سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


نگاه مردم‌شناختی در مقایسه‌ی چهل‌تکه دوزی غرب و ایران


نگاه مردم‌شناختی در مقایسه‌ی چهل‌تکه دوزی غرب و ایران
● مقدمه
یکی از محصولات فرهنگ مادی و ارزشمند درتاریخ زندگانی بشر آشنایی با الیاف می‌باشد. شاید نتوان قدمت این دستاورد مهم بشری را دقیق رقم زد، اما همین بس که تار و پودهای یافته شده و به جامانده از انسان تمدن کهن سیلک در ایران خود گویای اهمیت این محصول فرهنگی به ظاهر پیش پا افتاده است.
بشر از دوران کهن به واسطه‌ی الیاف و مشتقات‌اش نیازهای بسیار زیادی راتأمین کرده و امروزه دامنه‌ی این کارکرد از مادیّات فراتر رفته و به جرأت می‌توانگفت که انسان از یک محصول مادی ساده جهت ارضای نیازهای معنوی و روحی خود استفادهمی‌کنند؛ آنچه که امروزه در جوامع مختلف دنیا تحت عنوان هنر منسوجات (Textile Art) رواج پیدا کرده را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از کارکرد معنوی این دستاورد فرهنگیدر نظر گرفت، چون همان طور که می‌دانید پیدایش هنر در دوران پارینه سنگی جدید ازمهم‌ترین وقایع فرهنگ معنوی بشر بوده است.
دامنه‌ی این رشته‌ی هنری که در بسیاریاز جهات به هنرهای انتزاعی گرایش پیدا کرده بسیار گسترده است که از این میان تنهابه چهل‌تکه دوزی اشاره می‌کنیم، منتها هدف اساسی و کلی این تحقیق بررسی فرهنگی ومردم‌شناختی چهل‌تکه دوزی خصوصن در ایران است.
بنابر این بر اساس تعریف تایلر ازفرهنگ، چهل‌تکه دوزی را هم می‌توان به عنوان پدیده‌ای فرهنگی در نظر گرفت که درجوامع بشری رواج دارد و به عنوان نمونه‌ای از دستاوردهای انسان دارای معناست که اینمعنا به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به زندگی مردم مربوط می‌شود و در زمان‌هایمتفاوت به فراخور شرایط جامعه و فرهنگ کارکردهای متفاوتی را در زندگی انسان ایفامی‌کند.
حال از نظر کارکردگرایی (Functionalism) می‌توان گفت که هیچ عنصری درحیات جمعی ظهور نمی‌یابد مگر اینکه توانایی پاسخ‌گویی به نیازی را داشته باشد وکارکردی مثبت ایفا کند. در نتیجه به دنبال این هستیم که چهل‌تکه دوزی چگونه تحتتأثیر فرهنگ و محیط خالق آن شکل می‌گیرد و متقابلن چه کارکردهایی را در آن جامعه‌یمذکور ایفا می‌کند.
در رابطه با پیشینه‌ی این تحقیق باید گفت که تا کنونمطالعه‌ای با رویکرد مذکور در این راستا انجام نشده است. لازم به ذکر است در رابطهبا تاریخچه و پیشرفت تکنیکی این هنر مطالعات و تألیفات فراوانی در کشورهای غربیصورت گرفته و آنچه در دسترس است کتاب‌های ترجمه نشده می‌باشد که در جریان این کارمطالب مفید را ترجمه کرده‌ام. در ایران هم به جرأت می‌توان گفت که در این زمینهمطالعه‌ی جدی صورت نگرفته است و منبعی به فارسی موجود نیست. تنها در کتاب «نگرشی برروند سوزن‌دوزی‌های سنتی در ایران از هشت هزار سال پیش از میلاد تا امروز» اثرمنتخب صبا، به چهل‌تکه دوزی به عنوان نمونه‌ای از صنایع دستی اشاره‌ای کوچک شده است.
● آشنایی با چهل‌تکه دوزی و روش تهیه‌ی آن
چهل‌تکه دوزی (patch work) فرآیندی است که طی آن قطعات ریز و درشت و رنگارنگ پارچه‌های مختلف بهیکدیگر دوخته می‌شوند و چون تکه‌های بسیار زیادی از این پارچه‌ها و قطعات در کنارهم قرار می‌گیرند به آن چهل‌تکه می‌گویند.
جاذبه‌ی یک اثر چهل‌تکه در حالترنگارنگی و تنوعی است که در پارچه‌های به کار رفته در آن وجود دارد. هر کدام از اینپارچه‌ها و قطعات می‌توانند حرف‌ها برای گفتن داشته باشند و چه بسا هر قطعه سرگذشتیپر فراز و نشیب طی کرده تا در نهایت در کنار قطعات دیگر به صورت یک چهل‌تکه نیازهایمختلفی را تأمین می‌کند و در موارد مختلف به کار می‌رود مثل لحاف، رو‌تختی، ‌(بیشتردر کشورهای مخصوصاً آمریکا) کوسن،‌ پرده و …
چهل‌تکه دوزی نیاز به مهارت زیادیدارد، ‌برای انجام این کار پارچه‌های رنگی را قبل از دوخت کاملاً می‌شویند تا ازثابت بودن رنگ و شکل آن اطمینان حاصل شود، برای این کار پارچه‌های پنبه‌ای بیشترسفارش شده‌اند. پارچه‌ها به صورت مربع، مستطیل‌های ریز و درشت، لوزی،‌ مثلث، بریدهمی‌شود و از پشت به وسیله‌ی کوک‌های ریز به هم متصل می‌شوند. نکته‌ی جالب در اینتکنیک این است که با وجود چرخ خیاطی که کار را برای علاقه‌مندان،‌ آسان می‌کندتأکید بر این است که این دوخت‌ها حتماً با دست انجام شوند تا ظرافت‌ها ضمن کاررعایت شود و از طرف دیگر شکل سنتی این تکنیک حفظ شود.
چهل‌تکه دوزی به روش‌هایمختلفی انجام می‌شود که هر کدام تکنیکی خاص برای خود دارد که در اینجا فقط اشاره‌ایکوتاه و گذرا به آنها می‌کنیم و از توضیح آنها به علّت تخصصی شدن بحث خودداریمی‌کنیم:
۱) روش ساده
۲) روش معرق
۳) روش مرصعی
۴) روش نمدی
۵) روش ضخیم دوزی و برش
گذشته از این روش‌ها چهل‌تکه دوزی گاهی با تکنیک‌های خاص همراه می‌شود مثل آجیدهدوزی یا مطلسه دوزی و تکه‌ دوزی. این تکنیک‌ها با تکنیک چهل‌تکه دوزی همراه می‌شودو آن را از حالتی ساده خارج می‌کند. که در ادامه مختصراً به توضیح این دو تکنیکمی‌پردازیم.
▪ آجیده دوزی یا مطلسه دوزی (Quilt)
آجیده در فارسی به معنایبخیه زدن، سوزن زدن، خلائیدن سوزن یا درفش یا نشتر در چیزی است (فرهنگ عمید ص ۴۴). آجیده دوزی یعنی دوخت ریز و ظریف بر روی پارچه‌ای دو لایه با لایه‌ی نازکی از پنبهدر وسط آن.
آجیده دوزی یا پنبه دوزی نوعی از رودوزی‌های سنتی ایران است و ریشه‌یعمیقی در هنرهای سنتی ایران دارد. در باره‌ی سابقه‌ی آن اطلاعات دقیقی در دست نیستاما قدیمی‌ترین مدرک، مربوط به زمان هخامنشیان است به این علّت که قسمت زیرتسمه‌های تیردان‌های عصر هخامنشی با یک لایه پارچه پنبه دوزی شده آستر داده می‌شودتا سنگینی وزن آن باعث آزار شانه‌ی حمل کننده نشود (کتاب نگرشی بر سوزن دوزی‌هایسنتی ایران، ‌منتخب صبا، ص ۱۰۴). از آن دوران به بعد نمونه‌های متعددی در حجاری‌هایدوران اشکانی و ساسانی به چشم خورده و همچنین در دوره‌ی اسلامی تا زمان صفوی ایندوخت از رواج نسبی برخوردار بوده که در این دوران و همچنین در زمان‌های افشاریه،زندیه و قاجاریه هنرمندان آجیده دوز برای رویه‌ی پارچه قلمکار نقشی ریز انتخابمی‌کردند و آن را به آجیده دوزی می‌کردند و این نوع دوخت بیشتر برای تزیینرو‌بالشی، لحاف،‌ رو‌تختی،‌ البسه، کلاه‌های درویشی، ‌بقچه سوزنی ( نوعی زیراندازاست که در زمان‌های گذشته وقتی به حمام می‌رفتند همراه خود می‌بردند و بعد ازاستحمام برای پوشیدن لباس‌ها آن را زیر پای خود پهن می‌کردند)، ‌سجاده، ‌روانداز و … استفاده می‌شده و نقوش مختلفی توسط این دوخت روی پارچه ایجاد می‌شود.
▪ تکه دوزی (Applique)
تکه دوزی در فارسی به نام‌های بخارادوزی و رقعه دوزی هم معروف است. این تکنیک به این ترتیب است که قطعات پارچه بهشکل‌ها و طرح‌های گوناگون روی پارچه‌ای بزرگتر به عنوان زمینه دوختهمی‌شوند.
اما تفاوت چهل‌تکه دوزی و تکه دوزی در این است که در چهل‌تکه دوزیتکرار وجود دارد یعنی یک طرح مدام در طول کار تکرار می‌شود و این شکل‌ها معمولاً دراکثر مواقع اشکال هندسی هستند که از پشت به وسیله‌ی کوک به هم متصل می‌شوند و درکنار هم قرار می‌گیرند.
در حالی که تکنیک و روش در تکه دوزی کاملاً متفاوت استیعنی همان طور که گفته شد قطعات به جای اینکه به یکدیگر متصل شوند بر روی هم یا بهپارچه‌ای بزرگتر دوخته می‌شوند، ‌تکرار هم مانند چهل‌تکه در این تکنیک زیاد به چشمنمی‌خورد و نکته‌ی دیگر این است که طرح‌ها هم لزوماً هندسی نیستند. این تکنیک همانطور که ذکر شد،‌ بعضی مواقع در چهل‌تکه‌ها به کار می‌رود و گاهی هم تنها با آجیدهدوزی همراه می‌شود و یک لحاف یا یک تابلو و اثر هنری خلق می‌شود.
قدیمی‌تریننمونه‌های تکه دوزی که در ایران ملاحظه شده مربوط به قرون ۱۱ و ۱۲ ه. ق (۱۷ . ۱۸ م) است و در موزه‌ی متروپولینن قرار دارد. این نوع کار در ایران بیشتر در شهرهای رشت واصفهان انجام می‌شده. این تکنیک در موارد مختلف استفاده می‌شود و معمولاً جنبه‌یتزئینی دارد.
▪ چهل‌تکه دوزی در غرب
تا اینجا به طور مختصر با فرآیند چهلتکه‌دوزی و تکنیک‌هایی که آن را همراهی می‏کنند آشنا شدیم. حال هدف ما این است کهمختصراً با تاریخچه و روند تحولی چهل تکه‌دوزی در کشورهای غربی آشنا شویم. البتهقابل ذکر است که خاستگاه دقیق و مشخصی برای این کار ذکر نشده اما آنچه مسلم است،این کار در کشورهای غربی خصوصاً آمریکایی بسیار رایج بوده و هست تقریباً می توانگفت که محصولات این کار به صورت لحاف (کوئیلت) در زندگی آنها بسیار کاربرد داشته ودر حال حاضر هم کاربرد دارد. گذشته از این، کتابهای زیادی در این زمینه تالیف یانوشته شده تا این پدیده و روشهای سنتی تهیه آن را از گزند حمله نمونه‏های ماشینی وکارخانه‏ای حفظ کنند و در عین حال اطلاعات ارزشمندی هم در ارتباط با این پدیدهفرهنگی در اختیار علاقمندان می‏گذارند که در ادامه به آن می پردازیم.
از آنجا کهاین منابع به فارسی موجود نمی باشد اطلاعات این فصل می‏تواند مفید باشد و باعث شودکه علاقمندان با چهل تکه‌دوزی و نقش آن در زندگی روزمره بیشتر آشنا شوند.
اماقبل از شروع لازم است به توضیح چند اصلاح بپردازریم. یکی از این واژه‏ها کلمهٔکوئیلت است که همان طور که ذکر شد این واژه به فارسی دو معنی دارد، یکی به معنیآجیده دوزی، پنبه دوزی، لایه دوزی، است که در مورد آن توضیح داده شد و معنی دیگر آنواژه لحاف در فارسی است و احتمالاً از آنجا که معمولاً لحاف‌‌ها را پنبه دوزیمی‏کردند تا خاصیت گرمازایی داشته باشد واژه کوئیلت را برای آن به کارمی‏برند.
اما آنچه که ما در روند تحولی چهل تکه‌دوزی با آن آشنا می‏شویم شاخه‏ایاز هنرهای تجسمی است به نام (Art Quilt) که در طول کار به آن می‏پردازیم و چون اینهنر یک هنر ایرانی نیست هر چند در ایران هم کم و بیش رایج شده اما ترجیح بر آن استکه برای این اصطلاح به فارسی معادل‏سازی نشود. و در طول کار هم از همین واژه یاکوئیلت‏های هنری استفاده می‏شود.
● بررسی روند تحولی چهل تکه‏دوزی در کشورهای غربی
چهلتکه‏دوزی هم مانند هر پدیدهٔ دیگری در یک اجتماع تحت تاثیر تغییرات و تحولات داخل آنجامعه قرار گرفته و تغییر کرده به این ترتیب که در دهه‏های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نارضایتی ازصنایع شهری، جستجو برای شیوه نوین زندگی و پاسخ دادن به دنیای صنعتی و انبوهکالاهای تولید شده به رشد و تحول بافندگی، تا خلق هنرهای انتزاعی و محیطی منجرشد.
در دهه ۶۰ طی جنبش‏های ضد فرهنگی که در کالیفرنیا به وجود آمد مثل هیپی‏هاکه احیاکنندگان فرهنگ عامه بودند، تحولی در صناعات پیش آمد و آن را از صنایع دستیسنتی به صنایع دستی معاصر تبدیل کرد. در نتیجه این تحول شاهد احیای دوباره صنعت‏هایخانگی مثل گلدوزی و تکه‌دوزی هستیم. برای مثال در دهه ۶۰ رویکرد مردم به خصوصجوانان به نوع البسه و پوشش نسبت به قبل تفاوتی چشمگیر یافت، آنها روی لباسهای جینگلدوزی می‏کردند و تی‏شرتهای رنگ شده با دست را به تن می‏کردند.
نگرش متفاوبنسبت به مصنوعات پارچه‏ای در این دهه و توجه به الیاف و تکنیکهای تهیه آنها میانمردم بدوی آمریکا و فرهنگ بومی آن مردم طی آن سالها و همچنین توجه هنر بافتآفریقائیها و مردم پرو، هنر رنگ‌آمیزی پارچه در نزد مردم خاور دور (به خصوص ژاپن)،رودوزی‏های سنتی و مروارید دوزی‏های هنری هند، البسه مردم ژاپن و هنر قالیچه وزیرانداز از بسیاری از مردم جهان نگرش متفاوتی را نسبت به محصولات پارچه‏ای ساختهشده با دست به دنبال آورد و منجر به درک عمیق تر عموم مردم به خصوص هنرمندان وصنعتگران صنایع دستی از الیاف و هنرهای مربوط به آن شد. همچنین ابداع شیوه‏های جدیدچاپ دستی به خصوص چاپ‌های روی پارچه و الیاف، فتوکپی روی پارچه، نقاشی روی پارچه بهوسیله رنگهای پارچه و افزایش توانایی آنها را در ارائهٔ تکنیک‏های مختلف مربوط بهپارچه نیز از دیگر علل تفاوت نگرش نسبت به این مسئله بود.
اما در مورد چهلتکه‌دوزی که موضوع اصلی بحث‏های ما می‌باشد هم‏، چنین تغییراتی به وضوح به چشممی‏خورد، به این ترتیب که روند تبدیل صنایع دستی چهل تکه‌دوزی به آنچه امروز به (آرت کوئیلت) معروف است، در آمریکا در محدوده سالهای بعد از جنگ جهانی دوم شکلگرفت.
کوئیلت‏های سنتی (یا به عبارتی همان لحاف‏هایی که معمولاً چهل تکه‌دوزیمی‏شوند) در سالهای ۱۹۷۰ رویکردی تدریجی به سمت هنرهای تجسمی داشت و این رویکرد بهدنبال به کارگیری تکنیک‌ها و مواد جدید در آثار و طراحی هنرمندان و کوئیلت دوزهاآغاز شد.
از سال‌های ۱۹۷۰ به بعد بسیاری از تاریخ دانان هنر به شباهت بسیاری ازکوئیلت ها به هنر انتزاعی اعتراف کردند و زمانی که نمایشگاه بزرگ چهل تکه‏هایآمریکایی و طراحی‏های انتزاعی آن ها در موزه ویتنی در آمریکا در سال ۱۹۷۰ برگزارشد، روتختی های سنتی به مثابه نوعی نقاشی بر روی دیوارهای بزرگ این موزه قرار گرفتو این برای اولین بار بود که یک حرفه خانگی به عنوان یک فرم هنری معرفی می‏شد چونهمگان بر این نکته اتفاق نظر داشتند که بین هنر مدرن تجسمی و طراحی‏های اینروتختی‌ها شباهت‌های زیادی وجود دارد، سادگی، مسطح بودن و عوامل موجود در طراحی،دفرمه شدن عناصر و اندازه‏ها، تکرار فرم‏های ساده و هنری و استفاده زیاد از رنگهایخالص و درخشان از شباهتهای کوئیلتهای(لحاف‏های) سنتی با کارهای انتزاعی رایج در آنزمان بود. (تصویر ۲۱) از این زمان به بعد بود که یک جریان تازه با عنوان آرت کوئیلتدر لحاف دوزی سنتی و همچنین در بحث هنر انتزاعی مطرح شد. این شیوه هنری که الهامگرفته‏ از کارهای سنتی است در ربع قرن اخیر توسعه زیادی پیدا کرده و امروزه هزارانهنرمند در سطح جهان به این کار مشغول هستند.
گرچه کوئیلتهای هنری پایه ساختارییکسانی لحاف‏های سنتی دارند اما انچه آنها را متفاوت می سازد استفاده از تکنیکهایمتفاوت رنگ‏امیزی پارچه، نقاشی‏روی پارچه و …. است و همچنین امروزه رفته رفته دراشکال مدرن از اندازه‏های خاص و شکل کاربردی این لحاف‏ها کاسته شده و تنوع زیادی درابعاد و کیفیت پیدا کردند و بیشتر به منظور آویختن به دیوار برای بیان دیدگاه وتفکر خالق خود تهیه می‏شوند، تا اینکه مثل کوئیلتهای سنتی به عنوان لحاف و روتختیاز آنها استفاده شود.
آنچه قابل ذکر است و در ادامه به آن بیشتر پرداخته می‏شوداین است که این کار و این هنر بیش از همه مورد توجه زنان بوده و خانمها در اینزمینه فعالیت زیادی کرده‏اند یکی از زنانی که در این زمینه بسیار فعالیت کرده خانم Jean Ray Loury است. این خانم یکی از هنرمندان تحصیل کرده‏ای است که به عنوان مادر (Art Quilt) از وی یاد می‏شود. او برای اولین بار زنان خالق کوئیلت را تشویق کرد بهخلق آثاری با طراحی‏های شخصی نه طرح‏های سنتی که الگوهای مشخص دارند. او در سال۱۹۵۶اولین اثر کوئیلت خودش را به عنوان پایان نامه تحصیلات دانشگاهی در زمینه هنرارائه کرد و تلاش‌های بسیاری در این زمینه انجام داده که تاثیرات مثبت فراوانیداشته است.
● طرح‏های مختلف کوئیلیت با مضامین متفاوت در آمریکا و کشورهای غربی
کوئیلیت دوزها هم مانند تمام دیگر هنرمندان برای پیدا کردنموضوعات کار خود به اطراف نظر داشتند. آنها تحت تأثیر طبیعت،‏خانواده، مذهب،اجتماع، عواطف، عقاید سیاسی، اتفاقات روزمره و تمام حیوانات و موضوعات اطراف خودبودند و از آنها برای طراحی‏های آثار خود استفاده می‏کردند.
نکته: قابل ذکر ومهم در تمام این بررسیها همان طور که به آن اشاره شد زنانه بودن کوئیلتها است. تاقبل از دهه ۱۹۷۰ هیچ قشری به جز زنان در تهیه و تدوین این طرح‏ها دخالت نداشتند وتاریخ و انتقال کوئیلیت‏ها منحصراً در اختیار آنها قرار داشته است. زنان توجه زیادیبه خاطرات فامیلی دارند و با هر بخیه و کوکی که به کارهای خود می‏زنند قسمتی ازتجربیات و زندگی گذشته خود و کشور خود را نقل می‏کنند.
یک نوع از کوئیلتها،کوئیلتهای تصویری (pictorial Quilt) هستند. این نوع آثار هم اتفاقات بزرگ و مهم واتفاقات معمولی و عمومی دورانی را که تهیه کننده آنها در آن زندگی می‏کرده نقلمی‏کنند. این کوئیلتها همچون دریچه‏ای هستند برای نگریستن به گذشته.
یک نمونه ازاین کوئیلتهای تصویری درخت زندگی (Tree of Life) نام دارد. این کار معمولاً رویروتختی پر کاری که توسط هندی‏ها دوخته شده به چشم می‏خورده. این طرح توسط هندی‏هابرای خوش‏ایند سلیقه انگلیسی‏ها و فرانسوی‏هایی که از طبقه بالای اجتماعی بونددوخته می‏شد. در آن زمان اروپایی‏ها عقیده و سلیقه خود را به طراحان شرقی تحمیلمی‏کردند،‏ در نتیجه بسیاری از گیاهان و جانوران دنیای غرب در کارهی هنری خاورنزدیک ظاهر شد. بنابراین طرح‏ها توسط طراحان شرقی بر اساس سلیقه اروپایی‏ها تهیهمی‏شد و تنها کاری که برای زنان سوزن دور غربی با‏قی می‏ماند این بود که این طرح‏هارا مجدداً نظم دهند و روی پارچه‏های بزرگ کتانی تکه‌دوزی کنند و سپس با پنبه دوزی ولایه دوزی کوئیلتهایی تهیه کنند که هنوز هم در موزه‏ها به چشم می خورد.
طرح دیگری که در آمریکا بسیار رایج شد (Crazy Quilt) نام دارد. هیچ الگوی خاصی بر اینکار حاکم نیست از پارچه‌های سیلک و مخمل بسیار استفاده می‌کنند و معمولاً کار رابا گلدوزی و رودوزی‌های مختلف تزئین می کنند. هدف از تهیه Crazy Quilt ها بیشتر خلقکردن یک کوئیلت کاملاً تزئینی است و معمولاً آنها را روی رختخواب و یا تکیه گاه یککاناپه پا مبل پهن می‌کردند.
با آغاز قرن ۲۰ کارخانه‌هایی روی کار آمدند کهروتختی تولید می‌کردند و از طریق کاتالوگ‌های خود به راحتی آنها را می‌فروختند. اینمسئله در واقع تهدیدی جدی به حساب می‌آمد برای محبوبیت و تهیه کوئیلتهای سنتی. درنتیجه برای حفظ آثار سنتی که همان طور که گفته شد بر هنری بودن آنها اتفاق نظر وجودداشت به تدریج افرادی آمدند و تاریخچهٔ این کا ررا مدون کردند و آثار و الگوهایقدیمی را در موزه‌ها نگهداری کردند تا با روی کار آمدن نمونه‌های مدرن کارخانه‌ایارزش آثار قدیمی و سنتی حفظ شود.
● طرح‌های مدرن در کوئیلتهای امروزی
تاکنون با آرت کوئیلت و نمونه‌هایی از طرح‌های سنتی آن اشنا شدیم. اما این جریان بهعنوان یک هنر مدرن مجدداً مضامین و طرح‌های متفاوتی را در بر می‌گیرد که کوئیلتهایمدرن را در این زمینه می توان به سه دسته تقسیم کرد.
۱) کوئیلتهایانتزاعی.
۲) کوئیلتهایی با مضامین داستانی و فیگوراتیو.
۳) کوئیلتهایی باطرح‌های برگرفته از طبیعت.
قابل ذکر است که در این آثار هیچ گونه محدودیتی دراستفاده از ابزار و رنگ و تکنیک وجود ندارد و خلاقیت در طراحی این آثار و اجرایتکنیکهای مختلف فراوان به چشم می‌خورد، همین مسئله باعث شده که از این نوع کوئیلتهامعولاً جهت دیوار آویز استفاده کنند چون کاملاً شبیه یک تابلو نقاشی هستند. با اینتفاوت که به جای بوم و رنگ از پارچه و نخ استفاده شده است. در ادامه نمونه‌هایی ازطرح‌های ذکر شده نمایش داده می‌شود تا ملاحظه شود که پارچه، پدیده‌ای که خیلی سادهاز کنار آن می‌گذریم چه قابلیتهای شگرفی دارد.
▪ کوئیلتهای با طرح‌ها و مفاهیم انتزاعی
همان طور که در بحثتاریخچهٔ این کار مطرح شد، کوئیلتهای انتزاعی از اوایل قرن ۱۹ توسط زنان آمریکاییرایج شدند. این طرح‌ها از ذهنیت و تجسم والهام‌های حاصل از زندگی هنرمند ناشیمی‌شوند. گر چه گاهی از تکنیک‌ها و طرح‌های سنتی هم در کارها استفاده می‌شود امااین طرح‌ها در نهایت با مضامین ذهنی و تجسم‌های هنرمند همراهمی‌شوند.
▪ کوئیلتهایی با مضامین داستانی وفیگوراتیو
نمونه دیگری از کوئیلتهای مدرن، حاوی مفاهیمی هستند که مربوطبه رفتارها و روابط انسانی می‌شوند. بعضی از هنرمندان معاصر در این زمینه خود را درقالب یک قصه‌گو یا یک نقاش پرتره می شناسد در حالی که بعضی دیگر کارهایشان سرشار ازنمادهای شخصی و سیاسی است. این گونه کارها هستند که حاوی مضامین فرهنگی خاص هستندچون مفاهیم به کار رفته در آنها تحت تاثیر زندگی و تفکرات، افسانه‌ها، اعتقاداتمذهبی، آرمان‌های جامعه‌ای است که هنرمند در آن زندگی می‌کند.▪ کوئیلتها با طرح‌های برگرفته از طبیعت
هنرمندان کوئیلت سازهم مانند سایر هنرمندان در تاریخ هنر، گاهی زیبایی وخلاقیت آثار خود را از جهانطبیعی الهام می‌گیرند. حتی همان گونه که ذکر شد کوئیلت دوزهای سنتی هم در کارهایخود بسیار تحت تاثیر گیاهان و حیوانات اهلی و وحشی اطراف خود بودند. اما آنچه بااین مفهوم در کارهای مدرن دیده می‌شود دنیای کاملا متفاوت با آثار سنتی را به تصویرمی کشد.
▪ کوئیلتهای سیاه پوستان آمریکا
در میان کوئیلتهایهنری که در آمریکا رایج است آثاری به چشم می‌خورد که رنگامیزی، مفاهیم و طراحی‌هایآن ها نسبت به سایر کارها متفاوت است و بسیار جلب توجه می‌کند.
این آثار متعلقبه اقوام سیاه پوست آمریکا است که خود را تحت عنوان (African – American) می‌شناسند. قبل از پرداختن به آثار آنها باید متذکر شد یاد‌آوری تاریخ و گذشته ایناقوام و نحوه ورود آنها به این قاره که به اجبار صورت گرفته خاطر این افراد رابسیار آزرده می‌سازد، زیرا این مهاجرت اجباری که به منظور بهره‌کشی از نیاکان، آنهابوده باعث شده که سیاه پوستان از سرزمین مادریشان نیاکانش و ارزشهایی که با آنهازندگی می‌کردند جدا شدوند و تنها با یاد و خاطره آنها روزگار را سپری کنند. اما بهتدریج در میان آفرو - آمریکایی‌های، آفریقایی، جسته گریخته افرادی پیدا شدند که درکنار زنان سفید پوست آمریکایی ارزشها، داستانها، افسانه‌ها، اسطوره‌ها، رقص‌ها و …. سرزمینشان را در جریان سنتی کوئیلتهای تصویری (Pictorial Quit) به تصویر بکشند تاشاید از این رهیافت بتوانند ارتباطی با نیاکان و سرزمنشیان برقرار کنند. تا اینکهاین تعداد محدود کم کم گسترش پیدا کردند و کوئیلت دوزهای سیاه پوست در آمریکا بایکدیگر ارتباط بر قرار کردند و به دنبال تلاش و زحمت‌های فراوان دکتر کارولینمظلومی در این زمینه در سال ۱۹۸۴ به صورت گروهی منسجم تحت عنوان (color Quilters Net work) وارد جریان کوئیلت دوزی با تاکید بر مفاهیم فرهنگی سرزمین خود شدند . درواقع هدف از ارائه این مفاهیم و ارزشها حفظ فرهنگ و سنتهای آفریقایی و ارائه تصویریملموس از این کشور برای نسل‌های بعدی است. آنچه ین آثار را نسبت به سایر کارهامتفاوت می‌سازد استفاده از رنگ‌های شاد و گرم می باشد که این هم مسلماً تحت تاثیرطبیعت زیبای سرزمین آفریقا و روحیه‌ای است که با این طبیعت عجین شده است.
آنچهدر آثار سیاه پوستان آمریکا بسیار به چشم می‌خورد تلاشی است جهت به تصویر کشیدنآفریقا، چه از لحاظ محیطی و طبیعی و چه از لحاظ شیوه زندگی مردم .
گاهی در آثارخود مراسم و رقص‌های آیینی وسنتی سرزمین و فرهنگ خود را به تصویر می‌کشند که اینتصاویر به نحوی یادآور خاطراتی در گذشته‌های دور است.
بسیاری از آثار حاویاعتراضات اجتماعی و سیاسی این قوم است نسبت به نظام حاکم و همچنین بیان کنندهظلم‌هایی است که در طول تاریخ بر آنها وارد شده است.
با توجه به این مطالب مختصردریافتیم که مفاهیم بسیار متنوعی را در جریان کوئیلتهای سیاه‌پوستان آمریکاییمی‌توان یافت که حتی گویای شیوه زندگی معاصر این قوم در آمریکا است و اینکه چگونهتلاش می‌کنند که از طریق اتحاد و حفظ و اجرای ارزشها و آیین‌های خود، فرهنگ قدیمیآفریقا را برای نسل‌های بعدی حفظ کنند. اما به دلیل دور شدن از مسیر اصلی تحقیقناچاریم از ذکر نمونه‌های دیگر پرهیز کنیم. هر چند که آرت کوئیلت در میان این قومحرف های زیادی برای گفتن دارد اما ما به یک معرفی مختصر بسنده کردیم، تا فقط نشاندهیم که این کوئیلتها گذشته از جزابیت و زیبایی‌های خاصشان اطلاعات فرهنگی ارزشمندیرا در اختیار علاقمندان می‌گذارند.
در ادامه باید متذکر شد که در مورد آرتکوئیلت و جریان‌های ایدئولوژیکی که در این مسیر به وجود آمده مطالب بسیاری برایگفتن وجود دارد، به عنوان مثال یک نمونه از این جریان‌ها تفکرات فمنیستی است که بهشکلی گسترده وارد این مسیر شده و آثار بسیار زیادی را از فمنیستهای معروف در اینزمینه می‌توان ذکر کرد. که در واقع این افراد برای بیان عقیده و نظر خود از یک هنرزنانه استفاده کردند. البته ناگفته نماند که هر چند این هنر در آغاز فقط در تخصصزنان بود؛ اما امرزوه با پیشرفت روزافزون آن مردها هم به این جریان کشیده شدند وآثاری ارائه دادند، که البته طراحی این آثار و شیوه اجرای تکینک‌ها تفاوت کارهایمردانه و زنانه را مشخص می‌کند. پس ملاحظه می‌شود که حتی مطالعه جنسیتی هم در اینجریان امکان پذیر است که از حوصله و هدف اصلی این تحقیق خارج است و امید است که اینموضوعات در آینده‌ای نه چندان دور توسط علاقمندان مورد بررسی قرار گیرد.
● چهل‌تکه دوزی در ایران
▪ تاریخ چهل‌تکه دوزی درایران
چهل‌تکه دوزی در ایران به نام‌های مختلفی شناخته می‌شود از جمله خاتمیدوزی، لندره دوزی و گاهی هم با عنوان تکه دوزی از آن یاد می‌شود.
آنچه که ازاسناد و مدارک محدود بر می‌آید بیانگر این است که چهل‌تکه دوزی مخصوصاً زمانی که باآجیده دوزی یا مطلسه دوزی همراه باشد در گروه رودوزی‌های سنتی ایران جای می‌گیرد. اصطلاح «رودوزی» یا «روکاری» (Embriodery) به هنری گفته می‌شود که طی آن نقوش مختلفبر روی پارچه‌های بدون نقش از طریق دوختن یا کشیدن قسمتی از نخ‌های تار و پود پارچهبه وجود می‌آید (منتخب صبا). هر چند که زمان پیدایش «رودوزی» که در آغاز برایتزئیین البسه بوده دقیقاً مشخص نیست اما اسناد و مدارک موجود و نمونه‌های به دستآمده حکایت از رواج رودوزی‌ها در دوران ایران باستان دارد.
این نوع دوخت ازدوران گذشته در ایران رایج بوده با این حال تاریخ مشخصی برای پیدایش آن در دستنیست،‌ اما آثار باقی مانده در موزه‌های ارمیتاژ لنینگراد و مترو پولیتن و موزه‌یایران باستان حکایت از رواج خاتمی دوزی در دوره‌ی سلجوقی دارد (منتخب صبا ص۲۴۳).
به طور کلی این کار در ایران در زمان‌های متفاوت رایج بوده به طوری کهقطعات مختلف پارچه با مهارت هر چه تمامتر و با توجه به هماهنگی کامل رنگ‌ها در کناریکدیگر دوخته می‌شدند و روی بخیه‌ها را هم با گل دوزی‌های ابریشمی (آجیده دوزی) ‌زیبا می‌ساختند.
این کار زحمت زیادی داشته و افراد در ازاء آن در گذشته دستمزددریافت می‌کردند. در این زمینه از محمد‌علی جمالزاده در کتاب گنج شایگان نقل استکه:
«خاتمی دوزی سابقاً در ایران بسیار رواج داشته و امروزه روز به روز از میانمی‌رود و آن عبارت است از مقداری خرده پارچه‌های مختلفه‌اللون و مختلفه‌الشکل که ازروی استادی طوری پهلوی یکدیگر دوخته می‌شود که شباهت کامل به شال‌های کشمیر پیدامی‌کند و بخیه دوزی‌ها را نیز با گلدوزی‌های ابریشمی ملمون می‌پوشانند و یک قطعهپنج تا شش ذرعی این نوع کار ۵۰ تا ۶۰ تومان قیمت دارد و بعضی پرده‌ها را از ۱۰۰ تا۲۵۰و یک زین پوش را از ۲۰ تا ۱۲۰ تومان می‌فروشد (گنج شایگان اثر محمد‌علیجمالزاده ص ۷۹) .
بنابر این بر اساس اسناد محدودی که در دست است ملاحظه شد کهچهل‌تکه دوزی در ایران رواج داشته اما اینکه دقیقاً به چه زمانی بر می‌گردد و درگذشته دقیقاً به چه صورتی انجام شده اطلاعات مشخصی در دست نیست. تنها می‌توان بهاین نکته اشاره کرد که این کار در ایران موارد استفاده‌ی مختلفی داشته که عبارتنداز رویه لحاف، ‌رویه کرسی، رختخواب پیچ، سجاده، رویه پشتی، رو‌قوری، رو‌تختی،کوسن، ‌پشتی، رو‌مبلی، پرده‌های مختلف، ‌بقچه سوزنی و تابلوهای تزئینی …
همچنینمراکز اصلی که در ایران این دوخت را انجام می‌دادند عبارتند از رشت، اصفهان، ‌یزد،‌تبریز، ‌کاشان، کُردستان، ‌و آذربایجان غربی که امروزه هیچ اطلاعاتی پیرامون اینآثار در این مراکز وجود ندارد. ما هم به دنبال این هستیم تا در جریان این تحقیق بهنمونه‌هایی از چهل‌تکه دوزی در برخی از این مراکز دست پیدا کنیم و سپس به بررسی آنبپردازیم.
▪ چهل‌تکه دوزی در استان اصفهان
همان طور که گفته شد،‌ یکی ازاهداف این تحقیق دستیابی به نمونه‌هایی از چهل‌تکه دوزی در چند استان مختلف است تابتوان این آثار رادر بطن جامعه مورد نظر بر اساس چهار چوب نظری تحقیق از منظرمردم‌شناسی مورد بررسی قرار داد.
استان اصفهان یکی از انتخاب‌های ما برای مطالعهبود. چون همان طور که مشهود است اصفهان از قدیم‌الایام در زمینه‌ی هنر ایرانی درجهان زبانزد بوده و هست و دیگر اینکه بر اساس مطالعات اسنادی دریافته بودیم که اینکار در گذشته در اصفهان هم انجام می‌شده اما امروزه اطلاع دقیقی از آن در دست نیستبه همین منظور جهت مطالعه‌ی میدانی عازم اصفهان شدیم.
آنچه برای مطالعه مد نظربود، نمونه‌های قدیمی سنتی چهل‌تکه دوزی بودند که روزگاران زیادی در صندوق‌هایقدیمی پنهان شدند و کسی به آنها هیچ توجهی نکرده و نمی‌کند و همچنین آثاری که هنوزهم بدون هیچ گونه الگو و روش خاصی دوخته می‌شود و مورد استفاده قرار می‌گیرد غافلاز اینکه چقدر این آثار می‌تواند جهت مطالعات فرهنگی و مردم‌شناسی برای ما ارزشمندباشند.
با این اوصاف بعد از چند روز جستجوی مستمر در شهر اصفهان نتیجه‌ای حاصلنشد، ‌تا اینکه در موزه‌ی هنرهای تزئینی اصفهان کاملاً تصادفی با یک خانم قشقاییساکن اصفهان برخورد کردیم که جهت مطالعه‌ی این آثار، شهرستان سمیرم را به ما معرفیکردند در نتیجه با راهنمایی مفید این خانم و کسب اطلاعات لازم عازم سمیرم شدیم.
▪ چهل‌تکه دوزی در شهرستان سمیرم
در بدو امر باید متذکر شد کهتمام خانم‌ها در این منطقه در سنین مختلف با این کار آشنا هستند، حال چه خودسابقه‌ای در این زمینه داشته باشند چه کاملاً بی‌تجربه باشند، مهم این است که وقتیاز چهل تکه نام می‌بری همه می‌دانند که یعنی وصل کردن تکه پارچه‌ها به یکدیگر (ساده‌ترین تعریف ممکن). با وجود این کسی از گذشته‌ی این کار در این منطقه اطلاعیندارد و فقط مادران و مادر بزرگهاشان نسل به نسل آموخته‌اند که اگر تکه پارچهداشتند جهت صرفه‌جویی اقتصادی به نحو احسن می‌توان از این طریق آنها را به کار بستو استفاده‌های متفاوتی از آنها کرد.
با این وجود در این شهرستان افراد محدودی دراین زمینه سابقه داشتند و کارهای زیادی دوخته بودند. چون پارچه که ابزار اصلی اینکار است همیشه در دسترس همه‌ی زن‌ها نیست.
«مگر ما چند بار در سال لباس می‌دوزیمکه پارچه داشته باشیم، آنها هم که دارند خودشان چهل‌تکه دوزی می‌کنند و این افرادمعمولاً خیاط هستند و برای همین همیشه پارچه دارند، اما ما خیلی کم پیش می‌یاد کهپارچه داشته باشیم.» (خانم سمیرمی، ‌۴۳ ساله)
نهایتاً با یکی از خانم‌های جوان (صدیقه) که عمه و مادربزرگش در زمینه‌ی چهل تکه دوزی شهرت داشتند همراهشدیم.
بی‌بی خانم (مادر بزرگ) پیرزنی ۸۰ ساله اما کاملاً سالم و سرحال بود کهاز دوران گذشته چهل‌تکه ‌دوزی کرده و هنوز هم با این سن اگر پارچه‌ای داشته باشداین کار را انجام می‌دهد و حاصل کارش را به دیگران هدیه می‌دهد و تمام عمر وسیله‌ایکه برای این کار استفاده کرده و پارچه‌ها را به هم وصل می‌کرده سوزن و نخبوده.
«زمانی که جوان بودم ۶ تا بچه‌ی کوچک داشتم که باید از آنها مراقبتمی‌کردم و غیر از آن کارهایی بود که باید هر روز انجام می‌دادم مثلاً روزی چند بارمشک می‌زدم. ولی شب‌ها که کار کمتری داشتم می‌نشستم و تمام خورده پارچه‌هایی کهداشتم و از دیگران گرفته بودم رو با نخ و سوزن و با کوک به هم وصل می‌کردم.»
عمهخانم هم مانند مادر خود در زمینه‌ی چهل‌تکه دوزی شهرت دارد و هنوز هم این کار راانجام می‌دهد. او یکی از خیاط‌های معروف سمیرم است که بدون دریافت دستمزد برایاهالی شهر لباس می‌دوزد.
«شوهرم هیچ وقت دوست نداشت که من مزد بگیرم و همیشهمی‌گفت مزدت رو از خدا باید بگیری».
گذشته از این داماد عمه خانم، ‌پارچه فروشاست و همیشه پارچه‌های زیادی برای وی می‌آورد. بنابر این عمه خانم بر خلاف زن‌هایدیگر سمیرم همیشه پارچه دارد و چهل‌تکه دوزی زیاد می‌کند. و این کار را با چرخخیاطی انجام می‌دهد. اما نمونه‌ای نداشت که به ما نشان دهد چون او هم مانند مادرشتمام کارهایش رو به عنوان هدیه به دوست و آشنا بخشیده بود.
«این چیزها رفتنیهستند و باید بروند و چیزی که می‌ماند خوبی و یادگاری است و من برای ثوابش کارمی‌کنم.»
● کاربرد چهل‌تکه در سمیرم
همان طور که ملاحظه شد چهل‌تکه دراین منطقه به صورت ابتدایی و کاملاً ساده انجام می‌شود چه برسد به اینکه بخواهندبرای این کار کارگاهی جدا منظور کنند. کارگاه افراد، خانه‌شان است و پارچهاصلی‌ترین چیزی است که برای این کار در دسترس می‌باشد. وسیله‌ای که گرچه خیلی سادهو پیش پا افتاده به نظر می‌رسد، اما همین پدیده‌ی ساده در این منطقه در اختیار همهقرار ندارد. چه بسا اگر همه‌ی زن‌ها مثل عمه خانم پارچه داشتند رقابتی بین افرادایجاد می‌شد، در نتیجه می‌توانستیم شاهد تنوع آثار باشیم و همین مسئله می‌توانستمنجر به پیشرفت این تکنیک شود.
ابزار دیگر سوزن و نخ است که تقریباً خانم‌هایایرانی به نحوی با آن سر و کار دارند ولی کم پیش می‌آید که آن را در این زمینه بهکار بندند. همان طور که بی‌بی یک عمر با سوزن و نخ چهل‌تکه‌های بسیار زیبایی دوختهو در این آثار در واقع خاطرات دوران مختلف زندگی خود را در هر تکه‌پارچه نهفته استبه وسیله‌ی کوک به یکدیگر متصل کرده و گاهی ماه‌ها روی یک اثر زحمت کشیده و دردها وعشق‌ها و شادی‌هایش را با خاطرات گذشته آمیخته تا یک رو‌تختی یا رو رختخوابی خلقکرده و چه بسا که به سختی می‌توانسته از آن دل بکند.
«جوان‌تر که بودم ۴ ماهتمام تکه پارچه‌ها را به هم کوک می‌زدم، می‌خواستم یک ملحفه بدوزم وقتی شوهرم مُرد،اندازه‌ی ملحفه ۷ متر شده بود ولی عروسم آن را گرفت و نابودش کرد. اگر ۳۰ هزارتومان گم می‌کردم اینقدر ناراحت نمی‌شدم که این ملحفه را از دست دادم.»
اما غیراز سوزن و نخ اگر چرخ خیاطی داشته باشند از آن استفاده می‌کنند. این وسیله گاهیبرای افراد وسیله‌ی معاش است و گاهی برای کسانی مثل عمه خانم وسیله‌ای است جهت حفظروابط اجتماعی و محبت کردن و هدیه دادن به دیگران. این چرخ‌ها بسیار ساده و قدیمیهستند و اصلاً با چرخ‌های مدرن و پیشرفته‌ی امروزی قابل مقایسه نیستند.
«یکی ازاقوام ما خیلی خوب خیاطی می‌کرد، یک بار مهمان داشت و او خیلی از کارش تعریف کرد وبعد از آن فامیلمون دیگر نتونست خیاطی بکنه و مهمانشون چشمش کرده بود برای همین عمهخانم اینها [خرمهره و پارچه‌ی سبز دعا] را به چرخش آویزان کرد تا چشمش نکنند» (صدیقه)
نمونه کارهایی که در سمیرم دیدم الگوی پیچیده و خاصی نداشت. معمولاً بهدو شکل دوخته می‌شدند یا به شکل چهار گوش کنار هم قرار می‌گرفتند یا اینکه آنها رابه شکل مثلث‌های بلند (به قول خودشان اریب‌وار) می‌بریدند و آنها را کنار هممی‌دوختند. آنچه با این الگوها دوخته می‌شد را به عنوان لحاف، رو‌تختخوابی،‌سیسمونی بچه، کیف و یا سفره قندی استفاده می‌کردند و یا اینکه به دیگران که امکانچهل‌تکه دوزی ندارند هدیه می‌دهند.
در بخش گذشته با نمونه‌هایی از چهل‌تکه دوزیدر استان اصفهان آشنا شدیم، حال در ادامه‌ی این فصل به دنبال این هستیم کهنمونه‌هایی از این هنر را نزد مردم استان چهارمحال بختیاری بررسی کنیم.
● چهل‌تکه دوزی در استان چهارمحال بختیاری
قبل از هر چیز درمرکز استان یعنی شهرستان شهرکرد با هدف تحقیق خود به جستجو پرداختیم و با یکنمونه‌ی چهل‌تکه که در موزه‌ی مردم‌شناسی چالشتر نگهداری می‌شد برخوردکردیم.
اما برای یافتن نمونه‌های دیگر بازدید از عشایر استان به ما پیشنهاد شدکه در شهرستان کوهرنگ نزدیک آبشار شیخ علی خان ساکن بودند. از شهرکرد تا شهرستانکوهرنگ ۸۵ کیلومتر راه است و در این منطقه بر سر سبزی زمین‌ها افزوده می‌شود و هواهم نسبتاً سردتر است و در بهار و تابستان سیاه چادرهای عشایر بختیاری به چشممی‌خورد که گروهی از این اقوام در منطقه‌ی شیخ علی خان در خانه‌های بسیار کوچک وبدون امکانات ساکن شده‌اند و ما با هدف مشخص کار خود عازم این منطقه شدیم. در اینمنطقه از هر که می‌پرسیدی راجع به چهل‌تکه دوزی می‌دانست و خانمی بود که کارهایزیادی را بدون هیچ الگو و نظم خاصی دوخته بود.
● کاربرد چهل‌تکه در استان چهارمحال بختیاری
در این منطقه هممانند استان اصفهان، ‌هم از چرخ استفاده می‌کنند هم از سوزن و نخ؛ البته ناگفتهنماند، عشایری که ساکن هستند بیشتر از چرخ خیاطی استفاده می‌کنند چون مجبور نیستندکه با تغییر فصل و هنگام کوچ این وسیله را با خود حمل کنند در حالی که عشایر کوچ‌رومعمولاً کار را با دست انجام می‌دهند چون یا چرخ ندارند و یا اگر هم دارند آن را باخود به منطقه ی ییلاقی نمی‌آوردند.
شرخ خیاطی کاملاً ساده است و پارچه‌ها هم ازتکه‌های اضافی لباس‌هایی است که در گذشته دوخته و معمولاً از رنگ‌های شاد و تنداستفاده می‌کنند و بالطبع این نشانگر این است که مردم این منطقه به لباس‌هایی بااین رنگ‌ها و طرح‌ها علاقه‌مند هستند (معمولاً پارچه‌های طرح‌دار گلدار دارند) وشاید نوع سلیقه در اثر زندگی و تماس دائم با طبیعت حاصل شده باشد چه بسا که ما اینطراحی و رنگ‌آمیزی پارچه را در نمونه کارهای منطقه‌ی سمیرم نداشتیم و اگر خوب دقتشود متوجه می‌شویم که شیوه‌ی زندگی و انس با طبیعت تا چه حد روی سلیقه‌ی مردمان اینمنطقه تأثیر گذاشته است.
اما مسئله‌ی دیگر موارد استفاده‌ی چهل‌تکه دوزی در اینمنطقه است. آن طور که در جریان کار در منطقه دیدیم و برداشت کردیم متوجه شدیم کهچهل‌تکه در این منطقه بر اساس الگوی خاصی دوخته نمی‌شود. در نتیجه نظم خاصی هم برکارها حاکم نیست. در حالی که در سمیرم کارها بر اساس دو الگو که هر چند ساده بودند (چهارگوش و اریب) دوخته می‌شدند و نظمی مشخص بر ساختار کلی کار حاکم بود در حالی کهدر این منطقه چنین نظمی در کارها به چشم نمی‌خورد و به نظر می‌رسد که هدف تنهااستفاده‌ی بهینه از پارچه‌های اضافی است که معمولاً آنها را به عنوان پرده و ملحفهو رو‌تختخوابی استفاده می‌کنند. و بیشتر نوعی صرفه‌جویی و ملاحظه‌های اقتصادی دردوختن چهل‌تکه منظور می‌شود.
در ادامه‌ی بحث چهل‌تکه دوزی در ایران بیش از اینجایز نمی‌بینم که به نمونه‌های سنتی و ابتدایی این کار بپردازیم زیرا در نمونه‌هاییکه در سمیرم، شهرکرد، یزد و حتا نمونه‌هایی که زمان و مکان خالق مشخصی نداشت و ماآنها را از تهران جمع‌آوری کرده بودیم (البته ناگفته نماند که نظم بیشتر در کارها،نشان دهنده‌ی امکانات بیشتر جامعه‌ی مورد مطالعه و همچنین ارتباط بیشتر افراد باخارج از جامعه‌ی مذکور است) تفاوت چشمگیری ملاحظه نشد به این معنی که اشکال ساده وابتدایی این کار در ایران از هیچ الگو و سیستم خاصی پیروی نمی‌کنند و در هر منطقهبه فراخور شرایط زندگی مثلاً ارتباط نزدیک با طبیعت (زندگی عشایری)، شرایط اقتصادی … کارها تا حدی از نظر رنگ‌آمیزی و طراحی و نظم با هم متفاوت هستند ولی در نهایتآنچه مد نظر است و اهمیت دارد وصل کردن تکه پارچه‌های اضافی به یکدیگر است تا گاهیاز این طریق کمبودهای اقتصادی تا حدی جبران شود یا اینکه آن را به عنوان هدیه بهدیگران ببخشند همان طور که در سمیرم ملاحظه شد و در این موارد به جنبه‌هایزیبایی‌شناسی کار هم اهمیت می‌دهند،‌یا اینکه این کار وسیله‌ای می‌شود برای پُرکردن اوقات فراغت (البته ما این را به شکل منظم و برنامه‌ریزی شده در انجمن پچیرانداریم که در بخش بعد بررسی میشود).
در نهایت پدیده‌ای که به ظاهر بسیار ابتداییو پیش پا افتاده می‌آید، ‌مانند هر پدیده‌ی دیگری که در یک جامعه وجود دارد مثلاًیک ظرف سفالی می‌تواند اهمیت زیادی پیدا کند و اطلاعات مفیدی در رابطه با آن فرهنگو زندگی خاص در اختیار پژوهشگر قرار دهد، ‌چه بسا که رنگ‌آمیزی و طرح‌های پارچه‌هادر شهرکرد می‌تواند مثال بارز این مسئله باشد.همچنین وسیله‌ای که توسط آن اینآثار دوخته می‌شود هم خود حاوی بسیاری از اعتقادات و باورهای اقوام مذکور بود، چهبسا که در سمیرم و شهرکرد از طریق چرخ‌ها و ابزاری که به آنها وصل شده بود توانستیمبه قسمتی از باورهای این اقلام پی ببریم و بسیاری مسائل دیگر که در حال حاضر خارجاز هدف این تحقیق قرار می‌گیرد و امید است که علاقه‌مندانی در آینده‌ی نزدیک اینپدیده را به شکلی دقیق‌تر، ‌منحصراً در ایران بررسی کنند تا مشخص شود که این کار همعلی‌رغم شکل ساده و ابتدایی آن در ایران می‌تواند مطالب زیادی در رابطه با فرهنگ وجامعه‌ی خود برای گفتن داشته باشد.
اما در ادامه مطالب این فصل در بخش جدید واردجریان مدرن چهل‌تکه دوزی در ایران می‌شویم که این جریان به شکلی منظم و سیستماتیکدر ایران در قالب یک NGO کار خود را آغاز کرده و با هدف آموزش کوئیلت دوزی (البتهبه ظاهر) فعالیت می‌کند و تا کنون یک نمایشگاه از چهل‌تکه‌های بانوان ایرانی که تاکنون بی‌سابقه بوده در تهران برگزار کردند.
● انجمن پچیران و کارکرد آن در ایران
پنج سال قبل گروهی ازبانوان ایرانی توسط یک خانم فرانسوی به نام مارتین کلان که به ایران آمده بود دورهم جمع شدند و زیر نظر این خانم آموزش دیدند.
«خانم مارتین کلان از من خواست کهگروهی از خانم‌های معمولی و خانه‌دار ایرانی را دور هم جمع کنیم چون می‌خواست که ازاین طریق با فرهنگ آنها آشنا شود. به این دلیل که خارجی‌ها با این تیپ خانم‌ها کمترسر و کار دارند.» (خانم میشل گیلدر از بنیان‌گذران اولیه انجمن)
بعد از بازگشتاین خانم فرانسوی، خانم گیلدر که اصالتاً انگلیسی هستند و در حال حاضر ۱۸ سال استدر ایران زندگی می‌کنند(سال ۸۴) و در این زمینه معرف و رابط اصلی خانم کلان وبانوان ایرانی بودند، هدایت گروه را به عهده گرفتند و آموزش را میان افراد گسترشدادند تا بر اساس اهدافی که داشتند تصمیم گرفتند که این جریان را در قالب یک NGO ثبت کنند و نام آن را «انجمن پچیران» گذاشته، به علت واژه‌ی بین‌المللی این کار «پچوورک» (patch work) است که در همه‌ی دنیا با آن آشنا هستند و همچنین پیچ برگرفته ازپیچازی است که این کلمه در میان واژگان ایرانی رایج است و به معنی پارچه‌ای است کهنقوش شطرنجی باشد.
به دنبال این حرکت کلاس‌ها به صورت تنظیم شده تشکیل شد و درواقع فضای مناسبی برای پُر کردن فراغت و همچنین کوشش برای ایجاد شرایط رشد و پیشرفتو آموزش چهل‌تکه دوزی که قدمتی طولانی دارد و متعلق به کشور خاصی نمی‌باشد فراهمگردید.
«برای ما خیلی مهم بود که محیط کلاس‌ها کاملاً صمیمانه و دوستانه باشد وبین استادان و شاگردها هیچ فاصله‌ای وجود نداشته باشد چون به نظر من آموزش دو طرفهاست و ما هم از آنها مسائل زیادی یاد می‌گیریم و از طرف دیگر از سیاست‌های اصلی مااین بود که در این کلاس‌ها افراد در هر شرایطی که هستند با هم یکسان و برابر باشندو همه برای یک هدف اینجا دور هم جمع شود و هیچ توجهی به طبقه‌ی اجتماعی و سطح مالیو تحصیلاتی افراد نمی‌شود. چون این مسائل در زندگی روزمره‌ی ایرانی بسیار رواج داردو مطرح است و ما می‌خواهیم که حداقل برای ساعاتی به این موضوعات توجهی نشود» (خ ـگلیدر).
بعد از مدتی مشاهده شد که بانوان شرکت علاقه‌ی شدیدی نسبت به این خلاقیتاز خود نشان می‌دادند و اذعان داشتند که پرداختن به این هنر به صورت چشمگیری درزندگی آنها تحول ایجاد کرده، آنها ضمن پُر کردن اوقات فراغت خود به صورت مطلوب ومثبت نوعی خود اشتغالی و ارضای حس خلاقیت و صرفه‌جویی اقتصادی را تجربهکردند.
«این هنر بسیار سرگرم کننده و عالی است. وقتی به این کار مشغول هستید همهچیز را فراموش می‌کنید حتا برخی از خانم‌هایی که به افسردگی مبتلا بودند پس ازاشتغال به این هنر مشکلات‌شان را فراموش کرده‌اند [ماهنامه‌ی پوشاک، سال دوم ـشماره‌ی ۱۵ ـ مرداد ۸۴] (خ ـ‌ برزگر ـ مدیر آموزش انجمن)
«یکی از دلایلی که اینکار برای خانم‌ها جذاب است جدید بودن آن است و از طرف دیگر بر خلاف سیستم آموزشایرانی، در این جریان ما به خانم‌ها می‌آموزیم که از خلاقیت و ابتکار خود استفادهکنند. چون آنها بعد از اینکه آموزش‌های پایه را دیدند مجبور می‌شوند که بر اساسسلیقه و نوآوری خود کار را ادامه دهند. ابتدا وحشت دارند ولی در نهایت نتیجه‌ی کاررا که حاصل تفکر و ذهن خودشان می‌باشد را در دست می‌گیرند احساس آرامش و لذت خاصیبر آنها حاکم می‌شود و اینجاست که به ارزش و توانایی‌های خود پی می‌برند. خانم‌هادر طول عمرشان به نحوی با سوزن و نخ و پارچه در ارتباط بودند در نتیجه با مواداولیه‌ی این کار آشنا هستند اما اینجا آموزش می‌بینند تا آنها را در جهتی مفید وخلاق به کار بگیرند.» (خ ـ میشل گیلدر)
بنابر این به دنبال این استقبال مسئولینانجمن بر آن شدند که این هنر را در ابعاد وسیع‌تر رواج دهند و امکان فعالیتتشکیلاتی بانوان در جهت هویت‌یابی به عنوان یک نهاد فرهنگی را فراهم کردند.
«درکشورهای دیگر گروه‌های گسترده و معروفی در این زمینه تشکیل شده که تأثیرات فرهنگی واجتماعی و اقتصادی متفاوتی از خود بر جای می‌گذارند. مثلاً خانمی که می‌بیند وقتاضافی زیاد دارد به دنبال این است که این زمان را با یک کار مفید پُر کند و چه بهتراز انجام کاری که با ابزار آن آشنایی کامل دارد، در نتیجه توانایی خود را در جهتیمثبت به کار می‌بندد و از طرف دیگر در این محیط‌های زنانه می‌تواند با ارزش‌هایواقعی یک زن بهتر آشنا شود. هرچند که زنان در غرب از این پل عبور کردند ولی زنانایرانی پشت این پل در حال چالش هستند و ما هم برای گذر از این پل در زمینه‌ی تخصصخود از آنها حمایت می‌کنیم. از طرف دیگر در کشورهای غربی که حضور خانواده کم رنگشده، افراد کمبود خانواده را در داخل این گروه‌ها جبران می‌کنند و همچنین با پیشرفتو گسترش چشمگیر این جریان در غرب، صنعتی در ارتباط با این هنر شکل گرفته که منحصراًوسایل مختلف و پارچه‌های متنوعی را برای این کار طراحی می‌کنند و به بازار عرضهمی‌کنند.» (خ ـ میشل گلیدر)
حتا انجمن پچیران دامنه‌ی آموزش‌های خود را در نهادآموزش و پرورش هم گسترش داده تا زنان ایرانی از دوران نوجوانی با این هنر آشنا شوندو وسیله‌ای شود برای اینکه زودتر توانایی‌های بالقوه‌ی خود را بالفعل درآوردند وآگاهی پیدا کنند تا در زمینه‌ی شناخت خود از مادران‌شان گامی جلوتر باشند.
«ماتصمیم گرفتیم تا این تکنیک را با جامعه شریک بشیم. به این ترتیب که آموزش و پرورشاز مناطق مختلف ایران ۲۰ معلم هنر را گلچین و برای آموزش به ما معرفی کرد. در حالحاضر هم این افراد در ایران پخش شوند و در مدارس چهل‌تکه دوزی آموزش می‌دهند و ماامیدوار هستیم که این معلم‌ها به سیاست‌های انجمن وفادار بمانند و من فکر می‌کنم،اینکه این معلم‌ها در طی آموزش مشاهده می‌کنند که هیچ فاصله‌ای برای ما تعریف شدهنیست و آموزش یک جریان دو طرفه میان معلم و شاگرد است تحت تأثیر یک آموزش فرهنگیمهم قرار گرفتند به شرط این که با همین سیاست آموزش تکنیک اجرا شود.» (خ-گیلدر)
همچنین این انجمن در صدد است که در امور خیریه فعال باشد و در اینراستا گامی هرچند کوچک بردارد. «از اهداف اصلی انجمن که باعث شکل‌گیری آن شد آموزشرایگان به خانم‌های نیازمند بودتا از این طریق و با حمایت انجمن بتوانند مخارجزندگی خود را تأمین کنند و هنوز هم این از اهداف اصلی انجمن می‌باشد.» (خ-گیلدر)
«قطعا انجمن هدف والاتری در نظر دارد. افرادی بسیار با انگیزه و پُرتوان وجود دارند که می‌توانند با توان خود، گام‌های اجتماعی بیشتری بر دارند. مثلاًیکی از اهداف بزرگ انجمن کمک به انجمن‌های خیریه است و سود نمایشگاه بهار هم بهکودکان بی‌سرپرست خیابانی تعلق گرفت و ما می‌خواهیم در هر کجای ایران که هستیمخدماتی را به جامعه ارائه دهیم.»(خ ـ میترا فروزنده ـ مدیر فروش انجمن)
«در غربزنان با هدف خیریه برای دوختن یک کوئیلت دور هم جمع می‌شوند و تمام عشق‌ها و دردهاو شادی‌های خود را به تصویر می‌کشند و کوئیلت حاصل را به نفع یک حادثه مثلاً زلزلهبه فروش می‌رسانند. همان طور که خانم‌های خارجی که در ایران بودند و پایه‌های اولیهاین جریان توسط آنها احداث شد در این زمینه برای زلزله بم فعالیت‌های بسیاری انجامدادند. پس اینجا خانم‌ها از اینکه می‌بینند با توانایی‌های خود گامی مفید در جامعهبردارند احساس ارزشمند بودن می‌کنند که همین احساس زیبا برای آنها بسیار آرامش بخشاست.» (خ ـ گیلدر)
در نهایت خانم گیلدر متذکر می‌شوند که در خارج میلیاردها دلاردر این زمینه خرج می‌شود و میلیاردها دلار هم از آن درآمد کسب می‌کنند تا جایی کهبه این هنر (هنر منسوجات) می‌گویند. (که آرت کوئیلت یکی از شاخه‌های آن است) و دیگرچهل‌تکه دوزی معنایی ندارد.
اما ما تازه در ایران شروع کرده‌ایم و در ابتدای کارهستیم با این حال کیفیت کار بسیار عالی است و من تفاوتی بین آثار خارجی و ایرانینمی‌بینم تا جایی که پارچه‌های برخی آثار منحصراً رنگ‌آمیزی شده و از پارچه‌هایبی‌مصرف و اضافی استفاده نشده و این یک طرح هنری بسیار عالی است.
در حال حاضرانجمن پچیران بیش از هفتاد نفر عضو دارد از رشته‌های مختلف تحصیلی ولی با هدفییکسان. اولین نمایشگاه انجمن در چهار سال ۸۴ برگزار شد و استقبال بی‌نظیری از آنکردند و درآمد حاصل از آن هم همان طور که ذکر شد به نفع انجمن حمایت از کودکانخیابانی خرج گردید. همچنین مسئولین انجمن نوید می‌دهند که هر زمان بتوانیم کیفیتآثار را بالاتر بریم و هر گاه توانستیم با حضورمان در جوامع بین‌المللی حرفی برایگفتن داشته باشیم حتماً نمایشگاهی از آثار بانوان ایرانی در خارج برگزار خواهیمکرد.
«من امیدوار هستم که در ایران به کارهای دستی بیشتر اهمیت نشان دهند تاکیفیت این کارها پیشرفت کند و همچنین امیدوارم که در آینده این تکنیک با فرهنگایرانی عجین شود تا ما با مشاهده‌ی یک کوئیلت بتوانیم مضامین سرزمین ایران را از آندرک کنیم. زیرا ایران به عنوان یک منبع عظیم الهام در اختیار هنرمندان ایرانی قراردارد و فقط نیازمند این هستند که حمایت شوند و ما در این زمینه تمام سعی و تلاش خودرا می‌کنیم . چه بسا که مضامین معماری اسلامی مساجد ایران را در بسیاری از کارهایخارجی‌های مقیم ایران مشاهده کرده‌ام.» (خ ـ گیلدر)
در نهایت امید بر این است کهنمادها و نشانه‌های این فرهنگ و تمدن عظیم و کهن را در آثار نمایندگان ایرانیمشاهده کنیم تا در کنار بسیاری از کشورهای دیگر دنیا به زبان کوئیلت‌های زیباارزش‌های ایران و ایرانی را به نمایش بگذاریم.
● آرت کوئیلت در ایران
علی‌رغم اینکه به این هنر در ایران بهصورت جسته و گریخته پرداخته می‌شود اما، آشنایی با این جریان بسیار محدود است و چهبسا بعضی از افرادی که این کار را انجام می‌دهند خود خبر ندارند که در زمینه‌ی آرتکوئیلت فعالیت می‌کنند و فقط صرف علاقه به پارچه آثار نقاشی خود را در قالبتابلوهای پارچه‌ای اجرا می‌کنند. بنابر این به این آثار بیشتر به عنوان نقاشی نگاهمی‌شود که به جای بوم و رنگ در آنها از پارچه استفاده می‌شود و آن طور کهکوئیلت‌های هنری در غرب شهرت دارند و جایگاه خاصی پیدا کردند این آثار در ایرانکاملاً جدید و ناشناخته هستند و می‌توان گفت افرادی که در زمینه‌ی هنر منسوجاتتحصیل کردند یا در این زمینه تحقیق کردند به این مسئله آگاهی دارند بنابر این برایمعرفی بیشتر این هنر در ایران بد نیست که به معرفی افرادی که به این کارپرداخته‌اند، بپردازیم تا در نهایت با دیدی باز بتوانیم به مقایسه‌ای میان اینجریان در غرب و ایران که هدف اصلی کارمان است بپردازیم.
▪ فیروزه صابری
شادروان فیروزه صابری در اوایل دهه‌ی ۶۰ تحتتأثیر تکه دوزی‌های هندی از این تکنیک برای تصویر سازی و اجرای کارهای خود استفادهکرد. او با الهام از فرش‌های تصویری و رنگ‌آمیزی زنده‌ی آنها، گبه‌ها، گلیم‌های دستبافت روستاییان، دست به آفرینش آثاری با تکنیک تکه دوزی زد که فضا و روحیه‌اینقاشانه داشت. وی در آثارش از قصه‌های لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا، افسانه‌هایعارفانه‌ی مولوی و اشعار نیما یوشیج بسیار الهام گرفته و در مجموع آثاری ملهم ازموضوعات ادبیات کلاسیک ایرانی با شکلی تازه ارائه کرده، وی در سال ۱۳۷۵ دار فانی راوداع گرفت (برگرفته از ممیز، مرتضی، ‌عمر کوتاه دوباره و قعردوزی، ‌یادی از فیروزهصابری، ‌مجله‌ی دست‌ها و نقش‌ها، ‌شماره‌ی ۳ ).
▪ فاطمه ظریف
فاطمه ظریف در زمینه‌ی رشته‌ی هنر تحصیلاتآکادمیک ندارد اما سی سال در زمینه‌ی هنرهای تجسمی سابقه دارد. وی از نقاشی آغازکرده و پس از آن سال‌ها به معرق چوب و انواع سوزن دوزی مشغول بوده و در نهایت بهتجربه‌ی معرق پارچه دست یافته است که در آن طرح‌های خویش را اغلب به سنت مینیاتورنگاه داشته و مضامین و موضوعات مذهبی را در بر می‌گرفته، ارائه کرده است.
▪ پوران نصیریان
پوران نصیریان در رشته‌ی زبان‌های خارجهتحصیل کرده اما تابلوهای بسیار زیبا با استفاده از ضایعات پارچه‌های ساده و گلدارلباس، ‌ملحفه و … تکه دوزی و سوزن دوزی کرده. به گفته‌ی خودش هنرش ذاتی است و ازطبیعت و داستان‌ها و مهمتر از همه خودشناسی و یافتن کودک درون خود الهام می‌گیرد. او معتقد است هر شخص در هر سنی که باشد باید استعدادهای خود را درککند.
می‌گوید، کارهای من همه فی‌البداهه و تصویر ذهنی هستند و هیچ طرحی از قبلندارند فقط کافی است که درون خود را صاف و روشن کنم.
پوران نصیریان روش کارش رابه طور خلاصه چنین بیان می‌کند:
«عشق به روح و مفاهیم، ‌باورهای فرهنگی و ملّیدرآمیخته با هنر، نور و رنگ، پیچیده شده در راز زمان که در لحظه‌ی مقررش خود راآشکار می‌کرد و به تبعیت از آن وسایل و مواد مورد نیاز کارم هم مثل رودخانه‌ای بهسویم سرازیر می‌گشت نمی‌دانم چگونه آن را برای خودم تفهیم کنم شاید هم ارتباطیسحر‌آمیز برقرار می‌شود بین انسان با وجدان خفته‌ی هستی، جهان جهان، ‌خدا» (برگرفتهاز ماهنامه‌ی پوشاک، سال دوم، شماره‌ی ۱۵ ـ مرداد ۸۴).
▪ مهناز نیکوکار
متولد ۱۳۳۸ ـ فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته‌یروان‌شناسی ـ یکی دیگر از افرادی است که پس از سال‌ها انجام کارهای کاربردی بهوسیله‌ی چرخ خیاطی به امور هنری این رشته از کارهای پارچه‌ای پرداخته است. وی کهپروژه‌ی نهایی دوره‌ی کارشناسی در رشته‌ی گرافیک را در سال ۱۳۷۶ تصویر‌سازی برایکودکان اختیار کرد، آن را با تکنیک تکه دوزی ارائه نمود. و از آن پس سعی در ارائه‌ینقاشی‌ها و طرح‌هایش با این تکنیک نمود.
وی که سال‌ها به طراحی و نقاشی مشغولبوده است از تلفیق این دو رشته (نقاشی ـ تکه دوزی) بسیار خشنود است و آن را کارینزدیک به روحیه‌ی خود و لذت‌بخش و در عین حال در ایران جدید، ذکر می‌کند. او تاکنون چندین نمایشگاه انفرادی و جمعی از کارهایش ارائه کرده و در چند نمایشگاه جمعیدر خارج از کشور نیز شرکت جسته است.
او در این راستا سعی در رنگ‌آمیزی پارچه‌هایخود دارد و ابعاد کارهای او از چند سانتی‌متر تا چند متر می‌رسد و او معتقد است کهاز آنچه که در ارتباط با پارچه‌ها است در این کار می‌توان بهره جست تا کارهای بهتریارائه کرد. اما اساس کارهایش همان نقاشی‌های اوست که از ذهن، ‌طبیعت و انسان‌هاالهام می‌جوید.
● جمع‌بندی
در جریان این تحقیق در قدم اول به دنبال معرفی چهلتکه دوزی و تکنیک‌های که آن را همراهی می‌کردند (تکه دوزی و آجیده دوزی) بودیم. چونعلی رقم اینکه این پدیده خیلی ساده به نظر می‌رسد، اما بسیاری از افراد فقط با نامآن اشنا هستند و گاهی آن را با نوعی بافت اشتباه می‌گیرند، در نتیجه لازم دیدم کهقبل از هر چیز به معرفی این تکنیک بپردازم تا در ادامه کار با دیدی مشخص در اینزمینه جلو رویم.
در ادامه به جریان تحولی چهل تکه دوزی در غرب پرداختیم به اینعلت که در کشورهای غربی به این جریان بسیار توجه شده و پیشرفتهای زیادی در آن حاصلشده و همان طور که گفتیم امروزه به عنوان شاخه‌ای از هنرهای تجسمی و هنر منسوجات بهنام «آرت کوئیلت» محسوب می‌شود ک دنیای بسیار گسترده برای خود دارد و در این جریانچهل تکه‌دوزی ابتدایی غربی با بسیاری از تکنیکهای مختلف هنری مثل نقاشی، رنگ آمیزیپارچه و … همراه شده تا زمینه برای بیان عقاید و ارزشها، سنن، آداب و رسوم،ایدئولوژی‌ها … اقوام مختلف بهتر فراهم شوند و هنرمندان محدودیتی نداشته باشند،همان طور که در بخش کوئیلتهای هنری با انواع آنها و مضامین متفاوتشان آشنا شدیم. بنابراین ملاحظه می‌شود که در این زمینه میدان فعالیت و مطالعه میان اقوام مختلفبسیار گسترده است و در جریان این کار ما فقط تلاش کردیم که ضمن معرفی مختصر اینجریان نهان‌های علاقمند و خاموش را بیدار کنیم تا دراین زمینه فعالیتهای متنوعیصورت گیرد و بتوان از این جریان سنتی که امروزه تبدیل به یک هنر شده و همچونتاریخچه‌ای مصور عمل می کند به اطلاعات فرهنگی ارزشمندی در رابطه با اقوام مختلفدست یافت.
البته ناگفته نماند همانطور که مطرح شد این هنر در خدمت ایدئولوژی‌هایمتفاوت اجتماعی، دینی … هم قرار دارد چه بسا که بسیاری از فمنیستهای فعال و معروفاز این تکنیک برای بیان عقاید خود استفاده می کنند و حتی به علت گسترش این جریانمردها هم در این زمینه فعالیتهایی انجام می‌دهند. که همه اینها بیانگر این است کهدر این زمینه پارامترهای مختلف و متنوعی را می‌توان جهت مطالعه لحاظ کرد که امیداست بیشتر به آنها پرداخته شود.
اما گذشته از اینها در این کار ما به بررسی ومطالعه چهل تکه‌دوزی در ایران هم پرداختیم. باید گفت علی رقم اینکه کار به شکلکاملاً ابتدایی و سنتی در ایران رواج دارد، اما کمتر کسی از آن آگاهی دارد وبه جرأتمی‌توان گفت که در این زمینه، در ایران هیچ مطالعه‌ای صورت نگرفته که بسیار باعثتأسف است زیرا در این جریان سنتی و کاملاً ابتدایی که هدف وصل کردن تکه پارچه‌ها بهیکدیگر است اطلاعات فرهنگی بسیار ارزشمندی در زمینه‌های متفاوت می‌توان کسب کردمثلاً یک چهل تکه بسیار ساده که بدون هیچ الگوی مشخصی‌ از به هم وصل کردن پارچه‌هابا کوک حاصل می‌شود علی رقم سادگی ظاهر، مسائل بسیار زیادی را مشخص می‌کند مثلااینکه فرد تحت تأثیر چه عواملی از رنگهای خاص در کار خود استفاده می‌کند که همانطور که دیدیم رنگ پارچه‌ها در چهارمحال بختیاری و سمیرم بسیار متفاوت بود، در میانبختیاری‌ها به علت هم‌نشینی و انس و ارتباط نزدیک با طبیعت رنگها شادتر و گرم‌ترهستند و حتی طراحی پارچه‌ها هم به طبیعت نزدیک‌تر است که این خود بسیار مهماست.
از طرف دیگر، ابزار ساده کار در میان آنها خودگویای بسیاری از اعتقادات وباورهای این اقوام بود، همان طور که در تصاویر (۵۲ و ۶۰) ملاحظه کردیم. دیگر اینکهکارکرد این پدیده میان این اقوام بسیار مهم است که گاهی نیاز اقتصادی را بر طرفمی‌کند. گاهی جهت استفاده شخصی و صرفه‌جویی توسط بانوان تهیه می‌شود، گاهیوسیله‌ای است برای پر کردن اوقات فراغت گاهی هم وسیله‌ای می‌شود که آن را به دیگرانهدیه می‌دهند تا از این طریق روابط اجتماعی خود را حفظ کنند و استحکامببخشند.
در نهایت می‌توان به این نتیجه رسید که تکه‌دوزی را می‌توان به عنوان یکپدیده فرهنگی تام محسوب کرد که از جزئی ترین و کوچکترین قسمت آن که تکه پارچه‌ایکوچک است تا کارکرد آن در یک بستر فرهنگی – اجتماعی، مسائل ارزشمندی را در رابطه باآن جامعه برای ما روشن می‌کند.
نهایتاً ملاحظه شد که این جریان در غرب بسیارپیشرفت کرده و حرفهای بسیار زیادی در زمینه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی،اقتصادی و … برای گفتن دارد. در ایران هم گذشته‌ از اشکال ابتدایی که در جایی خودبسیار ارزشمند و مهم هستند با تأسیس انجمن پچیران و اهدافی که این انجمن در پیشدارد (به آنها اشاره شد) امید است که جریان هنری این کار هم در ایران شکل بگیرد چهبسا که هستند افرادی انگشت شمار که به این کار می‌پردازند، اما کافی نیست و لازماست که ایران هم در این زمینه پیشرفت کند تا ارزشها و سنن اصیل این مرز و بوم بهاین وسیله در مجامع بین‌المللی مجال مطرح شدن بیابند و همچنین لازم است که مطالعاتبسیار گسترده‌تری در این زمینه صورت بگیرد و امید است که این کار سرآغازی باشد برایمطالعات عمیق تر و ارزشمند‌تر.
مریم استاد‌آقا
فهرست منابع فارسی
۱ـ پوپ، ا. یو و اکرمن، فیلیپس. (۱۹۷۱). نساجی سنتی در ایران ادوار اسلامی از کتاب سیری در هنر ایران، ‌جلد پنجم، ‌ترجمهفروهر نورماه، زریندخت صابر شیخ (۱۳۶۳)،‌ تهران، ‌سازمان صنایع دستی ایران.
۲ـجمالزاده، ‌محمد علی،‌ (۱۳۶۲). گنج شایگان
۳ـ منتخب صبا (اسفندیاری). (۱۳۷۲). انواع سوزن دوزی‌های سنتی ایران، تهران، انتشارات منتخب صبا.
۴ـ وولف، هانس، ای. (۱۳۷۲). صنایع دستی کهن ایران. ترجمه دکتر سیروس ابراهیم‌زاده، تهران، ‌انتشاراتآموزش و پرورش.
۵ـ یاوری، حسین (۱۳۶۵). جزوه نساجی و بافت. تهران، سازمان صنایع دستی ایران.
فهرست منابع لاتین
۱- Clark. M, Clare. (۱۹۹۵). Story Quilts and How to Make them.
۲- Mazloomi, Carolyn. (۱۹۹۸). Sprits of the cloth, contemporary African Quilts.
۳- MAzloomi, Carolyn. (۲۰۰۴). Threads of faith.
۴- Oliver, Celia (۱۹۹۰). ۵۵ famous Quilts from the shelburn museum in full color.
۵- Shaw. Robert. (۱۹۹۷). The Art Quilt.
منبع : سایت پنجره
منبع : خانه انسان شناسی ایران


همچنین مشاهده کنید