جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


دولت آشتی ملی


دولت آشتی ملی
آن شورش‌های سراسری که افزایش کرایه اتوبوس‌ها به توصیه IMF آنها را سرعت بخشید به تمام کاراکاس و سایر شهرها در ۲۷ فوریه ۱۹۸۹ سرایت کرد و با آمار رسمی که۳۵۰ کشته بر جای گذاشت (و طبق آمار غیررسمی ۱۰۰۰ کشته). دقیقا دو هفته پس از اینکه پرز به قدرت رسید، مجبور شد وضعیت فوق‌العاده اعلام کند.
آزادی‌های مدنی را معلق ساخت و ده هزار سرباز برای جست‌وجو در تمام محلات فراخوانده شدند که ده‌ها هزار نفر را دستگیر کردند. همچنان‌که ایالات‌متحده، IMF و بیش از۵۰ بانک اعتباردهنده هجوم آوردند تا وام‌های اضطراری کارگشایی بدهند، رییس‌جمهور سعی کرد تا با توصیف این شورش‌ها که یک واکنش اجتماعی قابل درک به ریاضت اقتصادی است، بحران را فرو خواباند. با این حال او وعده داد که برنامه تعدیل را حفظ می‌کند. با وجود شورش‌ها، بودجه ۱۹۸۹ به قیمت‌های واقعی ۱۰‌درصد کاهش یافت.
تاثیر آنی الپاکوتازو شگفت‌آور بود. اقتصاد ۱۹۸۹ تقریبا ۱۰‌درصد کوچک شد و نرخ بیکاری از ۷‌درصد به۱۰‌درصد در سال رسید. حقوق واقعی ۱۰‌درصد کاهش یافت که کاهش یک دهه‌ای در حقوق را به میزان عجیب ۴۵‌درصد رساند. با بالا رفتن نرخ تورم به سطح غیر منتظره ۸/۹۳‌درصد، دولت و مقامات نظامی دایما شایعات یک کودتا را انکار می‌کردند و رییس‌جمهور و وزیر دفاع مجبور بودند مکررا اعلام کنند دموکراسی باثبات است. اما بدون دلارهای نفتی تا اعتراضات را بخواباند، این اطمینان خاطردادن‌ها پوچ و دروغین بود. پس از شورش‌های فوریه، CTV تشکیل کنگره ملی فوق‌العاده را خواستار شد، که دومین بار در تاریخ حزب اتفاق می‌افتاد و درخواست یک اعتراض ملی یک روزه غیرمنتظره را در ۱۸ ماه مه علیه دولتی داد که به انتخابش کمک کرده بود. جامعه تجاری از عدم حمایت دولت و سرعت آهسته خصوصی‌سازی شکایت داشت. قوی‌ترین مخالفت از جانب مقامات حزب رییس‌جمهور بود که نظامیان، دولت را متهم به کوتاهی در ایجاد یک «تور ایمنی» اجتماعی برای فقرا کردند و با موفقیت کنترل AD را از جناح پرز خارج کردند.
در اوایل ۱۹۹۲، پرز تحت فشار قوی از داخل بود تا سیاست‌های اقتصادی‌اش را تعدیل کرده و استعفا دهد و همزمان توسط IMF فشار وارد می‌شد تا وارد مرحله دوم و سخت‌تر تعدیل ساختاری شود. وضعیت وی طنزآور بود. اقدامات شدید چند سال گذشته برخی علایم مهم از بروز موفقیت اقتصادی نشان می‌داد. در ۱۹۹۱ ونزوئلا یکی از سریعترین نرخ‌های رشد در اقتصادهای جهان را داشت، پس از رشد ۷‌درصدی در ۱۹۹۰ به نرخ رشد ۴/۱۰‌درصدی رسید. صنایع خصوصی نشانه‌ای از نوسازی پس از رکورد دهه۱۹۸۰ را نشان دادند، فرار سرمایه برعکس شد و سرمایه‌گذاری خارجی وارد کشور شد به‌طوری که ذخایر بین‌المللی تقریبا دو برابر شد.
اما تاثیر سیاسی الپاکوتازو مخرب بود. شورش‌ها و اعتصابات گسترده از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ گواهی ناراحت‌کننده‌ای از ظرفیت نزولی رژیم دموکراتیک در اجرای برنامه اقتصادی و مدیریت منازعات بدون روغن مالی از دلارهای نفتی بود. چون هزینه‌های ریاضت اقتصادی به صورت نابرابر توزیع می‌شد و چون تلاش‌ها برای بهبود رفاه اجتماعی به خاطر نهادهای آشفته به بن‌بست خورده بود، محبوبیت پرز در سرازیری افتاد. نظرسنجی‌ها نشان داد AD برای نخستین بار در تاریخ حزب به مکان سوم تنزل کرد و نه فقط رقیب اصلی آن CIPEI بلکه چپ‌ها نیز جلوتر افتادند. عدم محبوبیت حزب به‌واسطه افتضاحات فساد دایمی و پس از ۱۹۸۹ با اعلام‌ هر روزه اقامه دعوا علیه شخصیت‌های پرنفوذ مثل اتهامات علیه رییس‌جمهور محبوب لوسینچی، وزرای پیشین مالیه وی و معشوقه‌اش شدت گرفت.
سرخوردگی از هر دو حزب اصلی در نرخ‌های به شدت بالای رای ممتنع در انتخابات داخلی حزب بازتاب یافت (۸۰‌درصد کسانی که واجد شرایط رای دادن در انتخابات داخلی AD بودند امتناع نمودند). با این‌حال شواهد نگران کننده‌تر از اضمحلال رژیم در تعداد فزاینده ونزوئلایی‌هایی دیده می‌شد که ادعا می‌کردند خشونت با تغییر رژیم توجیه می‌شود.
دامنه کامل انحطاط سیاسی ونزوئلا در۴ فوریه ۱۹۹۲ به اثبات رسید زمانی که افسران جوان مبادرت به سرنگونی دومین دموکراسی قدیمی آمریکای لاتین کردند. آنها خواهان محاکمه مفسدان، عقبگرد از سیاست‌های نئولیبرال پرز، تاسیس یک برنامه فوق‌العاده مبارزه با فقر، تشکیل یک مجلس موسسان جدید و دفاع از حق حاکمیت ملی بودند. رهبر شورشیان سرهنگ هوگو چاوز به‌رغم شکست تلاش‌هایش یک رهبر محبوب دایمی شد. با اینکه پرز و جامعه بانکداری بین‌المللی، به شکل باور نکردنی انکار می‌کردند که اقدام به کودتا نتیجه مستقیم اقدامات ریاضت‌طلبانه دولت و فساد همه جاگیر بوده است و در عوض روی نارضایتی نظامیان تمرکز می‌کردند، تیم اقتصادی کابینه کنار گذاشته شد و الپاکوتازو به‌سرعت تعدیل گردید. با توجه به نظرسنجی‌ها که آشکار کرد ۸۱‌درصد ونزوئلایی‌ها اعتماد خویش به رییس‌جمهور را از دست دادند و ۷۵‌درصد گفتند آنها «خواهان تغییر سریع دولت هستند.» سیاستمداران تقاضای بدون نتیجه‌ای کردند که اختیارات رییس‌جمهور محدود شود، مجلس موسسان جدید گرد ایند و دولت «آشتی ملی» تشکیل گردد. در همین اثنا، تظاهرات دایمی علیه دولت شدت گرفت و چندین ژنرال علنا به اعضای نیروهای مسلح فشار آوردند تا «برای تضمین نهادهای دموکراتیک بجنگند.»
اجرای سیاست اقتصادی منسجم در میانه هرج و مرج سیاسی ناممکن شد. همان‌طورکه دایما روشن می‌شد که دولت به خاطر کاهش قیمت‌های نفت، افزایش مخارج اجتماعی و بهره بالای بدهی‌ها کسری بودجه جدید تجربه خواهد کرد، پرز مجبور گردید دومین بسته ریاضتی شدید را برای به تاخیر انداختن تورم افسار گسیخته و فاجعه مالی اعلام نماید. بسته سیاسی اوت ۱۹۹۲ با هدف مقابله با افت ظرفیت مالیات‌دهی صنعت نفت (که کسری برآورد شده آن بیش از ۳‌میلیارد دلار برای ۱۹۹۲ و پیش‌بینی دو برابر شدن آن در سال ۱۹۹۳ بود) یک رشته گام‌های تند و تیز غیرمنتظره سیاسی برداشت تا ونزوئلا را از وابستگی به نفت برهاند: اخراج تعداد زیادی کارمندان دولتی و تثبیت حقوق سایرین، ممنوعیت خرید تجهیزات نظامی جدید، کاستن از بودجه عملیاتی و حقوق‌های PETROVEN، و عرضه سهام صنعت پتروشیمی دولتی که زمانی هدف مبارزه آتشین علیه خصوصی‌سازی بود در بازارهای جهانی.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواه
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید