شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

آرایش جریان‌های سیاسی در انتخابات آینده


آرایش جریان‌های سیاسی در انتخابات آینده
نگاه آقای مهدی علیخانی، دبیر کل حزب جوانان ایران اسلامی، به آرایش احتمالی احزاب و جریان‌های سیاسی مؤثر کشور و روند فعالیت‌های انتخاباتی، ائتلاف‌های محتمل، چالش‌ها و سناریوهای پیش‌روی احزاب و کاندیداها در آستانه انتخابات مجلس هشتم
مجلس شورای اسلامی مهمترین نماد و مظهر دمکراسی در ایران است، به طوری که از سوی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، نهادی در را‡س امور نام گرفت. یکی از ویژگی‌های مجلس یا قوه مقننه در طول ۷ دوره گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این بوده که برخلاف قوه مجریه، هیچگاه به طور مطلق، یکدست و یا خالی از حضور جریان رقیب نبوده و همواره جناح‌های مختلف با عناوین گوناگون اعم از اصلاح‌طلب (چپ) و اصول‌گرا (راست) در زمان حضور اکثریتی رقیب، اقلیتی برای اظهار نظر و پیشبرد برنامه‌های خود و بیان نقد از جایگاه قوه مقننه داشته‌اند. لذا انتخابات مجلس همواره یکی از مهمترین رقابت‌های انتخاباتی کشور بوده است، به گونه‌ای که در انتخابات دوره هفتم به رغم عدم شرکت برخی از احزاب اصلاح‌طلب به دلیل ردّ صلاحیت‌ها، ائتلافی جدید (ائتلاف برای ایران) از جانب تعدادی دیگر از احزاب اصلاح‌طلب شکل گرفت تا تلاشی باشد برای حضور یک اقلیت هر چند محدود در مجلس - که امروز شاهد آن هستیم.
● مسیر انتخابات
▪ اصول‌گرایان:
به رغم برتری مجموع آرا و درصد آرای نامزدهای منتسب به اصلاح‌طلبان در اولین مرحله از نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، نتیجه نهایی، پیروزی نامزدی بود که جریان اصول‌گرا او را منتسب به خود می‌دانست. اما این تلاش اصول‌گرایان، پرسشی را به ذهن متبادر می‌ساخت که چه دلیلی برای این همه تأکید وجود دارد؟ چرا آقای احمدی‌نژاد در ابتدا در اعتراض به روند حاکم در جریان اصول‌گرا، طی نامه‌ای راه خود را از شورای هماهنگی اصول‌گرایان جدا کرده بود؟ و چرا اصول‌گرایان - به ویژه بخش سنتی آن - همچنان پیروزی رییس‌جمهور کنونی را به نام خود مهر می‌کنند؟ در عین حال، آنها چگونه می‌توانند عدم حضور خود در کابینه دولت اصول‌گرای نهم را توجیه نمایند؟
پاسخ این پارادوکس‌ها در سومین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا داده شد؛ جایی که در رقابت میان حامیان رییس‌جمهور و اصول‌گرایان سنتی، اصلاح‌طلبان و نیز نامزدهای نزدیک به یکی از رقبای جدّی رییس‌جمهور در انتخابات گذشته و احتمالاً آینده، وارد پارلمان شهری شدند. نتیجه این انتخابات، به صدا درآمدن زنگ خطر برای دولت و اصول‌گرایان بود. در تحلیل اولیه درون جناحی، غرور و انحصاری شدن طرفداری از دولت، ناکامی در همراه‌سازی مردم و... و در نهایت، “عدم ائتلاف” از جمله دلایل این ناکامی عنوان شده است.
▪ اصلاح‌طلبان:
سؤالی که امروز از سوی برخی اصلاح‌طلبان در واکنش به برداشت‌های برخی از اصول‌گرایان در خصوص نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری دوره نهم مطرح شده، این است که اگر آرای آقای مهدی کروبی ۲ درصد افزایش می‌یافت و مرحله دوم با رقابت میان آقایان هاشمی رفسنجانی و کروبی آغاز می‌گشت، آیا تحلیلگران‌ نزدیک به دولت می‌توانستند از موج جدید اصول‌گرایی و اقبال گسترده مردم به این جریان خبر دهند؟ البته نتیجه انتخابات، شکست جریان اصلاح‌طلب بود. کم‌توجهی به مشکلات معیشتی مردم، قطع کانال ارتباطی میان اصلاح‌طلبان و مردم و ... و در نهایت، “عدم ائتلاف” به عنوان برخی از دلایل این شکست تمام عیار مطرح گردیده است.
● ائتلاف یا عدم ائتلاف
آنچه که دو جریان اصلی سیاسی کشور را به این نتیجه رسانده تا در آستانه انتخابات مجلس هشتم از “فرمول‌ها یا مدل‌های جدید ائتلاف” سخن بگویند، تجارب حاصل از انتخابات ریاست‌جمهوری نهم می‌باشد که انتخابات شوراهای سوم شهر و روستا آن را تکمیل نموده است.
اصول‌گرایان و فرمول ۶+۵‌‌‌‌‌: فعالیت انتخاباتی اصول‌گرایان برای انتخابات مجلس هشتم، همانند انتخابات گذشته با نامی جدید آغاز شده است. عنوان جدید، “جبهه متحد اصول‌گرایان” می‌باشد که هیأت اجرایی آن در ابتدا با ترکیبی ۶ نفره کار خود را آغاز نمود. اما اندکی بعد، گروهی ۵ نفره تحت عنوان “گروه مرضی‌الطرفین” انتخاب و در نهایت، امور انتخاباتی این جریان به هیأتی ۱۱ نفره معروف به “گروه ۶ + ۵” سپرده شده است. اگر در ترکیب گروه ۵ نفره، بیشتر چهره‌های غیر حزبی و ریش سفید جناح راست حضور دارند، گروه ۶ نفره را ترکیبی از نیروهای حامی دولت، جبهه پیروان خط امام و رهبری و اصول‌گرایان جدید تشکیل داده‌اند - گروهی که مهندس باهنر، نایب رییس اول مجلس، شکل‌گیری آن را کاملاً دمکراتیک خوانده و اعضای آن، گروه جدید را متعادل، جامع الاطراف و مورد قبول همه اصول‌گرایان دانسته‌اند. وظیفه این گروه که در را‡س جریان راست و برای هماهنگ ساختن فعالیت‌های انتخاباتی اصول‌گرایان تشکیل شده، علاوه بر نظارت و برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری پیرامون فهرست‌های انتخاباتی عنوان گردیده است. به موازات، مهمترین تلاش این گروه، پنهان نگه داشتن اختلافات درونی، اقناع سریع جریان‌های معترض همسو، ممانعت از بازتاب انتقادات در رسانه‌ها و در یک کلام، نمایش وحدت اصول‌گرایان در آستانه رقابتی حساس و سرنوشت‌ساز تعریف شده است.
اما جریان‌هایی در درون اردوگاه اصول‌گرایی، این فرمول را تاب نیاورده و با وارد کردن انتقاداتی به آن، بعضاً فعالیت‌های انتخاباتی موازی را آغاز کرده‌اند که جمعیت آبادگران جوان، طیف نزدیک به دکتر محسن رضایی با عنوان جبهه اتحاد ملی، اصول‌گرایان مستقل و آبادگران جهادی از آن جمله‌اند. تاکنون عمده‌ترین انتقاد به فرمول جدید ائتلاف، از سوی آقای بیادی، عضو شورای شهر تهران و دبیر جمعیت آبادگران جوان وارد شده است. وی در این زمینه گفته است: “عده‌ای که در این شورا دور هم جمع شده‌اند، در خانه‌ خود نیز را‡یی‌ ‌ندارند، چه رسد به را‡ی ‌آوردن از سوی مردم.” دکتر محسن رضایی، ضمن اعلام موافقت با گروه ۵ نفره مرضی‌الطرفین، اعلام داشته که کاری با هیأت اجرایی شش نفره ندارد. دبیر کل ائتلاف آبادگران جهادی هم برخلاف نایب رییس اول مجلس، روند انتخاب اعضای گروه ۱۱ نفره را غیر دمکراتیک خوانده و اعتراض خود نسبت به جبهه متحد اصول‌گرایان را اعلام داشته است. فارغ از این انتقادات، جریان‌های اصلی اصول‌گرا تلاش می‌کنند تا وحدت و ائتلاف خود را در انتخابات آتی حفظ کنند.
▪ مدل جدید ائتلاف اصلاح‌طلبان:
برخلاف اصول‌گرایان، این بار اصلاح‌طلبان هستند که فعالیت انتخاباتی خود را در سکوت آغاز کرده و به سوی ترسیم مدل جدیدی از ائتلاف حرکت کرده‌اند. در حال حاضر بحث‌های انتخاباتی در اردوگاه اصلاح‌طلبان در سه کانال اصلی:
الف) مجمع مشورتی،
ب) شورای هماهنگی جبهه اصلاحات
ج) حزب اعتماد ملی در حال پیگیری است.
مجمع مشورتی، حاصل جلسه حدود ۳۰۰ تن از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب با سید محمد خاتمی، رییس‌جمهور پیشین کشورمان می‌باشد. تقاضای فعالان سیاسی برای ایفای نقش جدّی او در به وحدت رساندن نیروهای اصلاح‌طلب جهت شرکت در هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، موجب شد تا طی یک نظرخواهی از مهمانان و میزبان، شورایی ۲۱ نفره برای بررسی شرایط انتخابات مجلس هشتم و چگونگی تشکیل یک ائتلاف حداکثری ایجاد شود. جلسات این شورا که اندکی بعد عنوان “مجمع مشورتی” را بر خود نهاد، از روزهای آغازین سال جدید شروع شد. چهره‌های حاضر در این مجمع، ترکیبی از شخصیت‌های حزبی و غیر حزبی اصلاح‌طلب هستند که در جلسات متعدد، به بحث و تبادل نظر در خصوص اهداف و برنامه‌های اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی پرداخته‌اند. به موازات - و البته با اندکی تأخیر - ‌‌‌‌شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، بحث‌های انتخاباتی خود را آغاز کرد. شورای هماهنگی در اولین قدم خود برای ورود به مباحث انتخاباتی، میان دو گزینه قرار گرفت. گزینه اول، تأیید حرکت آغاز شده از سوی سیدمحمد خاتمی و گزینه دوم، فعالیت مستقل انتخاباتی بود که اعضای شورا، گزینه اول را انتخاب کردند. اما در مقابل از خاتمی خواستند تا نسبت به گسترش مجمع مشورتی اقدام کند. در همین راستا، آنها شش فرد جدید را جهت عضویت در مجمع مشورتی به خاتمی پیشنهاد کردند تا در نهایت همراه با دو چهره دیگر، تعداد اعضای مجمع مشورتی به ۲۹ نفر افزایش یابد. در این میان، به رغم این که افراد حاضر در مجمع مشورتی به اعتبار شخصیت حقیقی خود دعوت شده بودند، اما در مرحله اول ۱۱ نفر و در مرحله بعد ۱۷ نفر از آنها منتسب به احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بودند. با توجه به این که اکثریت غالب احزاب اصلاح‌طلب عضو شورای هماهنگی، به عضویت مجمع جدید درآمده‌اند، این مجمع ستاد انتخاباتی خود را به ریاست موسوی لاری تشکیل داده است تا بتواند در تعامل با جبهه اصلاحات و سایر احزاب و شخصیت‌ها، مقدمات تشکیل ائتلافی حداکثری را فراهم کند. ‌
از سوی دیگر، حزب اعتماد ملی از مدت‌ها قبل فعالیت‌های انتخاباتی خود را به صورت مستقل آغاز کرده است. ولی علیرغم تأکید این حزب مبنی بر حضور مستقل در انتخابات و جریان‌سازی رسانه‌های اصول‌گرا مبنی بر اختلاف میان اصلاح‌طلبان، آنچه در واقعیت بیش از پیش خود را نشان داده، ائتلاف نهایی میان احزاب و جریان‌های اصلاح‌طلب است که نمونه آن در انتخابات شوراها مشاهده گردید، به طوری که به رغم ارایه فهرست مستقل از سوی حزب اعتماد ملی، کلیه ۱۵ نامزد اصلاح‌طلبان در شهر تهران، مشترک بودند. آقای مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی نیز اخیرا از هماهنگی حداقل ۸۰ درصدی نامزدهای حزب متبوع خود با لیست سایر اصلاح‌طلب خبر داده است. با توجه به تمایل حزب اعتماد ملی به فعالیت انتخاباتی مستقل با عنوان خود، ائتلاف میان اصلاح‌طلبان عضو مجمع مشورتی و این حزب اصلاح‌طلبان، رویدادی است که تحقق آن نه زیر نام “ائتلاف،” بلکه تحت عناوینی چون هماهنگی، دور از ذهن نخواهد بود. ‌
البته در اردوگاه اصلاح‌طلبان نیز برخی افراد و تشکل‌ها از لزوم شکل‌گیری ائتلاف اصلاح‌طلبان بر مبنای “اعتدال” سخن می‌گویند. اما این گروه به‌رغم انتقاداتی که به برخی عملکردها وارد می‌دانند، عمده هدف خود را شکل‌گیری ائتلافی حداکثری در درون اصلاح‌طلبی عنوان کرده‌اند.
مستقل‌ها: انتخابات مجلس همواره شاهد پیروزی نامزدهای مستقل بوده است، زیرا انتخابات در برخی حوزه‌ها که تعداد آنها هم کم نیست، نه در دایره نفوذ احزاب و تشکل‌های سیاسی، که در زیر سایه افراد برگزار شده و حمایت و عدم حمایت احزاب، تأثیر قابل‌توجهی در موفقیت و ناکامی نامزدها ندارد. این حوزه‌ها غالباً حوزه‌های کوچک با مناطق روستایی گسترده هستند که دغدغه‌های آنها بیش از آن که مسایل سیاسی باشد، معیشتی و رفاهی مختص آن منطقه است. لذا معمولاً چهره‌های شناخته شده و صاحب نفوذ، شانس پیروزی در این حوزه‌ها را دارند. البته این افراد به عنوان کاندیداهای مستقل، ممکن است تحت حمایت جریان سیاسی خاصی نیز قرار بگیرند. اما برد آنها بیشتر بر اساس علایق قومی و منطقه‌ای است، تا حمایت احزاب.
● ضرورت ائتلاف
تجارب انتخابات پیشین و حساسیت‌ها و اهمیت مجلس آینده، دو جریان اصلی سیاسی کشور را به ضرورت ائتلاف و هماهنگی واقف نموده است، هر چند برخی تحولات درونی و حتی خارج از اراده یک جریان - مانند ردّ صلاحیت‌ها - ممکن است موجب تغییر آرایش انتخاباتی و حتی تجدید نظر درخصوص حجم حضور در انتخابات شود. ولی آنچه که آشکار است، سهل‌تر بودن کار اصلاح‌طلبان برای هماهنگی و ائتلاف حداکثری به نسبت اصول‌گرایان می‌باشد، زیرا اصلاح‌طلبان خارج از قدرت بوده و به حداقل‌ها راضی‌ هستند. در مقابل، به رغم این که اصول‌گرایان به ظاهر در قدرت شریک هستند، اما طیف گسترده‌ای از آنها - به ویژه سنتی- جایی در قوه مجریه ندارند. تجربه انتخابات شوراها نشان داد که اگر بخش سنتی اصول‌گرایان نتواند ابزار مناسبی -‌‌‌‌ مانند اهرم‌های پارلمانی- در دست داشته باشد، مورد اعتنای دولت نهم قرار نخواهد داشت. در عین حال، دولت نهم علاقه دارد در اجرای برنامه‌های خود، مستقل از هر گروه و جریانی - ‌‌‌‌‌حتی طیف نزدیک به خود - عمل کند. بنابراین شکل‌گیری ائتلاف در اردوگاه راست، قدری مشکل به نظر می‌رسد.
● نگاه گروه‌ها به انتخابات
▪ اصلاح‌طلبان:
نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، خروج کامل یا به تعبیری، اخراج اصلاح‌طلبان از کلیه امور اجرایی و اداری کشور را رقم زد. شکست آنها در انتخابات مجلس هفتم نیز به دنبال واگذاری کرسی‌های شورای شهر دوم به اصول‌گرایان صورت گرفت. اما شکست‌های پیاپی و تلاش رقیب برای نمایش ضعف اصلاح‌طلبان و تغییر نگاه مردم به آنها، پس از پیروزی نسبی کاندیداهای منتسب به جناح چپ در انتخابات شوراهای سوم شهر و روستا و حتی انتخابات خبرگان رهبری، اشتباه بودن پاره‌ای تحلیل‌ها درخصوص مرگ اصلاحات اصلاح‌طلبان را عیان ساخت. در عین حال، موفقیت نسبی در انتخابات شوراها نه تنها در تهران بلکه در سایر نقاط کشور به رغم حداقل امکانات و تحت شرایط سخت، این امید را زنده ساخت که اصلاح‌طلبان می‌توانند با تغییر رویکردها و تجدید نظر در اولویت‌بندی برخی اهداف و با نگاهی مبتنی بر شرایط جدید، به حاکمیت بازگردند. به علاوه، موفقیت در انتخابات مجلس هشتم حتی به شکل اقلّیتی قوی یا فراکسیونی هم طراز با رقبا، شانس موفقیت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده را افزایش خواهد داد. اهمیت این حضور برای اصلاح‌طلبان بدین گونه است که آنها در فضایی که از حداقل تریبون‌ها و رسانه‌ها برای بیان دیدگاه‌ها و پیشبرد برنامه‌های خویش برخوردارند، می‌توانند آزادانه‌تر به نقد عملکرد دولت نهم پرداخته و برنامه‌های خود را برای بازگشت به قدرت، بیان و اجرا کنند. شکست برخی از گروه‌ها در انتخابات شوراهای سوم، حامل علایم و پیام‌های متعددی برای جناح‌های سیاسی کشور بود. در این میان، اصلاح‌طلبان با تحلیل انتخابات شوراها، شانس خود را برای در اختیار گرفتن قوه مجریه از طریق گذر از قوه مقننه، بیشتر از قبل می‌بینند.
‌‌‌‌‌‌‌▪ اصول‌گرایان:
شکست نسبی گروهی از اصول‌گرایان در انتخابات شوراها، زنگ خطر را برای جناح راست به صدا درآورده است، چرا که آنها توانسته بودند شوراهای دوم و مجلس هفتم و سپس ریاست‌جمهوری نهم را به نام جریان خود سند بزنند. البته موفقیت نسبی اصول‌گرایان در شورای شهر تهران نیز بیش از آن که عنوان اصول‌گرایی داشته باشد، تحت عنوان “‌اصول‌گرایان اصلاح‌طلب” و یا طیف حامی شهردار کنونی تهران بود. به موازات، بروز اختلافات عدیده درونی و نقدهای جدّی پارلمانی برخی از نمایندگان منتقد اصول‌گرا که خود را آماده حضور مستقل در انتخابات مجلس هشتم می‌کنند، تداوم پیروزی‌های این جریان را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. همچنین عدم موفقیت کامل دولت در عملی کردن وعده‌های خود به ویژه در حوزه اقتصادی‌ شامل بروز موج گسترده گرانی و مشکلات سیاسی داخلی و خارجی، مزید بر علت شده تا اصول‌گرایان در آستانه انتخابات مجلس، شرایط سخت‌تری نسبت به اصلاح‌طلبان داشته باشند. اهمیت انتخابات آتی برای اصول‌گرایان از آن جهت است که شکست و از دست دادن اکثریت مطلق در مجلس هشتم، ممکن است به پاره شدن زنجیره پیروزی‌های پیاپی و در نهایت، واگذاری قوه مجریه به اصلاح‌طلبان منجر شود. این نگرانی به قدری است که برخی از اصول‌گرایان از ضرورت سازمان‌دهی جدید برای جلوگیری از شکست و یا افزایش خطر حضور اصلاح‌طلبان معتدل خبر داده‌اند، زیرا برای اصلاح‌طلبان، موفقیت در انتخابات مجلس - ولو تشکیل اقلیتی منسجم، قوی و مؤثر- مقدمه ورود به قدرت محسوب می‌شود.
● جریان‌های حاضر در انتخابات مجلس هشتم
در حال حاضر نمی‌توان به سادگی و قطعیت از تعداد و کیفیت ائتلاف‌ها و نام جریان‌های سیاسی فعال در رقابت‌های انتخاباتی مجلس هشتم سخن گفت. اما نکته مهم این است که در انتخابات آینده نیز همانند رقابت‌های گذشته به‌رغم حضور گسترده احزاب و اتئلاف‌ها، همچنان شخصیت‌های برجسته، نقش محوری در ائتلاف‌سازی و جریان‌سازی بازی می‌کنند. اما فارغ از بحث پیرامون چرایی این موضوع، بر اساس احتمالات می‌توان جریان‌های زیر را در انتخابات آتی مجلس مورد شناسایی قرار داد: ‌
▪ ائتلاف بزرگ اصلاح‌طلبان بر مبنای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و مجمع مشورتی، با محوریت آقای سیدمحمدخاتمی ‌
▪ حزب اعتماد ملی، با محوریت آقای مهدی کروبی
▪ جبهه متحد اصول‌گرایان بر مبنای ائتلاف میان جبهه پیروان خط امام و رهبری، حامیان دولت و اصول‌گرایان جدید، با نقش‌آفرینی چهره‌هایی چون آقایان باهنر، عسگراولادی و ... ‌
▪ جبهه اتحاد ملی، با محوریت آقای محسن رضایی‌
● نیروهای نزدیک به شهردار کنونی تهران ‌
اعتدال گرایان به عنوان‌ حدّ میانه جریان اصول‌گرا و اصلاح طلب، با محوریت آقای حسن روحانی ‌
با این اوصاف و با عنایت به وقوع احتمالاتی چون بروز اختلاف‌های بالقوه در درون جریان اصول‌گرا که می‌تواند به جدایی حامیان دولت از اصول‌گرایان سنتی منجر شود و یا ردّ صلاحیت‌ها که می‌تواند برخی از گروه‌های اصلاح‌طلب را از شرکت در انتخابات منصرف و ائتلاف جدید و دگرگون شده‌ای را شکل دهد، پیش‌بینی درخصوص سهم احتمالی ائتلاف‌ها و جریان‌ها در مجلس هشتم را دشوار ساخته است. در حال حاضر زمانی حدود ۶ ماه به رقابت‌های انتخاباتی مجلس هشتم باقی مانده است. اما با گذر زمان می‌توان روند انتخابات را بهتر و دقیق‌تر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
در پایان، اشاره به نقش غیر قابل انکار آقای هاشمی‌رفسنجانی در این انتخابات، ضروری است. البته وی از انتساب‌ به جریان‌‌های مختلف دوری می‌کند، ولی ظاهراً گرایش او به جریان اصلاحات به ویژه در سال‌های اخیر احساس می‌شود. البته نمی‌توان از هاشمی رفسنجانی انتظار مشارکت در انتخاب یک لیست واحد را داشت. اما وی می‌تواند نقش مؤثری در امر انتخابات به ویژه در بحث تعیین صلاحیت نامزدها ایفا کند - این نکته‌ای است که اصلاح‌طلبان از او انتظار دارند.‌
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران


همچنین مشاهده کنید