شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


همچنان ساکت، همچنان جذاب


همچنان ساکت، همچنان جذاب
۱۷ سال پس از ظهور اولیه اش در تلویزیون بریتانیا، رووان اتکین سون در به تصویر کشیدن مستربین هنوز چنان موفق است که نمی توانید خود را از مشارکت در ماجراهای او کنار بکشید.
تصویری که از مستربین در ذهن داریم همیشه یک تصویر جالب و خنده دار و همراه با نوعی ساده انگاری افراطی از سوی وی است. او به طرز حیرت باری احمق است ولی جذابیت اش مانند کاراکتر کارآگاه کلوزو (پلنگ صورتی) دقیقاً از همین نقطه و نکته می آید.دومین فیلم بلند سینمایی از روی این کاراکتر که «تعطیلات مستربین» نام دارد و بتازگی در سطح جهان اکران شده و توفیق مالی قابل توجهی هم داشته، نشانه ای از پذیرش عمومی این کاراکتر تحت هر شرایطی است. وگرنه رووان اتکین سون خالق و بازیگر این کاراکتر در این فیلم به ندرت چیزی را رو می کند که پیش تر از وی ندیده باشیم. بواقع مستربین چنان جا افتاده و محبوب است که احتیاج به انجام کار تازه ای ندارد حتی ظهور تصویرش برای موفق بودنش کفایت می کند.
البته در بخش های انتهایی «تعطیلات مستربین»، موقعی که بی نظمی ها و شلوغی های این کاراکتر به اوج می رسد.خنده های نابی برانگیخته می شود اما در سایر قسمت ها و سکانس ها این فیلم چیزی بیش از سابق و فزون تر از کارهای پیشین بین در بر ندارد و به نظر می رسد که جمع آوری و تشکیل کلکسیونی از تکه ها و کارهای همیشگی و بلاهت های معروف او باشد. این در حالی است که در نگاه نخست اتفاقی تازه و مهم برای مستربین افتاده و او از «لندن بارانی» به سواحل آفتابی ریوی یرای فرانسه و بهتر بگوییم شهر سینمایی کن و فستیوال معروف فیلم آن کوچ و سفر کرده است. ۱۷ سال پیش بود که کاراکتر مستر بین برای نخستین بار توسط رووان اتیکن سون بازیگر خاص و متفاوت بریتانیایی در تلویزیون کشورش رو شد و هنوز که هنوز است او چنان این نقش را در تسخیر خود دارد و آنقدر آن را جذاب و تماشایی ارائه می دهد که امکان ندارد بتوانید خودتان را از مشارکت بخشیدن در کارهای احمقانه او کنار بکشید و هر چقدر هم که حرکات وی مثل سابق و فاقد بداعت نشان بدهد، این کشش و رویکرد همچنان دایر است.
رووان اتکین سون همیشه گفته است که کاراکتر بین را از شخصیت «موسیو هولو»ی ژاک تاتی وام گرفته و بین را براساس چنان کاراکتری ساخته و ترسیم کرده است و اگر چنین باشد، باید متذکر شد که فیلم جدید او نوعی ارج گذاری بر فیلم «تعطیلات موسیو هولو» و نشأت گرفته از آن است. در بخش آغازین فیلم توضیح داده می شود که مستربین چگونه صاحب مجوز و امکان و بلیت سفر به فرانسه می شود و او را می بینیم که با یک دوربین فیلمبرداری دیجیتال به کن می رود. او با این دستگاه از قسمت های مختلف و بواقع از هر گامی که در این راه برمی دارد، فیلمبرداری وآن را روی عکس ثبت می کند. این تدبیر سبب می شود کلیت سفر بین برای بینندگان در یک روند بگنجد و معنا پیدا کند و موقعی که به سکانس های نهایی می رسیم توالی آنها در شکل گیری قصه در ذهن بیننده ها و معنا بخشیدن به آن سهم عمده ای می یابد.
با این حال مستربین همان آدم احمقی است که همیشه شناخته ایم و طی سفری که برشمردیم دائماً برای خودش و اطرافیانش دردسر خلق می کند. یکی از آن افراد، فیلمساز خودستا و مغروری به نام کارسون کلی (با بازی ویلم دفو) است. او هم مانند بین راهی کن است با این تفاوت که می خواهد در آنجا فیلم جدیدش را روکند و در مراسم معارفه آن شرکت داشته باشد. در قدم بعدی بین سوار یک قطار در پاریس می شود اما در داخل قطار با حمایت هر چه بیشتر موجب فاصله افتادن بین یک فیلمساز روسی (کارل رودن) و پسرش استپان (مکس بالدرای) می شود و بواقع کاری می کند تا این دو نفر یکدیگر را گم کنند. بین که متوجه شده دسته گل به آب داده است، در قسمت های بعدی می کوشد پسر را به نزد پدر بازگرداند ولی در همین راه با یک بازیگر تازه کار («اما دوکانس») که راهی فستیوال کن است، نیز آشنا می شود.
در این بین و در گرماگرم مسیر و حوادثی که برشمردیم و فقط حماقت مستربین می تواند به آن معنا ببخشد، گذار او به یک رستوران غذاهای دریایی هم می افتد و گارسون آنجا (ژان روشفورت) ظرفی حاوی انواع جانوران طبخ شده دریایی را برای بین می آورد و تلاش این احمق بالفطره برای سر درآوردن از این غذا و خوردن آن صحنه های جالبی را خلق می کند. با این وجود، استیو بندل لک در مقام کارگردان و هامیش مک کول و رابین دریسکول به عنوان سناریست ها هیچ چیز اورجینال و اصیلی را به ماجراهای سنتی «بین» نیفزوده اند، اما آن قدر روی تکه ها و صحنه های آشنای قبلی «بین» مانور و تأکید کرده اند که امکان ندارد بیننده ها تحت تأثیر قرار نگیرند و همین مسأله نیز برای کشیده شدن آنها به فیلم کفایت می کند، درست است که از این طریق «تعطیلات مستربین» هیچ گاه خسته کننده نمی شود، اما باید اذعان داشت که تعدادی از سکانس ها بیش از حد طولانی است و تعداد نماهای ناب در این میان کم است و تکرار مکررات، پرشمار، بالداری و دوکانس در رل های محوله نظرها را جلب می کنند ولی هم رل شان کوتاه و فاقد حجم کافی است و هم قصه وابسته به وجود آنها نیست. در نقطه مقابل ویلم دافو با سابقه بازی در دهها فیلم دراماتیک رلی را ارائه می کند که هم مهم است و هم از حجم کافی برخوردار است و بدون او نمی توان فیلم را کامل شمرد.
با این وجود فیلم بدون کاراکتر خود «بین» وجود خارجی ندارد و اصلاً غیرقابل تصور است و مانند معمول تمام کاراکترها ساخته شده و مقابل چشم ها قرار داده شده اند تا مستربین از بین آنها بگذرد و وسیله ای برای تجلی بیشتر وی باشند. او بچه ای است که فقط قد کشیده و بزرگ شده اما در دل و اصل همان کودکی مانده است که در گذشته بود. این در حالی است که مانند معمول بین ساکت است وحرف نمی زند وکل کلماتی که از زبانش در فیلم شنیده می شود، واژه هایی مانند بله، متشکرم و کن است. اینچنین است که او با حماقتی چشمگیر و تمرکز کامل بر خودش و افکارش از مسیری طولانی و پرحادثه عبور می کند و به سمت مقصد می رود. این از هنر اتکین سون است که می تواند سال های مدید کاری کند که مردم دائماً به او چشم بدوزند و مردی را که ذاتاً احمق است و یک کلمه هم حرف نمی زند، رها نکنند و در هر قدم او به سمت دردسرهای برخاسته از حماقت خودش، با وی همراه باشند و کاری کند که بین قریب به ۲دهه پس از خلق اش همانقدر جذاب باشد که در گذشته بود. «تعطیلات مستربین» این فیلم ۹۰ دقیقه ای کمپانی یونیورسال همانطور که قبلاً گفتیم یک اثر بدیع و تازه نیست ولی هنر اتکین سون و دردسرهای جذاب و تماشایی که او برای بین خلق می کند، مردم را باز هم به دنبال این کاراکتر مسخره می کشاند و هدف اولیه سازندگان آن را که فروش و کسب درآمد است، برآورده می کند.
وصال روحانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید