پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

تصویر انسان در قرآن انسان به منزله عامل


تصویر انسان در قرآن انسان به منزله عامل
همان طور که می دانیم آیات بسیاری در قرآن کریم اختصاص به انسان یافته است و ترسیم کننده شخصیت آدمی می‌باشند. حال اگر امکان دارد قدری درباره تصویر انسان در قرآن برای ما توضیح فرمایید.
موجودیت یا شخصیت آدمی که در قرآن با واژه نفس از آن یاد شده است، عرصه یا میدانی است که عوامل و عناصر مختلفی از درون و بیرون آن دست اندرکارند. مهم‌ترین این عوامل و عناصر به شرح زیراند:
۱) معرفت و تمایلی درونی به خدا در عمق ضمیر انسان ریشه دوانده است که از آن تعبیر به فطرت شده است که هرگاه فعال و پویا شود، اضطراب را از صفحه شخصیت وی می‌زداید و آرامش و سکونی ژرف در آن پدید می‌آورد که به آن نفس مطمئنه گفته می‌شود.
۲) تمایلی نیرومند به آن چه نیازهای اولیه و غریزی انسان را برمی‌آورد. این تمایل می‌تواند چندان قوت بگیرد که مرزهای اخلاقی را درنوردد که به آن نفس اماره اطلاق می‌شود.
۳) عاملی برای بازشناسایی درست/ نادرست و خوب/ بد و راهیابی به سوی درستی و خوبی که مربوط به حوزه‌ عقل است.
۴) نیرویی برای انتقاد از خویش به هنگام در نوردیدن مرزها و روی آوردن به ناراستی‌ها که نفس لوامه است.
۵) نیرویی تعیین کننده برای اقدام و عمل که به اراده واختیار نامبردار است.
۶) نیروهای موثر اجتماعی (خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی) که زمینه را برای شکل‌گیری جنبه‌ای اجتماعی در هویت فرد فراهم می‌آورند یعنی مناسبات فرد- امت است.
۷) محدودیت‌ها و ضعف‌های بالفعل و بالقوه که موجودیت آدمی را احاطه کرده‌اند؛ خواه برخاسته از زمینه‌های ارثی باشند، خواه حاصل قرار گرفتن فرد در موقعیت‌های معین، همچون دشواری، فقر و غنا باشند مفاهیمی چون «هلوع» بودن انسان. مجموعه این عوامل و عناصر شخصیت آدمی را شکل می‌دهد.
با توجه به توضیحی که از تصویر آدمی نمودید مشخص گردید که عرصه موجودیت یا شخصیت آدمی، میدان پر ازدحامی از عوامل و عناصر مختلف است. سوالی که در اینجا با توجه به این عوامل مطرح می‌شود این است که حاصل کشمکش میان این عوامل و نیروها چیست؟ در نگاه کلان، برآیند نهایی این عوامل و نیروها را چگونه باید ارزیابی کرد؟ به تعبیر دیگر، چه تصویر نهایی از انسان، در ورای تعامل و تقابل این عوامل و نیروها ظهور می‌کند؟
به نظر می‌رسد که پاسخ قرآن به این پرسش چنین باشد که در نگاه خرد، حاصل کشمکش میان این عوامل و نیروها، ظهور تلاطمی است در طول زندگانی فرد که زمانی همسو با یک عامل و نیرو و زمانی دیگر، همسو با عامل و نیرویی دیگر است. اما در نگاه کلان و با نظر به برآیند این عوامل و نیروها، نمی‌توان انسان را، در مجموع، دستخوش نیروهایی دانست که گاه او را به سویی برانند و گاه به سویی دیگر بکشانند. بلکه، مسئله بدین قرار است که در تحلیل نهایی، برآیند این کشمکش‌ها «عمل» آدمی است؛ عملی که هم از آن اوست، هم سازنده وی و شکل دهنده به هویت اوست. به گفته دیگر، این صحنه پر تزاحم از عوامل و نیروها، مانع از آن نیست که آدمی قادر بر عمل و منشا عمل خود باشد.
همین سعی و عمل آدمی است که هویت وی را ترسیم می‌‌‌‌کند: «و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست و (نتیجه) کوشش او بزودی دیده خواهد شد.» (سوره نجم، ۴۰-۳۹.) بر این اساس می‌توان گفت که در دیدگاه قرآن، انسان موجودی در نظر گرفته شده که خود منشا عمل خویش است و با همین عمل‌ها هویت خود را رقم می‌زند. «انسان به منزله عامل» صورت‌بندی وسیع و فراگیری است که انسان را فراتر از طبقه‌بندی‌های خود مورد نظر قرار می‌دهد؛ خواه طبقه‌بندی آیینی همچون مومن/ مشرک یا طبقه‌بندی جنسی زن/ مرد یا نژادی و نظیر آن، به بیان دیگر، بالاترین افقی که قرآن ما را به نگریستن از آن به انسان فرا می‌خواند، این است که انسان را به منزله عامل در نظر بگیریم. مومن یا مشرک، زن یا مرد، سفید یا سیاه، همه موجودات به منزله عامل‌اند که هر چند هر یک متناسب با عمل خویش، هویت معینی را برای خود رقم می‌زند، اما همه منشاء عمل‌اند و با عمل خود، هویت خود را می‌سازند.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید