد. ولی واقعیت این جاست که دولت نباید بی کار بنشیند و هیچ کاری نکند . در این مواقع تاکتیکی که قوای جامعه شناس از آن به عنوان برنامه ریزی طولانی مدت نام می برند کاربردی است و خواستگاه آن همانا نهاد آموزش و پرورش است . تجربه هایی که کشورهای متمدن جهان در استفاده از این عنصر یعنی آموزش مستمر و برنامه ریزی شده در مقاطع تحصیلی دارند این نوید را می دهد که با اتخاذ سیاست های مشابه امید پیروزی می رود.
عامل دیگری که اثر گذار است نبود مفاد اخلاق حرفه ای به صورت مکتوب و مدون است . هنجارهای حاکم بر یک حرفه خاص توسط هیچ گروه رسمی یا غیررسمی واضح و بی ابهام به دانشجویان کارآموزان و فعالان آن حرفه آموزش داده نمی شود بیایید صادقانه نگاه کنیم وقتی در هیچ کلاس مهندسی سازه ،آناتومی، حقوق فردی، الکترونیک و... از دانشجویان خواسته نمی شود وجدان کاری داشته باشند شرافتمندانه دامنه ی اطلاعات خود را گسترش دهند به تجربیات کاری خود بیافزایند و مسایل حقوقی مرتبط را بدانند نتیجه همین می شود . اگر بسیاری از ساختمان ها پی برداری می شوند نه بر اساس اصول حرفه ای و ضوابط مهندسی بلکه بر اساس حساب پیمان کارانشان و به امید آن که ساختمان های مجاورا فرونریزند یا خانه های ضد زلزله با دعای هیچ گاه زلزله نیاید به فروش می رسند خبر از آن می دهند که در میان همه ی واحدهای دانشگاهی طراحی سازه و بتون واحدی برای استحکام و بنا نهادن اخلاق حرفه ای و تعهدات شغلی وجود ندارد . اگر اصول بهره وری انرژی در خیلی از صنایع رعایت نمی شود به معنی فقدان اخلاق و مسئولیت پذیری در قبال سرمایه های ملی نیست به این معنی است که جایی ارگانی یا نهادی کسی را مجبور به این کار نمی کند نباید بکند زیرا در حوزه وظایف هیچ جایی این امور آورده نشده اند . هیچ کس پزشکی که برای دریافت هزینه درمان بیشتر بیمارانش را به بیمارستان های خصوصی ارجاع می دهد یا دارو ها را کیلویی و خرواری تجویز می کند ویا بد تر از آن برای بالا بردن آمار جراحی هایش برای هر مشکل ساده ای دستور جراحی می دهد ، را مواخذه نمی کند. براستی چه کسی و براساس چه قانون نا نوشته ای باید این کار را بکند قانون حقوق شهروندی یا حقوق انسانی چیزی که حتی خود حقوق دان ها هم خیلی واضح از آن مطلع نیستند . هیچ کس مامور پستی که بسته ها را با تاخیر و غرولند به صاحبانشان تحویل می دهد و یا کارمندانی که کسری حقوقشان را از حساب جیب مراجعانشان پر می کنند تنبیه نمی کند تا تظاهر به بدی علنی نباشد چون کسی نیست که این کار را بکند .
بستر مناسب نیز علت بسیاری از فرارهاست . وقتی می خواهید براساس اصولی که از اخلاق در خانواده تان یاد گرفته اید کار کنید خیلی کارتان به چشم نمی آید زیرا در اداره ای که ۳ کارمند حقوقشان را مستقیم از مردم می گیرند خیلی فرقی به حال مراجع نمی کند که نفر چهارمی هم این کار را بکند یا نه. خیلی اصول اخلاقی و اعتقادی قوی می خواهد سرخورده نشوی و کارت را با جان و دل برای چیز هایی انجام دهی که مشکلشان زیادی مهجور بودنشان است . شاید خیلی ها بعد از مقاومت بسیار نهایتاً بی میل می شوند و اصول اخلاقی را فراموش کنند .
مشکل دیگری نیز وجود دارد مشکل قانون است که کسی را ملزم به آموزش اصول اخلاق حرفه ای یا مجازات خاطیان نمی کند . قوانین بازدارنده ومجازات های تادیب کننده بسیار کمند و آن تعداد هم که وجود دارند یا به علت عملیاتی نبودن و یا به علت نبودن امکانات عملیاتی و یا فرار های اخلاقی ناظران و مجریان انجام نمی گیرد خیلی از این فرارها ناشی از عدم تفهیم مساله است .خیلی خوب است که هنجار ها را بنویسیم و ذکر کنیم دقیقاً از کارمندان چه انتظاری می رود اما اگر چوب قانون بر سر عده ای متخلف فرود نیاید یا سایه ی ماموران قانون که آگاهانه گام بر می دارند کسی را نترساند هیچ تضمینی برای اجرایی شدن قانون و هنجار وجود ندارد .
چیزی که در این قسمت می خواهم به آن بپردازم یک مشکل همه گیر است و دامنه عوارض آن کمتر جایی را آلوده نکرده است : بی اعتقادی به مذهب و دین . زمانی بود که وجدان کاری حق الناس و العالم محضرالله خیلی مهم بود و همه سعی می کردند به آن عمل کنند و کاستی های آموزش اصول اخلاق حرفه ای زیاد به چشم نمی آمد اما با گذر زمان و با ظهور سده ی جدید عواملی باعث شدند اعتقاد و التزام عملی به دین از بین برود این که عوامل چیستند را به عهده ی دیگران می گذارم و به چرایی و چگونگی ماجرا نمی پردازم ولی همین قدر بس که با گسترش دین محوری از این آسیب ها تا حد زیادی کاسته می شود . و سوگند نامه های پزشکی تعهدات مالیاتی عهود بین موسساتی و... بی ارزش نمی شوند .
● نتیجه گیری
اگر بخواهد کاری صورت بگیرد هر کس باید از خودش شروع کند و مساله را به وجدانش بسپارد ضمانت اینکه افراد با پای خودشان به دادگاه بصیرتشان بروند سیر قهقرایی برخی امور و آثار سوئ آن بر جامعه است .علم و فناوری سرشار از دوراهی های اخلاقی است.این که ایدئولوژی اخلاقی تان شما را به کجا می برد بستگی زیادی به این دارد که اساس ایدئولوژی شما چیست .بنیان یک نظام عقیدتی مناسب وظیفه ی سازمان اموزشی جامعه است . به نظر می رسد راه مطمئن و آسوده در گسترش اخلاقیات حرفه ای در وهله اول نظام مند کردن و شفاف نویسی اصول ارزش ها و قوانین اخلاقی است . تصمیمات درست اخلاقی نتیجه پرداختن به چرایی موضوع و تبیین صحیح هنجار هاست . به سامان درآوردن اصول اخلاقی در هر حرفه و شغل را نباید از یاد برد زیرا بشر هر قدر هم که از اخلاق سرشار باشد تا زمانی که نداند دقیقاً چه باید بکند نمی تواند کاری بکند .پس لازم است در دروس دانشگاهی و دبیرستانی واحدی به این شاخه از علوم انسانی اختصاص یابد . به خاطر داشته باشیم تجربیات کشورهای پیشرفته حاکی از آموزش مداوم و مستمر به دانش جویان و دانش آموزان است روشی که آزمایش خود را در خیلی امور اجتماعی دیگر مانند راهنمایی و رانندگی و ... پس داده است پس بهتر است ما نیز از این راه کار بی توجه رونگردانیم وضعیت تاسف بار کنونی نیاز به یک عملیات جهادی دارد .
کتیرا صدر
ارسال کننده : شبنم نجفی اصلی پاشاکی


همچنین مشاهده کنید