پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بررسی وضعیت مدعیان شهر الکترونیکی در ایران


بررسی وضعیت مدعیان شهر الکترونیکی در ایران
“شهر الکترونیکی” واژه غریبی است؛ واژهای که هنوز تعریف واضحی از آن ارایه نشده‌ است و هرچه هست، تنها تصاویری است از آنچه شهر میتواند باشد و نه حتی آنچه باید باشد. بسیاری از دولتهای محلی، شهرداریها و دولتهای مرکزی در سراسر دنیا پس از مطرح شدن بحثهای مربوط به اجلاس سران جوامع اطلاعاتی و برگزاری اجلاس منطقهای، پیش مقدماتی و مقدماتی در سالهای نزدیک به ۲۰۰۳، حرکت به سوی تحقق “شهر الکترونیکی” را با هدایت و حمایت سازمان ملل متحد آغاز کرده‌اند و هریک اجرای بخش یا بخشهایی از آن را دستور کار خود قرار داده‌اند تا در نهایت این عزم جهانی به تحقق “شهر الکترونیکی” ، “شهر اطلاعاتی” و “جامعه اطلاعاتی” بیانجامد. عمر واژه “شهر الکترونیکی” در سراسر دنیا به ۱۰ سال هم نمی رسد؛ زمانی که کشورهای پیشرو در ارتباطات و فناوری اطلاعات از مفهومی جدید سخن گفتند مبنی بر ارایه خدمات الکترونیکی و استفاده بهینه از کامپیوتر و نو رسانه اینترنت در خدمت رسانی.البته کارشناسان به وجود آمدن چنین مفهومی را به سالهای پایانی دهه ۷۰ میلادی منتسب می دانند که تئوری استفاده از سیستم های هوشمند در شهرها مطرح شد و البته با ظهور خدمات الکترونیکی در سالهای واپسین دهه ۸۰ میلادی قوام یافت. اما واقعیت این است که استفاده از کامپیوتر در خدمترسانی، کلید طلایی شهر الکترونیکی نبود؛ این مفهوم هنگامی ملموستر شد که صحبت از مدیریت، بهکارگیری و استفاده بهینه از اطلاعات برای بهبود زندگی در جوامع بشری به میان آمد.“شهر الکترونیکی” نه “شهر ماشینی” است و نه “شهر مجازی”، بلکه همین شهری است که هم اکنون در آن زندگی می کنید، با همین ساختمانها و همین آدمها با هویت واقعی شان؛ تنها با این تفاوت که ساکنان آن از کاربردهای ارتباطات و فناوری اطلاعات برای بهبود کیفیت زندگی خود بهره می برند.شهر الکترونیکی، بر خلاف آن چه به اشتباه در اذهان عمومی جا افتاده است، یک “شهر اینترنتی” هم نیست که حضور انسان در آن حذف شده باشد؛ بلکه انسان به عنوان رکن اصلی زندگی شهری، در شهر الکترونیکی حضوری هدفمند، برنامه ریزی شده و البته پررنگ تر دارد. در شهر الکترونیکی که همان “شهر” در روزهای پیشرو است، سعی بر آن است که عناصر نامطلوب زندگی بشری به کمک کاربری های ICT، به حداقل برسد تا شهروندان بتوانند هرچه بیشتر از وقت خود بهره ببرند؛ به کارگیری شیوه های گوناگون اطلاع رسانی، ارایه خدمات الکترونیکی، استفاده از سیستمهای هوشمند حمل و نقل، سیستمهای هوشمند تاسیسات و ساختمان های هوشمند از ارکان اصلی یک شهر الکترونیکی به شمار می آیند.
اگر بخواهیم تعریفی دربرگیرنده از این مفهوم ارایه دهیم، باید گفت به طور کلی شهر الکترونیکی عبارت است از شهری که در آن از ارتباطات و فناوری اطلاعات (ICT) برای خلق سیستمهای کارآمد و ایمنتر شهری استفاده شده باشد.
امروزه نظریه پردازان علوم شهری به این نتیجه رسیده‌اند که تعریفی جدید برای “شهر” باید ارایه کرد؛ یعنی این واژه آشنا، ، دیگر در تعریف قدیمی نمیگنجد و یک واحد زیستی بدون حداقل استانداردهای فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی را نمیتوان شهر نامید. نظریه پردازان علوم شهری معتقدند اگر نخواهیم همین امروز به یقین درباره این تئوری سخن بگوییم، در آیندهای که کمینه فرصتی به رسیدنش باقی است، باید معیاری نوین به مجموعه شاخصهای تفکیک شهر از سایر واحدهای زیستی نظیر روستا اضافه کرد که همانا عنصر “ارتباطات” خوانده میشود؛ ارتباطات فناورانه که خطوط انتقال کالا و انرژی، مخابرات و رسانه‌ها را در بر میگیرد. چهره خندان شهربسیاری بر این باورند که آسمان خراش ها و ساختمان های سر به فلک کشیده، خیابان های شلوغ و آلوده و شهروندان عصبی، شناسه های شهرهای امروز هستند که شهر را بدون این عناصر نمی توان متصور بود، ولی شهر الکترونیکی خلاف این موضوع را ثابت می کند.معماری یک شهر مدرن عصر ارتباطات، شاید جزو معدود عواملی باشد که کمترین تغییرات ماهوی را به خود می بیند، هر چند که برخی از صاحب نظران با این فرضیه موافق نیستند.
واقعیت این است که لزومی ندارد یک شهر الکترونیکی از سازه‌ها و معماری فضایی و ساختمانهایی با اشکال عجیب و غریب پر شده باشد، بلکه تنها ابزار اطلاع رسانی و رسانه‌های گوناگون هستند که در چارچوب شهری جایگاه ویژه ای برای خود باز کرده اند. تئوری معمارانی چون ریچارد راجرز بریتانیایی ، شهرهای عصر حاضر را با ساختمان هایی ترسیم می کند که نمای برخی از آن ها را پرده نمایشگر بزرگی فراگرفته است و از آن برای اطلاع رسانی به شهروندان استفاده می شود.از سوی دیگر، ارایه خدمات الکترونیکی و افزایش سفرهای مجازی حجم قابل توجهی از سفرهای شهری را کاهش خواهد داد و در کنار آن استقرار سامانه های هوشمند حمل و نقل، علاوه بر افزایش ایمنی شهروندان و کاهش جرایم، بسیاری از آلودگی های صوتی و زیست محیطی را از بین می برد که به شکلی محسوس بر زیبایی چهره شهر خواهد افزود.
سهولت ارتباطات با استفاده از زیرساخت های موجود در شهر الکترونیکی و همچنین به کارگیری سیستمهای هوشمند تاسیسات، معضلاتی چون آب گرفتگی معابر به هنگام بارندگی را از میان خواهد برداشت که خود می تواند در خندان شدن چهره شهر یاری رسان باشد. از طرفی در شهر الکترونیکی نیز حمل و نقل را شاید بتوان مهمترین عنصر تاثیرگذار زندگی شهری دانست؛ چرا که حمل و نقل “حرکت” را برای یک شهر به ارمغان می آورد و شهری که حرکت و پویایی در آن بیشتر باشد، مردمان موفق تر و راضی تری را در خود جای داده است و از همین رو است که شیوه های گوناگون حمل و نقل در شهرها پدیدار شد و بشر شهرنشین سالانه هزینه های گزافی برای مبارزه با این ایستایی می پردازد.بنبست های حاصل شده در صنعت حمل و نقل شهری، خصوصا بروز معضلی جدی به نام ترافیک در شهرهای بزرگ دنیا در پایان عصر صنعت، محققان را به این نتیجه رساند که به کارگیری سیستم های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در حمل و نقل، بهترین راه برون رفت و عبور از سکون است.
شهر ایرانی پیدایش شهر در کشور ما به عهد باستان باز می گردد و مفهوم شهرنشینی در ایران را باید به آغاز حکومت مادها و هخامنشیان منتسب دانست که در آن روزگاران ایرانیها در پیشرفتهترین و متمدنترین شهرهای زمانه زندگی میکردند.با ظهور عصر کشاورزی، رشد جوامع دیگر به شکلی جدیتر دنبال شد و رفته رفته هرچه به پایان این عصر نزدیک شدیم، بیکفایتی زمامداران شاهنشاهی کشور باعث شد فاصله جامعه ایرانی با سایر جوامع بیشتر شود تا جایی که با رخ داد انقلاب صنعتی و پیدایش عصر جدید، این فاصله به وضوح خودنمایی کرد.در کشور ما نیز (همانند سایر کشورها) بسیاری از شهرها بدون طرح و برنامه از پیش تعیین شده و در کنار رودخانه‌ها، مراتع و یا شبکه های اصلی راه (همچون جاده ابریشم که شرق دور را از شانگهای به ونیز و سرزمین های غربی وصل میکرد و میکند) شکل گرفتهاند؛ اما آن چه به عنوان بارزترین مساله در بررسی امروز این شهرها نمود پیدا میکند، روند توسعهای آنها است که اغلب از سوی ساکنان و به صورت ناخواسته به بدنه شهرها تحمیل شده اند.از سوی دیگر بسیاری از شهرهای ایران - که از قدیمیترین شهرهای جهان نیز به شمار میروند- ساختاری کاملا سنتی داشتهاند که در روند مدرن سازی یا بیرویه تخریب شده و هویت اصلی خود را از دست دادهاند و یا در برابر آن مقاوت کردهاند و هنوز ساختار سنتی خود را حفظ کردهاند که از جمله شهرهای گروه دوم میتوان به شهرهای کویری کشور اشاره کرد.در این میان شهرهایی هم که به نظر میرسد در آنها طراحی هدفمند و براساس مدلهای مدرن زمان ساخت مدنظر بودهاست، المان توسعه آیندهنگر نادیده گرفته شده و یا بر اساس پیش بینیهای نادرست انجام گرفته است که در این رهاورد رشد حاشیه (که یا الگوی خاصی نداشتهاند و یا الگویی متفاوت از هسته مرکزی و برنامه اصلی در آنها به کار برده رفته بود) بر مرکز شهر چیره شدهاست؛
خاصه در مورد تهران که به نظر می رسد هسته مرکزی آن، در موج مدرن سازی، با وام گرفتن از نظریه ایبنزر هوارد بریتانیایی در باره “شهرهای باغ مانند” (به مرکزیت پارک شهر و محوریت میدان توپخانه) شکل گرفته باشد، می بینیم که ساخت و سازهایی که بر پایه تقلید از نمونه های اروپایی و براساس نظریه های گوناگون بنا شدهبود و در نتیجه توسعه بدون بهره از یک برنامه جامع، پایتخت امروز ایران را به ملغمه ای بدل کرده که چهار گوشه آن ساز خود سر دادهاند!و اما واژه شهرالکترونیکی در کشور ما از سال ۱۳۸۰ و با مطرح شدن پروژه ناکام شهر الکترونیکی کیش مطرح شد؛ هرچند که کمی بعدتر و با قرارگرفتن گسترش ارایه خدمات الکترونیکی و استقرار سیستم های هوشمند در دستورکار دولت، مقدمات عملی حرکت به سوی ایجاد شهر الکترونیکی فراهم شد.پروژه کیش هرچند هیچگاه به سرانجام نرسید و مروارید خلیج فارس، هیچوقت به شهرالکترونیکی بدل نشد، ولی آن را باید آغازی دانست بر روند شکلگیری برخی مفاهیم پایهای در زندگی شهری امروز.در همان سالها، شهرالکترونیکی بهانهای شد برای همایشی بینالمللی که میهمانان بسیاری از دولتمردان و صاحبنظران ایرانی و خارجی را به جزیره مرجانی کیش کشاند؛ دولتمردانی که برخیشان تا به آن روز یا از ارتباطات و فناوری اطلاعات نشنیده بودند، یا اگر اندکی این واژه به گوششان آشنا بود، دیدی از آن نداشتند.درست است که آنچه از شهر الکترونیکی در آن روزها ارایه میشد، تنها جزئی بود از کل و تصویری که ساخته میشد تنها بخش کوچکی از زندگی شهری در دنیای امروز را ترسیم میکرد، ولی نباید نقش این حرکت را در فرهنگسازی ،خصوصا در لایه مدیران، نادیده گرفت. گرچه اجرای آن میتوانست نتایج بهتری به همراه داشته باشد.از آن پس خبرهای بسیاری در مطبوعات و سایر رسانهها دیده شد مبنی بر راهاندازی شهرهای الکترونیکی و اینترنتی در کشور که کرج، همدان، قائمشهر، شیراز، مشهد و ... بیش از بقیه در چشم بودند اما به جز چند نمونه نسبتا موفق، بقیه در حد حرف باقی ماندند.
پایتخت ابرمشکل‌ها تهران (که بیشک باید آن را یک ابرشهر – مگالوپلیس- خواند) همواره پس از اعلام به عنوان پایتخت و قرارگرفتن کانون قدرت در آن پس از عهد قاجار، به مرکزیت بی بدیل سیاسی- اقتصادی کشور شناخته شد؛ به گونهای که پس از گذشت چند سال، توجه سیاستمداران و تمرکز اشتباه اقتصاد و رفاه ظاهری در آن، پدیده کم نظیری در تاریخ جهان به وجود آورد و قدرت مرکزی در زمان حکومت خاندان پهلوی نتوانست در برابر “مهاجرت” دوام بیاورد و ایرانیان از سراسر کشور، از شهرهای کوچک و روستاها، در جستجوی کار و به امید رفاه بیشتر روانه پایتخت شدند. اندک زمانی نگذشت که جمعیت این شهر در سالهای واپسین حکومت پهلوی رشدی فزاینده به خود دید و این مساله شد سرمنشا بسیاری از مشکلات جدید که قرارگرفتن آن در کنار قدیمیها، دست کم در ظاهر، دیوی از مشکلات حل ناشدنی ساخت.پس از وقوع انقلاب اسلامی نیز داستان واضح است: مردم هنوز سرخوش از پیروزی ارزشمند خود بودند که حمله متجاوزان بعثی، معادلات توسعه را کاملا بههم ریخت و کشور به مرکزیت تهران، درگیر یک جنگ دربرگیر و فرسایشی طولانی مدت شد.
اما پس از پایان جنگ تحمیلی، آهنگ سازندگی در تهران سریعتر از سایر نقاط کشور به نظر میرسید و همچنان هم بسیاری از شهرهای کشور(حتی کلانشهرها) از امکانات تهران بیبهرهاند.نظریههای مدرن شهرسازی و مدلهای برنامهریزی شهری این روزگار، بر نامتمرکز ساختن تجربیات جدیدی که قرار است در قالب برنامهای یکپارچه به توسعه یک جامعه بیانجامد، تاکید ویژهای دارد؛ چنانکه انتخاب پایلوتهای توسعه در یک کشور (و حتی منطقهای متحد المنافع همچون اتحادیه اروپایی) به فراخور مختصات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی منطقه، از ملزومات بالا بردن شانس موفقیت برنامه شناخته میشود؛ موضوعی که به عمد یا از روی غفلت در کشور ما نادیده گرفته شده است. از این رو است که بسیاری از طرحها و برنامهها برای نخستین مرتبه در پایتخت تجربه میشود و تهران شده است پایلوت غیررسمی اغلب پروژهها، به ویژه در بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات که البته ریشه این تمرکزگرایی را از یک سو باید در همگرایی قدرت سیاسی و اقتصادی کشور دانست و از سوی دیگر، فقدان یک برنامه جامع و مدل یکپارچه توسعه در کشور نیز بر این پدیده دامن میزند؛ گرچه هم اکنون به مدد سند بالادستی چشم انداز ۲۰ ساله توسعه (که کاملا هوشمندانه طراحی شدهاست) و همچنین وجود برنامههای ۵ ساله دقیقتر برای توسعه، این مشکل تا حدودی برطرف شده است و قطعا اجرای مناسب و هوشمندانه آنها میتواند مشکلگشا باشد. به هرحال کاملا طبیعی است که وجود همین تمرکز باعث شود الکترونیکی شدن شهری چون تهران از سایر کلانشهرها مشکلتر بنماید؛ یک ابرشهر با بیش از ۸میلیون نفر جمعیت و گستردگی فراوان جغرافیایی که مدیومهای زندگی ساکنانش در شمال و جنوب و شرق و غرب تفاوتهای بنیادی دارد، رویارویی با معضلاتاش نیز باید همگون با مختصاتش باشد و مهمتر از همه عاملی است به نام مدیریت: تهران، ابرمدیریت میخواهد.
در چنین شهری اقدام جداگانه سازمانها و نهادها (که در کشور ما اغلب دولتی هستند) میتواند کارساز باشد، اگر و تنها اگر در قالب یک برنامه یگانه و با مدیریت یکپارچه صورت پذیرد؛ یک رابطه دو شرطی تاکیدی که اگر هم بر اساس آن در (پایتخت) اجرایی در کار باشد، تنها مقدم شرط (بخش اول) را در بر میگیرد و از تالی خبری نیست.تفاوت در خور توجه ضریب نفوذ استفاده از وسایل نوین ارتباطی (چون تلفنهمراه و اینترنت) و خدمات نیمبند الکترونیکی (همچون بانکداری الکترونیکی و آموزش الکترونیکی) در تهران به نسبت سایر شهرهای کشور نیز موید همین موضوع است و به جرات میتوان گفت خود به نوعی شکاف دیجیتالی داخلی را پدیدار ساخته است.از نمونههای بسیار موفق موضوع گفته شده، میتوان به عملکرد وبگاه شهرداری تهران پس از روی کار آمدن محمدباقر قالیباف اشاره کرد. او پیش از این هم در سمت قبلی خود - فرمانده نیروی انتظامی کل کشور- با یک تجربه نصفه نیمه اما موفق به نام “پلیس+۱۰” ثابت کرد که ضرورت بهکارگیری فناوری اطلاعات و مدیریت آن در خدمترسانی به شهروندان را درک کرده است و صد البته که شهرداری بستری مناسبتر در اختیارش میگذاشت.هم اکنون www.tehran.ir را باید یکی از بهترین نمونههای اجرا شده در کشور قلمداد کرد. بخشهای بسیاری در این سایت اینترنتی راهاندازی شدهاند که به طور آزمایشی به شهروندان تهرانی خدمترسانی میکنند (از جمله آنها میتوان سامانه اینترنتی ۱۳۷ و سامانه هوشمند مبتنی بر GIS آدرسیابی را نام برد) که نوید بخش روزهای روشنی در آینده است ولی در سایر بخشهای دیگر یک شهرالکترونیکی (که بعضا باز هم در مسئولیت مجموعه شهرداری قرار میگیرد) سردرگمی آشکارا مشهود است؛ برای مثال، بهکارگیری سیستمهای حمل و نقل هوشمند و یا سیستمهای هوشمند تاسیسات که کاملا به صورت جداگانه به آنها پرداخته میشود و البته سایه بخش خدمات شهری نیز بر آنها کاملا سنگینی میکند.نصف جهان شهر اصفهان- که از قدیم جزو شهرهای متمدن به شمار میآمده و اکنون نیز یکی از ۷ کلانشهر کشور است- بیش از سایر شهرهای ایران با الگوهای شهر سازی کلاسیک و مدرن همخوانی دارد. اصفهان قدیم از بهترین نمونههای شهرهای “باغ مانند” در جهان به حساب میآید و به مدد آثار باستانی و معماری بینظیر بناهای خاصاش، در طول تاریخ کمی توجه به خود دیده و حداقل سرپا ایستاده است؛ هرچند آسیبهای توسعه این شهر را نیز بیبهره نگذاردهاند.معماری اسلام و ایران وامدار هنر منحصر به فرد هنرمندان (اصفهانی) است که میراث عهد صفویان (پس از شاه عباس) به شمار میآید. در سبک اصفهان، هنر ایرانی و اسلامی به خوبی بایکدیگر تلفیق شدهاند که اگر پیشامد مشابهی در این تار و پود به سنت رشته شده، با محوریت ارتباطات و فناوری رخ دهد، برگ زرین دیگری در معماری دنیا به نام ایران ورق خواهد خورد.اما تا کنون چنین موضوعی تحقق نیافته است و اصفهان به جز یک پایگاه اینترنتی با آدرس www.isfahan.ir که توسط روابط عمومی شهرداری این شهر اداره میشود و اطلاعاتی از اماکن تاریخی و دیدنیاش را دربر می گیرد، امکانات ویژه دیگری در اختیار شهروندان خود قرار نداده است. البته در بخشی از این وبسایت بانک اطلاعاتی شهر جانمایی شده که از نکات مثبت آن به حساب میآید.اصفهان میتواند پایلوت اجرای معماری مبتنی بر اطلاع رسانی در ایران باشد و از عهده آن، نیک برخواهد آمد.شمال از شمالغربی در رهاورد توسعه شهری با مفهوم کلاسیکاش، پایتخت شمالغرب کشور را باید سرآمد دیگر همتایان ایرانی دانست. تبریز- دیگر کلانشهر ایرانی- در سالهای پس از جنگ تحمیلی و در دوره سازندگی، با مدیریتی مثال زدنی بازسازی شد و تحولی شگرف به خود دید؛ هرچند که نمیتوان آن را در روزگار امروز جزو شهرهای پیشرفته به شمار آورد اما در مقیاس ایران و کشورهایی با مختصات جمعیتی و توسعهای مشابه، باید آن را نمونهای بسیار موفق شناخت، به خصوص در بخش سخت افزار شهری -مانند شبکه راهها- این موفقیت به روشنی دیده میشود.موقعیت جغرافیایی تبریز و قرار گرفتناش در دروازه ورودی اوراسیا -اروپا و آسیا- بر اهمیت آن خصوصا در بخش ترانزیت کالا و مسافر میافزاید؛ روندی که با کمترین بهره از فناوریهای موجود پیگیری میشود.پایگاه شهرداری تبریز با آدرس www.tabrizcity.org به شهروندان اطلاعرسانی میکند اما خدمترسانی خیر. این شهر با پتانسیلی که در اختیار دارد میتواند پایلوت بهکارگیری سیستمهای هوشمند تاسیسات شهری و مدیریت و خدمترسانی ناوگان عمومی حمل و نقل مبتنی بر سیستمهای هوشمند باشد.
شمال از شمال‌شرقی در نقطه مقابل، مشهد-پایتخت شمالشرق ایران- وضعیتی به کل متفاوت دارد؛ ویژگیهای منحصر به فرد این شهر که بسیاری از آن به حضور حرم متبرک امام هشتم - حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام- باز میگردد شرایطی دگرگون را نیز برایش رقم زده است.این شهر در سال میزبان بیش از ۲۰میلیون نفر زائر قدس رضوی است که گاه (مثلا در ایام نوروز که دستکم ۵ میلیون زائر به مشهد سفر میکنند) جمعیتاش را با نوسانی شایان توجه رو به رو میکند و تصمیمگیری و برنامهریزی را دشوار؛ البته نوسان جمعیت این شهر علیرغم پراکندگی زمانی، نظمی خاص و قابل برآورد دارد؛ برای مثال ایام نوروز و یا ماه شهریور که چگالی جمعیت در این شهر به اوج میرسد.اگر در چند سال اخیر به مشهد مقدس سفر کرده باشید، دریافته‌اید که موجی نو در توسعه شهری را تجربه میکند؛ طرح گسترش و سازماندهی فضای اطراف حرم رضوی و بازنگری در شبکه راههای شهری (به‌ویژه راههای شریانی، توزیع کننده و جمعکننده) از این دست هستند که به نظر میرسد طرح نخست بتواند تا حد زیادی بافت فرسوده و سنتی مرکز شهر را احیا کند.استان پهناور خراسان در روزهای نه چندان دور و استانهای سهگانه خراسان امروز، شهرهای مهمی از روزگاران باستان را در خود جای دادهاست که زمانی رشک جهانیان برانگیخته بودند؛ شهرهای نام آشنایی چون توس، نیشابور و سبزوار که با گذشت زمان و خصوصا پس از صفویان و روی کار آمدن افشاریان و به دنبال آن پایتخت شدن مشهد، از قدرت دیرین آنها کاستهشد تا اینکه تا به امروز کاملا زیر سایه مشهد باقی ماندهاند.و اما مشهد را در توجه به موضوع شهرالکترونیکی باید اسوه شهرهای ایران بنامیم؛ چراکه شهرداری این شهر سالهای اخیر را با خرق عادتی شایسته تحسین گذرانده است. بدون کوچکترین اغماضی مشهد را باید موفقترین نمونه اجرا شده شهر الکترونیکی در کشور دانست؛ مسئولان این شهر با همکاری جامعه دانشگاهی، سند راهبردی شهر الکترونیکی مشهد را تدوین کردند و پایگاه مجهزی به آدرس www.e-mashhad.ir تدارک دیدند که با هویتی مستقل و در جامه یک شهر خدمترسانی میکند. ماهیت وجودی چنین پایگاهی در کنار وبسایت جداگانه اطلاع‌رسانی شهرداری مشهد (با آدرس www.mashhad.ir ) ترکیبی به وجود آورده است که پایتخت شمالشرق ایران را در این وادی، یک سر و گردن بالاتر از دیگر همتایان داخلی‌اش قرار میدهد.مشهد همچنین در چند وقت اخیر ثابت کرده است که ایجاد تحول در شاکله سخت‌افزاری شهر را با تحول در ساختار نرمافزاری پیش میبرد که در هر دو عامل فناوری تا حد زیادی لحاظ شده است؛ ارایه خدمات مبتنی بر سیستم مدیریت یکپارچه شهری و همچنین کاربری سیستمهای حمل و نقل هوشمند چون سامانه هوشمند مدیریت پایانه از این دست هستند.قطعا تلاش ارزنده مشهدیها در این زمینه در تاریخ این مرز و بوم ثبت خواهد شد. این شهر هم اکنون بستر مناسبی است برای معرفی شدن به عنوان پایلوت طرحهایی که خود آغاز کردهاست تا در اشل سراسری اجرا شوند.
از سرزمین جنوبی اوضاع در جنوب به گونهای دگر رقم خورده است. جنوب کشورمان دو کلانشهر را در خود جای داده که هر دو نیز مرکز استان هستند: شیراز و اهواز.پایانه جنوبی کشور، شیراز، هم قدمت بسیاری دارد، هم در شعر و ادبیات نام آور است و هم یکی از مهمترین قطبهای اقتصادی کشور به شمار میآید.شیراز، آغازی است بر پایان کویری خشک که به آزادی دریا میانجامد. شیراز فصل مشترک کوه و کویر و دریا است.موقعیت استثنایی و استراتژیک شیراز، این شهر را به پایانه توزیع کالا در کشور بدل کردهاست؛ واقع شدن در نقطه تلاقی بنادر مهم یک کشور با مرکز، مزیتی است که اهمیت را در ذات آن شهر مینهد تا کمتر شهری مزیتهای اینگونه بودن را تجربه کند.شیراز در سالهای ابتدایی مطرح شدن شهر الکترونیکی در کشور، با توپ پر به میدان آمد و خبرهای بسیاری از فعالیتهای آنان در خبرها به چشم میخورد اما با گذشت اندک زمانی، این فعالیتها (حداقل در ظاهر) نتیجه عملی به همراه نداشت.شیراز در بحث اموزش الکترونیکی عملکرد مثبتی داشته است اما در سایر بخشها فعالیت این شهر با توجه به اهمیت و پتانسیل ذاتیاش کمی مبهم به نظر می‌آید.
موقعیت جغرافیایی و نقش شهری چون شیراز را در ایران، میتوان با نمونهای همچون شهر هیوستون در ایالت تگزاس آمریکا مقایسه کرد. هیوستون در آمریکا به آزمایشگاهی مجهز تبدیل شده است برای تجربه خدمت رسانی بهتر در بخشهایی از خدمات شهرالکترونیکی که نمونه ای دیگری در جهان به آن تنه نمیزند و وضعیت شیراز (که اتفاقا روز به روز هم بر محوریت و قدرت اقتصادیاش افزوده میشود) در این شاخه، چنگی به دل نمیزند.پایگاه اینترنتی شهرداری شیراز با آدرس www.shirazcity.org در دسترس است که اگر نخواهیم از انصاف بگذریم باید آن را از نسخههای اجرایی خوب کشور نام ببریم و این موضوع خود نشان از نیروی بالقوه آن در این راه دارد.شیراز میتواند مناسبترین پایلوت کشور باشد برای اجرای طرحهای مرتبط با سیستمهای هوشمند حمل و نقل تجاری.دیگر کلانشهر جنوبی کشور،اهواز، را به هیچ عنوان نمیتوان با دیگر همتایان داخلیاش سنجید و این مساله هم تنها و تنها یک دلیل دارد: قرارگرفتن در خوزستان.خوزستان امروز جمع اضداد است: خوزستان نفت خیز از پول دارترین استانهای ایران است و خوزستان قهرمان، از برزگرترین ستمدیدگان جنگی جهان.این پارادوکس بزرگ باعث شدهاست که از شکوه این خاک زرخیز در بحث توسعه شهری، تنها اهواز در کورس رقابت باقی بماند و اگر از آبادان و خرمشهر حرفی به میان میآید، سخن از رشادت فرزندانش باشد و دلیری زنان و مردانی که حماسه آفریدند.البته توسعه در این استان، از سالهای پس از جنگ تحمیلی و به طور خاص بعد از سال ۱۳۷۱ آغاز شده اما روند رشدش آنچنان نبوده است که باگذشت ۱۵ سال، آثار جنگ از آن زودوده شده باشد؛ از طرفی به نظر میرسد اهواز در میان کلانشهرهای کشور تا حد زیادی مهجور هم مانده باشد.شهرداری اهواز پایگاهی دارد با آدرس www.ahwazcity.com که توسط آن به شهروندان اهوازی اطلاعرسانی میکند اما از شهر الکترونیکی و حرکتهایی به این سمت و سو خبری نیست.شهر اهواز میتواند با توجه به دربرگیری رود کارون، وجود سیلاب های فصلی و همچنین لرزه خیز بودن منطقه، پایگاه مناسبی باشد برای اجرای آزمایشی سیستمهای نوین مدیریت سوانح.
مهاجران: سفر به دیگر سو بدون شک عجیب و غریبترین کلانشهر ایران جایی نیست جز همسایه دیوار به دیوار پایتخت: کرج؛ ایرانی کوچک که از تمامی اقوام در خود نمایندهای دارد. کرج قدیم از ۳ بخش تشکیل شده بود که به جز یکی، آن دو به لطف پایتخت شدن تهران، اهمیت فزایندهای گرفتند: یک شهر گذری که از مهمترین دروازههای دژ مستحکم البرز به شمار میآمد و از دو محور پر تردد(قزوین و چالوس)، پایتخت را به مناطق استراتژیک اقتصادی و تفرجگاههای سرسبز شمال ایران وصل میکرد و مأمنی بود برای تمامی مردمانی که قصد سفر به دیگر سو داشتند و همین است دلیل بر آنکه “کاروانسرا سنگی” از معدود آثار باستانی این شهر باشد.بخش دوم، مجموعه ییلاقی کرج را شامل میشد که خود تفرجگاهی بود برای تهرانیها؛ از درباریان و وابستگانشان و دیگرانی که از مزایای ویلاهای ییلاقی و باغهای شخصی بهره میبرند تا همه آنهایی که به یک پیک نیک در جاده اعجاب انگیز چالوس بسنده میکردند.سومین بخش که بدنه اصلی کرج قدیم را تشکیل میداد، کشاورزان و باغدارانی بودند که اتفاقا نقش مهمی در کشاورزی این مرز و بوم ایفا میکردند و رفته رفته این نقش کمرنگ و کمرنگتر شد.مهمترین عوامل گسترش ناگهانی کرج را باید همجواری با تهران و جنگ تحمیلی دانست؛ عامل نخست در ابتدا با پیدایش کارخانهها اعلام وجود کرد که حاصل طرح انتقال مراکز صنتعی به خارج از پایتخت بود و سپس با بالارفتن وحشتناک هزینههای زندگی در تهران - به خصوص هزینه مسکن- در سالهای پس از جنگ، تیر خلاص شلیک شد و اینگونه بود که بسیاری از ساکنان تهران و حتی تهرانیان قدیمی، بار به سوی کرج بربستند. دسته دیگر مهاجران تمامی آنهایی بود که میخواستند از امکانات رفاهی پایتخت بهره ببرند ولی هزینههای زندگی در تهران را نپردازند.جنگ تحمیلی نیز مهاجرت را برای کرج به همراه داشت. بسیاری از جنگ زدگان غرب و جنوب و جنوب غرب کشور از آتش دشمن به ییلاق کرج پناه آوردند. پس از پایان جنگ برخی بازگشتند اما اغلب آنها نه تنها خود ماندگار شدند که پلی ساختند برای مهاجرت دیگر اقوامشان به این شهر و بدین ترتیب کرج جدید شد مأمن مهاجران.کرج جدید اما اهمیتش از قبل بیشتر شده است: خود، قطبی است صنعتی که بخش عمدهای از نیروی کار تهران را نیز در بر گرفته و از سوی دیگر همچنان دروازه شمال و شمالغرب است.کرج در حال حاضر جزو مهمترین شهرهای ایران به حساب میآید؛ کلانشهری که باور کردنش دشوار است و انکارش محال.
اتفاقا کرج در بحث شهر الکترونیکی هم در رده عجیب و غریبها قرار میگیرد! مسئولان کرجی در سالهای آغازین حرکت به سوی شهر الکترونیکی سر و صدای فراوانی به راه انداختند که شهراینترنتی کرج در راه است و... و این تب تند ظاهرا خیلی زود فرونشست و آتشاش به سردی گرایید. در همان روزها انجمن انفورماتیک کرج - وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج- از پروژهای مشابه سخن به میان آورد که این مورد هم علیرغم تلاش های انجام شده، در مقیاس دانشجویی باقی ماند و نتیجهای در عمل حاصل نشد.گویی خانه کرج از پایبست ویران است!
ساختار شهری این کلانشهر صنعتی مشکلات زیربنایی دارد؛ چونان سازهای گسترده که بر شالودهای از حباب بنا شده باشد و به زودی این حباب خواهد ترکید.کرج شهری است پهناور با جمعیتی فراوان که آن را در هیچ الگویی از شهر نمیتوان متصور بود؛ چراکه هیچ الگویی برای توسعه نداشته، رشدش ناخواسته بوده و همواره این رشد پیشبینی نشده از برنامههای توسعهایاش جلوتر بودهاست که البته به تازگی حرکتهایی رو به جلو در این شهر دیده میشود.کرج بزرگ یک کلانشهر است که از امکانات کلانشهری کمتر سود میبرد و این مساله آن را چونان زمینی مستعد مینمایاند که اجرای هر طرحی فناورانهای در آن برای کشور نتایجی ارزنده به همراه داشته باشد.دیگران شهرهای دیگری نیز در کشورمان وجود دارند که از دیرباز نقش ویژهای ایفا میکردهاند. شهرهایی نظیر همدان، قزوین، ری و کرمان که هریک در طول تاریخ این مرز و بوم عنوان پایتخت را یدک میکشیدهاند اما به مرور زمان و به دلایل مختلف از کورس توسعه جا مانده و جایگاه ویژهشان را از دست دادهاند.در این بین کرمان در بحث شهر الکترونیکی پیشرفتهای چشمگیری داشته است و شهرداری این شهر کاملا بیسر و صدا و بدون هیاهوهای معمول، وبسایتی با آدرس www.e-kerman.ir راهاندازی کرده و در آن خدمترسانی میکند.
شهر دیگر استان کرمان که در این زمینه بسیار خوب عمل کردهاست، جایی نیست جز بم؛ شهری که در دی ماه ۱۳۸۲ به دست تقدیر دچار زلزله و ویران شد. در روند بازسازی این شهر صحبتهای بسیاری از بهکارگیری فناوریهای نوین به میان آمده بود اما پس از خوابیدن تب بازسازی، حرارت صحبتهای جذاب و عمل برای به وجود آمدن یک شهر کاملا مدرن و البته با درنظر گرفتن سابقه تاریخی و معماری ویژهاش هم رو به سمت سردی رفت.هم اکنون شهرداری بم، پایگاه اینترنتی قابل قبولی به آدرس www.bamcity.ir راهاندازی کرده است و در آن خدمترسانی میکند تا کورسویی از امید باقی مانده باشد.و اما در تب و تاب راهاندازی شهر الکترونیکی، شهر دیگری هم خود را در جمع پیشتازان مطرح کرد: یک شهر تاریخی با معماری و شهرسازی کلاسیک و بی نظیر در کشور با نام همدان.همدان هم همچون مشهد در این زمینه با برنامه و پیش رفت و درگاه شهر الکترنیکی این شهر با نشانی www.hamedan.ir خدمات شهری (به نسبت جامعی) ارایه میدهد.
خشت اول اکنون در سراسر دنیا، حتی یک شهر کامل و تمام عیار هم نداریم اما بسیاری از کشورها، با توجه به شرایط خود و با برنامهای مدون، بخش های مختلفی از آن را به کار بسته اند و فعالیت در سایر قسمت ها را نیز آغاز کرده اند؛ برای مثال بعضی از این شهرها با سیاست گسترش خدمات دولت الکترونیکی و برخی دیگر با استقرار سیستم های هوشمند در این راه قدم گذاشته اند.آن طور که از برنامههای ارایه شده توسط دولتها و شهرداریها استنباط میشود، در سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ شاهد ظهور چندین شهرالکترونیکی تمام عیار در سراسر دنیا خواهیم بود؛ برنامهای که حداقل از ۱۰ سال قبل پیریزی شد و روز به روز سیر تکاملی را طی کرد.
مطالعه روند شکلگیری شهرالکترونیکی در کشور ما (که خلاصهای از آن ارایه شد) نشان میدهد که تصمیمگیران، در مفاهیم پایه دچار مشکل بوده و خشت اول را کمی کج گذاشتهاند.اول آن که مفهوم “شهر الکترونیکی” در ایران با “شهر اینترنتی” و حتی “شهرداری الکترونیکی” اشتباه گرفته شده است و همین سوء تفاهم است که ادامه راه را دشوار میسازد. این دید اشتباه باعث میشود به دیگر جنبههای شهر الکترونیکی توجهی نشود؛ شهر مجموعهای است از تمامی عواملی که انسان در محوریت تمامی آنها قرار گرفته است و خدمات شهری تنها و تنها بخشی از آن را دربرمیگیرد.نتیجه کج نهاده شدن خشت اول واضح نیست؟بحث دوم که مشکل همیشگی ایران است، موضوعی نیست جر فقدان سیستم مدیریت یکپارچه و عمل به یک برنامه جامع بلند مدت که اجزای میان مدت و کوتاه مدتش فدای فوریتهای کم اهمیت قرار نگیرد و عبور از بحران دغدغه همیشگیمان نباشد.بررسی نمونه های موفق اجرا شده شهر الکترونیکی در سراسر دنیا (که بسیاری از آن ها هم در آسیا قرار دارند) نشان می دهد که دولت ها با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، فرهنگی و ... جامعه خود، برنامه های جامعی تدوین کرده و با توجه به آن، به فراهم آوردن مقدمات و اجرای برنامه ها کمر همت بسته اند که اولین گام تمامی این برنامه ها ایجاد زیرساخت مناسب و البته یک پارچه است و در کنار آن رشد و تعلیم شهروندان و ایجاد فرهنگ زندگی در شهر الکترونیکی: دو مسئله کلیدی که سد راه شهرهای ما است.
نویسنده: سامان سیف اللهی
منبع : ماهنامه تحلیلگران عصر اطلاعات


همچنین مشاهده کنید