جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


مردم، پشتیبان تئاترند


مردم، پشتیبان تئاترند
▪ نسبت به دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ مقداری کم‌کارتر هستید. درسته؟
ـ احساس نمی‌کنم کم‌کارم، از سال ۷۴ که کارگاه بازیگری را افتتاح کردم ده سال می‌گذرد و من در طول این سال‌ها سریال‌های سفر سبز، معصومیت از دست رفته، باران عشق، شیخ مفید و … همین‌طور فیلم‌های سینمایی توطئه، ماه خورشید، ساغر، رازها، پروندهٔ هاوانا، پابرهنه در بهشت را کار کرده‌ام. البته در این دهه فقط در تئاتر شاعر، به کارگردانی مسعود کرامتی (سال ۷۶) بازی کردم.
خیلی‌ها فکر می‌کنند فقط در تلویزیون بازی کردن یعنی کار کردن. در دو سال گذشته چهار فیلم سینمایی بازی کردم که اکران نشده‌اند، زمانی می‌رسد که هم فیلم من در سینما اکران می‌شود و هم سریالی که در آن بازی می‌کنم از تلویزیون پخش می‌گردد. البته اضافه می‌کنم در سال ۷۳ تئاتر تنبورنواز، به کارگردانی هادی مرزبان را هم کار کردم.
در این دهه، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد شبکهٔ ۳ برای سریال معصومیت از دست رفته را گرفتم، همین‌طور تندیس حافظ، از جشن دنیای تصویر به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد درام در تلویزیون، نصیبم شد و در سال ۷۵، سیمرغ بلورین بازیگر نقش دوم در فیلم سینمایی ماه و خورشید به من تعلق گرفت. در فیلم سینمایی کودکانه، تهیه‌کننده بودم و جایزهٔ بهترین تهیه‌کنندگی را هم دریافت کردم. این دهه هم برایم پرکار و هم پرجایزه، به حساب می‌آید.
در عرصه تئاتر، می‌توان گفت به نسبت، کم‌کارتر بوده‌اید…
به‌هرحال چون تئاتر به لحاظ مالی جوابگوی نیاز مادی یک بازیگر نیست گرایش به سمت تلویزیون و سینما وجود دارد. البته همیشه بازیگر سینما و تلویزیون این رغبت را دارد که در تئاتر فعالیت کند ولی مناسبات اقتصادی حاکم، بر عرصه‌های بازیگری سینما و تلویزیون، قدری جوابگویی بیشتری نسبت به تئاتر دارد. این علت ماد‌ّی و مالی وجود دارد که تعارفی در آن نیست. علت دیگر بی‌ثباتی در تصمیم‌گیری، در نتیجهٔ اعمال سلیقه‌هاست.
نداشتن بودجهٔ کافی در تئاتر هم باعث می‌شود که بازیگران زیاد به سمت تئاتر نروند. چون یک بازیگر وقت می‌گذارد، انرژی مصرف می‌کند، تمرین انجام می‌دهد و بعد معلوم می‌شود که این بازی به اجرا نزدیک نمی‌شود و این بی‌ثباتی خوش‌آیند بازیگر نیست.
▪ وضعیت تئاتر ایران، قبل از انقلاب چگونه بود؟
ـ تئاتر قبل از انقلاب تا آنجایی که به خاطرم می‌آید به سه دسته تقسیم می‌شد؛ تئاتر دانشجویی، تئاتر حرفه‌ای و تئاتر کارگاهی یا لابراتواری. در تئاتر حرفه‌ای که توسط گروه‌های تئاتری در ادارهٔ تئاتر تشکیل شده بود، حرفه‌ای‌ترین گروه هنر ملّی شرکت داشت که متعلق به عباس جوانمرد و بسیاری از بزرگان دیگر بود و در تالار سنگلج اجرا می‌شد.
دستهٔ دیگر از گروه‌ها، تئاتر دانشجویی بود. این نمایش‌ها در سالن تئاتر دانشگاه، در تالار مولوی یا تالار دانشکده هنرهای زیبا اجرا می‌شد. این نمایش‌ها یا به وسیلهٔ دانشجوها، کارگردانی می‌شد و یا به وسیلهٔ استادهای بازیگری، چون دکتر محمد کوثر، حمید سمندریان، پری صابری به روی صحنه می‌رفت. ولی عمدتاً تئاتر دانشجویی، توسط دانشجوها، خودنمایی می‌کرد. دستهٔ دیگر تئاتر کارگاهی بود که در کارگاه نمایش کار می‌شد و عمدتاً عباس نعلبندیان و اسماعیل خلج آن‌ها را کارگردانی می‌کردند.
از تئاتر حرفه‌ای که در تئاترشهر در دسته اول قرار می‌گیرد آربی آوانسیان مهم‌ترین گروه‌ها بود. البته دکتر علی رفیعی، هم فعالیتش وابسته به تئاتر دانشجویی بود و هم در گروه تئاتر حرفه‌ای فعالیت می‌کرد و نمایش‌هایش هم در تئاتر‌شهر، اجرا می‌شد و هم در فضای تئاتر دانشگاه به روی صحنه می‌رفت.
می‌توان گفت به صورت پراکنده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم نمایش‌هایی اجرا می‌شد. در تالار رودکی تئاتر اجرا نمی‌شد. آنجا متعلق به ارکستر سمفونی و باله و از این قبیل هنرها بود. تئاتر قبل از انقلاب در حال احتضار بود و توجه زیادی به آن نمی‌شد.
▪ وضعیت تئاتر فعلی ایران را چگونه می‌بینید؟
ـ تئاتر ایران حالا وضع و شرایط بسیار خوبی دارد. هرگز فکر نمی‌کردم بلیت به پنج هزار تومان برسد و به این حد تماشاگر داشته باشد. الان تقریباً سالن‌ها همه پر است. اگر در سالنی تئاتر اجرا می‌شود تماشاگر نباشد باید اشکال را در نمایشنامه، کارگردانی و … جست‌وجو کرد.
مردم ما ثابت کرده‌اند که تماشاگر پر و پا قرص‌اند و همین‌طور پشتیبان تئاتر.
این مردم ثابت کرده‌اند که هم تماشاگر خوبی هستند و هم سرمایه‌گذار واقعی؛ سرمایه‌گذاری هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی، اینکه زمان خود را اختصاص می‌دهند به تماشای تئاتر در زمستان یا تابستان، در گرما یا در سرما، ترافیک را تحمل می‌کنند و می‌آیند که نمایش را ببینند، شاید چند برابر هزینهٔ سینما پول خرج می‌کنند و این تئاتر را می‌بینند و این از علاقهٔ واقعی مردم است.
فکر نمی‌کنم نمایشنامه‌ای اجرا شود و از حداقل استاندارد برخوردار باشد و فروش قابل ملاحظه‌ای نداشته باشد. اگر اشکال وجود داشته باشد باید در متن نمایش باشد نه در مردم. مردم ما همیشه دِین خود را به تلویزیون، سینما و تئاتر خوب ادا کرده‌اند و هیچ بدهکاری ندارند. این هنرمندان‌اند که باید نسبت به مردم ادای دین کنند. مردم ما حاضر به یراق دیدن تئاتر و همین‌طور مجموعه‌های تلویزیونی‌اند.
من با تجربیاتی که از سفرهای خارجی دارم ملتی مانند ملت ایران ندیدم که تقریباً ‌بهر‌مندی از هنرهای نمایشی جزء لاینفک زندگی‌شان باشد. مردم ما از اتفاقات نمایشی بسیار خوب استقبال می‌کنند. نمایشنامه‌ای در سال‌های اخیر روی صحنه رفت با نام «عشق‌آباد» و همین‌طور «پیروزی در شیکاگو» به کارگردانی داوود رشیدی که در همه‌جا صحبت از اجرای این نمایش‌ها بود. در آن زمان این تئاتر نود میلیون تومان فروش بلیت داشت و این معادل فروش بلیت سینماست.
▪ این ادای دین از طرف هنرمندان هم بوده؟
ـ هنرمندان ما هم حتماً تلاش می‌کنند. ما با مشکلات مواجه هستیم، این مشکلات توسط هنرمندان و مسئولان تبدیل به قصهٔ تکراری شده. این قصه تکراری کمبود سالن و پایین بودن میزان بودجه برای تئاتر است که این بودجه از دو میلیارد و هفتصد به هشت میلیارد ریال رسیده است و این نوید وجود دارد که در آینده دولت، حمایت بیشتری از تئاتر بکند.
▪ با توجه به اینکه شما بازیگر پیش‌کسوت در عرصه‌های مختلف هستید بازی بازیگران جوان را چگونه می‌بینید؟
ـ ما در تئاتر استعدادهای فوق‌العاده بالا می‌بینیم؛ تئاترهایی که اجرا می‌شود و ما می‌بینیم بالاتر از حد حرفه‌ای انجام می‌شود. در سال‌های گذشته بازیگران مختلفی در عرصه‌های مختلفِ سینما و تلویزیون درخشیدند که این‌ها همه ریشه در تئاتر دارند.
معصومه جلالی
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید