جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

قطب‌نمای قطبی، در برج ِ میثاق، از کار افتاد!


قطب‌نمای قطبی، در برج ِ میثاق، از کار افتاد!
پرسپولیس، نخستین نبردنش را، در لیگ حرفه‌ای ششم، در برابر ِ مربی ِ سرشار از انرژی ِ راه‌آهن، اکبر میثاقیان(که آن روز مربی ابومسلم بود)، تجربه کرد؛ میثاقیانی که کم‌کمک، دارد تبدیل می‌شود به یک متخصص ِ درجه‌ی یک ِ سدسازی در برابر ِ سیل ِ سهمگین ِ رودخانه‌ی خروشانِ پرسپولیس (و چه بسا کاملاً تبدیل شده‌است!)؛ میثاقیانی که همواره در رویارویی با قرمزها، گویی تمام ِ سلول‌های بدنش انگیزه می‌شوند تا سرخ‌های پایتخت را در سلول ِ خاکستری ِ خویش، زندانی کند. این‌بار، اما، قرمزها، راهی تازه داشتند و طرحی نو ریخته‌بودند. آنان، برای پیداکردن ِ نقشه‌ی راه ِ شکستن ِ این سد ِ سکندر، قطب‌نمای ِ بین‌المللی ِ قطبی را در جیب ِ خویش داشتند!
همه می‌دانستند که این‌نقشه‌ی راه، در نوک ِ برج ِ بلند ِ میثاق، نگه‌داری می‌شود. قطب ِ قلعه‌ی قرمزها، دست‌به‌کار شد. او قوه‌ی قدرتمند ِ آنالیزوری ِ خویش را به کار گرفت و به امید ِ فتح ِ برج ِ بلندبالای میثاق، شادمانه، قطب‌نمای بین‌المللی ِ خویش را در دست گرفت و پیروزمندانه، رو به سوی برج ِ کبیر ِ میثاق، حرکت کرد... اما، قطب‌نمایش، درست در بالای برج ِ میثاق، از کار افتاد!!!
شاید بتوان برآن بود که قطبی، به نقشه‌ی راه ِ فتح ِ برج ِ میثاق دست پیدا کرده‌بود و طرح ِ عملیاتی برای فتح ِ آن را نیز ریخته‌بود، اما، برای دست‌یابی به آن، نیاز به اجرای دقیق ِ آن‌عملیات داشت. و نکته‌ی مهم و پیچیده، این‌جا‌ست که در اجرای یک طرح عملیاتی، همیشه، همه چیز، بر طبق ِ مراد ِ طراح، پیش نمی‌رود! اساساً خاصیت ِ یک عملیات ِ عینی و عملی، این‌ است. تحلیل ِ پیشاپیش ِ یک عمل، فقط و فقط، یک تحلیلی ذهنی است و بس! داستان ِ عمل و عملیات و عین و عینی، داستانی دیگر است. "رهبری ِ عینی" ِ یک "طرح ِ ذهنی"، فرایندی است که چه‌بسا هزار و یک رویداد ِ پیش‌بینی‌نشده، در پیش ِ رو داشته‌باشد. و این، همان قصه‌ی مقایسه‌ی دو فرایند ِ جداگانه‌ی "علم" و "عمل" است؛ و در ورزش نیز، همان قصه‌ی مقایسه‌ی "آنالیزوری" و "سرمربی‌گری". پرسش این است که آیا افشین قطبی تاکنون توانسته‌است توانایی‌های رهبری ِ عینی ِ طرح‌های ذهنی ِ بین‌المللی ِ خویش را کاملاً نشان دهد؟ به سخن ِ ساده‌تر، آیا می‌توان قطبی را، بعد از این چند بازی، افزون ِ بر یک آنالیزور ِ نیرومند، یک سرمربیِ تمام‌عیار نیز دانست؟ آیا می‌توان قطبی را افزون بر یک طراح، یک رهبر نیز دانست؟ هنوز پاسخ، دست ِ کم برای ما، کاملاً روشن نیست. اما طرح ِ چند پرسش و گمانه درباره‌ی بازی با راه‌آهن، شاید دست کم، فعلاً، کوره‌راهی نیمه‌تاریک برای رسیدن ِ به پاسخ باشد و گشایشی برای به‌تر کردن‌ مسیرِ آینده‌:
چرا افشین قطبی، وقتی باید سیستم ِ بازی را بر پایه‌ی یک "تحلیل‌ ِ ذهنی" (آنالیز)، "ترمیم ِ عینی" می‌کرد، یعنی یکی از هافبک‌های دفاعی را به جلو می‌فرستاد تا در کارهای هجومی کام‌رواتر باشد، این‌کار را، نه در نیمه‌ی بازی، بلکه در اواخر ِ بازی انجام داد؟!! آیا این مسئله، به جنبه‌ی بسیار حساس و مهم ِ "تصمیم‌گیری" ِ قطبی برنمی‌گردد (یعنی همان جنبه‌ی مربی‌گری ِ او، و نه جنبه‌ی آنالیزوری‌اش)؟
نکته این‌جاست که "تحلیل ذهنی"ِ یک بازی (آنالیز یک بازی)، یک فرایند ِ "تصمیمْ‌‌فهمی" است؛ و "ترمیم ِ عینی" ِ یک بازی، یک فرایند ِ "تصمیمْ‌‌گیری". و می‌دانیم که فرایند ِ بسیار حساس ِ"تصمیم‌گیری"، کاری است واقعاً کارستان که تنها و تنها از سرمربیان ِ کاربلد برمی‌آید و بس. حال، پرسش این است که آیا یک سرمربیِ خوب و کاربلد، نباید مسیر ِ "تصمیم‌فهمی" تا "تصمیم‌گیری" را به‌سرعت ِ برق و باد بپیماید؟ آیا قطبی، که بی‌گمان در فرایند ِ "تصمیم‌فهمی" (آنالیزوری)، استاد است، در بازی ِ با راه‌آهن، در فرایند ِ تصمیم‌گیری (سرمربی‌گری) نیز استادانه و سریع عمل کرد؟ (باتوجه به این‌که "تصمیم‌گیری"، فرایندی است که هم بسیار بسیار پیچیده و سخت و دشوار است، و هم باید در عین حال، بسیار تند و سریع رخ دهد). هنوز پاسخ، کاملاً روشن نیست. طرح ِ این پرسش‌ها، تنها و تنها، گمانه‌هایی است که البته در این بازی، این‌گمانه‌ها، نشانه‌های نیمه‌تاریکی داشت. این‌گمانه‌ها (چه درست و چه نادرست)، شاید دست ِ کم، هشداری و گشایشی باشد برای آینده. باید منتظر ماند و چشم بر بازی‌های آینده دوخت تا بیش‌تر و به‌تر، به درستی یا نادرستی ِ این گمانه‌زنی‌ها پی برد.
سید هادی جعفری
منبع : پارس فوتبال


همچنین مشاهده کنید