پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نکات جالبی در رابطه با خواب دیدن و یادآوری رویاها


نکات جالبی در رابطه با خواب دیدن و یادآوری رویاها
رویاها(dreams) تجربه تصاویر، صداها و سایر حواس خیالپردازی شده حین خواب میباشند. معمولاً محتوا و مضامین رویاها خارج از کنترل رویا بین است، البته به استثنای رویاهای روشن(LUCID DREAMS) که درآن رویابین هوشیارانه در می یابد که در حال رویابینی است و قادر به تغییر حقایق پیرامون خویش و کنترل جنبه های گوناگون رویا میباشد. قویترین رویاها و آنهایی که یادآوری شان آسان است در مرحله پنجم خواب یا همان رم(REM) دیده میشوند. یک فرد بطور متوسط ۶ سال از کل عمر خود را در دیدن رویا سپری میکند، به عبارتی ۲ ساعت در هر شب.
● دیدگاه نظریه پردازان در باب کارکردهای رویا:
۱) نظریه زیگموند فروید: زیگموند فروید و کارل یونگ هر دو رویاها را برهم کنشی بین ناخودآگاه و خودآگاه می انگاشتند. همچنین اعتقاد داشتند که ناخودآگاه انسان نیروی غالب در رویاها است. فروید بر این عقیده بود که سانسور فعال بر ضد ناخودآگاه حتی در رویاها نیز نمود دارد. اما یونگ چنین استدلال میکرد که رویاها میتوانند با اشعار قابل قیاس باشند و اعتقاد داشت رویاها توانایی آشکارسازی مفاهیم اصولی و زیربنایی را دارا میباشند.
فروید اعتقاد داشت که مضمون رویاها تحقق و ارضای آرزوها و امیال سرکوب شده و واپس رانده ما میباشند. رویاها به ناخودآگاه این اجازه را میدهند تا افکار و امیال غیر قابل پذیرش اجتماع و فراخود را بروز داده و برآورده سازد.تنش میان نهاد(ID) و فراخود(SUPEREGO) به سانسور رویاها می انجامد. ناخودآگاه مصر است که تحقق و ارضاء آرزوها و امیال را بطور کامل و واضح به تصویر بکشد، اما نیمه ناخودآگاه از آن ممانعت میکند.
بنابراین آرزوها و امیال خود را بصورت کسوت مبدل نمایان میسازند، تا از گزند سانسور و بازدارندگی ناخود آگاه در امان بمانند. به عنوان مثال رویا ممکن است به شکل ادغام (تلفیقی از چندین اندیشه سرکوب شده)، جابجایی (که اهمیت روانی مضمون رویا به یک مضمون مورد پسند ناخودآگاه منتقل شده است)، بازنمایی (تبدیل اندیشه ها به تصاویر بصری)، فرافکنی (انتساب آرزوها و امیال خویش به فرد دیگر) و یا نمادگری ( جایگزین شدن اعمال، اشخاص و یا ایده ها با یک نماد) در خواب نمود یابد. فروید معتقد بود که کابوسها نتیجه تنش میان فراخود و نهاد است.
به عقیده وی ترسها، آرزوها و احساساتی که از آنها بی اطلاع میباشیم، در رویاها تجلی می یابند، اما بصورت رمز گذاری شده و غیر مستقیم. ذهن ناهوشیار از زبان شفاهی استفاده نکرده و از طریق نمادها با ما ارتباط برقرار میکند. برخی نمادها جهانی و برخی جنبه کاملاً شخصی دارند.
رویا متشکل از دو بخش است: نخست محتوای آشـــــــــکار(manifect content) که در واقع همان رویایی است که می بینیم و محتوای نـــــــــهفته(LATENT CONTENT) که همان امیال و آرزوهای ارضا نشده اند، که رویا آنها را به شکل کسوت مبدل بازگو میکند. رویاها به تخلیه انرژی می انجامند، که اگر چنین نشود ممکن است باعث تعارضات میان فردی، احساس گناه یا اضطراب شوند. تکنیک تحلیل و تعـــــــــبیر رویا که توسط فروید مورد استفاده قرار می گــــــــرفت، تــــــــــداعی آزاد(FREE ASSOCIATION) نامیده میشود.
در این تکنیک رویابین تشویق میشود تا به مضمون رویا بطور غیر مستقیم نظر کند و بیشتر به افکار و احساساتی که رویاها پدید می آورند تامل کرده و آنها را به زبان بیاورد (هر چه به ذهنشان خطور میکند). خود این افکار و احساسات مجدداً به افکار و احساسات دیگری منجر خواهد شد و این روند ادامه می یابد.سپس رشته تداعی های ثبت شده به رویابین کمک میکند تا به مضمون نهفته رویای خود پی برده و به خودشناسی برسد.
در تداعی آزاد فرد تشویق میشود تا فرایند اندیشه خویش را کنترل نکند و از او خواسته میشود تا هر چیزی را که از ذهنش میگذرد بدون هیچ سانسوری بیان کند. نظریه فروید اصولاً متمرکز بر امیال جنسی، پرخاشگری و نماد گری است. به عنوان مثال هر شیء استوانه ای شکل در رویا آلت مردانه، هر شیء توخالی و دارای شکاف آلت زنانه و یا عبور قطار از یک تونل به برقراری رابطه جنسی تعبیر میگردد. به عقیده فروید رویاها ترکیبی از تجربیات کودکی با والدین و اتفاقات روز گذشته میباشد.
۲) نظریه کارل یونگ: یونگ نیز به ناخودآگاه اعتقاد داشت، اما به آن به عنوان یک جنبه حیوانی، غریزی و جنسی نمی نگریست. بلکه بیشتر ناخودآگاه را روحانی میدید. وی معتقد بود، رویاها کوشش نمیکنند تا احساسات حقیقی ما را از ذهن بیدار پنهان سازند، بلکه آنها دریچه ای هستند به ناخودآگاه ما. رویاها برای مشکلاتی که در بیداری با آنها مواجه هستیم راه حل ارائه میدهند.
یونگ اعتقاد داشت که به همه چیز میتوان بصورت جفتهای متضاد نگریست (خیر/شر، مرد/زن، عشق/نفرت). بنابراین چیزی که بر ضد نهاد(ID) قرار دارد، ضدنهاد(COUNTEREGO) و یا سایه (SHADOW) نامیده میگردد. سایه نمایانگر جنبه های مطرود شماست، چیزهایی که مایل به تصدیق آنها در وجودتان نمی باشید.
و جنبه ای از شما که تا حدودی ناپسند، بدوی و ناخوشایند است. وی معتقد بود رویا راهی است برای برقراری ارتباط با ناخودآگاه. وی تصویر سازی ذهنی در رویا را روشی برای آشکار سازی چیزی در رابطه با خویشتن، روابطمان با دیگران و یا شرایط حاکم بر زندگی می پنداشت. رویاها به ما کمک میکنند تا استعدادعای بالقوه خود را شکوفا سازیم. وی به نمادهای جهانی برای تعبیر خواب اعتقاد داشت. وی معتقد بود که مفهوم رویا از نظر فروید که صرفا تحقق و ارضا آرزوهای سرکوب شده است، یک دیدگاه ساده انگارانه است.
وی معتقد بود ناخودآگاه جــــــمعی(COLLECTIVE UNCONSCIOUS) و کهن الگوها و یا آرکی تایپ ها(ARCHETYPE) (یک نماد قدرتمند و زیربنایی که همه ما از طریق ناخوداگاه جمعی از آن برخوردار میباشیم، نظیر نماد "مادر" و یا "قهرمان") نظیر مادینه روان و یا آنیما(ANIMA) (مؤلفه مکمل ناخودآگاه مادینه در روان مردان)، نرینه روان و یا آنیموس(ANIMUS) (مؤلفه مکمل ناخودآگاه نرینه در روان زنان) و سایه(SHADOW) در رویاها به عنوان نمادهای رویا، در رویاها تجلی می یابند.
وی معتقد بود که رویاها تجلی ناخودآگاه شخصی بواسطه کهن الگوهای ناخودآگاه جمعی است. وی اعتقاد داشت که رویا یک پیام مستقیم از ناخودآگاه شخصی است و تحریفهای احتمالی رویا، کوشش ناخودآگاه بمنظور سرکوب رویا نیست. روش آنالیز رویای وی به این منوال است که رویابین تشویق میشود تا برای هر جنبه از رویای خویش، افکار خود را در رابطه با تمام تداعی های نمادین بیان دارد(شامل تداعی های شخصی، فرهنگی و کهن الگویی).
سپس تداعیهای نمادین متعدد بررسی گردیده و مهمترین آنها با یکدیگر تلفیق و تعبیر رویا بر اساس شخصیت خاص فرد انجام میگرفت. وی نه تنها معتقد بود که رویاهای انسان محتوی آرزوها و امیال گذشته وی میباشد، بلکه در عین حال به آینده نیز نظر داشته و هدفها و مقاصد آتی رویابین را مشخص میکنند. همچنین یونگ معتقد بود که رویاها ممکن است حاوی حقایق ناگزیر، خطاهای حسی، خیالپردازی های ماجراجویانه، خاطرات، برنامه ها و تجارب غیر منطقی نیز باشند.
۳) نظریه آلفرد آدلر:
وی معتقد بود که رویاها ابزارهای حل مسئله بوده و با مشکلات روزمره زندگی مرتبط میباشند. بنابراین بر مبنای این نظریه، چنانچه شما زیاد رویا میبینید، علت آن ممکن است مشکلات عدیده شما در زندگی تان باشد و یا برعکس اگر زیاد رویا نمی بینید به معنی سلامت روان شما است. وی معتقد بود عناصر کنترل، قدرت و انگیزش عامل نیروی پیشرانه در پس رفتارهای ما میباشند و نه تکانه های جنسی.
وی عمده ترین نیروی پیشرانه در زندگی را فائق آمدن بر احساس ناامنی ها، فرودستی ها، کهتری ها و کاستی ها بر می شمرد، که روی همرفته "اراده (معطوف) به قدرت"(WILL TO POWER) نامیده میشود. وی اعتقاد داشت انسان در دوران نوزادی و کودکی دچار عقده حقارت گردیده و از اینرو پیوسته میکوشد تمام عمر خود را صرف جبران آن فقدان قدرت کرده و به کمال برسد.
رویاها راهی برای مطرح ساختن ناامنی ها میباشند. وی اعتقاد داشت که رفتار و کردار ما تحت حکمرانی ناخودآگاه قرار ندارد. بلکه کوشش در جهت کمال و نیاز به کنترل علت عملکرد ما است. وی به اینکه ناخودآگاه و خودآگاه بر ضد یکدیگر میباشند، اعتقادی نداشت. وی رویاها را جبران بیش از حد کاستی ها و نقاط ضعف ما در بیداری می دانست.
مثلاً شخصی که از رئیس خود هراس دارد، در رویا جسور گردیده و بر سر رئیس خود فریاد میکشد. وی اعتقاد داشت که نه تنها رویاها با نشان دادن ترسهای درونی ما و راهبردهای مرجح در کنارآمدن با مشکلات به ما یاری میرسانند، بلکه آنها نوع شخصیت و سبک زندگی ما را نیز بازگو میکنند.
۴) نظریه فریتز پرلز:
وی بنیانگذار گشتالت درمانی است. اساس گشتالت درمانی ، عوض آنالیز عقلانی نگاه به زمان حال است. گشتالت درمانی تاکید دارد بر ادراک مستقیم چیزی که شخص در زمان حال آن را احساس میکند. رویاها فرافکنی بخش های از نهاد است. به اعتقاد وی رویاها بخش طرد شده ، انکار شده و یا سرکوب شده نفس میباشند.
وی معتقد بود که هر رویا مختص فرد رویا بین است، و به زبان نمادین جهانی اعتقادی نداشت. وی بر این باور بود که هر شیء و یا کاراکتر در رویا بیانگر جنبه ای از وجود ما میباشد. در آنالیز رویای گشتالت رویابین تشویق میگردد تا وارد گفتگو شود، گفتگو درباره جنبه های گوناگون رویا. همچنین تشویق میشود تا رویا را بازسازی کرده و از دید سایر عناصر رویا، به اظهار عقیده بپردازد. در این روش بر نمادهای جهانی تاکید نمیشود و نمادها را مختص به شخص رویابین می انگارد.
۵) نظریه برانگیختگی -سنتز(ACTIVATION SYNTHESIS THEORY):
این نظریه مبتنی است بر اینکه رویاها رخدادهای تصادفی ای میباشند که با فعالیت شدید نورونهای مغز ایجاد میشوند. قسمتی از ساقه مغز موسوم به پل مغزی(PONS) در هنگام خواب و مرحله رم(REM) کماکان به فعالیت خود ادامه داده و تولید تحریکات تصادفی میکند. این فعالیت های شدید سیگنالهایی را به سیستم حرکتی بدن ارسال میکند، اما از آنجایی که در حین مرحله رویابینی (یعنی مرحله REM) تمام بدن فلج است، ازاینرو مغز با یک پارادوکس روبرو میشود. به همین خاطر مغز برای اینکه بتواند چیزی که تجربه میکند را توجیه عقلی کند یک حکایت و داستان که از محتویات سیستم حافظه اقتباس کرده را بطور تصادفی خلق میکند.
رویاها در ناحیه مغز قدامی تولید میشوند، آن هم بصورت تصادفی و بدون هدف، به همین خاطر است که مضمون رویاها ناگهان تغییر میکند و یا رویاها معمولا فاقد انسجام میباشند. بنابر نظریه سنتز-برانگیختگی رویاها صرفاً مکانیسمهای بیولوژیکی بی معنی و بدون کارکرد میباشند.
به عنوان مثال تحریکات تصادفی ممکن است مشابه آنهایی باشد که حین دویدن ایجاد میشوند. بنابراین ذهن رویابین آن تحریکات را به شکل رویای دویدن تفسیر و خلق میکند. و چنانچه در طی روز رویابین از مشاهده یک گربه غافل گیر شده باشد، مغز از آن حافظه نیز استفاده کرده و ایجاد رویایی میکند بدین مضمون: رویابین توسط یک شیر تعقیب میشود.
۶) نظریه کارکرد حافظه و یادگیری رویا:
از منظر عصب شناسی رویاها با برانگیختگی های حافظه بلند مدت همراه میباشند. کارکرد خواب پردازش، رمزگذاری و انتقال داده ها از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت است. در مرحله غیر رم(NREM) پردازش حافظه هوشیار (اظهاری) و در مرحله رم(REM) پردازش حافظه های ناخودآگاه(روندی) انجام میگیرد. در طی روز نیز یک کارکرد اجرایی حافظه بلند مدت را از حیث سازگاری و همسانی با واقعیت وارسی میکند.
۷) نظریه گریفن:
رویاها به شکل استعاره های حسی بیان میگردند. رویاها ترجمان استعاره ای انتظارات ما در حین بیداری میباشند. انتظاراتی که در طی روز قادر به عملی کردن آنها نیستیم، سبب پدید آمدن برانگیختگی هیجانی میشوند. بمنظور فرونشاندن این برانگیختگی ها، رویاها خلق میشوند. رویابینی با تکمیل استعاری الگوی انتظارات، آن برانگیختگی های هیجانی را بی اثر میکند.
۸) نظریه میشل ژووه: وی چنین اظهار می دارد که رفتارهای غریزی در جنین و نوزاد انسان حین مرحله رم(REM) برنامه ریزی میشوند. در حقیقت آن رفتارها الزاماً به شکل قالب های ناکامل میباشند، که رویابین بعدها برای آنها در عالم واقع مؤلفه های حسی مشابهی را شناسایی میکند. این قالب های قیاسی این توانایی را به به رویابین میدهند تا نسبت به محیط پاسخ انعطاف پذیرتری بروز داده و توان یادگیری را در وی ایجاد میکنند، چیزی بیش از یک واکنش ساده.
۹) رویاها یک فرآیند شناختی میباشند. رویاها یک اندیشه و یا رشته ای از افکار میباشند که حین خواب جلوه میکنند. و مضمون رویا بازنمایی بصری از ادراکات فردی است. مثلاً وقتی که در رویا می بینید که توسط دوستان خود مورد حمله و هجوم قرار گرفته اید، تعبیر آن میتواند ترس شما از برقرای دوستی با دیگران باشد. در رویاهای پیچیده تر استعاره های فرهنگی نیز در تعبیر رویا دخیل میباشند.
۱۰) رویاها وظیفه زدودن استرسهای روانی انباشته شده در طی روز را بر عهده دارند.
۱۱) رویاها در توسعه و رشد مغز نقش مهمی بر عهده دارند. نوزاد انسان ۱۶ تا ۱۸ ساعت در شبانه روز می خوابد، که ۵۰ درصد آن را در حال رویا دیدن سپری میکند. عقیده بر آنست که فراهم آوردن یک منبع درونی "تحریکات شدید" به بلوغ سیستم عصبی انسان کمک کرده و آن را بمنظور کنار آمدن با محرکات خارجی آماده میسازد. اما پس از دوران کودکی کارکرد رویاها تغییر کرده و به عنوان یک ابزار یادگیری وتکمیل فرآیند یادسپاری حافظه عمل میکنند.
۱۲) رویاها به ما کمک می کنند تا برای مسایلی که درگیر آنها میباشیم راه حل بیابیم، به خصوص مشکلات روانی.
۱۳) رویاها به ما یاری میرسانند تا احساسات و هیجانات خود را سازماندهی کنیم. به همین خاطر است که وقتی با یک مشکل احساسی به خواب میرویم، معمولاً صبح روز بعد از شدت آن مشکل بسیار کاسته میشود.
۱۴) رویاها در سازماندهی خاطرات، شکل دهی به ایده های نو، یادگیری تکالیف جدید و به روز رسانی چشم انداز احساسی به ما یاری میرسانند.
● مطالبی دیگر در باب رویا:
۱) حرکات سریع چشم حین رویابینی با جهتی که رویابین در حال نگریستن در حالت رویا است، مطابقت دارد.
۲) محتوای رویاهای انسان شامل تجارب روزانه، تجارب قدیمی، آرزوها، امیال، ترس ها و ناکامی ها و موفقیت ها است.
۳) صرفنظر از محتوای رویا، حین رویابینی مردان و زنان از نظر جنسی برانگیخته میشوند. در مردان نعوظ و در زنان افزایش خونرسانی به کلیتوریس روی میدهد.
۴) کودکان نوپا تا قبل از سن ۳ سالگی در رویاهای خود حضور ندارند.
۵) در محتوای رویاهای مردان بیشتر مردان دیگر حضور دارند تا زنان. اما در محتوای رویای زنان، مردان و زنان بطور برابر حضور دارند.
۶) انسان بطور متوسط یک سوم عمر خود را در خواب و ۶ سال آن را در رویابینی سپری میکند. ما بطورمیانگین در طول شب ۲ ساعت رویا می بینیم، یا به عبارتی ۴ تا ۷ رویا در هر شب.
۷) فقدان تجربه رویا میتواند به علت فقر پروتئین ها، ویتامینها و همچنین اختلالات شخصیت باشد.
۸) موضوع رویاها راجع به پیچیدگیهای افکار ماست. مضمون رویاها معمولاً راجع به مسایلی است که ما نسبت به آنها تردید داریم. مثلاً رویاها پیرامون این مسئله نیستند که آیا ما پیتزا دوست داریم یا خیر. بلکه درباره آنست که در چه شرایطی ما پیتزا دوست داریم و چه نوع پیتزایی دوست داریم و یا تا چه اندازه پیتزا را دوست داریم.
۹)دشواری در درک رویاها از آن جهت است که آنها توسط ذهن ناخودآگاه شکل میگیرند و بوسیله ذهن هوشیار تفسیر میگرند، با زبانی که نزد خودآگاه نا آشنا و رمز آلود است. ناخودآگاه از الگوها، استعاره ها و نمادها بهره میگیرد. مثلاً ناخودآگاه به "مه" و "آشفتگی احساسی" یکسان می نگرد، چراکه هر دوی آنها مانع دید واضح میشوند.
۱۰) رویا دو مفهوم دارد. یکی مفهوم کلی و عمومی که پیام رویا به شکل داستان نمادین بیان میشود و دیگری مفهوم فردی و اختصاصی که مختص به شخص رویابین است. تنها خود رویابین قادر به درک معنای اخیر است. بنابراین شما بایستی پیام کلی رویا را با احساسات، شرایط و اوضاع فعلی خودتان مقایسه کنید. یگانه فردی که میتواند رویاهای شما را بدرستی تفسیر و تعبیر کند، خود شما میباشید. غالب اوقات مفاهیم نمادین کاملاً خاص و منحصر بفرد میباشند
. مثلا فرهنگ های تعبیر خواب معمولاً موش صحرایی را موجودی زننده و انزجار آور تفسیر میکنند، اما چنانچه شما یک موش صحرایی را در منزل به عنوان حیوان خانگی نگهداری میکنید،این تفسیر فراخور شما نخواهد بود.بنابراین معانی نمادین شما ممکن است کاملا متفاوت از دیگران باشد.کتب تعبیر خواب صرفا یک مرجع راهنما میباشند.
۱۱) ذهن ناخودآگاه خیالپرداز است، اما ذهن خودآگاه نظام مند و استدلالی. رویاها به ما کمک میکنند تا اطلاعات هر دو ذهن را دریافت و در آنها ایجاد توازن کنیم.
۱۲) رویاها خیلی سریع فراموش میشوند. پس از ۵ دقیقه نیمی از محتوای رویا و پس از ۱۰ دقیقه ۹۰ درصد رویا از خاطر زدوده میشود.
۱۳) عدم تجربه رویا باعث کاهش تمرکز، تحریک پذیری، از دست رفتن حافظه، تغییرات خلقی و حتی توهم میشود.
۱۴) عامل رویاهای تکرار شونده معمولا احساسات و دغدغه های حل نشده شخص است. افرادی که از سوء رفتار، آسیب ها (روحی و روانی)، و یا فقدان یک عزیز رنج میبرند، معمولاً رویاهای تکرار شونده ای راجع به تجارب دردناک خود می بینند، که با گذشت زمان از شدت و تواتر آنها کاسته میشود.
در رویاها ذهن ما میکوشد تا مشکلات را حل کرده و یا به آنها معنا بخشد. همچنین رویاهای تکرار شونده ممکن است بازتاب رفتارهای غالب ما در زندگی و یا یک رفتار شرطی شده باشد. مثلاً هر بار شخصی شاد و مسرور میشود ممکن است رویای یک ساحل را ببیند.
۱۵) افراد نابینا نیز قادر به دیدن رویا میباشند. حس بینایی تنها حسی نیست که در رویاها شرکت دارد. در رویای افراد نابینا حواس شنوایی، لامسه و بویایی حضور فعالتری دارند.
● یادآوری رویاها:
به عقیده فروید از آنجایی که رویاها امیال سرکوب شده ما بوده و با ناخودآگاه سرو کار دارند، اغلب فراموش میشوند. اما در کل فاکتورهای میزان اهمیت، برانگیختگی و تداخل، در یادآوری رویاها مؤثر است. برای یادآوری بهتر رویاهایتان میتوانید از پیشنهادهای زیر بهره گیرید:
۱) هنگامی که به رختخواب میروید به خود بگویید که رویاهایتان را به خاطر خواهید آورد.
۲) ساعت خود را طوری تنظیم کنید که هر یک و نیم ساعت یکبار به صدا درآید. زمانی که از مرحله رم(REM) خارج میشوید، بهترین زمان برای یادآوری رویاهایتان است.
۳) همیشه یک کاغذ و قلم در کنار خود داشته باشید، تا هنگام بیدار شدن و یا پریدن از خواب رویاهای خود را یادداشت کنید.
۴) هنگام بیدار شدن از خواب، ذهن خود را مشغول فعالیت های روزمره نکنید، بلکه چشمان خود را بسته نگاه داشته و سعی کنید رویاهای خود را به خاطر آورید.
● رویای روشن(LUCID DREAMS):
ادراک هوشیار وضعیت رویابین حین مشاهده رویا میباشد، که نتیجه آن یک تجربه روشن تر از رویا و کنترل مستقیم محتوای رویا است. با آنکه دیدن رویای روشن یک مهارت شرطی شده است، اما دستیابی منظم به آن امکان پذیر نیست. در فضای رویابینی روشن، دیگر افراد صرفا مشاهده گران منفعل رویاهایشان نیستند، بلکه امکان دستکاری محتوای رویا وجود داشته،و رویابین می تواند فعالانه با مکان ها، موقعیت ها یا اشخاص ارتباط برقرار کند.
خودآگاهی در کورتکس جلوی پیشانی مغز مستقراست، که حین خواب از فعالیتش کاسته میشود. رویابینی روشن هنگامی روی میدهد که لوب قدامی حین خواب کماکان به فعالیت خود ادامه میدهد. در قلمرو رویابینی روشن شما قادرید پرواز کنید و یا قوانین فیزیک را نقض کنید، همه چیز تحت اراده و سیطره شماست.
● فاکتورهای موثر بر توانایی تجربه رویای روشن:
۱) برخی افراد بطور ذاتی سهل تراز دیگران رویای روشن می بینند.
۲) مراقبه و انجام تمرینات تمرکز میتواند توانایی تجربه رویای روشن را در شما تقویت کند.
۳) کودکان آسانتراز بزرگسالان رویای روشن می بینند و این قابلیت با افزایش سن کاهش می یابد.
۴) هیپنوتیزم میتواند به القای رویای روشن کمک کند.
۵) بهره گیری از تکنیک های تلقینی .
۶) بهبود مهارت در یادآوری رویاها احتمال دیدن رویای روشن را بیشتر میکند.
● چند تکنیک خود تلقینی:
۱) قبل از اینکه بخوابید، انجام این کار را به خاطر بسپارید: "که حین رویابینی نشانه های رویا را شناسایی خواهید کرد." یعنی حین رویابینی به دنبال سرنخ هایی بگردید که به شما کمک کند تا دریابید در حال رویابینی میباشید یا خیر. نشانه های رویا بینی به قرار زیر است:
● نشانه های رویا(DREAM SIGNS):
▪ روشن و خاموش کردن چراغها:
معمولاً در رویا کلید چراغها به درستی عمل نمی کنند. و نور لامپ ممکن است پر نورتر و یا کم نورتر از معمول بوده و یا نور چراغ چشمک زن باشد.
▪ نگاه کردن به آینه:
معمولاً در رویا انعکاسهای آینه تار و دارای اعوجاج است.
▪ نیشگون گرفتن خود و مشت زدن محکم به اشیاء:
در حین رویا معمولاً درد حس نمی شود.
▪ بافت رویا:
معمولا مکان و موقعیت رویا عجیب و ناشناس است.
▪ فرم:
رویابین، سایر کاراکترهای رویا و اشیاء شکلشان تغییر کرده و یا ناگهان تغیر شکل میدهند.
▪ هوشیاری:
یک اندیشه خاص، هیجان قوی و یا احساس غیرعادی در رویا وجود دارد. مثلا وقتی سرتان را تکان میدهید ممکن است تصاویر مقابل چشمتان سو سو بزنند.
▪ تغییر مکان ناگهانی:
رویابین ناگهان از یک مکان به یک مکان جدید تغییر مکان میدهد.
رویابین و یا کاراکترهای دیگر دست به اعمال غیر عادی و ناممکن میزنند، که معمولا در بیداری قادر به انجامشان نیستند.
▪ حرکت پاها بسیار کند میگردد ،گویی درون آب راه میروید.و یا اصلا راه رفتن غیر ممکن میشود.
▪ سقوط از بلندی.
▪ یافتن توالت غیر ممکن است و یا حمام بسیار نامرتب،غیر بهداشتی و فاقد حریم خصوصی است.
▪ دندانها در حال افتادن بوده و یا اصلا هیچ دندانی در دهان ندارید.
▪ به درون کتاب، فیلم سینمایی و یا بازی رایانه ای کشانده میشوید.
▪ ساعت ها شکسته، فاقد عقربه های ساعت شمار و دقیقه شمار بوده و درست کار نمی کنند.
▪ پیدا کردن مقادیر زیادی پول.
▪ مورد حمله قرار گرفتن توسط یک هیولا.
▪ واقع بودن در یک مکان پرازدحام نظیر شهر و یا شهر بازی.
▪ در یک ساختمان گم میشوید.
▪ قدرت تکلم خود را از دست میدهید.
▪ در حال برقراری رابطه جنسی میباشید (معمولاً با افرادی که در بیداری قادر به برقراری رابطه جنسی با آنان نیستید)
▪ وقتی که درون آب قرار دارید، آب خشک احساس میشود، انگار یک ملافه به دور شما پیچیده شده است.
▪ خود را سر کلاس می یابید که برای امتحان مطالعه نکرده و آمادگی ندارید. و یا خود را برهنه می یابید.
▪ حواس انسان خیلی قوی و یا ضعیف میشوند. مثلا ممکن است حدت بینایی شما بسیار افزایش یابد بطوری که جزئیات بیشتری را ببیند.
▪ احساس ترس، شعف، اضطراب و یا لذت زاید الوصف.
▪ در حال مشاجره با فردی میباشید که در بیداری احتمال وقوع آن بسیار ضعیف است.
▪ قادرید پرواز کنید.
▪ سوراخهای بینی خود را با انگشتان مسدود کنید، اگر باز هم توانستید تنفس کنید، در حال دیدن رویا میباشید.
▪ چیزی را بخوانید و از مقابل آن عبور کرده و مجدداً سرتان را برگردانید و آن را بخوانید، چنانچه در حال رویا دیدن باشید، متن معمولاً در نگاه دوم تغییر میکند.
▪ بخشی از موی سرتان ریخته و یا کاملا طاس می شوید.
۲) آسانترین روش القاء رویای روشن بدین قرار است. خسته و دیر وقت به رختخواب بروید، ۵ ساعت پس از به خواب رفتن از خواب برخیزید و سپس تمام افکار خود را به رویای روشن متمرکز سازید، یک ساعت بیدار بمانید و مجدداً به خواب روید. اکنون احتمال اینکه رویای روشن را تجربه کنید بسیار بیشتر است.
۳) در تکنیک دیگری رویابین بدون انفصال از خود آگاهی مستقیماً از حالت بیداری وارد مرحله رم (REM) میگردد. برای انجام آن بایستی مرحله پیش از خواب(HYPNOGOGIC STATE) را تشخیص دهید، مرحله ای که مرز بین بیداری و خواب است. چنانچه شخص بتواند لحظه فرارسیدن این مرحله هوشیاری خود را حفظ کند، سرانجام میتواند وارد مرحله رویا شود، ضمن آنکه حس خود آگاهی وی حفظ گردیده و کاملا از رویا بودن تجربیات خود آگاهی دارد.
بهترین زمان برای انجام آن چرت زدن در بعد از ظهر است. ابتدا بایستی در عین حالی که آرامیده و ریلکس میباشید، با تمرکز ذهن خود را بیدار نگه دارید، مثلا با کنترل تنفس، تمرکز بر روی آرام سازی کل بدن از نوک پا تا فرق سر، شمردن اعداد و یا بالا رفتن از پله در خیال خود. اما از آنجایی که مرحله گذر از بیداری به خواب معمولاً هراسناک بوده و معمولاً با فلج خواب، ارتعاشات سریع، شنیدن صداهای بلند، احساس سقوط و یا ورود به یک اتاق خیلی تاریک همراه است، کلید موفقیت در این تکنیک کنترل ترس است.
● بیداری کاذب(FALSE AWAKENING):
در این حالت شخص ناگهان در رویا می بیند که از خواب برخاسته است، وی تصور میکند که حقیقتاً بیدار شده، اما غافل از اینکه کماکان در حالت رویابینی بسر میبرد. معمولاً در این حالت اتاق (دیده شده در رویا) با اتاقی که در آن فرد به خواب رفته کاملاً یکسان است، به غیر از چند تفاوت جزئی و ظریف. این تجربه یکی از مسایل مشکل آفرین در دیدن رویای روشن است، چراکه شخص تصور میکند واقعا از خواب بیدار شده، و به همین خاطر خودآگاهی خود مبنی بر اینکه در حال رویابینی است را از دست میدهد.
● بیداری زودرس(PREMATURE AWAKENING):
یکی از موانعی که در سر راه دیدن رویابینی روشن وجود دارد، و رویابین را مایوس میسازد، آنست که وقتی رویابین متوجه آن میشود که در حال دیدن رویای روشن است، ناگهان مضطرب و هیجانزده میشود، همین امر باعث بیدار شدن رویابین گردیده و وی را از تجربه یک رویای جذاب و شگفت انگیز باز میدارد. تهییج ناگهانی عامل اصلی بیدار شدن رویابین بوده و افرادی که برای نخستین بار رویای روشن را تجربه میکنند، بیشتر با آن مواجه میشوند.اما راهکارهای شناخته شده ای جهت غلبه بر این معضل ارائه گردیده است:
۱) به سرعت بدور خود بچرخید و با خود این جمله را تکرار کنید: "وقتی از حرکت باز می ایستم، باز در حال دیدن رویای روشن میباشیم"
۲) با صدای بلند فریاد بکشید.
۳) به دستان خود و یا زمین نگاه کنید.
۴) یک چیزی را با دست بگیرید.
۵) تمرکز بیش از حد به یک موضوع باعث بیداری شما میشود، بنابراین از تمرکز طولانی مدت بپرهیزید.
۶) آرامش خود را حفظ کنید.
۷) کف دو دست خود را به یکدیگر بمالید.
رویابینی روشن در افزایش اعتماد بنفس، افزایش تسلط بر خویشتن، و فراگیری نحوه کنار آمدن با تعارضات و مشکلات زمان بیداری موثر میباشد.
منبع : تارنمای ایرانیان استرالیا


همچنین مشاهده کنید