جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دو قبله مسلمانان


دو قبله مسلمانان
اصولا همان گونه که می‌دانیم خدا مکان و محلی ندارد، قبله رمزی است برای وحدت صفوف و احیای خاطره‌های توحیدی و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد کرد. مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شکستن بت‌های تعصب و لجاجت و خودخواهی است.
● فلسفه قرآنی تغییر قبله
تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هریک مصداقی است از هدایت الهی که انسان‌‌ها را به صراط مستقیم رهنمون می‌کند. اما کعبه که نسبت به مسلمانان آن روز (مسلمانان مدینه) در سمت جنوب و میان مشرق و مغرب قرار داشت، یک خط میانه محسوب می‌شد.
● امت میانه
خداوند در سوره بقره آیه ۱۴۳ به فلسفه و اسرار تغییر قبله اشاره و می‌فرماید: “وکذلک جعلناکم امه وسطا” همان گونه (که قبله شما یک قبله میانه است) شما را نیز یک امت میانه قرار دادیم. امتی که از هر نظر در حد اعتدال باشد، نه کندرو و نه تندرو، نه درحد افراط و نه تفریط، الگو و نمونه.
گویا قرآن می‌خواهد رابطه‌ای میان همه برنامه‌های اسلامی ذکر کند و آن اینکه نه تنها قبله مسلمانان یک قبله میانه است که تمام برنامه‌های این دین مبین این ویژگی‌را داراست.آیات ۱۴۲-۱۵۱ بقره)
“سیقول السفهاء من الناس ما ولا هم عن قبلتهم التی کانوا علیها قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراط مستقیم”(۱۴۲)
بزودی سفیهان از مردم خواهند پرسید چه انگیزه‌ای مسلمانان را از قبله‌ای که رو بدان سو نماز می‌کردند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست هرکه رابخواهد به صراط مستقیم هدایت می‌کند.(۱۴۲)
“و کذلک جعلنکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا و ما جعلنا القبله التی کنت علیها الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه و‌ ان کانت لکبیره الا علی الذین هدی الله و ما کان الله لیضیع ایمنکم ان الله بالناس لرءوف رحیم”(۱۴۳)
و ما شما را اینچنین امتی وسط قرار دادیم تا شاهدان بر سر سایر مردم باشید و رسول بر شما شاهد باشد و ما آن قبله را که رو به آن می‌ایستادی قبله نکردیم مگر برای اینکه معلوم کنیم چه کسی رسول را پیروی می‌کند و چه کسی به عقب بر می‌‌گردد هرچند که این آزمایش جز برای کسانی که خدا هدایتشان کرده بسیار بزرگ است و خدا هرگز ایمان شما را بی‌اثر نمی‌گذارد که خدا نسبت به مردم بسیار رئوف و مهربان است(۱۴۳)
“قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضاها قول وجهک شطر المسجد الحرام و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره و ان الذین اتوا الکتب لیعلمون انه الحق من ربهم و ما الله بغفل عما یعملون”(۱۴۴)
“ما توجه تو را بر آسمان به انتظار وحی و تغییر قبله بنگریم و البته روی تو به قبله‌ای که بدان خشنود شوی بگردانیم، پس روی کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هرکجا باشید در نماز روی بدان جانب کنید و گروه اهل کتاب به خوبی می‌دانند که این تغییر قبله به حق و راستی از جانب خدا است (نه به دلخواه کسی) و خداوند از کردار (ناپسند) آنها غافل نیست.” (سوره مبارکه بقره، آیه ۱۴۴)
● ماجرای تغییر قبله
در سوره مبارکه بقره آیه ۱۴۲ و چند آیه بعد به یکی از تحولات مهم تاریخ اسلام که موجی عظیم در میان مردم به وجود آورد اشاره می‌کند.
پیامبر اسلام(ص) مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه‌ و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوی “بیت‌المقدس” نماز می‌خواند، ولی بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مامور شدند به سوی “کعبه” نماز بگذارند.
در اینکه مدت عبادت مسلمانان به سوی بیت‌المقدس در مدینه چند ماه بود مفسران اختلاف‌نظر دارند، از هفت ماه تا هفده ما ذکر کرد‌ه‌اند ولی هرچه بود در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند چرا که بیت‌ المقدس در اصل قبله یهود بود، آنها به مسلمانان می‌گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوی قبله ما نماز می‌خوانند و این دلیل آن است که ما بر حقیم.
این گفتگوها برای پیامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود. آنها از یک سو مطیع فرمان خدا بودند و از سوی دیگر طعنه‌های یهود از آنها قطع نمی‌شد. برای همین جهت پیامبر(ص) شب‌ها به اطراف آسمان می‌نگریست، گویا در انتظار وحی الهی بود.
مدتی از این انتظار گذشت تا اینکه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالی که پیامبر دو رکعت نماز ظهر را در مسجد “بنی سالم” به سوی بیت‌المقدس خوانده بود جبرئیل مامور شد بازوی پیامبر(ص) را بگیرد و روی او را به سوی کعبه بگرداند.(۱)
قوم یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانه‌جویی و ایرادگیری پرداختند. آنها قبلا می‌گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستیم زیرا آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پیرو ما هستند. اما همین که دستور تغییر قبله از ناحیه خدا صادر شد زبان به اعتراض گشودند.
بعد از تغییر قبله یهودیان اظهار می‌داشتند که چه عاملی باعث شده که مسلمانان از قبله پیشین انبیا اعراض نمایند. پس یا کار سابقشان باطل بوده و یا کار فعلی آنان اشتباه است. خداوند در آیه یاد شده جواب آنها را چنین می‌دهد که همه جا مربوط به خدا ست و به هرکجا او دستور دهد، باید بدان سو نماز خواند و نقطه‌ خاصی بدون دستور الهی دارای شرافت ذاتی نیست.
سوره مبارکه بقره آیه :۱۴۳ همان گونه (که قبله شما یک قبله میانه است) شما را نیز امت میانه‌ای قرار دادیم (که در حد اعتدال یعنی میان افراط و تفریط هستید) تا گواه بر مردم باشید و پیامبر هم گواه بر شما و ما آن قبله‌ای را که قبلا بر آن بودی تنها برای این قرار دادیم که افرادی از پیامبر پیروی می‌کنند از آنها که به جاهلیت باز می‌گردند مشخص شوند، اگر چه این جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود (این را نیز بدانید که نمازهای شما در برابر قبله سابق صحیح بوده) و خدا هرگز ایمان (نماز) شما را ضایع نمی‌گرداند، زیرا خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است. سوره مبارکه بقره آیه ۱۴۳
● فلسفه تغییر قبله
در آیه مورد بحث به قسمتی از فلسفه و اسرار تغییر قبله اشاره شده است. نخست می‌گوید: همان گونه (که قبله شما یک قبله میانه است) شما را نیز یک امت میانه قرار دادیم.
امتی که از هر نظر در حد اعتدال باشد، نه کندرو و نه تندرو، نه در حد افراط و نه تفریط، الگو و نمونه.
اما چرا قبله مسلمانان، قبله‌ای میانه است زیرا مسیحیان تقریبا به سمت مشرق می‌ایستادند به خاطر اینکه بیشتر ملل مسیحی در کشورهای عربی زندگی می‌کردند و برای ایستادن به سوی محل تولد عیسی که در بیت‌المقدس بود ناچار بودند به سمت مشرق بایستند و به این ترتیب جهت مشرق قبله آنان محسوب می‌شد ولی یهود که بیشتر در شامات و بابل و مانند آن به سر می‌بردند رو به سوی بیت‌المقدس که برای آنان تقریبا در سمت غرب بود می‌ایستادند و به این ترتیب نقطه غرب قبله آنان بود.
اما “کعبه” که نسبت به مسلمانان آن روز (مسلمانان مدینه) در سمت جنوب و میان مشرق و مغرب قرار داشت یک خط میانه محسوب می‌شد.
● اسرار تغییر قبله
سپس به یکی دیگر از اسرار تغییر قبله اشاره کرده می‌گوید: “ما آن قبله‌ای را که قبلا بر آن بودی (بیت‌المقدس) تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از رسول خدا پیروی می‌کنند از آنها که به جاهلیت باز می‌گردند بازشناخته شوند.”
بعید نیست یکی دیگر از علل مهم تغییر قبله، مسئله زیر باشد:
از آنجا که خانه کعبه در آن زمان کانون بت‌های مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتا به سوی بیت‌المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند. اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتی دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوی کعبه، قدیمی‌ترین مرکز توحید و پرسابقه‌ترین کانون انبیاء بازگشتند. بدیهی است هم نماز خواندن به سوی بیت‌المقدس برای آنها که خانه کعبه را سرمایه معنوی‌نژاد خود می‌دانستند مشکل بود و هم باز گشت به سوی کعبه بعد از بیت‌المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست. مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند، تا آنچه از آثار شرک در وجودشان است در این کوره داغ بسوزد و پیوندهای خود را از گذشته شرک‌آلودشان ببرند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پیدا گردد.
● قبله رمزی است برای وحدت صفوف
اصولا همان گونه که گفتیم خدا مکان و محلی ندارد، قبله رمزی است برای وحدت صفوف و احیای خاطره‌های توحیدی و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد کرد،‌ مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شکستن بت‌های تعصب و لجاجت و خودخواهی است.از مواردی که در مورد تغییر قبله باید به آن اشاره کرد این است که پیامبر اکرم(ص) وقتی که در مدینه بودند چون می‌خواستند صفوف مسلمین از مشرکان که به کعبه اهتمام می‌ورزیدند جدا گردد، لذا به بیت‌المقدس متوجه شدند و همین که به مدینه آمدند، در مرحله‌ اول به طرف بیت‌المقدس نماز خواندند، ولی خواستار تغییر قبله شدند که این امر به واسطه این بود که یهودیان مسئله قبله را به عنوان دستاویزی قرار داده بودند و از این امر سوء استفاده می‌کردند و این در حالی بود که یهود و نصارا در کتاب‌های دینی خود خوانده بودند که پیامبری خواهد آمد که به دوقبله نماز می‌خواند، همچنان که قرآن نیز به این مسئله اشاره دارد.
● “امت وسط” یعنی چه؟
بعضی ازمفسرین گفته‌اند: معنایش این است که (مثل این مثال عجیب، ما شما را امتی وسط قرار دادیم)، لکن معنای خوبی نیست و اما اینکه امت وسط چه معنا دارد؟ و گواه بر مردم یعنی چه؟ باید دانست که کلمه (وسط) به معنای چیزی است که میانه دو طرف قرار گرفته باشد، نه جزء آن طرف باشد، نه جزء این طرف و امت اسلام نسبت به مردم، یعنی اهل کتاب و مشرکین. (تفسیر المیزان جلد ۱ صفحه:۳۱۹‌)
که متدینین به آن دین را به سوی راه وسط و میانه هدایت می‌کند، راهی که نه افراط آن طرف را دارد و نه تفریط این طرف را، بلکه راهی که هر دو طرف را تقویت می‌کند، هم جانب جسم را و هم جانب روح را البته به طوری که در تقویت جسم از جانب روح عقب نمانند و در تقویت روح از جانب جسم عقب نمانند، بلکه میانه هر دو فضیلت را جمع کرده است.
(و این روش مانند همه آنچه که اسلام بدان دعوت نموده، بر طبق فطرت و ناموس خلقت است) چون انسان دارای دو جنبه است، یکی جسم‌ و یکی روح، نه جسم تنها است‌ و نه روح تنها و در نتیجه اگر بخواهد به سعادت زندگی برسد به هر دو کمال و هر دو سعادت نیازمند است؛ هم مادی و هم معنوی.
● مراد از “شهداء علی الناس”
و چون این امت وسط و عدل است به همین دلیل شهید بر سایر مردم هم که در دو طرف قرار دارند هست و چون رسول اسلام(ص) مثل اعلای این امت است لذا او شهید بر امت است و افراد امت باید خود را با او بسنجند و او میزانی است که حال آ‌حاد و تک تک امت با آن وزن می‌شود و امت، میزانی است که حال سایر امت‌ها با آن وزن می‌شود و خلاصه مردمی که در دو طرف افراط و تفریط قرار دارند، باید خود را با امت اسلام بسنجند (تفسیر المیزان جلد ۱ صفحه:۳۲۴‌)
● نمازهایی که مسلمانان به سوی بیت‌المقدس خواندند تکلیفش چیست؟
چون در حقیقت نماز به طرف غیر قبله بوده و باید باطل باشد، از این توهم هم جواب می‌دهد: قبله مادام که نسخ نشده قبله است، چون خدای تعالی هر وقت کمی را نسخ می‌کند از همان تاریخ نسخ از اعتبار می‌افتد، نه اینکه وقتی امروز نسخ کرد دلیل باشد بر اینکه در سابق هم بی‌اعتبار بوده و این خود از رافت و رحمتی است که به مومنین دارد و عهده‌دار بیان این جواب جمله: “و ما کان الله لیضیع ایمانکم، ان الله بالناس لروف رحیم” الخ است و فرق میان رافت و رحمت بعد از آنکه هر دو در اصل مشترکند، این است که رافت مختص به اشخاص مبتلا و بیچاره است و رحمت در اعم از آنان و از غیر آنان استعمال می‌شود. (تفسیر المیزان جلد ۱ صفحه ۳۲۵) علاوه بر اینکه تکلیف مسلمانان را یکسره کرد هم حجتی برای آنان شد و هم دلشان خشنود گشت.
تغییر قبله از بیت‌المقدس به کعبه (شطرالمسجدالحرام) “فول وجهک شطر المسجد الحرام و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره” کلمه (شطر) به معنای بعض است و منظور از بعض مسجدالحرام همان کعبه است و اگر صریحا نفرمود “فول وجه الکعبه” و یا “فول وجهک البیت الحرام” برای این بودکه هم مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد، که شطر مسجد اقصی “یعنی صخره معروف در آنجا” بود، نه همه آن مسجد و لذا در اینجا هم فرمود: شطر مسجد حرام “یعنی کعبه” و هم اینکه با اضافه کردن شطر بر کلمه مسجد، بفهماند که مسجد نامبرده مسجدالحرام است و اگر می‌فرمود شطر الکعبه، یا شطر البیت‌الحرام این مزیت از بین می‌رفت.
● تو نمی‌توانی پیرو قبله ایشان باشی
“و ما انت بتابع قبلتهم” ، (تو نمی‌توانی پیرو قبله ایشان باشی) برای اینکه تو از ناحیه پروردگارت حجت و برهان‌داری. ممکن هم هست جمله نامبرده نهی به صورت خبر باشد،‌ یعنی تو نباید چنین کنی.
“و ما بعضهم بتابع قبله بعض” (یعنی خود یهودیان و نصاری نیز قبله یکدیگر را قبول ندارند) یهودیان هرجا که باشند، رو به صخره بیت‌المقدس می‌ایستند ولی مسیحیان هرجا که باشند طرف مشرق می‌ایستند، پس نه این قبله آن را قبول دارد و نه آن قبله این را و اگر بپرسی چرا؟ می‌گویم برای پیروی از هوی و هوس و بس.
● مسجد قبلتین، همان مسجد بنی‌سالم است
رسول خدا(ص) سیزده سال در مکه و نوزده ماه در مدینه به طرف بیت‌المقدس نماز خواند بعد که یهودیان سرزنش کردند که تو تابع قبله ما هستی و اندوه شدیدی بر او مسلط شد، در دل شب از خانه بیرون آمد و رو به اطراف افق بگردانید. فردای آن شب هم نماز صبح را رو به بیت‌المقدس خواند و هم دو رکعت از نماز ظهر را، سر دو رکعتی جبرئیل آمد و گفت: (قد نری تقلب وجهک فی‌ السماء، فلنو لینک قبله ترضیها، فول وجهک شطر السمجد الحرام” الخ، آنگاه دست آن جناب را گرفته رو به کعبه‌اش کرد، مردمی هم که پشت سرش به نماز ایستاده بودند رو به کعبه شدند، به طوری که زنان جای فعلی مردان قرار گرفتند و مردان جای فعلی زنان و این نماز ظهر اولش به سوی بیت‌المقدس و آخرش به سوی کعبه واقع شد.
بعد از نماز ظهر خبر به مسجدی دیگر در مدینه رسید،‌ اهل آن مسجد دو رکعت از عصر خوانده بودند، دو رکعت دیگر را به طرف کعبه برگشتند، آنها نیز اول نمازشان به سوی بیت‌المقدس و آخرش به سوی کعبه شد و مسجد قبلتین، همان مسجد بنی‌سالم است.
سیدمحمدکاظم شیرافکن،استاد دانشگاه‌ومدرس قرائت و معارف قرآن کریم
مراجع:
۱. قرآن کریم، سوره بقره، آیه‌های ۱۵۲-۱۴۲
۲. تفسیر نمونه، جلد اول، زیرنظر آیت‌الله مکارم شیرازی
۳. سایت حوزه
۴. تاریخ سیاسی اسلام(۱)، سیر رسول خدا(ص)، رسول جعفریان، نشر الهادی، تابستان ۸۷
۵. تفسیر المیزان
۶. سایت‌های مختلف
۷. مجمع البیان طبرسی
۸. (عروه‌ الوثقی، القبله، مسئله ۱ و ۲، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۱۴۱، مسئله ۲، توضیح المسائل، مسئله ۷۸۳
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید