شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


هاوانا؛ موزه زنده تاریخ


هاوانا؛ موزه زنده تاریخ
کمتر ایرانی است که اسم کوبا یا رهبر آن فیدل کاسترو را نشنیده باشد. با این حال اطلاعات در مورد این کشور بسیار کم و پراکنده و تا حدودی مخدوش است. نوروز گذشته امکان سفر به این کشور پیش آمد تا با مردم کوبا، زندگی در کوبا و شهرهای آن تا حدودی از نزدیک آشنا شویم. از این رو تصمیم گرفتم هرچند مختصر، برخی از ویژگی های به یادماندنی از مردم و شهر را تحت مقاله یی مختصر تنظیم کنم.
● کشور ماشین های ۵۰ ساله
کشور کوبا با حدود ۱۲ میلیون نفر جمعیت در قاره امریکا و یکی از جزایر دریای کارائیب است. پایتخت این کشور هاوانا و دارای ۲ میلیون نفر جمعیت است. فرودگاه بین المللی تا شهر حدود ۲۰ کیلومتر فاصله دارد. فرودگاه نسبتاً کوچک است، اما مسافرانی از اقصی نقاط دنیا خصوصاً از اروپا و کانادا به وفور در آن دیده می شوند. فاصله فرودگاه تا شهر را محورهایی گاه عریض و بلوارمانند و گاه باریک و کم عرض به هم پیوند می دهد. چیزی که در طول راه خصوصاً توجه شهروند ایرانی را به خود جلب می کند فضاهای سبز و باز گسترده است. گستردگی فضا و گونه های گیاهی خاص مناطق نیمه استوایی زیبایی بکر و نایابی را به جلوه درمی آورد که بی اختیار انسان را به خود جلب می کند. گونه هایی با برگ های پهن، با قدهای نه چندان بلند و نه خیلی کوتاه و توسری خورده که حاکی از چشم و دل سیری از آب و هوا و نوری است که فضای متواضعانه یی را به شهر هاوانا بخشیده است.
در راه، بین فرودگاه و شهر ساخت وسازها نسبتاً کم و پراکنده اند. به تدریج که به شهر نزدیک تر می شویم ساختمان ها متراکم تر شده و رفته رفته چهره شهر نمایان می شود. در طول راه عبور و مرور مردم و اتومبیل و وسایط نقلیه محدود است. آنچه تعجب مرا برمی انگیزد این است که نه تنها از ترافیک خبری نیست بلکه حضور ماشین از حد معمول نیز کمتر به چشم می خورد. گاه ماشین سواری از کنارمان رد می شود که همگی را هیجان زده می کند. ماشین های قدیمی مدل ۵۰ سال پیش که اگر در هر کشوری باشد در نمایشگاه های اتومبیل های قدیمی به نمایش گذاشته می شود. کم کم متوجه می شویم که همه اتومبیل های سواری در کوبا همینطورند. بلوارهای عریض و زیبای هاوانا محل جولان ماشین های فورد و کادیلاک ها و شورلت های قدیمی امریکایی است. از سواری های آخرین سیستم در هاوانا خبری نیست. اما همین سواری ها بارها مکانیکی رفته، تعمیر کامل موتور و رنگ شده و مجدداً مورد استفاده قرار می گیرند. اکثر این ماشین ها متعلق به دوران قبل از انقلاب کوبا هستند که با شاد ترین و زیبا ترین رنگ های متالیک در خیابان ها می درخشند و چهره ویژه یی به شهر بخشیده اند که از همان نگاه اول بیننده توریست را غافلگیر می کنند. به تدریج ایستگاه های اتوبوس و صف های کشیده از مردم در انتظار، رفت وآمد بی شتاب مردم و عبور کند وسایط نقلیه تصاویر تازه یی در ذهن می نشاند. گویی همه چیز در جهت کاستن فشار از فضا است. کمی جمعیت، تراکم پایین ساخت وساز، گستردگی فضا، نبود ترافیک و ماشین های قدیمی، سرسبزی محیط، بیکران گشوده دریا در پیش رو و صدای امواجی که به ساحل می خورند، گویی همه دست در دست هم داده اند تا به ما بفهمانند که وارد سرزمینی ویژه شده ایم.
● ساختمان های کهنه و زهواردررفته
با نمایان شدن خیابان های اصلی و مرکزی شهر، به تدریج ازدحام و تحرک شهری افزایش می یابد. این بار چشم ها روی ساختمان ها میخکوب می شود. در بخش های مرکزی شهر خیلی از ساختمان ها فرسوده و زهوار دررفته به نظر می رسد. گاه احساس می کنم از شدت کهنگی و فرسودگی ممکن است همین حالا روی هم بریزد. اما انگار اینطور نیست. جالب اینکه درون همین ساختمان های ظاهراً زهوار دررفته است که تقریباً اکثریت مردم شهر ساکن هستند، یعنی تقریباً در تمام این ساختمان ها زندگی با حرارت و شدت زیاد جریان دارد و به ندرت شاهد ساختمان خالی و متروکه هستیم. این امر خصوصاً برای یک بازدیدکننده ایرانی که در زمینه مسکن شاهد پدیده بساز و بفروشی است که هر ساختمان را هر چقدر هم باارزش، بعد از ۳۰-۲۰ سال با انگ کلنگی تیشه به ریشه اش می زند و یک مجتمع مسکونی با حداکثر تراکم را جای آن می نشاند، بسیار تعجب برانگیز است. دیدن این بافت فرسوده و کهنه که در عین حال نبض زندگی در آن می تپد و صدای خنده و شادی و موسیقی از درون آن بی پروا خود را به کوچه و خیابان می رساند، انسان را نسبت به کلیت زندگی خود و نحوه نگاه کردن به جهان به تأمل وامی دارد. با دیدن خانه ها و ماشین ها، احساس می کنم هاوانا یک شهر نیست، هاوانا موزه یی است زنده به بزرگی یک شهر، به بزرگی یک کشور... تصویری زنده از رنج و درد، مبارزه و پیروزی، صبر و مقاومت و تسلیم ناپذیری. تاریخی است زنده، مصور و گویا از سرنوشت یک ملت... موزه یی که غیر از انسان هایش که از سرشاری زندگی نه تنها چیزی از دیگر کشورها کم ندارند بلکه شاداب تر، متواضع تر، مسالمت جوترند، دیگر ابزار، اشیا و وسایل زندگی اعم از ماشین، خانه، میز و صندلی و... انگار تازه از بایگانی تاریخ بیرون کشیده شده اند.
● میوه های کوپنی
هنگام بازدید از شهر به نظر می رسد که فضای شهر بین کاربری های مسکونی، معابر، فضای سبز و خدماتی تقسیم شده است. از کاربری تجاری خبری نیست. در داخل محلات در میان بافت به هم تنیده مسکونی، تک وتوک مغازه های خواربار، قصابی و نانوایی برای رفع نیازهای محلی دیده می شود. از فروشگاه های رنگارنگ، از سوپرمارکت های مملو از اجناس لوکس و تزیینی داخلی و خارجی، از بازارهای پر زرق وبرق و چراغ های رنگی چشمک زن خبری نیست. اجناس مغازه ها محدود و شامل چند قلم کالای مورد نیاز است که احتمالاً با کوپن خریداری می شود. میوه فروشی دیده نمی شود. میوه ها در بازارهای روز و به صورت کوپنی عرضه می شود. گاه به فروشنده دوره گردی برمی خوریم که میوه یی را روی چرخ دستی برای فروش عرضه می کند. زندگی تجملی و تشریفاتی در کوبا معنی ندارد. همه چیز مختصر و در حد رفع نیاز است، گویی کوبایی ها فقط با هسته زندگی سر و کار دارند. از لایه میانی و پوسته یی که روی آن را پوشانده باشد، خبری نیست. تفریحی به عنوان بازار رفتن آنطور که برای ایرانیانی که به دوبی یا کیش می روند نمی توان برای بازدیدکنندگان از کوبا در نظر گرفت. با این حال می توان به بازارهای روز که دو یا سه روز در هفته و در محلات مختلف برپا می شود و اغلب صنایع دستی اعم از زینت آلات، پارچه های سفید چلوار گلدوزی شده، نقاشی هایی که فضای شهرهای کوبا را نشان می دهد و مهمتر از همه مجسمه هایی از مردم کوبایی تراشیده از چوب اشاره کرد.
● ریتم کند زندگی
در این بازارها می توان ظرایف هنری کوبایی را به چشم دید که البته در مقابل اجناس لوکس یا صنایع دستی کشورهای صنعتی هنوز خیلی مختصر و بدوی می نماید. در کوبا باید از بکر بودن زندگی تبعیت کرد و از آن لذت برد؛ از شاد زیستن، از روی باز و گشوده مردم که همه جا با موسیقی و رقص پذیرای مهمان ها هستند، از طبیعت زیبای گسترده در پیش رو، کران تا کران سواحل زیبای کارائیب و اقیانوس اطلس، از ریتم نسبتاً کند زندگی، از زندگی که ماشین، اجناس لوکس خرید و فروش، کامپیوتر، سرعت، تکنولوژی و دود آن را آلوده نکرده، از یگانه بودن فضا که مشابه آن را در هیچ کجای دنیا نمی توان یافت، باید لذت برد...
قطعاً اگر کسی به دنبال مقایسه پیشرفت های کوبای پس از انقلاب در عرصه تکنولوژی و صنعت و بهره مندی از امکانات زندگی و آخرین دستاوردهای زندگی مدرن باشد، مأیوس خواهد شد، زیرا اقتصاد و سیاست و فلسفه در کوبا چهره ویژه خود را دارد. کشوری که در هنگام انقلاب از ساختار مسلط اقتصاد کشاورزی برخوردار بود، پس از انقلاب و تحریم از جانب امریکا و دیگر کشورهای متحد آن نیز ساختار اقتصادی را نشان می دهد که همچنان صنعت در آن نقشی بسیار کم (۱۱ درصد) داشته و ساختار کشاورزی نیز قادر به ایجاد آن چنان سطحی از تولید که بتواند درآمد لازم را برای کشور فراهم کند، نیست. کشوری که پس از انقلاب بسیاری از سرمایه های خصوصی را ملی اعلام کرد و امروزه نیز سرمایه خصوصی نقش جدی در اقتصاد کشور ندارد. کشوری که صادرات آن به چند قلم تولیدات محدود کشاورزی و واردات آن نیز عمدتاً محدود به اقلام ضروری مورد نیاز توسط بخش دولتی است. در چنین شرایط خطیر جهانی شدن سرمایه که همه بار گران به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد به دوش دولت است، سیستم سیاسی کوبا تلاش کرده است که درآمد ناچیز و امکانات محدود را به طور نسبتاً عادلانه بین کوبایی ها در شرایط فشارهای شدید فرهنگی، سیاسی، اقتصادی توزیع کند. کشوری که هنوز پس از ۵۰ سال سعی می کند به اتکای مختصر منابع داخلی و با سرسختی رهبری پیرش و با انتخاب استراتژی توسعه توریسم از این گرداب بلعنده که همه را به کام خود فرومی کشد، رهایی یافته و سمبلی از مقاومت و پایداری و استقلال را در برابر چشم جهانیان به نمایش بگذارد. کشوری که هنوز در آن از اقتصاد باز و بازار آزاد و رقابت انحصاری خبری نیست، درهای خود را به روی هر بیننده غیرکوبایی توریست بازگشوده است تا کمبودهای مالی را از طریق درآمدهای توریستی جبران کند و شاید عاقلانه ترین و دوراندیشانه ترین استراتژی است که این کشور پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و ضرورت پیشبرد یک تنه کشور در دنیای تحت سیطره سرمایه جهانی اتخاذ کرده است. کشوری فاقد پشتوانه های قوی فاقد ارتباطات و مبادلات فعال اقتصادی.
● زندگی با کمبود
در چنین شرایطی مردم چگونه زندگی می کنند؟ کمبود یکی از بارز ترین عارضه های چنین شرایطی است. «کمبود» خیلی از وسایل و ضروریات اولیه زندگی.
هنگام قدم زدن در خیابان پیش می آید که زنی تقاضای صابون یا مواد شوینده بکند، یا جوان ترها خودکار، دفتر یا کلاه ها و عینک های آفتابی مارک دار را در ازای سیگار برگ تقاضا می کنند. هستند کسانی که پیشنهاد می کنند که راهنمایی توریست ها را در ازای پاکتی شیر یا وجهی پول کوبایی به عهده بگیرند. با این حال به رغم این همه کمبود، دزدی و کیف ربایی به هیچ وجه دیده نمی شود. این در حالی است که حضور پلیس نیز در شهر بسیار کم و نامحسوس است. گرایش به مهاجرت در بین جوانترها دیده می شود. تب غرب با تمام مظاهرش که امروزه از طریق رسانه ها همچون اپیدمی در سراسر جهان شایع شده است، جوانان کوبایی را نیز بی نصیب نگذاشته است. اما مسن ترها که رنج و سختی دوره های قبل از انقلاب را دیده اند و شرایط کنونی را نیز می بینند و می سنجند، صبورانه تر با شرایط امروز و کمبودها کنار می آیند. مصرف گرایی در فرهنگ کوبا واژه یی گنگ و نامفهوم است. اختلاف درآمد و دستمزد بین حداقل درآمد (۲۵۰ پزو) تا حداکثر درآمد (۱۲۵۰ پزو) حداکثر ۵ برابر است و این هنوز ناچیزتر از آن است که بتواند اختلاف طبقاتی به وجود آورد. اتخاذ استراتژی توریسم کمک کرده است تا حدودی درآمدها خصوصاً اقشاری که با توریست ها سروکار دارند افزایش یابد.
● شهرهای قدیمی دست نخورده
کشور کوبا به یمن حفظ و نگهداری بافت تاریخی و جاذبه های طبیعی امروزه در شمار یکی از پربیننده ترین کشورها قرار گرفته است. بافت اغلب شهرهای بزرگ کوبا دست نخورده باقی مانده است. تاریخ تمدن و شهرنشینی در کوبا با ورود اسپانیایی ها از اواخر قرن پانزده و اوایل قرن شانزده آغاز می شود. این دوره از شهرنشینی (قرن ۱۶ تا پایان قرن نوزدهم) بافت تاریخی شهرها را شکل داده است. بافتی که بیشتر متاثر از معماری اروپایی اسپانیایی است با کاخ های حکام، خانه های اربابی بزرگ، کلیساها، بازار، معابر نسبتاً کم عرض و نامنظم با کف سنگ فرش. منازل مسکونی دارای حیاط و فضای سبز درونی. درون بافت، منازل یک یا دو طبقه با سقف های بلند و راهروهای نسبتاً تاریک منازل مردم عادی شهر دوران استعماری را به نمایش می گذارد. با این حال بدنه اغلب منازل با پنجره ها و درهای بلند با فضای بیرون ارتباط می یابد و فضای خانه را برای عابرین به نمایش می گذارد. فاصله فضای خصوصی و عمومی را درها و پنجره های شفاف از هم جدا می کند. در برخی از شهرهای کوچک تر، به اندازه یک ایوان کوچک با دو صندلی راحتی خانه ها از خیابان فاصله گرفته اند تا حتی هنگام استراحت صاحبان خانه با فضای عمومی پیوند داشته باشند.در خانه های دو طبقه پیشروی بالکن ها در فضای عمومی و رخت های آویزان بر بندها تداوم همین گونه حضور را نشان می دهد. زنی در پنجره خانه ظاهر می شود؛ نگاهی، لبخندی و سری تکان می دهیم. حضور یکدیگر را دریافته ایم.
بافت میانی شهر که همزمان با پایان یافتن استعمار اسپانیا و حضور تدریجی امریکاییان است متاثر از معماری مدرن اوایل قرن بیستم است. بلوارهای سرسبز و وسیع، شبکه های شهری شطرنجی و منظم محلات ویلایی مرفه نشین، بناهای مرتفع و شکل گیری محورهای خدماتی و تجاری شهر را شامل می شود. در این بافت شاهد رواق های سرپوشیده در حاشیه محورهای اصلی برای محافظت عابرین پیاده از تابش سوزنده خورشید هستیم. این دو دوره بافت شهری در شهر هاوانا دست نخورده و حفظ شده است و میراث ارزشمندی را برای شهر هاوانا و برخی از دیگر شهرهای کوبا فراهم کرده که امروزه برخی از آنها را در لیست میراث جهانی قرار داده و موضوع مورد علاقه هزاران توریستی است که از شهر دیدن می کنند. با این حال فرسودگی این بافت ها بسیار جدی و کاملاً مشهود است. در حال حاضر بسیاری از ساختمان های باارزش مثل کازینوهای سابق، هتل ها و کاباره ها متعلق به دهه های آخر نیمه اول قرن بیستم بازسازی شده و به عنوان اقامتگاه های توریستی برای سیل گردشگران کوبا مورد استفاده قرار می گیرد.
اما مرحله سوم توسعه شهر مربوط به توسعه های پس از انقلاب است. توسعه شهر خصوصاً پس از انقلاب آرام و کنترل شده است. به لحاظ کنترل توسعه شهر، از پراکنده رویی، شهرهای با ساختار اقتصاد آزاد، حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی در شهرهای کوبا خبری نیست. اگرچه در عین حال نمی توان کمبود غیررسمی مسکن را نادیده گرفت، از نظر رسمی مشکل مسکن در کوبا به شکل حاد و به صورت یک معضل آن طور که در دیگر کشورهای امریکای لاتین مثل برزیل بروز می کند، دیده نمی شود. ویژگی ساخت وسازهای مسکونی این دوره به صورت بلوک های برنامه ریزی شده و ساختمان های چندطبقه است. این بخش از ساخت وسازها بیشتر خشک و کم روحیه هستند و گویی فقط برای رفع تکلیف و وظیفه، رفع مشکل مسکن را به عهده دارند. به همین خاطر بیشتر متحدالشکل و فاقد روحیه و القاء حس زیبایی شناختی است. در حال حاضر دست اندرکاران شهرسازی در کوبا نسبت به این شیوه برخورد خود به وضعیت مسکن پس از انقلاب نقد داشته و فضاهای صمیمانه تر و امکانات بیشتری را در ساخت های جدید رعایت می کنند و تلاش دارند در طرح های جدید به جنبه های روانشناختی و زیباشناختی مسکن توجه بیشتری صورت گیرد. به هرجهت چیزی که حائز اهمیت است و باعث خوشبختی شهروندان هاوانایی است اینکه میراث دار تاریخ زنده یی هستند که هر آن می توانند گوشه یی از آن را ببینند. یک کوبایی وقتی در شهر گردش می کند می تواند تاریخ شهر خود را از آغاز شکل گیری تا به امروز دنبال کند. هر اتفاقی در تاریخ چون سندی گویا و زنده خود را به رخ می کشد. هیچ چیز مخدوش نیست، هیچ چیز گم شده و مفقود نیست. هریک از دوره ها بی آنکه تجاوزی به دوره قبلی بکند در کنار دوره قبلی می نشیند. حفظ همه این بافت شهری شاید اساساً به دلیل عدم توانایی در تغییر، نو شدن و دگرگونی باشد.
زهرا سترده
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید