چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


پیامهای آقای هاشمی دردوران ریاست جمهوری


پیامهای آقای هاشمی دردوران ریاست جمهوری
تاریخ سراسر آکنده است از حکایات یافتن گنج به بهای بردن رنج و کامیابی فارابی در خواندن زیر نور فانوس و تاریخ سی ساله دهقان توس. اما هرگز نشنیده ایم مرثیه تاریخ را در مرگ استعدادهای بالقوه کفش دوز عصر ساسانی؛ که چگونه زیست و چگونه مرد؟ چه کسی می تواند بگوید که کفش گر زاده عهد ساسانی نمی توانسته است « بوعلی»، « بیرونی» یا « رازی»: شود؟ به راستی چه کسی در سوگ میلیون ها استعداد مرده می گرید؟ اصولاً استعدادهای مرده گوری ندارند که کسی بر آنها بگرید! به همین جهت در فرآیند فعالیت ها، نباید فریخته شهرت ها شد ، زیرا ارزش ها را شهرت ها و شخصیت ها تعیین نمی کنند. هیچ کس جز با عمل خود، ارزشمند نخواهد بود. بر مدیران روابط عمومی است که با توجه به معیارها، شخصیت ها را ارزیابی کنند و تنها در پی چهره های مشهور نروند، که گوهرها غالباً در میان سنگ های گمنام پراکنده اند.
▪ مدیر روابط عمومی و فرد گرایی:
برای مدیران روابط عمومی، مفردات همیشه ضامن پیروزی نیست، بلکه ترکیبی صحیح و هماهنگ، همواره پیروز است. همسو کردن نیروها ، از کارهای بسیار ظریفی است که استعداد و ابتکار مدیر می تواند آن را تضمین کند . مدیر روابط عمومی نباید اجازه دهد افراد فرصت طلب، به سوء استفاده و تضییع حقوق دیگران بپردازند که در نهایت، بدنامی آن برای مدیر روابط عمومی و بهره نامشروع آن برای افراد فرصت طلب است.
نگارنده نمی داند این جمله حکیمانه از کیست که گفته است: « با تکیه بر پاد زهری که داری، زهر منوش ». بر مبنای این رهنمود عالمانه، مدیر روابط عمومی نباید به افرادی که استحقاق ندارند، سود رساند و به آنان میدان دهد. انحراف اطرافیان موجب سستی سازمان و شکست آن خواهد شد.
▪ مدیر روابط عمومی و متملقان:
کسی به حمد و ثنای برادران عزیز
زعیب خویش نباید که بی خبر باشد
مدح وآفرین گفتن و چاپلوسی متملقان، امری است زوال پذیر و مبتنی بر حاجت و نیاز. عاقلان جهان همواره خود را از شنیدن مدح و تملق، برکنار داشته اند. رسول اکرم در ذم مدح و تملق و تمجید، خطاب به ستایشگری فرمود: « مره للمادح و یحک قصعت ظهره لو سمعک ما افلح الی یوم القیامه» ( وای بر تو که پشت این ممدوح را شکستی ، اگر از تو بشنود و بپذیرد، تا رستاخیز روی رستگاری نبینند).
و درجای دیگر فرمود: « الا تماد حوا و اذا رایتم الماد حین فاجثوا فی وجوههم التراب » ( هلا یکدیگر را نستایید و چون ستایشگران را یافتید، خاک بر روی آنان بپاشید).
ازاین رو مدیر روابط عمومی نباید از سخنان دروغین و تملق های فریبکارانه در اشتباه بیفتد و بپندارد که در معرفت و کمال ، به جایی نرسیده است . بسیاری از مرد به فریب ستایش و شهرت دوستی ، از دست رفته اند.
▪ حق بینی و اعتقاد پذیری مدیر روابط عمومی:
از دیدگاه مدیر روابط عمومی وارسته ، نباید حق گویان مطرود و چاپلوسان مقرب شوند، بل بهترین ها باید کسانی باشند که حق را می گویند، زیرا دوست آن است که به آدمی راست بگوید و در هنگام شنیدن حقایق و انتقاد بجا، درست عمل کند و دشمن آن است که عیوب را ببیند و تذکر ندهد، تا کار از کار بگذرد و موجب بد نامی شود.
ضرب المثلی چینی می گوید: « تنها به مدد چشم دیگران است که می توان در عیب خود نگریست.»
▪ شمس تبریزی می گوید : « مردآن است که عیب بر خود نهد.»
موی بشکافی به عیب دیگران
چون به عیب خود رسی کوری از آن
▪ قرآن مجید می فرماید: « اتا مرون الناس بالبر و تنسون انفسکم» ( آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خود را از یاد می برید؟ )
مدیر روابط عمومی باید انتقاد پذیر باشد . تنگ نظران از انتقاد می ترسد، اما مدیران روابط عمومی دانا با آغوش باز از آن استقبال می کند؛ زیرا مایل به استفاده از کسانی است که وقت خود را صرف مراقبت او کرده و به نقایص و عیوب وی پی برده اند.
عیب کسان منکر و احسان خویش
دیده فرو کن به گریبان خویش
آینه روزی که بگیری به دست
خود شکن آن روز مشو خود پرست
خویشتن آرای مشو چون بهار
تا نکند در تو طمع روزگار
مسلماً آیینه ای که زنگار گرفته و کدورت و سیاهی آن را پوشانده است نمی تواند نارسایی ها و نواقص صورت دیگران را بنمایاند. هرگز از چوب کج سایه راست نیاید و آتش را با آتش نمی توان فرو نشاند.
مدیر روابط عمومی و کارکنان، همواره باید این نکته ظریف از « شمس تبریزی» را به خاطر بسپارند که « حق به دست من است نه الزاماً حق با من است .»
▪ ریاست طلبی و خود خواهی مدیر روابط عمومی:
مولی العارفین علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر نخعی می فرماید: زنهار بین خود و کسانی که بر آنان حکم می رانی، حجاب جاه طلبی و مقام حایل نکنی».
این جهان بازاری است که هرکس خود را به هر چه فروخت ، نرخش همان است. یکی از عرفا تعبیری دارد قریب به این مضمون: « به هر چه فرود آیی ، به همان حجاب خواهی شد. یکی خود را به ریاست، یکی به ثروت و یکی به شهرت می فروشد. »
▪ امام صادق علیه السلام می فرماید:
« هرکس درباره خود و کارهای خود ، مبتلا به نخوت و خودخواهی شود، از راه صحیح هدایت و رشد ، منحرف و گمراه شده است و ادعاهایی می کند که شایستگی آنها را ندارد».
یکی از بزرگان به نام شیخ سعدالله حموی سواربود و به رودخانه رسید. اسب از آب نمی گذشت. امر کرد آب را تیره ساختند و به گل آلودند. اسب ازآب بگذشت. گفت : « تا خود را می دید، ازاین وادی عبور نمی توانست کرد.»
برو ای خواجه خود را نیک بشناس
که نبود فربهی مانند آماس
مولی الموحدین علی علیه السلام می فرماید: « هر امری که از مافوق می شنوی، با امر خدای بسنج، چنانچه خداوند تو را از آن عمل نهی می کند، زنهار فرمان خالق را در راه هوس مخلوق قربانی مکن، هیچ مگو مأمورم و معذور. هرگز مگو به من دستو داده اند و باید کور کورانه اطاعت کنم و هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند».
رسول گرامی اسلام می فرماید: « آگاه باشید بدترین امت من کسانی هستند که به سبب ترس از شرشان، مورد تکریم و احترام قرار گیرند.»
مسلماً مدیری که به لحاظ شخصیتی، به سطوح بالاتر می رسد، براساس اصول و ضوابط عقلانی و انسانی عمل می کند، نه برای جلب توجه دیگران انسانی که بخواهد توجه دیگران را به خود جلب کند، انسان آشفته ای است که هر آن و هر لحظه می یابد به مقتضای محیطی که درآن قرار گرفته است ، رفتار خود را دگرگون سازد. چنین فردی از خود و شخصیتی که پدید آورده است ، بیزار خواهد شد.
▪ سازماندهی، برنامه ریزی و بهره گیری از نیروها در روابط عمومی:
یکی از ویژگی های مدیران لایق در روابط عمومی ها این است که نه تنها از وجود همکا ران ورزیده و با تجربه و مبتکر در سازمان خود ، نهراسند، بل به نحوی شایسته از آنان بهره بگیرند.
معمولاً مدیران روابط عمومی ترسو خودخواه با افراد متخصص، قوی و دانا، قطع رابطه می کنند.
مدیران روابط عمومی باید بدانند که همیشه افراد مخلص و صادقی در سازمان ها هستند که با کارایی لازم، صداقت و کمترین توقع ، خدمت می کنند. این چهره های شایسته را باید شناسایی کرد و آنان را به کار گرفت.
بی توجهی مدیر روابط عمومی ارزش و لیاقت، سبب نومیدی و خمودی و باعث مرگ استعدادها می شود. چه بسا تجربیاتی که در سینه افراد محبوس مانده و غبار گرفته و با رفتن فرد از محیط کار، به فارموشی سپرده شده است. از این رو برای سازماندهی، ابتدا باید به لیاقت ها، تخصص ها و تقوای افراد، توجه داشت و از افراد شایسته، نه تنها استفاده کرد ، بل به معنای واقعی کلمه، آنان را شکارکرد.
وقت و نیروی مدیر، باید به میزان ۴۰ درصد صرف برنامه ریزی، ۳۵ درصد صرف سازماندهی ، ۲۰ درصد صرف کار و فرماندهی و ۵ درصد صرف کنترل شود.
مدیر روابط عمومی باید از همه مکتب ها و نظام ها ، استفاده کند و یافته های دیگران را به مثانه شاخه های زنده ، به مدیریت اسلامی پیوند زند – که ما در این مقاله به فرازهایی حکیمانه از گفتار متخصصان فن مدیریت، اشاره خواهیم کرد. چه ، مدیر روابط عمومی امروز را ازتوجه به نتایج بررسی ها و آراء متفکران و پایه گذاران مکتب های گوناگون مدیریت، گریزی نیست.
▪ دربهره گیری از افراد، باید به ۱۲ خصلت توجه داشت:
۱) میزان ایمان، تعهد و وفاداری،
۲) قدرت ابتکار
۳) شخصیت
۴) نحوه همکاری با دیگران
۵) وقت شناسی
۶) میزان کارآیی
۷) احساس مسئولیت
۸) حفظ وسایل و دستگاه ها
۹) قدرت رهبری
۱۰) علاقه مندی به کار
۱۱) مراعات مقررات
۱۲) نظم و ترتیب درکار.
● ویژگی های مدیر روابط عمومی از دید کارشناسی:
در مدینه فاضله فارابی آمده است: « مدیر باید با هوش، دارای حافظه ای پر توان ونیروی بیان باشد. در عزم او فتوری راه نیابد و عاشق و عدالت، تحقیق، صداقت و حق باشد. در خوردن، میانه روی کند و غرق عیش و نوش نشودو به ثروت جهان چشم ندوزد».
غزالی معتقد بود که امیران را از داشتن چهار خصلت: عدالت ، هوش، شکیبایی و فروتنی، گریزی نیست. همچنین مدیر از چهار چیز باید پرهیز کند: رشک ، غضب، تنگ چشمی و بد اندیشی.
مدیر، همواره نیازمند پروراندن استعدادها و بسط دانش خویش است .
▪ توماس مور می گوید: « منشأ عیوب جامعه، مدیریت نادرست است».
مدیر روابط عمومی باید به همه گروه ها توجه داشته باشد و باآنها معاشرت کند و در همه اوقات مثل و نمونه اعلای انسانیت و وقار باشد.
ـ هنری پو معتقد بود که مدیران باید سه نکته سازمان، ارتباط و اطلاعات را از نظر دور ندارند.
ـ مک کالوم می گفت: «با دستورهای صریح و اصرار دراجرای مو به موی آنها، می توان مسئله کنترل را حل کرد. بنای کار وی بر چهار پایه استوار بود: سیستم صحیح، عقل سلیم، ارتباط و کنترل.
برای مدیر روابط عمومی درستکاربودن، کافی نیست. او باید طریقه استفاده از درستکاری را هم بداند. باید بداند چه روشی را در چه اموری به کاربرد.
مدیر روابط عمومی نباید از مشورت با دیگران، رویگردان باشد:
مشورت ادراک و هشیاری دهد
عقل ها مرعقل را یاری دهد
زیرا:
در حادثه ها رأی خردمندان است
سبب نصرت و فتح و ظفر و پیروزی
مدیر روابط عمومی باید به افراد اجازه دهد تا خود را بپرورانند و از امکانات خویش بهره گیرند.
به منظور اعمال مدیریت صحیح، هارینگن امرسن بهره گیری از دوازده اصل را تجویز می کرد:
ـ روشن و مشخص ساختن هدف،
ـ عقل سلیم،
ـ مشاوران صالح،
ـ انضباظ،
ـ عدالت ،
ـ بایگانی قابل اعتماد،
ـ توزیع صحیح ،
ـ برنامه های و استانداردها ،
ـ استاندارد کردن وضعیت،
ـ استاندارکردن عملیات ،
ـ دستور العمل های کتبی استاندارد شده ،
ـ نظارت بر کارایی ( کنترل)
▪ فایول پنج عامل را اساس کار می دانست:
۲و۱) پیش بینی و برنامه ریزی
۳) فرماندهی
۴) نظارت
۵) هماهنگ ساختن.
▪ شلدن و فلت توصیه کردند:
۱) با آنها که روش خصمانه دارند و حاضر نیستند کسی از کارشان سر دربیاورد و از کنترل و نظارت شانه خالی می کنند و نیز با آنهایی که اعتماد به نفس ندارند، به شیوه اتو کراتیک ( قدرت در دست مدیر) رفتار شود.
۲) با آنها که حس همکاری دارند و به حق دیگران تجاوز نمی کنند و نیز با آنها که از کاردسته جمعی لذت می برند، به شیوه دموکراتیک ( قدرت در گروه ) رفتار شود.
۳) به کسانی که به تنهایی عهده دار کار می شوند و آن را به بهترین وجه انجام می دهند و نیز به آنها که به طور انفرادی عضوی مفید اما غیر اجتماعی اند، بهتر است آزادی داده شود.
محدود کردن کار مدیران روابط عمومی به امضای نامه ها و ابلاغ بخشنامه ها و تشکیل جلسات، سبب گرفتار شدن مدیر روابط عمومی در شبکه تار عنکبوتی و فلج کننده اداری می شود و در نتیجه مدیران روابط را از ارتباط مستقیم با شاکیان و ارباب رجوع و نیز نظارت و رسیدگی به وضع افراد و مشکلات واحدهای زیر پوشش، باز می دارد .
به هر صورت مدیر نباید در اتاق خود محبوس بماند.
برای ریاست همین عیب بس
که نبود کسی را بدو دسترس
البته به نظر ساموئل. پ. نیومن صفاتی همچون : قدرت پیش بینی، حسابداری ، برنامه ریزی، پافشاری، راز داری، رهبری، دانش افزایی، مهارت و سایر سجایای بزرگ اخلاقی را مشکل بتوان در یک تن یافت. اما بسیاری معتقدند که اگر کسی را بتوان یافت که به تنهایی این صفات را داشته باشد، باید او را برای مدیریت برگزید، لکن اگر این صفات در سه تن یا بیشتر باشد، باید آن سه تن یا گروه رابرای رهبری و مدیریت انتخاب کرد.
▪ ارتباط مدیر روابط عمومی با کارکنان:
از آنجا که آدمی تحت تأثیر شرایط و اوضاع و احوال دور و بر خود قرار می گیرد، ناگزیر از ارتباط با کارکنان است، به ویژه که برنامه ریزی بدون ارتباط با کارکنان قابل تصور نیست .
امروزه برای حسن اجرای امور، موضوع « ارتباط با کارکنان» ، بسیار مهم است . به این لحاظ، مدیر باید نکات زیر را در نظر داشته باشد:
۱) رساندن اطلاعات و دستورها و تعلیمات به کارکنان؛
۲) پذیرفتن گزارش ها، اندیشه های نو، پیشنهادها، شکایت ها و گله های بجا یا نابجا، از کارکنان؛
۳) ارتباط متقابل با کارکنان؛
۴) برقرار کردن ارتباط کارکنان و سرپرستتان، با گروه های بیرون از موسسه ( خانواده های کارکنان)؛
۵) ارتباط مستقیم با کارکنان، که شرط آن، داشتن مطلب برای گفتن است.
البته باید مطلبی باشد تا بتوان درباره آن سخن گفت، از این رو باید از جزئیات امورآگاهی داشت. صدای جذاب و حرکات موزون هم مهم است ، ولی همه اینها در مقایسه با شرط اول ، یعنی « داشتن مطلب برای گفتن» ، از فروعات است.
همچنین مدیر باید همواره در برابر دیدگان باشد.
منشأ قدرت ، مردم اند:
هر جامعه طبقات گوناگونی دارد که در تقسیم بندی کلی ، در دو طبقه اصلی جای می گیرند یکی عامه، که توده مردم اند و دیگری خاصه، که گروه معدود جامعه هستند.
مدیر روابط عمومی باید توده مدرم را در نظر بگیرد و با جلب اعتماد و رضایت آنان، پروایی از نارضایتی خواص، که اقلیتی ناچیزند، نداشته باشد، زیرا در میان این دو طبقه ، تفاوت و فاصله بسیار است، از جمله:
الف) خواص، افرادی پر خرج و اسراف کارند، در حالی که عامه مردم، قانع ، کم خرج و کم توقع اند.
ب) خواص، به هنگام گرفتاری ، کمترمدیر را یاری می دهند، در حالی که عامه مردم، غالباً در گرفتاری ها، به یاری مدیر می شتابند.
ج) خواص افرادی را اگر به عطا ننوازی، عذر ناپذیرند، در حالی که عامه مردم عذر پذیر و زود گذشت اند.
ه) خواص را در ناملایمات ، صبر و تحمل نیست، در حالی که عامه مردم ، صبور و پر تحمل و مقاوم اند.
خلاصه کلام آنکه تمامی افراد ازطریق سلسله مراتب و جز آن ، باید با مدیریت در ارتباط باشند. با این ملاحظات، مدیر روابط عمومی درمحیط کار، بااستفاده از ضوابط درست، براساس شایستگی ها، مشاغل را به کارکنان واگذار کند تا بهترین بازده کاری را از هر فرد، و از مجموعه افراد تحت فرمان خود به دست آورد، زیرا بدون اداره صحیح مغزها و دست ها، تدبیر در به کاربردن وسایل، بیهوده است. مسئله مهم ، عده بیشتر نیست ، بل همکاری و هماهنگی است . چنانچه فردی نتواند انرژی لازم و مناسب با گنجایش روانی خود تولید کند، توان سازندگی خود را از دست خواهد داد؛ و این پیامد تلخی برای جامعه دارد، که مسئولیت آن متوجه مدیران روابط عمومی است.
نیک خواهی و مهر مدیر روابط عمومی:
گلها محبت نسیم رابا تبسم لطیف خویش پاسخ می گویند: « انسان» نیز با « محبت» معنا می شود . مدیر باید نیک خواه و مهربان باشد. مدیر اگر دیواری از محبت به دور خود بکشد، مطمئن باشد که هیچ کس از دیوار محبت نمی گریزد . جایی که همدلی و الفت نباشد شوق خدمت نیست. حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید: « فرمانروا تنها زمانی از اعتماد مردم بر خوردار است که مهربان باشد.»
۱ – بخشی بر گرفته از سلسله درس های آقای ایرج شگرف نخعی در وزارت آموزش و پرورش
۲ – بخشی برگرفته از سخنان دکتر حمید نطقی در دانشکده علوم ارتباطات سابق ( زمان دانشجویی در آن دانشکده)
۳ – نطقی، حمید. مدیریت روابط عمومی ، انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، صفحات گوناگون
۴ – یادداشت های شخصی نگارنده ، ازمنابع گوناگون
نویسنده : مدیر روابط عمومی نمونه کیست؟
مترجم : ایرج تبریزی
منبع : کارگزار روابط عمومی


همچنین مشاهده کنید