شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


ساختن کمدی از لحظه های مرده


ساختن کمدی از لحظه های مرده
فیلم کمدی-درام «دانش موشک» که نامزد جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره فیلم های مستقل ساندنس بوده، فیلمی است به کارگردانی جفری بلیتز که هیچ بازیگر مشهوری در آن بازی نمی کند. این فیلم که روز ۱۹مرداد اکران شده، سالن های زیادی در اختیار نداشت و طبیعتاً فروش آن هم زیاد نبود، اما به عنوان اثری قابل قبول در کارنامه سازنده اش ثبت شد.
قهرمان دبیرستانی « دانش موشک» با لکنت حرف می زند، اما همه بچه دبیرستانی ها لکنت دارند. مساله این است که با صدای خودشان این کار را نمی کنند؛ معمولاً وقتی نمی دانند چطور خودشان را معرفی کنند، لکنت دارند یا وقتی نمی دانند چه باید بگویند یا اینکه چطور بدون خجالت حرف بزنند و چطور خودشان را به کسی که با او سر و سری دارند، نزدیک کنند و بالاخره وقتی که در کلاس باید درس جواب بدهند در حالی که همه چشم ها آنها را نگاه می کنند.
قضیه این است که هال هفنر ( ریس دانیل تامسون) این کار را با صدای بلند انجام می دهد. به همین دلیل است که برای جینی (آنا کندریک) او انتخاب عجیبی به نظر می رسد، وقتی جینی با او درباره پیوستن به تیم مدرسه بحث و گفت وگو می کند.
فیلم از جایی آغاز می شود که جینی هم شاگردی همیشگی اش بن ( نیکلاس داگوستو) را در تیم گفت وگو از دست می دهد. فروپاشی او حیرت انگیز است. در میانه یک جلسه بحث و گفت وگو، بن برای چند ثانیه به شکلی مذبوحانه سریع و پشت سر هم صحبت می کند و بعد ناگهان خشک می شود. مغزش خالی می شود و نمی تواند حتی یک کلمه دیگر هم بگوید.
بن از گروه بیرون می رود و سعی می کند خودش را با روانشناسی دوباره بالا بکشد و این موقعی است که جینی تازه هال را وارد گروه می کند. جینی هم برای خودش دلایلی دارد که در طول زمان فیلم مطرح می شوند و به اندازه کافی هستند، اما اینها دلایلی که ما انتظار داریم، نیستند.
«دانش موشک» فیلم معمول دبیرستانی نیست، فیلم درباره بچه های معمولی نیست. فیلم به طرزی بامزه است که شما می خندید، اما به نوعی رنج هم می برید.
کارگردان فیلم، جفری بلیتز، باید در هنگام ساخت فیلم مستندش « بدنام» (۲۰۰۲) - نامزد جایزه اسکار- چیزهای زیادی درباره بچه درسخوان ها و گرفتاری های معمول شان یاد گرفته باشد. او باید چیزهای دیگری هم یاد گرفته باشد مثل اینکه چطور پسرهای نوجوان در یک سن خاص فقط به مسائل خاصی فکر می کنند و این باعث گیجی و حواس پرتی شان می شود.
هال برای داشتن یک زندگی رمانتیک کاستی های زیادی دارد. این پسر در همسایگی جینی زندگی می کند و مراقب او است و حتی چیزی از او می دزدد و خودش را بدبخت می کند. آیا جینی، هال را دوست دارد، برایش متاسف است یا اینکه دارد ظالمانه به او کلک می زند؟
هال علاوه بر جینی مشکلات دیگری هم دارد. پدرش یک روز زندگی خانوادگی را ترک می کند، بعد از خداحافظی با هال و برادر بزرگش ارل ( وینسنت پیاتزا). خداحافظی او به شکلی بود که انگار می خواهد شغلش را عوض کند. بعد مادرش هم با یک قاضی خوش تیپ کره یی دوست می شود.
فیلم دوباره سازی سطحی کلیشه های تصویری فیلم های تین ایجری نیست. در عوض به نظر می رسد دبیرستانی باورپذیر باشد پر از دانش آموزانی که به قواره سن و سال خودشان عمل می کنند، اگرچه کمی سن شان بیشتر است. فیلم در بالتیمور فیلمبرداری شده است.
صبر کنید. برمی گردیم به بحث. نکته یی که در مورد دانش موشکی وجود دارد این است که رفتارش و حتی تبهکاری اش با حاشیه های باورپذیر است. جینی دختر نفرت انگیزی است، اما او با جمیع دلایل شخصیت منفوری نیست. دوست جدید مادر هال آدم فضول و مداخله گری نیست بلکه آدم خوبی است که ممکن است موجب بهتر شدن اوضاع شود.
هنرپیشگان اصلی مانند کندریک می توانند کاری کنند که شما دوست شان داشته باشید حتی در جایی که نباید دوست شان داشت و بازی خوب تامسون و وضعیت دشوارش می تواند حتی لحظه های مرده را به کمدی تبدیل کند.
من فکر می کنم بچه های دبیرستانی عناصر زیادی از زندگی واقعی در فیلم پیدا خواهند کرد. ( به همین دلیل فیلم درجه R گرفته، برای محافظت آنها از خودشان) به گمانم فیلم ادامه یی هم خواهد داشت. فیلم ممکن است کمتر از « به عروسک خانه خوش آمدید» یا «بدون سرنخ» سودآوری داشته باشد، اما هرچه باشد همه این فیلم ها در یک رده هستند.
راجر ایبرت
ترجمه؛ سید حسام فروزان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید