جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

طب اسلامی، سنت شفای روحانی


طب اسلامی، سنت شفای روحانی
تأکید فوق نسبت به چیزی که در بیان نو می‏توان آن را پزشکی کل‏گرا نامید که شامل ابعاد روحی، روانی، فیزیکی و سایر جنبه‏های اخلاقی انسان است جوهره‏ی سنت طب اسلامی است که شالوده‏اش را از کتاب وحیانی خداوند یعنی قرآن، و حدیث که عبارت است از فرمایش‏های پیامبر اسلام، می‏گیرد. این رهیافت منسجم تنها منحصر به سلامتی انسان نیست؛ در جهان‏بینی اسلامی به همه چیز آسمان، زمین و تمام آنچه که مابین آنها است، به‏عنوان تجلی و مظهر وجه آفریدگاری خداوند نگریسته می‏شود، خداوندی که هر چیز زنده یا غیر زنده تسلیم او است و او را اطاعت می‏کند. در مرکز این جهان‏بینی، مفهوم توحید یا وحدانیت خدا قرار دارد که این مسئله در بخش اول شهادتین گنجانده شده است که همان تصدیق ایمان است:
لا اِله اِلاّ اللّه (خدایی جز خدای یگانه نیست). در تمدن اسلامی همه چیز از جمله علوم بهداشت از این جمله‏ی بنیادینی که مبیّن تنزه و وحدانیت الهی است، نشأت گرفته است. این آگاهی از یگانگی خداوند در هسته‏ی جهان‏بینی اسلامی قرار گرفته است، به این خاطر که مانند نیروی راهنمایی که تمام سطوح واقعیت متجلی را در سطح کیهانی جذب خود می‏نماید عمل کند.
اعلام اینکه خدایی جز خدای متعال وجود ندارد شهادت دادن به این مطلب است که یک اصل وحدت‏بخش اساسی در پس تکثرات ظاهری عالم هستی وجود دارد، جهانی که در اسلام صرفاً به واقعیت‏های درک‏شدنی و مشاهده‏کردنی محدود نمی‏شود بلکه فراتر رفته و قلمرو غیب را دربر می‏گیرد.
از آنجایی که خداوند به تنهایی یگانه داور و حَکَم موجودات است هم سلامتی و هم بیماری، اعطا شده از جانب خداوند تلقی می‏شود. بنا به حدیث مشهوری (از پیامبر) «هیچ بیماری‏یی وجود ندارد که خداوند فرستاده باشد مگر اینکه درمانش را نیز فرستاده باشد». خداوند می‏فرماید: «و خداوند به زنبور عسل وحی کرد که از کوه‏ها و درختان و سقف‏های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه‏های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید.
آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگ‏های مختلف بیرون آید که در آن شفای مردمان است، در این کار نیز آیت قدرت خدا برای متفکران پیدا است.»(قرآن ۱۶/۶۸ و ۶۹).
تحقیق‏های علمی نشان می‏دهد که فرایند شفا و بهبودی علاوه بر ابعاد جسمانی، ابعاد روحی ـ روانی وجود انسان را نیز دربرمی‏گیرد. سنت شفای روحانی در اسلام بر اساس تشخیص و پذیرش تأثیر سلامتی روحانی بر جسم فیزیکی پایه‏گذاری شده است.
جسم، فی‏نفسه، به مثابه‏ی ظرفی صرف برای روح است که به تنهایی بخش فناپذیر هستی انسان را تشکیل می‏دهد. جسم سالم است اگر روح سالم باشد و روح سالم است اگر در کشمکش با فرامین الهی نباشد. اطاعت روح از دستورات الهی هماهنگی‏یی در روح و جسم به‏وجود می‏آورد که باعث می‏شود همه‏ی اعضا و جوارح انسان به طور مناسب عمل کنند.
رازی که رساله‏ی او درباره‏ی آبله و سرخک در سرزمین‏های غرب مشهور است در کنار اختلالات جسمی، اختلالات روحی را نیز درمان می‏کرد. او در کتابش درباره‏ی ارتباط روح و جسم که به نام درمان روحی به انگلیسی ترجمه شده است، بیست فصل به شرح بیماری‏های مختلف که روح و جسم را آزار می‏دهند اختصاص داده است.
ابوعلی‏سینا که در غرب با عنوان «امیر اَطبّا» محترم شمرده می‏شود، نویسنده‏ی کتاب جاویدان قانون طب (القانون فی‏طب)، معروف است که هنر شفابخشی خود را با بهره‏گرفتن از ارشاد معنوی به کار بسته است. ابوعلی‏سینا پزشکی خود را بر اساس تعادل اخلاط چهارگانه پایه‏گذاری کرد: خون، بلغم، صفرا و سودا.
این اخلاط چهارگانه نیز به عناصر چهارگانه طبیعی زمین (آتش، هوا، آب و خاک) مربوط می‏شد. ابوعلی‏سینا معتقد بود که روح انسان همراه با قدرتِ بازگرداندن تعادل به بدن به‏وجود آمده است و وظیفه‏ی پزشکی صرفاً کمک به این فرایند است. بنابر این فرایند بازیافتِ سلامتی، عمدتاً با استفاده از تمریناتی که شفای روحانی را فراهم می‏آورند تسهیل می‏شود.
همان‏گونه که سید حسین نصر در کتاب علم و تمدن در اسلام بدان اشاره کرده است سیستم شفای روحانی از طریق دکترین اصلی تناظر بین تمام سطوح واقعیت به نظم کیهانی در عالم مربوط می‏شود: در فلسفه‏ی طبیعی هرمسی ـ کیمیایی که پیوسته بستگی نزدیکی به طب اسلامی داشته است ــ نظریه‏یی اساسی مبتنی بر تناظر درجات گوناگون واقعیت وجود دارد: سلسله مراتب معقولات، اجرام فلکی، ترتیب اعداد، اجزای بدن، حروف الفبا که «عناصر» کتاب آسمانی هستند و غیره. هفت فقره استخوان‏های گردن و دوازده فقره‏ی پشتی ستون فقرات متناظر است با هفت سیاره و دوازده صورت فلک البروج و نیز با روزهای هفته، ماه‏های سال، و شماره‏ی قرص‏های میان فقرات ستون فقرات، که آنان بیست و هشت تصور می‏کردند، برابر است با شماره‏ی حروف الفبا و عدد منازل قمر.
در نظریه‏ی طبی ابوعلی سینا، بدن انسان از سه قسمت تشکیل یافته است: سیستم فیزیکی، سیستم عصبی و سیستم حیاتی. سیستم حیاتی نیروی حیات را برای کارکرد حسی و حرکتی مغز تنظیم کرده است و آن را به طور مناسبی آماده می‏سازد.
این سیستم در قلب متمرکز است و از آن طریق عمل می‏کند. بنابر جهان‏بینی اسلامی، جسم انسان ظرف شکننده‏ی ساخته شده از گل خاک رس است (قرآن ۱۴/۵۵)، پوشش جسمانی نحیفی که اسیر گرفتاری‏های نفسانی‏اش است. شفا از طریق راز و نیاز، نیایش و روزه‏داری سنتی ریشه‏دار در اسلام است. این مسئله در اسلام بر این واقعیت مبتنی است که انسان‏ها به‏عنوان ذواتی تلقی می‏شوند که جسم و روح در آنها به هم پیوسته‏اند.
روح بیماری خاص خودش را دارد (مثل فراموشی و غافل بودن از حضور خداوند، زیاده‏طلبی، حسادت و غیره) و جسم هم بیماری‏های خاص خود را دارد اما هر دو در موجودی زنده یعنی انسان به هم آمیخته‏اند. هر دو از طریق هم عمل می‏کنند و روی هم اثر می‏گذارند.
این یکپارچگی بی‏نظیر جسم و روح از طریق سیستم پیچیده‏یی از سطوح واقعیت به تکیه‏گاه جهان متصل می‏شوند تا به محضر الهی تقرب یابند. روزی حضرت محمد (ص) فرمودند «بهترین هدیه خداوند به نوع بشر سلامتی مطلوب است.» «هر شخص باید با حفظ آن برای حال و آینده به آن هدف تقرب جوید.» این حقیقت که در اسلام هم سلامتی و هم بیماری از جانب خداوند است بین هنر شفا و عبادت ارتباط نزدیکی ایجاد می‏کند.
کسی که به هنر شفا می‏پردازد این کار را برای کسب رضای خداوند انجام می‏دهد. بنابر این پزشک و بیمار از طریق ارتباطی روحی به هم نزدیک می‏شوند. حدیث می‏گوید، خداوند در روز قیامت خواهد گفت: ای بنی آدم، من مریض بودم اما تو به عیادت من نیامدی، ما جواب خواهیم داد: خدای من، من چگونه می‏توانستم به عیادتت بیایم در حالی که تو خداوند و پادشاه کل عالم هستی. خدا خواهد گفت: آیا می‏دانستی که فلانی از بین خادمان من یعنی انسان‏ها مریض بود، ولی تو هیچ‏وقت او را عیادت نکردی؟ آیا می‏دانستی که اگر او را عیادت می‏کردی مرا در آنجا می‏یافتی؟
این درک و آگاهی عالی از الوهیت و فایده‏های روحانی عیادت یک مریض، درحدیث قدسی دیگری به‏طور کامل بیان شده است (روایتی که در آن خداوند با صراحت سخن می‏گوید ولی کلام به پیامبر نسبت داده شده است) خداوند می‏فرماید: ای بنده‏ی من! سلامتی ترا به خودت وصل می‏کند اما بیماری ترا به ما اتصال می‏دهد.
http://tebb.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید