سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


لازم اما به چه قیمتی


لازم اما به چه قیمتی
این که بگوییم جایزه خود در نفس عمل خوب است تنها از منظر معرفی کتاب شاید تا اندازه‌ای درست باشد اما چگونگی و کیفیت جایزه‌ دادن هم مهم است و اینجور که الان پیش می‌رود کم‌کم تعداد جایزه‌ها از تعداد کتاب‌هایی که هرساله چاپ می‌شود بیشتر می‌شود و نه حسابی در کار است و نه کتابی. البته کتاب درکار هست اما حساب نه.
مشکل اساسی به نظر من داوری جایزه‌ها است. داروان جایزه‌ها بعضا دست بالا خودشان نویسنده‌اند و لزوما نویسنده بودن به معنای منتقد بودن و آشنایی کامل داشتن با اصول زیبایی‌شناسی و مکتب‌های ادبی نیست. ولو اینکه کارگاهی تشکیل داده باشند و شاگردی داشته باشند یا یکی از همین جایزه‌ها را برده باشند. قضاوت راجع به کتاب همیشه با نوشتن کتاب متفاوت است و لازم نیست مثال هم بیاورم.
هر نویسنده برای نوشتن سبک و سیاقی را انتخاب می‌کند و یا دارد و آن کار هم که بکند سبک و سیاق خودش را بیشتر می‌پسندد و به نظر می‌رسد و همین امر در قضاوت تاثیر می‌گذارد. مضافا به اینکه قرار دادن چند نویسنده که تنها یک کتاب از آنها منتشر شده است در لیست داوران ابتدایی و فراموش کردن منتقدان و نویسندگان بزرگ چیزی به جایزه اضافه نمی کند و چه طور یک نویسندۀ جوانی که هنوز عرقش خشک نشده می‌تواند راجع به کار محمد بهارلو و دولت ‌آبادی و... نظر بدهد؟ چه جور تمام کتاب‌هایی که به دبیرخانۀ فلان جایزه می‌رسد با بودجۀ محدود آن جایزه و وقت ضیق و...کامل بررسی می‌شود و مورد ارزیابی قرار می‌گیرد؟ بعضی وقت‌ها گاف‌های هیئت داوران این جایزه‌ها آنقدر واضح است که لازم به دقت زیادی هم ندارد تا بفهمیم اوضاع از چه قرار است. مثل برنده شدن کتاب نویسنده‌ای که خودش از داوران جایزه است و امسال هم جزو هیئت امنای همان جایزه است و گاف بزرگی که جایزۀ روزی‌روزگاری داد.
نوبت به آن رسیده که فکری برای این موضوع بکنند. وقت آن رسیده که چندین و چند جایزه‌ای که هست -بدبختانه هر روز هم مثل قارچ این ور و آن ور سبز می‌شوند و همین روزهاست که تنها جایزه بماند بی‌کتابی برای گرفتنش- با هم ادغام کنند و یک جایزۀ سراسری برگزار کنند و یک جشن برای کتاب و نویسنده‌ها؛ تا اهدای جایزه‌ها و انتخاب داوران از وضع کمابیش دلبخواهی‌اش بیرون بیاید و به یک سیستم نظام‌مند و قانون‌مدار و اصولی تبدیل شود و این نظم است که باعث پیشرفت و تعالی است. و به تبع جایزه‌ها هم چیز دندان‌گیر و درخور شان نویسندۀ سال تبدیل می‌شوند نه تنها به عنوانی که روی جلد می‌آید و روز بروز هم بیشتر رنگ می‌بازد و ارزشش را بیشتر از دست می‌دهد.
این انضباط به هر حال به نفع کتاب و ادبیات تمام می‌شود و خوشبختانه مشابه‌اش را در کشورهای منضبط دنیا دیده‌ایم و داریم و نیازی نیست که زیاد هم ابتکار به خرج بدهیم. دست‌کم می‌شود کاری را که اهالی سینما انجام می‌د‌هند سرمشق قرار بدهیم.
و چه بهتر که داوران جایزه‌ها نه فقط از بین نویسندگان بلکه از بین اساتید دانشگاهی آشنا به زبان، فلسفه و جامعه شناسی و محققین ادبیات و حتی خواننده‌گان کتاب‌ها انتخاب شوند.
چه خوب است که اهدای جایزه‌های بنیادی با بودجه‌های محدود و ... تنها محدود ‌به «تک داستان کوتاه» نویسنده‌های نوپا شود و آن هم به شیوه‌ای حرفه‌ای با اطلاع رسانی دقیق. کاری که جایزۀ «قلم زرین» به تازگی انجام داده است و تا حدودی هم در آن موفق بوده است. اگر آخرالامر نگویند کمیت این یکی هم لنگ است.
علی چنگیزی


همچنین مشاهده کنید