سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

سال ها دشمنی


سال ها دشمنی
دشمنی و کشمکش های سیاسی رسوخ یافته در دل فوتبال را در قالب رقابت ابدی رئال مادرید و بارسلونا یافتیم و از آن لذت بردیم. شاید هرازگاهی آب سردی روی پیکر داغ رقبا ریخته شود اما هنگامی که لاپورتا از مجاز بودن برگزاری بازی دوستانه بین تیم منتخب ایالت کاتالونیا و کشورهای مختلف می گوید و در گوشه ای دیگر خبر آتش زدن پرچم اسپانیا توسط چند جوان فوتبالدوست کاتالونیا را می شنویم نمی توانیم در عظمت این رقابت ابدی شک کنیم. اظهارات اخیر رئیس بارسا بهانه ای شد تا به قلب مادرید و کاتالونیا نقبی بزنیم.
● از آن سال های دور
اسپانیا با ازدواج سلطنتی یک زوج ( یکی از آراگون و دیگری از کاستیل) یکپارچه شد و از آن پس تمام ایالت ها زیر یک پرچم، رؤیای استقلال را به دست فراموشی سپردند اما در این میان وضعیت ۲ ایالت کاملاً متفاوت بود. باسکی ها با حمایت برخی از دشمنان حکومت وقت، پرچم استقلال را بلند کردند. اگر دلایل آنها کاملاً سیاسی محسوب می شود، استدلال اهالی کاتالونیا عمیق تر و روشنفکرانه تر به نظر می رسید. آنها خیلی خوب می دانستند منطقه زیبای شمال شرقی اسپانیا زبان و فرهنگی متفاوت از تمام اسپانیا دارد و باید مستقل شود. زوج سلطنتی اسپانیا از ماه عسل بازنگشته بودند که ناگهان جنبش ادبی کاتالونیا از کتاب ها بیرون آمد و در خیابان ها در حال مبارزه برای استقلال دیده شد.
● اما فوتبال
در فاصله آن سال ها تا زمان تأسیس بارسلونا اتفاقات فوق العاده زیادی رخ داد اما هیچکدام تکان دهنده تر از عزم مردان کاتالونیا برای داشتن یک تیم فوتبال نبود. بارسلونا در سال ۱۸۹۹ متولد شد و آرمان استقلال منطقه را به دوش کشید. پرچم باشگاه نمادی از خواسته های مردم منطقه بود؛ توپ فوتبال ، علامت ضربدر به نشانه اعلام جنگ و پرچم کاتالونیا! گفته می شد ورزشگاه نوکمپ مقر فرماندهی دولت کاتالونیا است. بازی های یک ماه در میان، دوستداران بارسا را به استادیوم ها می کشاند تا ضمن تماشای رقابت چند شعار بر ضد اسپانیا سر دهند!
● تأسیس رئال مادرید
نکته طعنه آمیز تأسیس رئال مادرید توسط چند جوان کاتالونیایی بود! تیم بزرگ اسپانیا سال ۱۹۰۱ در حیاط خلوت یک خیاطی تشکیل شد و اصلاً «رئال» نبود. در ابتدا هیچ دشمنی بین ۲ تیم وجود نداشت اما وقتی آلفونسو سیزدهم تصمیم گرفت لقب « رویال» ( یک نام سلطنتی) را به سفیدپوشان بدهد، دشمنی بارسایی ها کینه جو، جهت دار شد. نور چشمی های پادشاه باید در هر رقابتی پیروز می شدند زیرا اسپانیای گرسنه برای نشان دادن شخصیت نداشته خود به یک تیم فوتبال قدرتمند که بتواند آن طرف مرزها سرود دولت را به گوش خارجی ها برساند، نیاز داشت. یک پسر اخمو این بازی های سیاسی را خیلی جدی گرفت...
● فرانکو آمد
فرانسیسکو فرانکو روز ۱۹ نوامبر به دنیا آمد و سال ها بعد در همین روز درگذشت. داستان پادشاه شدن او ارتباط چندانی به فوتبال ندارد؛ برخلاف تک تک اقداماتش در دوران قدرت! او هنگام اولین شورش کاتالان ها، یک مشت آهنین از آستین بیرون آورد. حرف زدن به زبان کاتالونیایی ممنوع شد، مردمان این ایالت از کمترین امکانات موجود بی نصیب ماندند و چندین نفر از آنها نزدیک در پشتی ورزشگاه نوکمپ به قتل رسیدند. هنوز هم قبل از هر رقابت رئال و بارسا، هواداران آبی و اناری پوش با شکل خاص استقرار خود در ورزشگاه، آن اتفاق را یادآور می شوند و بیرون استادیوم، انتقام می خواهند! حتی این کینه فرانکو هم دلایل خاصی داشت.
‌● شکلات انگلیسی آبنبات آلمانی
وقتی لاپورتا از «درپشتی» نوکمپ می گوید، حتماً منظور خاصی دارد. همان جا بود که انگلیسی های مهاجر ، ایده تأسیس یک تیم فوتبال را ارائه کردند و در همین مکان بود که خبر تلخ باز شدن مرزهای اسپانیا به روی آلمان اعلام شد. بله! انگلیسی ها در طول تاریخ عامل محرک باشگاه بارسلونا نام گرفتند و در سوی مقابل آلمانی ها عالی ترین روابط ورزشی را با رئال مادرید برقرار کردند؛ آنچه برخاسته از مسائل سیاسی ذکر شده بود.
کافی بود پای آلمانی ها به مرزهای اسپانیا کشیده نشود، در آن صورت کاتالونیا استقلال مورد نظر را به دست می آورد اما ژرمن ها آمدند و قتل عام را آغاز کردند. می گفتند بچه های کاتالونیا با شکلات انگلیسی ها سرگرم شدند و بزرگان مادرید با آبنبات های ساخت آلمان! دشمنی ها ادامه یافت. فقط مرگ بانی اصلی ماجرا می توانست تا حدودی آرامش را حکمفرما کند.
اتفاق مورد نظر در سال های ابتدایی دهه ۷۰ رخ داد. می گفتند فرانکو آنچنان مورد نفرت مردم بندر بارسلون بود که هنگام پخش خبر فوت او یکی از دست اندرکاران تیم بارسلونا از شدت خوشحالی خود را از پنجره باشگاه به بیرون پرتاب کرد! جایگزینی خوآن کارلوس زخم خورده، پذیرش دموکراسی و هزاران هزار نکته امیدوارکننده، در زمین فوتبال و هنگام برگزاری «ال کلاسیکو» ( جدال بارسا و رئال مادرید) به سخره گرفته می شد. فوتبال «یک رو» داشت و دوستی ها مقطعی و کاسبکارانه دنیای سیاست را برنمی تابند.
● دوران اخیر
بسیاری از روزهای مهم فراموش شده اما حتی ثانیه پایان یافتن آن جدال تاریخی بارسا و رئال مادرید که به برتری ۵ بر صفر آبی و اناری ها در پایتخت اسپانیا انجامید، در ذهن دوستداران غول کاتالونیا نقش بسته است. یوهان کرایف، اسطوره بارسا در پایان بازی گفت: من پرچمدار مبارزه با فاشیسم هستم! صحبت های او اصلاً با آنچه در زمین رخ داد، ارتباط نداشت اما نشان دهنده یک موضوع خاص بود؛ هر خارجی که راهی بارسلونا می شود، جزوی از ایده کاتالانیسم به حساب می آید.
حتی در حال حاضر هم اوضاع تغییر نکرده است. رقابت درون زمین ادامه دارد و روی سکوها «زاپاترو» به عنوان نخست وزیر کاتالانی اسپانیا اجازه نمی دهد داوران بی جهت برای رئال مادرید پنالتی بگیرند! هرگاه لایحه ای به نفع منطقه کاتالونیا صادر می شود، داوران زمین خوردن اتوئو درون محوطه جریمه حریفان را پنالتی تشخیص می دهند و چنانچه مادرید از دولت امتیاز بگیرد، پای قطع شده مهاجم کامرونی بارسا هم نمی تواند سند محکمی برای اعلام خطا باشد!
● Top secret
۱) ال کلاسیکو (جدال رئال مادرید و بارسلونا) تنها رقابت باشگاهی دنیا است که با پخش سرود ملی آغاز می شود. در برنابئو سرود اسپانیا پخش می شود و در نوکمپ سرود دولت فرضی کاتالونیا. هیچ یک از بازیکنان رقیب دوست ندارند این آوازها را بشنوند اما مجبورند ساکت باشند و فقط به رقابت بزرگ فکر کنند.
۲) ال کلاسیکو تنها رقابت باشگاهی دنیا است که در جریان آن چند بازیکن توسط پلیس دستگیر شده اند. ماجرا به دوران جنگ داخلی اسپانیا برمی گردد؛ زمانی که چند بازیکن بارسا به تشخیص نیروهای پلیس مستقر در ورزشگاه، شورشی معرفی شدند و در اواسط جدال با دستبند روانه زندان شدند. در آن بازی لبالب از تهدید علیه کاتالان ها، رئال مادرید ۱۱ بر یک پیروز شد.
۳) ال کلاسیکو تنها رقابت باشگاهی دنیا است که طی آن مسئولان تیم میزبان حتی امنیت جانی هواداران کم تعداد میهمان را تضمین نمی کنند. خون ۲ طرف به گردن خودشان است! هنوز جریان تکه تکه شدن آن کودک مادریدی در نزدیک های ورزشگاه نوکمپ از یادها نرفته و عاملان این حادثه معرفی نشده اند. کله خوکی هم که به طرففیگو (خائن نوکمپ) پرتاب شد جلوه فراموش نشدنی رقابت های ۲ دشمن دیرینه تلقی می شود.
● آن گفته های تاریخی
مادریدی های کثیف! به قهرمان خوشامد بگویید. ( اتوئو در جشن قهرمانی بارسا طی فصل ۲۰۰۵-.۲۰۰۴) فیگو یک خوک کثیف است. او به خاطر پول، ما را ترک کرد. ( نظر استویچکوف، اسطوره سابق بارسلونا درباره انتقال جنجالی ستاره پرتغالی از بارسلونا به رئال مادرید.) امیدوارم روزی از صحنه روزگار محو شوید.( خوان گاسپارت، رئیس سابق بارسا در یک جلسه هم اندیشی در حالی که می لرزید و اشک می ریخت، خطاب به رئالی ها از چنین جملاتی استفاده کرد.) بارسا مُبلغ دولت مستقل کاتالونیا است و سران رئال مادرید باید این موضوع را درک کنند.
( یکی از آخرین اظهارنظرهای خوآن لاپورتا، رئیس جوان بارسا.)برای فوتبال متأسفم. آنها در خانواده خود تربیت نشده اند و اینگونه روی سکوها هویت واقعی مردم منطقه کاتالونیا را نشان می دهند.( دل بوسکه، سرمربی وقت رئال مادرید پس از ال کلاسیکوی جنجالی فصل ۲۰۰۳-.۲۰۰۲پرتاب کله خوک به سوی فیگو، باعث تعطیلی موقت جدال شد.) به آنها رحم نکنید. (بیانیه! گاسپارت در جریان همان رقابت جنجالی معروف. او به این طریق خواستار ادامه رفتار ناپسند هواداران بارسلونا نسبت به رئالی ها شد.)
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید