شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

جهان در مسیری چند قطبی


جهان در مسیری چند قطبی
با فروپاشی اتحاد شوروی در سال ،۱۹۹۱ ایالات متحده از لحاظ نظامی شکست ناپذیر، از جهت اقتصادی بی رقیب و از نظر دیپلماسی بلامنازع و دارای تفوق کامل بر کانال های اطلاعاتی جهان شد. قرار بود قرن بعدی یک «قرن آمریکا»ی واقعی باشد و بقیه جهان خود را به تصویر این یگانه ابر قدرت، قالب بریزند. ولی هنوز حتی یک دهه از این قرن را پشت سر نگذاشته ایم که شاهد بروز نشانه های پیدایی یک جهان چند قطبی هستیم جهانی که در آن قدرت های جدیدی جنبه هایی از این تفوق و برتری را به مبارزه طلبیده اند. در سطح بین المللی، روسیه و چین در صف مقدم قرار دارند ودر صفوف بعدی یعنی در سطح منطقه ای ونزوئلا و ایران به عنوان یک قدرت برابر آمریکا عرض اندام کرده اند. این قدرت های نوخاسته آماده اند که برتری و سلطه آمریکا را کاهش دهند نه این که با آن برخورد کنند، چه به صورت انفرادی و چه به صورت دسته جمعی وبا پیوستن به یکدیگر.
● چگونه و چرا جهان با این شتاب دچار تحول شده است؟
به یقین در این تغییر وضع، شکست دولت بوش در عراق عاملی مهم است زیرا که این شکست نمونه ای کلاسیک از قدرت امپریالیستی لبریز از بلند پروازی های یک بازیگر جهانی است که خود را بیش از حد گسترش داده است. فاجعه عراق، محدودیت چشمگیراین بازیگر را با وجود در اختیار داشتن بالا ترین تکنولوژی جهان و مخرب ترین ماشین نظامی جهان آشکارساخت. برنت اسکوکرافت مشاور ملی دو رئیس جمهور در واشنگتن پس از یک عملیات نظامی در عراق اعتراف کرده است که «ما در کشمکش با رقیبی گرفتار آمدیم که حتی یک حریف سازمان یافته هم نبود».
تهاجم به عراق و نتایج فاجعه بارآن که اشغال این کشوربود و سوء اداره عملیات تثبیت صلح در افغانستان اعتبارجهانی ایالات متحده را با چالش عمیق روبه رو کرده است. رسوایی زندان ابوقریب در عراق و گوانتانامو در کوبا همراه با تبلیغات وسیع در مورد کشتن افراد غیرنظامی درمناطقی مانند حدیثه تصویری را که آمریکا از اخلاقیات خود ترسیم کرده بود بشدت مخدوش کرد. در آخرین نظر سنجی در یک کشور سکولار و عضو ناتو ـ ترکیه ـ( تنها ۹ درصد ترک ها نظر موافقی در مورد آمریکا دارند. ( مقایسه کنید با ۵۲ درصد ۵ سال پیش).
● تحول در خبر رسانی
در جنگ خلیج(فارس) در ۱۹۹۱ تنها سی ان ان و بی بی سی در بغداد خبرنگار داشتند. بنا براین بیننده تلویزیون بین المللی قطع نظر از این که در کجا زندگی می کرد، واقعیت ها را تنها از طریق لنز های عکاسی خبرنگاران آنها می دید. ۱۲ سال بعد وقتی دولت بوش که تونی بلر نخست وزیر بریتانیا هم او را حمایت می کرد به عراق حمله برد، تلویزیون عربی زبان الجزیره این هژمونی دو قطبی بودن رسانه های جهانی را شکست و بر تصویر ها و واقعیاتی متفاوت با آنچه پنتاگون بود ارائه می داد تکیه کرد. برای نخستین بار در تاریخ، جهان شاهد دو روایت و تفسیر از جنگی که جریان داشت بود. روایت الجزیره چنان بود که حتی بسیاری از تلویزیون های بیرون از جهانی که به عربی صحبت می کردند - در اروپا و آمریکای لاتین - با اشتیاق کلیپ های (فیلم های کوتاه) این رسانه را نشان دادند.
اگرچه در تئوری، پیدایی تلویزیون های کابلی در سراسر جهان، پایان چشم انداز اخبار ۲۴ ساعته خبر های انگلیسی -آمریکایی را افزایش دادند، اما به دلیل هزینه زیاد، کاری در این زمینه انجام نگرفت و تنها وقتی امیر نشین قطر هزینه یک تلویزیون عربی ـ انگلیسی زبان را به همان سبک تقبل کرد ( از درآمد های نفتی خود) و با اعلام خط مشی این رسانه در ارائه چشم انداز جهان از زاویه دید اعراب بود که سرانجام در سال ۲۰۰۶ قالب قدیمی تهیه خبر شکسته شد. بزودی برنامه های ۲۴ ساعته خبری فرانسه هم ایجاد شد که خبر ها را از زاویه دید فرانسوی ها پخش می کرد. روسیه کشور بعدی بود. این نمونه ها و سایر برنامه هایی از این دست عواملی بودند که سلطه رسانه های آنگلوساکسون ها و آمریکا را تضعیف کردند نه تنها در تصور که در واقعیت.
● روسیه، ابرقدرتی در عرصه انرژی
در روسیه ولادیمیر پوتین کاری بیش از رهایی کشورش از هرج و مرج اقتصادی که به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی پیش آمد، انجام داد. او پس از عملی کردن ایده ملی کردن صنعت انرژی از طریق کمپانی های زیر کنترل دولت، قدرت اقتصادی را به سود سیاست خارجی وارد میدان کرد. در سال ۲۰۰۵ روسیه، با رسیدن به مقام دومین تولید کننده انرژی جهان ایالات متحده را غافلگیر کرد. درآمد نفت روسیه اکنون به ۶۷۹ میلیون دلار در روز رسیده است. کشور های اروپایی، مجارستان، لهستان، آلمان و حتی بریتانیا وابسته به نفت روسیه هستند. روسیه همچنین بزرگ ترین تولید کننده گاز طبیعی در این سیاره است. سه چهارم گاز صادراتی این کشور به ۲۷ عضو اتحادیه اروپا صادر می شود. بلغارستان، استونی، فنلاند و اسلواکی صد درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه می گیرند و ترکیه ۶۶ درصد، لهستان ۵۸ درصد، آلمان ۴۱درصد و فرانسه ۲۵درصد نیاز خود را.
گازپروم - کمپانی دولتی روسیه - بزرگ ترین ذخیره گاز جهان را در اختیار دارد و در ۱۶ کشور عضو اتحادیه اروپا سرمایه گذاری کرده است. در سال ۲۰۰۶ ذخایر ارزی روسیه ۱۲ میلیارد بیش از سال ۱۹۹۹ شد. تعجبی ندارد پوتین منشور انرژی پیشنهادی غرب در جولای ۲۰۰۷ در پایان ملاقات سران گروه ۸ در سن پترزبورگ را رد کرد.
افزایش ذخایر ارز خارجی، موشک های بالستیک جدید وبرقراری پیوندی نزدیک تر با چین که در حال شکوفایی و رونق است - و اجرای یک مانور نظامی مشترک با آن کشور در آگوست ۲۰۰۵ به پوتین این توانایی را بخشیده است که با همتای خود جورج دبلیو بوش به عنوان قدرتی مساوی روبه رو شود.
پوتین در چهل و سومین کنفرانس امنیتی آتلانتیک مونیخ در فوریه ۲۰۰۷ سیاست های حریف را به چالش کشید و گفت : « ایالات متحده، از هرجهت از مرز های خود تجاوز کرده است. این امر، در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و آموزش و پرورش سایر کشور ها خود را نشان می دهد که بسیار خطرناک است» او با محکوم کردن مفهوم «جهان یک قطبی» اضافه کرد: هرچند اصطلاح «جهان یک قطبی» را بشود تزئین کرد و خوب جلوه داد ، اما در نهایت توصیف سناریویی است دارای یک مرکز قدرت، یک مرکز اختیارات و یک مرکز تصمیم گیری؛ دنیایی است که در آن یک ارباب و یک حاکم بی چون و چرا حکم می راند. این امر بسیار زیان آور است».
سخنان پوتین به گوش بسیاری از پایتخت های آسیایی، آفریقایی و کشور های آمریکای لاتین خوش نشست. پس ازاین تغییر روابط بین مسکو و واشنگتن مورد توجه تحلیلگران و سیاستگذاران منطقه خلیج فارس که همانند روسیه دارای منابع غنی انرژی است، قرار گرفت. در آوریل ۲۰۰۷ کرملین سند مهمی را در مورد سیاست خارجی خود منتشر کرد. این سند اعلام می داشت « افسانه جهان یک قطبی، یکبار و برای همیشه در عراق فرو ریخت. . . یک روسیه قدرتمند و متکی به خود جزیی لاینفک از تغییرات مثبت در جهان گشته است».
تنش روز افزون روابط کرملین با واشنگتن با نظر عمومی مردم روسیه هماهنگ است. یک نظر سنجی در جریان با ملاقات سران، آشکار کرد که ۵۸درصد روس ها، آمریکا را یک کشور غیر دوست تلقی می کنند. برای نمونه در جولای گذشته سرلشکر الکساندر ولادیمیراوف به روزنامه کامسومولسکایا پراودا گفت «جنگ با ایالات متحده در ۱۰تا ۱۵ سال آینده امری محتمل است».
● صدای تازه از آمریکای لاتین
با حوادث آمریکای لاتین احساسات چپگرایانه در روس ها تشدید شد. چاوز که در ژوئن ۲۰۰۷ از مسکو دیدار کرد اصرار به بازگشت به موضع ضد امپریالیستی ولادیمیر لنین داشت. چاوز گفت «آمریکایی ها نمی خواهند روسیه به رشد خود ادامه دهد ولی روسیه به عنوان یک مرکز قدرت باز هم اوج خواهد گرفت و ما مردم جهان به این که روسیه قدرتمند تر شود نیاز داریم.»
در هندسه فکری چاوز برای تضعیف این «تنها ابرقدرت»، چین نقش مهمی دارد. چاوز طی دیداری در آگوست ۲۰۰۶ از پکن، که چهارمین دیدار او در ۷ سال زمامداری اش بود، اعلام کرد که ونزوئلا صادرات نفت خود به چین را سه برابر خواهد کرد، یعنی ۵۰۰ هزار بشکه در روز به مدت سه سال. جهشی که برای هر دوطرف مناسب است. چاوز می خواهد به خریداران نفت خود بیفزاید برای این که اتکای خود به صدور نفت به آمریکا را کاهش دهد. رهبران چین هم می خواهند واردات نفت خود را تنوع ببخشند واز کشور های زیاد تری نفت دریافت کنند. علاوه بر یک پالایشگاه مشترک، چین موافقت کرده است ۱۳ سکوی حفاری برای ونزوئلا بسازد و ۱۸ نفتکش برای آن تهیه کند. در ضمن با کمپانی های دولتی ونزوئلا در اکتشاف یک حوزه جدید در اورینوکو همکاری کند.
● نقش چین
رشد کمپانی پتروچینا آنقدر چشمگیر بوده است که در اواسط سال ۲۰۰۷ بین قطب بندی های انرژی از لحاظ اهمیت پس از اکسون موبیل دومین کمپانی به حساب می آید. در واقع در این سال ۳ کمپانی چینی به فهرست ۱۰ بلوک های انرژی درجه یک جهان راه یافتند. تنها آمریکا بود که بیش از ۵ بلوک داشت. ذخایر ارز خارجی چین که بیش از یک تریلیون دلار است اکنون از ژاپن هم گذشته است. با تولید داخلی و درآمد سربه فلک کشیده ای که از درآمد آلمان هم فراتر رفته است، چین سومین رتبه را در اقتصاد جهان دارد.
در عرصه دیپلماتیک، درسال ۱۹۹۶ رهبران چین، سازمان همکاری های شانگهای (SCO) را با پشتیبانی مالی خود تشکیل دادند که ۴ کشور دیگر هم به آن پیوستند. روسیه و ۳کشور سابقاً جمهوری سوسیالیستی قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان.( SCO) همکاری خود را با تمرکز بر ضدیت و مبارزه با قاچاق مواد مخدر و تروریسم آغاز کرد.
در اواخر سال ،۲۰۰۶ چین میزبان گردهمایی سران آفریقا در پکن بود که رهبران ۴۸ کشور از ۵۳ کشور آفریقایی در آن شرکت داشتند. چین به طرز چشمگیری - در مسابقه دیپلماتیک در این قاره، آمریکا را پشت سرگذاشته است. چین در ازای نفت، آهن، مس و کتان آفریقا، به آنها اجناس ارزان قیمت می فروشد و در ساختن یا توسعه راه، خطوط آهن، بندر ، سد های هیدروالکتریک، سیستم های ارتباطی و مدارس به آنها کمک می کند. برای کاهش مخارج انتقال نفت از آفریقا و خاورمیانه، چین شروع به ساختن لوله ای از خلیج بنگال به استان جنوبی خود یانان مبادرت کرده است. تحویل نفت اکنون به وسیله کشتی های نفتکش انجام می گیرد. سودان که اکنون آمریکا آن را بایکوت کرده است تأمین کننده بیشترین نفت آفریقا برای چین است. علاوه بر آن، کمپانی های نفتی چین به شدت با همتای غربی خود در دستیابی به ذخایر نفتی قزاقستان و ازبکستان رقابت می کنند. صنعتی کردن و مدرن سازی چین، مدرن سازی نظامی را هم به دنبال داشته است. آزمایش نخستین موشک ضد ماهواره ای این کشور که با موفقیت یک ماهواره از رده خارج شده را در ژانویه ۲۰۰۷ منهدم کرد، رشد تکنولوژیک چین را به رخ حریف کشاند.
● تنها ابر قدرت در جریان بی وقفه تاریخ
این رودررویی ناهماهنگ با تفوق طلبی های جهانی آمریکا، از افزایش و شدت اختلافات بر سر منابع طبیعی بویژه نفت و گاز طبیعی گرفته تا اختلاف های ایدئولوژیک بر سر دموکراسی به شیوه آمریکا، حقوق بشر و غیره، نشأت می گیرد. طرز تلقی در مورد هویت ملی و تاریخ هم در این امر دخالت دارد.
وقتی به مسائل از دید جهانی و در گستره تاریخ نگاه کنیم، تصور استثنایی بودن آمریکایی ها که باعث شده است نومحافظه کاران در اواخر قرن بیستم، قرن جدید را قرن آمریکا اعلام کنند، چیز جدید و منحصر به فردی نیست. ابرقدرت هایی از این دست هم پیش از این بوده اند که موقعیت خود را در برابر قدرت های دیگری که ظهور کرده اند، از دست داده اند. هیچ قدرت برتری در دوران مدرن قدرت خود را بیش از چندین نسل حفظ نکرده است و هر چقدر هم که رهبران این قدرت ها خود را استثنا بدانند، ایالات متحده هم اکنون هم به نقطه اوج خود رسیده است و شانس این که از این الگوی قدیمی تاریخ مستثنی باشد را ندارد.
نوشته: دیلیپ هیرو
ترجمه: پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید