سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

معارفی پیرامون قرآن


معارفی پیرامون قرآن
سراسر عالم آفرینش و جهان هستی جلوه رحمت تکوینی حق تعالی است و کتاب های آسمانی و پیامبران و امامان نیز تفضّلات و رحمت تشریعی او محسوب می شوند .
همه سو و همه جا و همه صادر شده های از رحمت حضرت او است و قرآن کامل ترین و مَظهر تام و مُظهر حقیقی رحمت تشریعی است: « فَانظُرْ إِلَی آثَارِ رَحْمَهِٔ اللهِ ؛ پس با تأمل به آثار رحمت خدا بنگر» .
بر اساس این آیه شریفه باید به سوی آثار رحمت حق نظر کرد تا بصیرت یافت ، با این همه بهرهوری بیشتر از تفضلات الهی زمینه هایی دارد ، از جمله خود را در مسیر وزش نسیم رحمت الهی قرار دادن است به طوری که عقل و قلب و جان و روح از آن نسیم زنده شود و درخت وجود انسان ثمراتی چون ایمان و اخلاق و عمل صالح دهد .
حضرت امام باقر (علیه السلام) می فرماید : « ألا وَإنَّ فی أیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَهَا؛ در روزگارتان نسیم های رحمت ویژه میوزد ، مواظب باشید خود را در معرض وزش آن نسیم ها قرار دهید و استفاده کنید» .
بهرهوری از رحمت تام حق که قرآن است و خود باعث جلب رحمت واسعه الهی در دنیا و آخرت به سوی انسان می باشد شرایطی دارد از جمله : «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ؛ و هنگامی که قرآن خوانده شود ، به آن گوش فرا دهید و سکوت کنید تا مشمول رحمت شوید».
پس استماع کامل و سکوت تام ، زمینه ای است که انسان مورد رحمت حق قرار گیرد و در نقطه مقابل اگر انسان با بی اعتنایی به کتاب خدا بر خود ستم ورزد زمینه بدبختی و خسارت را برای خود فراهم آورده است ، چنانکه در آیه ای دیگر می فرماید : «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌٔ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَسَاراً ؛ و ما از قرآن آنچه را برای مؤمنان مایه درمان ورحمت است ، نازل می کنیم وستمکاران را جز خسارت نمی افزاید» .
و این که قرآنِ شفابخش برای بیمار دلان زیان آور است نظیر میوه های رسیده و پرآب و شیرین است که برای کسی که مبتلا به زخم معده و اثنی عشر است زیان آور است . یا قند شیرین که برای مبتلایان به بیماری قند خسارت بار است .
این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده و برای استفاده ما مهجوران وخلاص ما زندانیان سجن طبیعت و مغلولان زنجیرهای پیچ در پیچ هوای نفس و آمال به صورت لفظ و کلام در آمده از بزرگ ترین مظاهر رحمت مطلقه الهیه است که ما کور و کرها از آن به هیچ وجه استفاده نکردیم و نمی کنیم.
● عظمت قرآن
چنانکه دانستی فهم عظمت قرآن خارج از طوق و توان ادراک است ، لکن اشاره ای اجمالیّه به عظمت همین کتاب متنزل که در دسترس همه بشر است موجب فوائد کثیره است .
بدان ای عزیز ! که عظمت هر کلام و کتابی یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن و یا به عظمت نتایج و ثمرات آن است و یا به عظمت رسول و واسطه آن است و یا به عظمت مرسل الیه و حاصلِ آن است و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است و یا به عظمت شارح و مبین آن است و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیت آن است و بعضی از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است و بعضی عرضاً و بالواسطه و بعضی کاشف از عظمت است و جمیع این امور که ذکر شد در این صحیفه نورانیه به وجه اعلی و اوفی موجود ، بلکه از مختصات آن است که کتاب دیگری را در آن یا اصلا شرکت نیست و یا به جمیع مراتب نیست.
● نور مبین
در آیات متعددی قرآن به عنوان نور مطرح شده است از جمله : «وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً ؛ و نور روشنگری مانند قرآن به سوی شما نازل کردیم» .
و نیز : «قَدْ جَاءَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ ؛ بی تردید از سوی خدا برای شما نور و کتابی روشنگر آمده است» .
و نیز می فرماید : ما قرآن را نور قرار دادیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم: « وَلکِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِی بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا؛ ولی آن کتاب را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم ; بی تردید تو مردم را به راهی راست هدایت می نمایی» .
و در آیه ای از ما می خواهد که به خدا و رسول و نوری که نازل فرموده ایمان آوریم : « فَآمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا؛ پس به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کردیم ، ایمان آورید».
در این چهار آیه به زبان های گوناگون نور بودن این نعمت گوشزد شده است .
نور ، خودش ذاتاً روشن است و هم سایه چیزها را روشن و نمایان می کند و اگر نور نبود هیچ چیزی قابل مشاهده نبود حتی اگر در شب غیر مهتابی انسان چیزی را می بیند و تشخیص می دهد بر اثر نور اندک ستارگان است .
ظریفی می گفت : قرآن کریم تنها بر رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نازل نشده است بلکه بر امت ایشان هم نازل شده است و این حقیقتی است که نحوه رابطه خدا و بنده و تفضل فراوان او را بیشتر نمایان می کند ، او این ظرافت را از مضمون تعبیر حق در بخشی از آیات کریمه استفاده کرده بود ، مثلا آنجا که می فرماید : «وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ؛ و قرآن را هم به سوی تو نازل کردیم به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای هدایتشان به سویشان نازل شده بیان کنی» .
کسیکه بتواند مخاطب قرآن قرار گیرد و از قرآن جدا نباشد می یابد که نه تنها قرآن برای هدایت او نازل شده ، بلکه به سوی او نیز نازل شده است ، با این تفاوت که پیامبر عزیز اسلام (صلی الله علیه وآله) واسطه نزول قرآن به سوی امت و مردم نزول قرآن را از طریق ایشان دریافت می کنند . خدای مهربان که صادق ترین صادقان است می فرماید : « وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً؛ و نور روشنگری مانند قرآن به سوی شما نازل کردیم» .
یعنی آنچه که به قلب امت اسلامی می رسد همان مرحله پایانی و نازله قرآن و وحی الهی است که خدا با آن سخن می گوید نه اینکه این نور تا قلب پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده و از آن به بعد قطع شده باشد .
قلب پاک رسول اسلام (صلی الله علیه وآله) و زبان مقدسش افق طلوع وحی است نه چیزی را کتمان می کند چون : «وَمَا هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِین؛ و او نسبت به ابلاغ و تعلیم آنچه به او وحی می شود ، بخیل نیست { تا وحی را کتمان کند} ».
و نه جز وحی چیزی می گوید : « وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی؛ و از روی هوا و هوس سخن نمی گوید» .
و آنچه تلاوت می کند همان است که نازل می شود و نطق و سخنش الهی است: « إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَی؛ گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود ، نیست» .
هنگام شنیدن خطاب « یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا» مستحب است بگوییم : لبیک ، برای آنکه خطاب خدای مهربان خطابی فعلی است و هم اکنون خدا با ما سخن می گوید و اگر هم اکنون تکلم حضرت او نباشد دیگر لبیک گفتن برای چیست ؟ چگونه می شود که کسی با قصد جدی جواب متکلم را که درگذشته سخن گفته بگوید ، هنگامی انسان لبیک می گوید که گوینده ای حاضر باشد و دستوری به او داده باشند و خطابی متوجه او نموده باشند .
گاهی امکان دارد خطاب منتفی شده گذشته را که حکمش هنوز باقی و نافذ است در ذهن ترسیم کنیم و هنگام تلفظ آن لبیک گوییم ، ولی چنین توجیه و تکلفی نیازمند به عنایت زاید و مجاز است و اگر بدون چنین عنایتی به طور جد جریان لبیک گویی مطرح باشد معلوم می شود آن خطاب هم اکنون زنده است و جواب ویژه می طلبد.
● کتاب هدایت و رحمت
اوصاف قرآن کریم بسیار زیاد و الهام بخش است و اگر بنا شود همه را مطرح کنیم مثنوی هفتاد من کاغذ شود ، از این رو به آیاتی که قرآن را به عنوان رحمت مطرح فرموده اشاره می شود و برای آگاهی از سایر صفات به کتاب ها و مصادر مربوطه مراجعه نمایید .
نه بار در آیات شریفه قرآنیه تذکر داده شده است که این کتاب آسمانی مایه هدایت و رحمت است ، در سوره مبارکه انعام از آیه ۱۵۴ تا آیه ۱۵۷ به بحث صراط مستقیم الهی و کتاب آسمانی می پردازد ، از جمله می فرماید : «سپس به موسی کتاب دادیم برای اینکه نعمت خود را بر آنان که نیکی کردند کامل کنیم ، و برای اینکه همه احکام و معارفی که مورد نیاز بنی اسرائیل بود ، تفصیل و توضیح دهیم و برای اینکه هدایت و رحمت بر آنان باشد تا به دیدار پاداش و مقام قرب پروردگارشان ایمان آورند * و این قرآن کتابی پرفایده است که ما آن را نازل کردیم پس آن را پیروی کنید و از مخالفت با آن بپرهیزید تا مشمول رحمت شوید * آری ، قرآن را نازل کردیم تا شما مشرکان نگویید : کتاب آسمانی فقط بر دو گروه پیش از ما یهود و نصاری نازل شد و چون به لغت ما نبود از یاد گرفتن قرائت آنان و آموزششان بی خبر ماندیم * یا نگویید : اگر کتاب آسمانی بر ما نازل می شد ، مسلماً از آن دو گروه راه یافته تر بودیم ، اینک برهانی آشکار و هدایت و رحمتی از سوی پروردگارتان برای شما آمد ، پس ستمکارتر از کسی که آیات خدا را تکذیب کند و از آن ها روی بگرداند کیست ؟ به زودی کسانی را که از آیات ما روی می گردانند ، به خاطرِ روی گرداندنشان به عذابی سخت مجازات خواهیم کرد».
نظیر همین تعبیر هدی و رحمهٔ در این آیات آمده است : اعراف ( ۷ ) : ۵۲ ; یونس ( ۱۰ ) : ۵۷ ; یوسف ( ۱۲ ) : ۱۱۱ ; نحل ( ۱۶ ) : ۶۴ و ۸۹ ; نمل ( ۲۷ ) : ۷۷ ; لقمان ( ۳۱ ) : ۳ .
● قرآن کریم سفره رحمت
یکی از سوره های قرآن که به عروس قرآن موسوم است سوره الرحمن است که فهرستی گسترده از نعمت ها و موهبت های خدای رحمان را پیش چشم انسان می گشاید ، در این سوره شریفه از هر نعمتی از دنیا ، آخرت ، فرشته ، انسان ، جن ، سیر کمالی موجودات سعادت ، بهشت ابدی و نعمت های ظاهری و باطنی او سخن رفته است .
در آغاز این فهرست صف الرحمن و رحمت و تفضل خدا مطرح است و اولین نعمتی که خود خدا از میان رحمت های بی انتهایش مطرح می‌فرماید نعمت قرآن است .
« الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ؛ خدای رحمان * قرآن را تعلیم داد * انسان را آفرید * به او بیان آموخت» .
این آیات نورانی نشان می دهد که قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی ، اولین و مهم ترین و پربارترین نعمت اوست ، در سایه عمل به این برنامه است که قابلیت دریافت رحمت و تفضل الهی در مراحل بعدی به دست می آید و استعدادها شکوفا و هر خسی کسی می گردد و به مقام انسانیت که کمال نهایی است می رسد ، خدای سبحان این مائده رحمت را به عنوان تبیان به مردم شناسانیده است .
« وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْء وَهُدیً وَرَحْمَهًٔ وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ ؛ و این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی و هدایت و رحمت و مژده‌ای برای تسلیم شدگان به فرمان های خداست» .
هر چیزی که در تأمین سعادت انسان ها سهم مؤثر دارد در این کتاب الهی بیان شده است و اگر انجام کاری سعادت بشر را فراهم کند در قرآن آمده است ، همچنین اگر ارتکاب عملی باعث شقاوت و بدبختی انسان ها می شود مطرح شده و فرمان آمده که از آن بپرهیزند.
قرآن مجید برای جهان آفرینش آغازی قائل است به نام مبدأ که فیض خلقت از آنجا شروع شده و انجامی به نام معاد که نظام هستی به آن سمت می رود و مسیری به نام صراط مستقیم و دین که با پیمودن این مسیر و راه صحیح باید به آن مقصد رسید همه معارف دین در همین سه بخش مبدأ و معاد و صراط آمده است.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) برای اینکه ما را به اهمیت این سه حقیقت فراگیر آگاه کند در روایتی می فرماید : « رَحِمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِنْ أیْنَ وَفِی أیْنَ وَ إلی أیْنَ ؟ ؛ خدا رحمت کند کسی را که بشناسد از کجاست و در کجاست و به سوی کجا روان است».
یعنی خدا رحمت کند انسانی را که خدای خود را می شناسد و آشنای به توحید و مبدء شناس است و بفهمد که اکنون در کجاست و در چه جهت و وضعیتی قرار دارد و باید در چه راهی گام بردارد و صراط شناس باشد و تشخیص دهد به کدام مقصد در حرکت است و معاد شناس باشد.
● احسن الحدیث
پروردگار مهربان از قرآن مجید به عنوان احسن الحدیث یاد می کند ، یعنی بهترین و نیکوترین و زیباترین سخن ، با اینکه حضرت حق کتاب های آسمانی متعدد و الهام ها و احادیث قدسیه دارد ولی درباره این احسان و تفضل خاص خود بر بشر می فرماید : «اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ؛ خدا نیکوترین سخن را نازل کرد ، کتابی که آیاتش در نظم ، زیبایی ، فصاحت ، بلاغت و عمق محتوا شبیه یکدیگر است ، مشتمل بر داستان های پندآموز و امر ، نهی ، وعده ، وعید ، حلال و حرام است ; از شنیدن آیاتش پوست کسانی که از پروردگارشان می هراسند به هم جمع می شود».
قرآن برترین کلامی است که خدا نازل فرموده است ، چه از نظر الفاظ و عبارات و چه از نظر فصاحت و بلاغت و چه از نظر معنی و مضمونی که غنی و انسان ساز است.
اگر سخنی بهتر و عمیق تر از این امکان داشت بی تردید خدای تعالی آن را برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) که خاتم پیامبران اوست نازل می کرد.
اگر کلام و پیامی بالاتر از قرآن قابل فرض بود ممکن نبود که خدای مهربان آن را به دست آخرین پیامبرش ابلاغ نفرماید ، زیرا نه خدا جاهل به حقایق یا ناتوان و عاجز است و نه بخیل، خدایی که بر هر کاری و بر هر چیزی قادر است: « وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ ؛ و او بر هر کاری تواناست».
از عطا کردن پیام بهتر و بالاتر به پیامبرش عاجز نیست و نیز خدا از هر عیب و نقصی از جمله بخل پاک و منزه است چنانکه مکرر در آیات قرآن به وسیله لغت تسبیح و مشتقاتش به پاکی او از هر عیب و نقصی اشاره شده است ، بنابراین قرآن کریم بهترین پیام و کامل ترین ره آوردِ جاودانی وبرترین نعمت الهی و سفره رحمت گسترده و واسعه حق است و کلامی برتر از آن ممکن نخواهد بود.
● مراتب قرآن
قرآن کریم نظیر کتاب های معمولی نیست که سراسرش در اختیار خوانندگان باشد بلکه کتابی است الهی و دارای مرتبت ها و مرحله ها ، ظاهر و باطن دارد و باطنش نیز دارای بطونی است ، مرحله اعلای آن ام الکتاب است چنانکه می فرماید : «وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ؛ و همانا که آن در امّ الکتاب که لوح محفوظ است نزد ما بلند مرتبه و حکیم است».
اصل و ریشه و مادر آنکه عالی ترین مرحله و وجود حقیقی است نزد خدا و لدی الله است، همان مرتبه عالیه ای که در دست فرشتگان مقرب و مورد اکرام الهی است: « بِأَیْدِی سَفَرَهٔ * کِرَام بَرَرَهٔ ؛ در دست سفیرانی * بزرگوار و نیکوکار» .
و مرتبه پایین و نازل آن به دست مردم و به زبان عربی آشکار است: « إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ که ما آن را به زبان عربی فصیح و گویا قرار دادیم تا در آن تعقّل کنند».
و در این مرحله آن ، محتوا در قالب الفبایی در می آید ، شنیده می شود ، دیده و نوشته می شود ، تفسیر و تأویل می گردد ، تا زمینه فهم و تعقل و ترقی و تکامل انسان فراهم آید ، در همین آیه یادآور شده که قرآن را به صورت عربی فصیح درآورده ایم تا منشأ تعقل و فهم و اندیشیدن شما باشد : «لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ».
● آشنایی با قرآن
برای آشنایی اجمالی با قرآن می توان از روزنه نام ها و صفاتی که خدای متعال برای این گنجینه حیاتی در خود قرآن گشوده است نیم نگاهی انداخت .
این اوصاف به شصت عنوان بالغ می شود و در یک نظر می توان آنها را به ده دسته تقسیم کرد:
● اوصاف دهگانه قرآن
۱ ) صفات کلی قرآن که به منزله عنوان مشیر یا معنای جنسی است مثل :« کتاب ، حدیث ، قول » که هیچگونه دلالتی بر اهداف نزول و ویژگیهای قرآن ندارد.
۲ ) اوصافی که دلالت بر نحوه بیان قرآن دارد مثل : « عربی ، مبین ، متشابه ، مثانی ، تفصیل ، مفصل ».
۳ ) اوصاف مدح آمیزی که اجمالا دلالت بر اهمیت و وفور فایده و برکات آن دارد مثل : « عظیم ، ثقیل ، کریم ، مجید ، مبارک ، احسن الحدیث ، علیّ ، حکیم و عزیز».
۴ ) صفت هایی که موضع این کتاب را نسبت به سایر کتاب های آسمانی بیان می فرماید مانند : « تصدیق ، مصدق و مهیمن ».
۵ ) عناوینی که بر نزول آن از طرف خدای تعالی دلالت دارد مانند : « کلام الله، آیات الله، تنزیل و منزل» عنوان‌های حق، حق الیقین و صدق را نیز می توان جزء این دسته به حساب آورد و شاید ملحق به دسته ششم باشد.
۶ ) عنوان هایی که بر صحیح بودن محتوی و محکم و متقن بودن مضمون و روشنی مفاهیم آن دلالت دارد ، مفاهیمی که قوای فکری و عقلانی انسان را تغذیه می نماید و حق و باطل را از یکدیگر جدا می سازد مانند : « علم، برهان، تبیان، بیان، بینات، فرقان، فصل، قیم و غیر ذی عوج ».
۷ ) اوصافی که دلالت بر نیروی انگیزنده قرآن دارد، نیرویی که انسان را برای حرکت تأمّلی به فعالیت وامی‌دارد مانند: «بشری، بشیر و نذیر ».
۸ ) اوصافی که دلالت دارد قرآن دل را بیدار نموده و از غفلت و بی خبری خارج و برای پذیرش حق آماده می‌سازد مثل « ذکری، ذی الذکر، تذکر و موعظه».
۹ ) عناوینی که دلالت دارد قرآن امراض روحی را شفا می دهد و موانع را برطرف می سازد مانند: «شفا» .
۱۰ ) اوصافی که دلالت بر روشن گری قرآن نسبت به همه مراحل کمال یا ابعاد انسان دارد یعنی هم در مرحله شناخت فکر و عقل را هدایت می کند و بینش صحیح و یقین به انسان می بخشد و هم به دل روشنی و آگاهی داده و آن را برای گرایش و پذیرش حق آماده می سازد و هم روح را در سیر صعودی قدم به قدم همراهی و راهنمایی می کند تا درجات عالیه کمال را یکی پس از دیگری طی کند و به هدف نهایی برسد: « یَهْدِی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ ؛ خدا به وسیله آن نور و کتاب کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راه های سلامت راهنمایی می کند» .
● قرآن معرِّف مقام مقدس احدیت
این کتاب شریف صورت احدیت جمع جمیع اسما و صفات و معرف مقام مقدس حق به تمام شؤون و تجلیات است و به عبارت دیگر این صحیفه نورانیه صورت « اسم اعظم » است چنانکه انسان کامل نیز صورت اسم اعظم است بلکه حقیقت این دو در حضرت غیب یکی است و در عالم تفرقه از هم به حسب صورت متفرق گردند ولی باز به حسب معنا از هم متفرق نشوند و این یکی از معانی« لَنْ یَفْتَرِقَا حتّی یَرِدَا عَلیَّ الحَوض » می باشد .
و چنانکه حق تعالی به یدی الجلال و الجمال تخمیر طینت آدم اول و انسان کامل فرموده ، به یدی الجلال و الجمال تنزیل کتاب کامل و قرآن جامع نموده و شاید به همین جهت آن را قرآن نیز گویند چه که مقام احدیت جمع وحدت و کثرت است .
و از این جهت این کتاب قابل نسخ و انقطاع نیست زیرا که اسم اعظم و مظاهر او ازلی و ابدی است و تمام شرایع به همین دعوت ، به همین شریعت و ولایت محمدیه است.
آنچه صریحاً یا ظاهراً در قرآن کریم آمده در چند دسته است :
الف ) معارفی که به اسماء و صفات الهی مربوط می شود از قبیل : حیات، علم، قدرت، سمع، بصر، توحید و سایر اوصاف کمالی که به ذات خدا بستگی دارد .
ب ) معارفی که مرتبط است به افعال الهی مانند: خلق و امر و اراده و مشیت، هدایت، قضا و قدر ، جبر و تفویض ، رضا و سخط و . . .
ج ) معارف مربوط به واسطه های فیضی مانند: لوح، قلم، بیت معمور و امثال آنکه واسطه فیضی بین خدای متعال و انسان ها هستند.
د ) مباحث مربوط به شناخت انسان و تبیین حقیقت وی در جهان چه انسانِ پیش از دنیا و چه انسان پس از دنیا و چه انسان در دنیا.
و مباحثی که در زمینه پیدایش انسان، معرفت انسان، معرفت اصول اجتماعی انسان، انسان های کامل و نمونه و کمال انسان به عنوان نبوت رسالت وحی، الهام، شریعت و نیز آنچه بیانگر آینده انسان یعنی برزخ و معاد است.
و همچنین معارفی که درباره اخلاق ، تهذیب ، تربیت و مقام های اولیای الهی است .
در مجموع هر آنچه به سعادت بشر مربوط است از عقیده و اخلاق و عمل همه در قرآن بیان شده است و از آنجا که عقیده و اصول دین زیربنا و پایه اخلاق و عمل است خدای سبحان نسبت به آن عنایت ویژه ای فرموده و می توان گفت هیچ عقیده ای در جهان نیست که قرآن درباره آن سخن نگفته باشد . قرآن حق را تأیید و باطل را نفی می کند و این امر شامل همه عقاید گذشته و آینده می شود ، باید همه مکتب های بشری بر این میزان الهی عرضه شود و صحت و سقم آنها روشن گردد ، زیرا قرآن در این باره اظهار نظر کرده است .
● زمینه‌های راه‌یابی به قرآن
راه یابی به باطن و اسرار این کتاب شرایطی دارد ، باید نردبان تقوا طی گردد تا انسان به معراج طهارت برسد زیرا ; « لاَ یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ ؛ جز پاک شدگان از هر نوع آلودگی به حقایق و اسرار و لطایف آن دسترسی ندارند ».
« رَسُولٌ مِنَ اللهِ یَتْلُوا صُحُفاً مُّطَهَّرَهًٔ ؛ آن دلیل روشن فرستاده ای چون پیامبر اسلام از سوی خداست که صحیفه هایی پاک را می خواند ».
گرچه تحصیل طهارت کار ساده ای نیست ولی ممکن و راهش باز است ، برای تحصیل طهارت باطنی باید چند مرحله طی شود :
● شرائط راه یابی به قرآن
۱ ) همه محرمات و گناهان برونی و درونی کاملا ترک شود ، یعنی درون آینه ای شود که بتوان با آن حقایق ملکوتیه را مشاهده کرد که اگر ذره ای از رذایل و خبائث معنوی چون حقد و حسد و حرص و بخل و کینه و ریا و غرور اعمال فاسد ظاهری در انسان باشد مشاهده امور ملکوتیه ممکن نخواهد بود.
۲ ) انجام همه فرایض و واجبات قلبیه و قالبیه و بدنیه و مالیه و حقوقیه است.
۳ ) اتصال به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) و عشقورزی به آنان و پیروی و اطاعت از دستورات حیات بخش آن بزرگواران.
۴ ) مداومت بر عمل صالح و اخلاق حسنه و حفظ و رعایت تقوا در همه امور و شؤون زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی.
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع: کتاب جاوه‌های رحمت الهی
منبع : عرفان


همچنین مشاهده کنید