پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه پژوهش در جامعه


جایگاه پژوهش در جامعه
هرساله در دانشگاه‌ها و مجامع تحقیقاتی پژوهش‌های مختلفی صورت می‌گیرد اما با وجود چنین پژوهش‌هایی همچنان جامعه ما جزء جوامع کم‌توسعه یافته و یا در حال توسعه تلقی می‌شود، امری که شایسته ایران با تمدنی بسیار غنی نیست. در این نوشته سعی می‌شود به علل و عوامل این مهم پرداخته شود تا شاید از این منظر فتح بابی برای ارائه نظریات کارشناسان صورت گیرد.
همچنان که می‌دانیم یکی از ویژگی‌های جوامع کم‌توسعه‌یافته یا در حال توسعه را پایین بودن سهم بودجه تحقیقاتی از درآمد ناخالص ملی ذکر می‌کنند واین کمبود سهم برای علوم انسانی و اجتماعی چشمگیرتر است و لذا همواره پیشنهاد می‌کنند که بودجه تحقیقاتی افزایش یابد که به اعتقاد نگارنده اگر بودجه تحقیقاتی در بخش علوم انسانی و اجتماعی چند برابر هم شود مشکلی از این بخش کاسته نخواهد شد.
فرض کنیم در زمینه کشاورزی و چگونگی کاشت و داشت و برداشت محصول گندم تحقیقات مفصلی انجام شود که در صورت به‌کارگیری نتایج و یافته‌های آن مطالعات، می‌توان تولید گندم را در هر هکتار افزایش داد. اگر این تحقیقات نزد موسسه تحقیقاتی یا محققی که آن را انجام داده بماند و به‌صورت چند جلد کتاب یا جزوه‌های زیبا صحافی شود و در کتابخانه دفتر کار رئیس بایگانی گردد چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟
۱) اینکه عدم انتشار آن به‌هیچ وجه دانش عمومی جامعه و محققان را افزایش نمی‌دهد، به عبارت دیگر محققان دیگری هم که بخواهند این موضوع را مطالعه کنند باید از همان نقطه‌ای آغازکنند که محققان قبلی شروع کرده‌اند واین یعنی درجا زدن علمی و هدر دادن امکانات و بودجه
۲) اینکه عدم انتشار یافته‌های پژوهشی امکان نقد و ارزیابی را از آنان می‌گیرد و در نتیجه حتی اگر در نهان این تحقیقات به مرحله اجرا گذاشته شود از آنجا که از جانب صاحب‌نظران دیگر نقد نشده است لذا نمی‌تواند از اعتبار علمی چندانی برخوردار باشد
۳) عدم انتشار در نهایت سبب بی‌اطلاعی آحاد جامعه از یافته‌ها می‌شود و بدون اطلاع مردم از این نتایج «گرچه صحیح» پژوهش تاثیر مثبتی نخواهد داشت. اگر پژوهش در زمینه تولید گندم به بهترین وجهی انجام شود و آزمایش‌ها هم موفقیت آن را نشان دهد ولی کشاورز از آن بی‌اطلاع باشد یا آن را به هر دلیلی نپذیرد طبیعی است که آن یافته‌ها به دست او به اجرا گذاشته نمی‌شود و تحولی در محصول گندم رخ نخواهد داد.
متاسفانه باید اذعان نمود در جامعه ما هرسه مشکل فوق در پژوهش بویژه مطالعات انسانی و اجتماعی وجود دارد و اکثر این پژوهش‌ها محرمانه است. به همین دلیل ناقص است چرا که نقد نمی‌شود. به افزایش بنیه علمی نمی‌انجامد چرا که محرمانه است و آثار مفید عملی به همراه ندارد چرا که در اجرا مورداستفاده قرار نمی‌گیرد.
این وضعیت چند علت دارد:
۱) یکی اینکه دست‌اندرکاران جامعه ما در طرح بعضی حقایق و یافته‌های پژوهشی بسیار محافظه‌کار هستند و حتی مراکز تحقیقاتی این روحیه محافظه‌کاران را شناخته‌اند و وارد مقولاتی نمی‌شوند که مبادا یافته‌های آن مورد پسند اصحاب قدرت نباشد. در نتیجه تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی موضوعات اصلی جامعه را در بر نمی‌گیرد واگر موردی هم اتفاق افتد نتایج، بلافاصله محرمانه تلقی می‌شود. علت دیگر عدم باور دست‌اندرکاران به پدیده اجتماعی به‌عنوان یک موضوع قابل شناخت است لذا آنان به نتایج یافته‌های پژوهشی بسیار بی‌تفاوت هستند البته نباید از حق گذشت که بسیاری از این پژوهش‌ها بنا به علل متعددی فاقد کیفیت و اعتبار علمی هستند.
۲) یکی دیگر از مسائلی که لازمه موفقیت و پژوهش به عنوان یک شیوه کسب حقیقت است حساسیت مردم و مدیریت جامعه نسبت به معضلات است به‌طور مثال هنگامی که واقعه‌ای رخ می‌دهد یا نارسایی خاصی مشاهده می‌شود جامعه و دست‌اندرکاران آن برای رفع آن نابسامانی حساس می‌شوند و طبیعی است پژوهش به‌عنوان مهمترین شیوه شناخت واقعیت آن امر انتخاب می‌شود ولی در جامعه‌ای که فاقد این حساسیت است پژوهش چگونه می‌تواند جایگاه واقعی خود را پیدا کند؟ آنچه که جامعه ما به آن نیاز دارد افزایش بودجه تحقیقاتی نیست بلکه ایجاد زمینه‌ای است که در آن زمینه بتوان این یافته‌ها را مستقل از فشارهای این و آن منتشر و نقد کرد و جامعه را نسبت به مسائل اصلی و اساسی خود حساس کرد.
امیرعباس میرزاخانی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید