پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تهدید های رژیم صهیونیستی برای سوریه


تهدید های رژیم صهیونیستی برای سوریه
سوریه کشوری است که در بین کشورهای عراق ، لبنان ،ترکیه و اسرائیل قرار گرفته است. این کشور همواره در ضدیت با اسرائیل درخط مقدم جبهه اعراب و اسرائیل بوده است. درزمان جنگ سرد و نظام دوقطبی آمریکا وشوروی سابق با نزدیکی به شوروی سعی داشت که از توازن قدرت در منطقه به خوبی‌ بهره‌برداری نماید. از آنجا که بن گوریون سیاستمدار اسرائیلی “ دشمن دشمن اسرائیل را دوست خود می‌پنداشت” سوریه نیز در برابر همین دکترین بن گوریون درزمان حافظ اسد رهبرفقید سوریه سعی نمودعکس العمل مشابه وتاکتیکی ، دکترین بن گوریون را داشته باشد. درهمین راستا بود که سوریه همکاری‌های نزدیکی رابا ایران - شوروی سابق ، لبنان ویونان ترتیب داد . حافظ اسد سیاستمدار ماهری بود وبه راحتی استراتژی‌های متفاوتی را در برابر اسرائیل اتخاذ می‌نمود. کشور سوریه درنتیجه تجاوزات اسرائیل بلندی‌های جولان را از دست داده است و همین مسئله همواره درطول تاریخ روابط سیاسی بین سوریه و رژیم صهیونیستی مناقشاتی را به وجودآورده است که ازدوران جنگ سرد تاکنون روابط این دو همچنان تیره است و درحال مشاجرات سیاسی با هم بودند به گونه‌ای که روابط سوریه و رژیم صهیونیستی متاثر از عوامل بین‌المللی منطقه‌ای وملی بوده است. به منظور فهم دقیق مطالب باید گفت که عوامل تاثیرگذار بر استراتژی فی مابین رامی‌توان چنین بیان نمود:
عوامل تاثیرگذار بر استراتژی نظامی اسرائیل دراین زمینه موشه دایان رئیس ستاد ارتش ترکیه معتقد بودکه اسرائیل سیاست خارجی ندارد بلکه سیاست دفاعی در اولویت کار اسرائیل است این بدین معنی بودکه امنیت ملی درسیاست خارجی اسرائیل جایگاهی خاص دارد وبقاء اسرائیل یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی این رژیم است.
تصور تهدید وناامنی از دیگرمواردی بودکه برسیاست خارجی اسرائیل وذهن تصمیم‌گیرندگان آن تاثیر می‌گذارد. دراین راستا بن‌گوریون درسال ۱۹۹۵ اظهار داشت که از نظر ما هیچ‌گاه یک نبرد نهایی محقق نخواهد شد بلکه همسایگان ما می‌توانند فرض کنندکه ضربه‌ای که به اسرائیل می‌زنند می‌تواند ضربه‌ نهایی پایان منازعه اعراب واسرائیل باشد.
موقعیت بین‌المللی نیز همیشه در استراتژی اسرائیل موثر بوده است به گونه‌ای که این رژیم از آغاز پیدایش خود تاکنون بافقدان مشروعیت مواجه بوده است ودرقطعنامه‌‌های متعدد مجمع عمومی سازمان ملل ودیگر کنفرانس‌ها،صهیونیست برابر با نژاد پرستی عنوان گردید به گونه‌ای که حتی درسال ۲۰۰۱ و درجریان کنفرانس دوربان درآفریقای جنوبی از رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم نژادپرست یاد شد همین فقدان مشروعیت جهانی باعث شده است تااین رژیم بیشتر به سوی قدرت‌‌های غربی وبویژه آمریکا متمایل شود.
وضعیت ژئوپلیتیکی اسرائیل نیز از دیگر مواردی‌است که براستراتژی‌های این کشور دربعد سیاست خارجی تاثیر می‌گذارد. عمق اراضی اشغالی آن قدر کم است که می‌توان این سرزمین را به مثابه خطوط یک جبهه جنگ تلقی کرد.یک هواپیمای جنگنده می‌تواند ظرف چند دقیقه با سرعت برفراز اسرائیل پرواز کند. همین وضعیت بد سرزمینی به علاوه انتفاضه داخل سرزمین‌های اشغالی ونیزوجود همسایگان مشکل ژئوپلیتیکی این رژیم را چندین برابر می‌کند. همین آسیب پذیری اسرائیل موجب شد کهبن‌گوریون دردهه ۱۹۹۵ بگوید که “ نقشه ما فراتر از اشغال فلسطین است ، نقشه ما از نیل تا فرات است.”
همین امر موجبات تنش منطقه‌ای را پدید آورده است. ازدیگر عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی اسرائیل سیستم داخلی یا ملی اسرائیل است این سیستم از آغاز پیدایش با یک چالش عظیم مواجه بوده است و آن انتفاضه سرزمین‌های اشغالی است به طوری که برای برداشتن این چالش دولتمردان رژیم صهیونیستی به یک ارباب پناه برده‌اند وآمریکاییان همواره نقش ارباب و حامی را دراین راستا ایفا نمودند.
اما سوریه برخلاف اسرائیل دراتخاذ سیاست خارجی خودازاهرم‌های مناسب‌تری بهره می‌گیرد، سوریه همواره درسیاست خارجی خود موضعی ضدصهیونیستی داشته است.
درسطح بین‌المللی به سبب همین رابطه ارباب - حامی آمریکا بارژیم صهیونیستی این کشور همواره موضعی ضد امپریالیستی اتخاذنموده و برای برقراری توازن بین‌المللی تاحدی سعی نموده است که با برقراری روابط با قدرت‌های فرامنطقه‌ای روسیه- فرانسه و چین از قدرت‌ مانور رژیم صهیونیستی بکاهد‌. حافظ اسد به خوبی این استراتژی رااتخاذ نمودو بشار اسد نیز با همکاری دوستان خود ازجمله ولید معلم ازاین راهبرد پیروی می‌کند.
در سطح منطقه‌ای سوریه سعی دارد که با نزدیکی به ایران وبرقراری روابط دوستانه با ایران از فشارهای متحدان اسرائیل درمنطقه بکاهد . سوریه در روابط منطقه‌ای خود همواره از پیمان نظامی - امنیتی آنکارا و قرارداد نظامی دوکشوردرسال ۱۹۹۶ به عنوان تهدیدی برعلیه خودیادمی‌ کند به طوری که عبدالعلیم خدام ازسیاستمداران سوریه اتحاد ترکیه واسرائیل را بزرگ‌ترین خطر برای اعراب دانست. به طوری که برای رویارویی بااین مسئله مقامات سوری استراتژی “نزدیکی به ایران “را به خوبی پیش بردند. ترکیه درمقطع خاصی از تاریخ سیاسی خود حتی به طور علنی از حزب کارگران کردستان PKK واوجالان رهبر این حزب حمایت نمود.
در رابطه با موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی سوریه هم باید گفت که این کشور برخلاف اسرائیل از قدرت مانور بیشتر در منطقه برخوردار است. این کشور برخلاف اسرائیل دارای عمق استراتژیک می‌باشد و کشورهای پیرامونی سوریه را کشورهای اسلامی تشکیل می‌دهند که حداقل در سطح افکار عمومی موضع ضد اسرائیلی سوریه را مورد حمایت قرار می‌دهند.
با عنایت به عوامل تاثیرگذاری منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی مزبور می‌توان به تحلیل و بررسی روابط دو کشور پرداخت.
تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی به عنوان دو عامل متغیر در سیاست خارجی سوریه و اسرائیل امروزبه‌گونه‌ای دیگر خود را نشان می‌دهند. بر همگان مسلم است که حوادث یازدهم سپتامبر آرایش جدیدی رادر صحنه سیاسی جهان ایجاد نمود. حوادث یازدهم سپتامبر و پس از آن طرح خاورمیانه بزرگ که از سوی نئومحافظه‌کاران کاخ سفید ارائه شد، نشان داد که آمریکا درصدد بهره‌برداری سیاسی از این موضوع است .
حوادث یازدهم سپتامبر تحولات منطقه‌ای را نیز به گونه‌ای دیگر تغییر داد. با اشغال عراق موازنه جدیدی در حال شکل‌گیری است ترکیه که مخالف جدی سوریه است تا حدی اهمیت استراتژیک خود را برای آمریکا از دست داد و اسرائیل نیز برنده اصلی جنگ توانست رقیب دیرینه خود یعنی صدام را از صحنه خارج نماید. بنابراین سوریه و اسرائیل در این صحنه جدید هر کدام با شاخص‌های جدید خود در صدد زور آزمایی یکدیگرند.
قتل رفیق حریری بهانه لازم را برای لابی صهیونیسم در آمریکا فراهم آورد تا به مداخله غرب و بویژه آمریکا در خاورمیانه دامن بزند. از آن پس لبنان صحنه نبرد سوریه از یک طرف و اسرائیل و آمریکا از سویی دیگر تبدیل شد. غربی‌ها و اسرائیلی‌ها با استفاده از سوژه ترور رفیق حریری تا حدی موازنه را به نفع خود تغییر دادند و دولت فواد سینیوره را در راستای اهداف خود سوق دادند. خروج نیروهای سوری که از سال ۱۹۸۹ و براساس پیمان طائف در لبنان مستقر بودند از نظر سران اسرائیل یک پیروزی بود.
با شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه اسرائیل و حزب الله افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی از بین رفت و از آن به بعد حمایت از مخالفان سینیوره توسط سوری‌ها همیشه به صورت یک بهانه بوده است و اهمیت لبنان به گونه‌ای پیش رفت که رئیس جمهوری رژیم صهیونیستی، شیمون پرز می‌گوید تحولات لبنان برای ما مهمتر از بلندی‌های جولان است.
در این راستا، تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم هوایی سوریه در نوع خود نقض صریح منشور ملل متحد و کنوانسیون‌های بین‌المللی بود. رژیم صهیونیستی ادعا می کند که سوری‌ها از کره شمالی کمک گرفته‌اند تا تاسیسات هسته‌ای دریافت کنند و ایالات متحده آمریکا نیز از این اقدام حمایت می‌کند به طوری که جان بولتن نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل متحد از این اقدام حمایت نمود و درمصاحبه با تلویزیون CNN با عصبانیت گفت نباید جهانیان از اقدامات اسرائیل سوال کنند. به نظر می‌رسد که اظهارات شیمون پرز تنها یک اظهار اعلانی باشد چرا که اهمیت بلندی‌های جولان و نقش آب آن در سال‌های آینده برای رژیم صهیونیستی بر کسی پوشیده نیست. علاوه بر آن در لبنان سوری‌ها هنوز نفوذ فراوانی دارند و حزب‌الله یک جریان مستقل است که ارتباط نزدیکی با سوریه دارد. اظهارات مقامات سوری در اقدام مقابل علیه اسرائیل وتوان مقاومت نشان از نقش فعال و توانایی قدرت مانور سوریه در منطقه دارد و عقده‌های شکست جنگ ۳۳ روزه با حزب‌الله نمی‌تواند بر سر سوریه خالی شود.
هادی محمدی فر
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید