پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چشم اندازهای آینده در توانبخشی


چشم اندازهای آینده در توانبخشی
● عوامل اجتماعی و اقتصادی
مباحث اجتماعی جزئی از مباحث معلولیت هستند . حقوق بشر ، وضعیت اقتصادی بخصوص فقر و وضعیت اجتماعی شامل عقاید رفتارها و عملکردی که باعث موانع اجتماعی و محیطی می شوند .
میزان تخمینی افرادی که در هر زمان نیاز به خدمات توانبخشی دارند حدود ۵/۱ درصد جمعیت است که این تعداد در تمام دنیا حدود ۹۰ میلیون نفر تخمین زده می شود . تعداد معلولین در هر جامعه ای حدود ۷ تا ۱۰ درصد جمعیت تخمین زده می شود ، اگر چه آمار کشورهای مختلف از ۴ تا ۲۰ درصد می باشد . این اعداد نشانگر تعداد زیاد افرادی است که نیازهای آنان برای خدمات توانبخشی و برای حقوق مساوی و برای مشارکت کامل برآورده نشده است .
مراقبت بهتر دوره حاملگی باعث افزایش میزان بقای کودکان دچار معلولیت شده است . البته مراقبت های بهداشتی مادر و نوزاد باید بیش از این افزایش یابد تا علاوه بر پیشگیری از بیماریها و صدمات ، معلولیت کودکان نیز بطور زودرس کشف شود .
طول عمر افراد معلول افزایش یافته است و این مسئله باعث افزایش جمعیت افراد مسن و در نتیجه افزایش افراد معلول در جامعه شده است . شیوع بیماریهای غیرواگیر باعث تداوم افزایش تعداد افراد مبتلا به بیماریهای مزمن و معلولیت شده است . همچنین صدمات بعلت خشونت ، درگیریها و حوادث ترافیک نیز زیاد شده است . افراد معلول در تمام جوامع طول عمر بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده اند و نتیجه این مسئله نیاز بیشتر به خدمات توان بخشی بوده که تا بحال برآورده نشده است .
بطور سنتی در جامعه برای برآورده کردن نیازهای توانبخشی کار زیادی انجام نشده است و گسترش محدود اینگونه خدمات باعث وابستگی به مؤسسات خصوصی شده است . البته گسترش فعلی اینگونه خدمات به شکلی است که افراد معلول را قادر می سازد تا مستقل تر زندگی کرده و در جامعه مشارکت بیشتری داشته باشند .
● مشارکت معلولین در جامعه
اگر چه بسیاری از کشورها مکانیزم های خوب و تثبیت یافته ای برای درگیر ساختن جامعه جهت برنامه ریزی برای خدمات توانبخشی دارند ولی چنین مکانیسمی در بسیاری از کشورها وجود ندارد . زمانی که جامعه به درگیر شدن در مسائل معلولین عادت نکرده است ، بسیار مشکل است که فعالیت هائی در سطح جامعه شروع شود که باعث تشویق و ایجاد دسترسی مساوری و موقعیت های مناسب برای معلولین شود .
● جنسیت و اطفال معلول
سازمان بهداشت جهانی توجه خاصی به تفاوت های جنسیت دارد بخصوص زمانیکه این تفاوت ها با سلامتی در ارتباط باشند . نیازهای زنان و دختران معلول که با مشکل مضاعف تبعیض جنسی و همچنین فرصت های مجدد برای معلولین مواجه هستند مورد توجه قرار گیرند .
بر طبق آمار یونیسف ۱۰ درصد کودکان با معلولیت زاده شده و یا به آن مبتلا می شوند و از این عده حداکثر ۱۰ درصد توانبخشی مناسب دریافت خواهند نمود . در کشورهای با درآمد کم ، معلولیت های کودکان معمولاً در سنین ۴-۳ سالگی مشخص می شود . در نیتجه توانبخشی بسیار دیر شروع شده و فرصت ارائه درمان زودرس در دوره ای که توانبخشی اثر بیشتری دارد از دست می رود . یک اولویت عمده ، گسترش راههای زودرس تشخیص و توانبخشی برای کودکان از تولد تا قبل از ۳ سالگی است .
● تغییر روش های تخصصی
بطور معمول آموزش متخصصین خدمات درمانی و اجتماعی بر جنبه های پزشکی معلولیت تأکید دارد و در این نگرش بجای اینکه افراد برای زندگی مستقل آماده شوند به عنوان یک فرد وابسته در نظر گرفته می شود .
متخصصین توانبخشی از طریق تعهد به کار کردن نزدیک با افراد معلول و خانواده آنها و در ضمن پیشبرد مفهوم زندگی مستقل و مشارکت کامل ، نقش مهمی برای بهبود نگرش های مثبت به معلولیت دارند . بنابراین متخصصینی که در زمینه توانبخشی کار می کنند باید مهارت های جدیدی به دانش قبلی خود بیافزایند تا رفتار تخصصی آنان در جهت مشاوره و همکاری با خانواده ها و جوامع مورد استفاده قرار گیرد .
● همکاری
همکاری بین بخشی مابین بخش های درمان ، آموزش ، کار و مددکاری لازم است تا افراد معلول تمام خدمات مورد نیاز را که به آنان کمک می کند تا فرصت های مساوی داشته باشند دریافت کنند . در اکثریت کشورها همکاری بخش های مختلف در سطح محلی مؤثرتر از همکاری آنان در سطح ملی است . اگر چه تمام بخش ها در تمام سطوح ، باید همکاری نزدیک داشته باشند تا حمایت کافی از فعالیت های اجتماعی بشود .
معلولین و سازمانهایی که نماینده آنها هستند نقش فعالی در پیشبرد ایجاد فرصت های مساوی دارند . آنها نقش اساسی ، اقتصادی و سیاسی روی جامعه و روی برنامه های اجتماعی و درمانی دارند .
آستین بالا زدم و بسم ا... گفتم و کودکی را ، جوانی را ، انسانی را که نیمه پائین تنش او را در جابه جا شدن یاری نمی کرد ، راه رفتن نمی دانست ، دستها کارا نبود و یأس را تجربه می کرد از جای برخیزاندم . به او روحیه زیستن و بودن دادم . به صندلی چرخدارش سپردم و عصا را حایل جسم نحیفش کردم و جانی گرفت . کاری برایش یافتم و به سمت جامعه سوقش دادم و او نیز برای چشیدن طعم گوارای عشق به سوی زندگی آغوش گشود ، اما چه سود که هیچ حجمی آغوش گشوده اش را پر نکرد . در بن بست اولین مانع در اولین معبر با نگاهی حسرت بار باقی ماند واز نگاههای پرتحقیر و ترحم آنقدر تیر خورد تا همانجا به انتها رسید .
منبع : واحد مرکزی خبر


همچنین مشاهده کنید