پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
چگونه نکات ایمنی و رفتار با غریبهها را به کودک آموزش دهیم؟
همگی ما با کودکان مواجه شدهایم که هنگام مواجهه با غریبهها، بسیار منفعل و خجالتی عمل میکنند.
در واقع این ترس و اضطراب از افراد غریبه در طی دوره خاصی از سالهای رشد، پدیدهای موجه و بههنجار تلقی میشود. اما گاهی این اضطراب بسیار گسترده است و موانع متعددی را سد راه رشد طبیعی کودک قرار میدهد و برای کودک و خانوادهاش نگرانیهائی را بههمراه خواهد داشت.
در آن سوی قضیه گاهی کودکانی را میبینیم که به عکس دسته قبل، بسیار معاشرتی هستند و در برخوردهایشان با افراد ناآشنا، بسیار راحت عمل میکنند. اما نکته قابل توجه این است که والدین این دسته کودکان نیز چندان خرسند نییستند؛ چرا که اظهار مینمایند همواره نگران این برخورد صمیمی کودکشان با همه ـ آشنا و غریبه ـ هستند چون همواره بیم آن را دارند که این برخورد صمیمی که اغلب توأم با اعتماد کودک به بزرگسال ناآشناست، خطراتی را برایش بهدنبال داشته باشد.
از سوی دیگر، چطور میتوانیم حدود خطراتی را که اعتماد و صحبت به غریبهها برای کودک بهوجود میآورد برایش توصیف کنیم و در عین حال، نگرانی و وحشت را در او ایجاد نکنیم؟ این تعارضی است که معمولاً برای خانوادهها وجود دارد؛
چگونه ضمن اینکه فرزندمان را از خطرات پیرامونش آگاه میگنیم، حس امنیت و آرامش را در وی از بین نبریم و اصولاً صحبت کردن از خطرات و نکات ایمنی آیا موجب هراس و رویاهائی وحشتناک نخواهد بود؟
اگر بخواهیم پاسخی کلی به این سئوال بدهیم، باید گفت که این نگرانیها واقعاً بهجاست. صحبت کردن راجع به خطراتی که کودک را تهدید میکند نه برای کودک خوشایند است و نه برای والدین او. طبعاً دلهرههائی را هم برای کودک بههمراه خواهد داشت.
اما باید نهایت دقت و تلاشمان را صورت دهیم تا در ضمن اینکه چنین هشدارهائی را برای کودک مطرح میکنیم، همزمان حس ایمنی را هم در وی تقویت نمائیم. بهعلاوه، شکل مطرح کردن هشدارها هم در احساسات بعدی کودک تعیین کننده است. معمولاً باید سعی کنیم در شرایطی که کودک و خودمان آرامش داریم و هیچ مصداقی از خطر وجود ندارد، آنهم متناسب با شرایطی سنی و رشدی کودک، موقعیتهای خطرناک را در قالب داستان و سناریوهائی توصیف کنیم و با مثال قهرمانهای کودکی که در داستانهایمان تعیین کردهایم، از کودک بپرسیم که اگر کودکی در آن شرایط قرار گرفت، چهکار باید بکند و چه کارهائی نباید انجام دهد. و در عین حال راهکارها را به او بیاموزیم، ضمن اینکه کودک را از منابع حمایت کننده و ایمنی بخشی هم که در اطراف موقعیت خطرناک وجود دارند مطلع مینمائیم.
▪ راهبردهای ایمنی بخشی که متناسب با سن کودک هستند:
صحبت کردن درباره نکات ایمنی، علیالخصوص ارتباط با غریبهها بایستی از نخستین سالهای کودکی آغاز شود. منتهی نحوه بیان و مطرح شدن اطلاعاتی که به کودک میدهیم باید دائماً متناسب با سطح رشد کودک تغییر یابد و باصطلاح به روز شود. اما نکتهای که رعایت آن در هر سنی که کودک هست، باید رعایت شد، این است که نحوه بیان هشدارها بایستی مثبت و ایمنی بخش باشد و شیوهای آرام، اما در عین حال واقعی، از حل مشکل را برای کودک آموزش دهد.
یعنی موقعیتهای خطرناکی که برای بچه توضیح میدهیم نباید خیلی هم دور از واقعیت یا غیر ملموس باشد و باید مسائلی که کودک بهصورت روزمره تجربه میکند انتخاب شود. به راحتی قابل انجام باشد؛ و در عین حال خیلی هم موقعیتها راحت و پیش پا افتاده نباشد که کودک آنها را دست کم بگیرد. شاید بهترین تعبیر، همان واقعی بودن مثالهاست بهعلاوه همانطور که قبلاً اشاره شد، سعی شود شیوه و رویکرد ما نسبت به مشکل و موقعیت خطرناک، رویکرد حل مسئلهای باشد: خوب حال شرایطی تهدید کننده بهوجود آمده، بهترین راه حل و عملیترین و عاقلانهترین راهکار برای حل آن مشکل و رفع آن چیست؟
حتی به کودکان خیلی کوچک هم میتوان راهبردهای ایمن کننده یا مقدمات آنها را آموزش داد. مثلاً اسم، آدرس و شماره تلفن ضروری (حتی در برخی موارد شماره گرفتن)، نام والدین، شماره ۱۱۰ و چگونگی تماس با آن و... را به آنها آموخت.
شاید بتوانیم فهرستی برای آموزش راهکارها در سنین مختلف، به شکل زیر تهیه کنیم:
ـ سنین پیشدبستانی :
این حیطه حدود ۶ ـ ۳ سالگی را در بر میگیرد. اغلب این کودکان بسیار خود محور هستند و دنیا را از دریچه دید خود مینگرند. بنابراین، ممکن است در خیلی مواقع، صرفاً بر این اساس که رویدادی از نظر خودشان موجه جلوه میکند، آن را بپذیرند و در نتیجه خیلی راحت گول میخورند. کافی است تصمیم بهکاری بگیرند که خود تائیدش میکنند، بدون در نظر گرفتن عقیده سایرین انجامش میدهند! در این سنین آموزش نام، شماره تلفن، آدرس، نحوه ارتباط با شماره ۱۱۰ و... ضروری است. همینطور سعی کنید در خلال بازی و مثال، موقعیتهای تهدیدآمیزی را که احتمالاً کودک با آنها مواجه میشود بازسازی کرده و راه حلهای ممکن را ارائه و تمرین کنید.
ـ سالهای دبستان :
کودکان در سنین ۱۰ ـ ۶ سالگی، بیشتر به مسائل به شکل کار خوب / کار بد یا عمل درست و عمل ناردست نگاه میکنند. بنابراین میتوان، کارهای پایه و اساسی ایمنی بخش را به آنها آموخت. از همین شیوه تفکر آنها باید استفاده کنیم و راهکارها را در قالب ”راه حل درست این است که ...“ و یا ”فلان شرایط، اینطوری عمل کردن اشتباه است....“، به او ارائه نمائیم. چون آنها علاوه بر اینکه کارها را بر اساس خوب / بد مورد قضاوت قرار میدهند، دوست دارند به شیوهای ”درست“ عمل کند تا بزرگسالان را خشنود سازند. پس باید در خلال آموزشهایمان، به راهکار ایمنی بخشی که ما را خشنود میسازد تأکید کنیم.
بهعلاوه، باید دقت کنیم که مثالها بایدکاملاً ملموس، عینی و قابل تصور باشد تا کودک بتواند آنها را یاد بگیرد؛ چرا که کودکان در این سنین، نمیتونند انتزاعی فکر کنند. پس برای عینی شدن شرایط آموزش، مثالها را در قالب بازی، تصویر، فیلم و یا نقش بازی کردن و قرار گرفتن فرضی در موقعیت و تمرین راهکارها، ارائه میدهیم (بهجای اینکه به کودک نگوئیم فرض کن در چنین شرایطی قرار گرفتهای. خب حالا چه کاری بهترین و درستترین راه است؟ این گونه تصور موقعیت و نتیجهگیری از آن، انتزاعی و تصوری است و عینیت ملموس ندارد).
ـ سنین نوجوانی:
از حدود ۱۲ ـ ۱۰ سالگی به بعد، کودکان قادر میشوند تا بیشتر دست به قضاوت بزنند و پیامدهای رفتارهایشان را تصور کنند. آنها در این سن میتوانند موقعیتهای تهدیدآمیز احتمالی را تصور کنند، در خیال خود راه حلهای ممکن و پیامد هر یک را در نظر بگیرند و قضاوت کنند که انتخاب کدامیک، نتایج منفی کمتری را بهدنبال خواهد داشت.
اما هنوز هم باید درباره مسائل تهدیدآمیزی که ممکن است گریبانگیر آنها شود و بهترین شیوههای مقابله با این مسائل با آنها گفتگو نمود و هنوز هم بهترین طریقه آموزش، از طریق ارائه مثالهای واقعی است.
▪ همواره مراقب کودک خود و در دسترس او باشید:
ابتدا لازم است این نکته یادآوری شود که هرگاه خواستید راجع به خطرات احتمالی و بالقوه با فرزندانتان گفتگو کنید، شخصیت و حالت کلی او را مد نظر داشته باشید. بعضی کودکان ذاتاً نسبت به دیگران،بیشتر مراقب هستند و در حالت کلی، مواظب موقعیتهای ناآشنا و افراد غریبه هستند. برخی دیگر، ممکن است به صحبتهای دوستانه (حتی اگر از طرف یک غریبه باشد) راحتتر و آمادهتر پاسخ دهند؛ بنابراین این زودتر فریب میخورند و نیاز به آموزش بیشتری دارند. استفاده از فیلمها و کارتونهای آموزشی تأثیر بهسزائی خواهد داشت. بهعلاوه کودکان، همواره ممکن است اخبار کودک دزدیها و... را از تلویزیون، فیلمها، محاورات روزمره اطرافیان و یا حتی از طریق روزنامهها کسب کنند.
پس بالاخره بهوجود خطراتی پی میبرند (و ضروری است که پی ببرند). بنابراین، لازم است که کودکان مطمئن شوند که در صورت مواجهه با هر تهدیدی، والدین، مأموران انتظامی، معلم و یا سایر بزرگسالان مورد اعتماد، در دسترس هستند و آنها را مورد حمایت و ایمنی قرار خواهند داد. وقتی که کودک خبری راجع به کودک ربائی، کودک آزادی و... را کسب میکند، حتماً راجع به ان با وی صحبت و گفتگو کنید تا دریابید که برداشت، تعبیر و تفسیر و نگرش او نسبت به قضیه چگونه است. تلاش نمائید به میزان اطمینان او از اینکه شما در کنارش هستید پی ببرد و بهطور ضمنی این مسئله را به او گوشزد کرده، به وی اطمینان خاطر بدهید.
▪ راجع به خطرات افراد غریبه و ناآشنا بیپرده با کودک گفتگو کنید:
هیچوقت تصور نکنید که کودک خودش میداند غریبهها چه کسانی هستند و چه خطراتی ممکن است داشته باشند.
مطمئن شوید که کودک میداند فرد غریبه کسی است که او، وی را نمیشناسد؛ حتی اگر آن فرد نشانی یک آشنا را بدهد یا نام آشنائی را بر زبان آورد یا بگوید از طرف فردی آشناست“. در حالتی آرام ولی قاطع، به کودک بیاموزید که هرگز به مکانهای ناآشنا وارد نشود، سوار ماشینهای ناآشنا نشود، به سئوالات کسانیکه نمیشناسد پاسخ ندهد (مگر اینکه والدین هم حضور داشته باشند) و هرگز از کسانیکه نمیشناسد چیزی دریافت نکند. (حتی مواد غیر خوراکی)؛ حتی اگر این افراد ناآشنا خیلی صمیمی یا دوستانه رفتار کنند.
تأکید کنید که افراد ناآشنا نباید خودشان از یک کودک تقاضای کمک کنند یا به کودکانی که نمیشناسند چیزی تعارف کنند و اگر این کار را انجام دادند، این کودک است که نباید به تقاضاها و تعارفهایشان پاسخ دهد. البته یادآور شوید که گاهی ـ آنهم در شرایط خیلی اضطراری ـ ایرادی ندارد که از غریبهها درخواست کمک کنند؛ چون کودکان باید یاد بگیرند که افراد خاصی ولو اینکه غریبه باشند وظیفه کمک کردن به دیگران (مخصوصاً بچهها) را دارند.
افرادی مثل پلیس، نیروی انتظامات، مکانهای عمومی، مغازهدار محل و...
▪ به فرزندتان کمک کنید تا غریبههای قابل اعتماد و سرویسهای ایمنی را شناسائی کند و مکانهای عمومی امن را برایش تشریح کنید:
مکانهائی مثل مغازههای آشنا، مدارس وقتیکه دانشآموزان در آن حضور دارند، مساجد، در صورت امکان همسایههائی که با آنها در ارتباط هستیم، کلانتریها، ایستگاههای پلیس و... مناطق امنی هستند که باید به کودک معرفی شوند. اگر کودکتان، راه مدرسه را پیاده طی میکند، مسیر امن و وسایل نقلیه مطمئن را به او نشان دهید و تأکید کنید فقط از همان مسیر یا وسیله نقلیه حق دارد استفاده کند.
به کودک آموزش دهید که اگر در مکانی گم شد، چکار باید بکند: بهعلاوه قبل از ورود به هر مکان عمومی شلوغ، اگر کودک در سنی هست که راهها را خود جستجو کند در محل معینی قرار بگذارید تا اگر همدیگر را گم کردید به آن محل مراجعه نمائید. و اگر نیست، جایگاههای انتظامات آن محل یا شیوه دسترسی به آنها را به کودک آموزش دهید.
▪ اگر کودک در سنی هست که میتواند به تنهائی و بدون شما از منزل خارج شود:
از او بخواهید هنگام خروج، دقیقاً مشخص کند به همراه چه کسی خواهد بود، کجا میرود و کی بر میگردد و اگر تغییری در برنامهاش صورت گرفت شما را مطلع سازد.
▪ اگر کودک باید اوقاتی را در خانه به تنهائی سپری کند:
قواعد ایمنی حضور در منزل را به او آموزش دهید. درب منزل را قفل نگه دارد، در را به روی هیچ غریبهای نگشاید و پشت تلفن به غریبه نگوید که در منزل تنهاست.
ندا نظری بلند
دانشجوی دکتری روانشناسی
دانشجوی دکتری روانشناسی
منبع : ماهنامه کودک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست