چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


انعکاس حروف


انعکاس حروف
«شب یک، شب دو» زمانی منتشر شد که نویسنده آن در عرصه نمایشنامه نویسی آثاری درخور و نامتعارف در مقایسه با شکل غالب نمایشنامه های مطرح دهه چهل آفریده بود. «فرسی» البته پیش از «شب یک، شب دو» مجموعه داستان «زیر دندان سگ» را منتشر کرده بود که آن هم در زمان خود تجربه یی نامتعارف در قصه نویسی بود و خبر از ظهور نویسنده یی می داد که با ذهنیتی پیشرو در برابر فرم های رایج قصه نویسی عصیان کرده است. عصیان، خصلت کار «فرسی» بود؛ عصیانی که همزمان در فرم و مضمون قصه رخ می نمود، هر چند عصیان «فرسی» در «زیر دندان سگ»، هنوز قدری ناپخته و شتاب زده بود اما «زیر دندان سگ» را می توان نقطه آغاز حرکت «فرسی» به سمت وسویی به شمار آورد که در نهایت به رمان جسورانه و متفاوت «شب یک، شب دو» ختم شد. البته باید توجه داشت که اگر از جسارت «فرسی» در این رمان صحبت می کنیم باید تاریخ انتشار این رمان را هم در نظر داشته باشیم، چرا که جسارت «فرسی» با در نظر گرفتن این تاریخ است که معنا پیدا می کند. این جسارت شاید خواننده یی را که سال ها بعد و در عصر ما این اثر را می خواند، آنقدرها ذوق زده نکند. «شب یک، شب دو»، در نگاه نخست روایت نامه های بی پاسخ زنی به نام «بی بی » به مردی است به نام «زاوش» اما آنچه روایت رمان را پیچیده و نامتعارف می کند واسطه یی است که نویسنده میان متن اصلی نامه ها و خواننده رمان قرار می دهد. این واسطه خود «زاوش» است که نامه ها را می خواند. آن هم نه به صورت خواننده منفعل که فقط بهانه یی باشد برای خوانده شدن نامه ها توسط خواننده اثر. «زاوش» سال ها است که دیگر جواب نامه های «بی بی » را نمی دهد و هنگام خواندن نامه ها گویا دوباره همان ها را برای خود «بی بی » تکرار می کند.
«زاوش» هنگام خواندن نامه ها با عوض کردن ضمایر، آنها را به خود او بازمی گرداند. گویا پاسخ «بی بی» صدایی نیست مگر انعکاس صدای خودش. اما قضیه به این سادگی هم نیست. «زاوش» هنگام بازخوانی نامه های «بی بی» صدای «بی بی» را با صدای خود می آمیزد و در این آمیختن دیگر بازگشت صدا انعکاسی ساده نیست. اینجا است که نوعی بازی دیالکتیکی بین این دو شخص که از هم دورند اتفاق می افتد و صدای «بی بی » هم انعکاس صدای «زاوش» می شود و در فاصله بین این دو شخصیت که رابطه شان از هم گسسته است اتفاقی فراتر از یک رابطه شخصی روایت می شود و این اتفاق کل فضای خالی بین دو شخصیت را پر می کند. این فضای خالی انباشته از ماجراهایی می شود که برخی از آنها آغازگاه آشنایی و پیوند «بی بی» و «زاوش» بوده اند. «زاوش» با فاصله گرفتن از «بی بی» می کوشد ماهیت این پیوند را دریابد. «فرسی» در جاهایی از «شب یک، شب دو» به زبان و کلمات چنان جسمیتی می بخشد که زبان، بی هیچ واسطه یی تجسم رابطه و قطع رابطه است. «زاوش» از لابه لای سطرهای «بی بی» و با گذر از آنها گذشته خود را احضار می کند؛ گذشته یی که بخشی از آن با زوایایی پنهان از نمودهای فرهنگی دوره یی از تاریخ قبل از انقلاب ایران مرتبط می شود و درست از دل همین ارتباط است که رمان از سطح شرح یک رابطه عاشقانه فراتر می رود و فضایی مضحک، پوچ و در عین حال پر از دلهره و دلواپسی را به نمایش می گذارد. این را به ویژه در بخش های مربوط به مهمانی ها و بحث های داغ هنری و فلسفی شخصیت های روشنفکرمآب رمان می توان مشاهده کرد. «فرسی» در این بخش ها نخست مضحکه یی می آفریند و آنگاه با حرکتی نرم مضحکه را به سمت جنون و فاجعه سوق می دهد.
اوج چنین لحظه هایی آنجا اتفاق می افتد که «زاوش» همه را جمع و یک بازی مرگبار را آغاز می کند و در پایان این بازی مرگبار یکی از مهمانان را به مرگ محکوم می کند، بعد خودش حکم را اجرا می کند و با شلیک گلوله یی، محکوم به مرگ را می کشد. قهرمان «شب یک، شب دو»، اگر واقعاً بتوان او را قهرمان نامید، شخصیتی است عاصی و عصبانی. عصبانیت او به حدی است که حتی گاه واکنش ها و حرف هایش شعاری به نظر می رسد و اینجا است که نویسنده خشم خود را در واکنش های قهرمانش نشان می دهد. این بدون شک ضعف رمان «شب یک، شب دو» است که با وجود فرم و ساختاری نامتعارف در لحظاتی بیش از حد معمولی و شعارزده می نماید. گاه به نظر می رسد نویسنده چنان شیفته سبک نامتعارف خود در نوشتن شده است که این سبک او را گرفتار همان رفتارهایی کرده که قهرمان رمانش را کلافه کرده است. گاه تلاش نویسنده برای خلق روایتی نامتعارف در این رمان، او را در دام تصنع و تکلف گرفتار می کند، حال آنکه مضمون این رمان و قصه های کوتاه «فرسی» و دغدغه شخصیت هایش رهایی از این تکلف است و اتفاقاً جسارت «فرسی» در طرح بی پرده و صریح این موضوع و تجسم آن در زبان اثر است.
البته «شب یک، شب دو» نخستین اثر داستانی ایرانی نیست که در آن به این موضوع پرداخته شده اما شاید یکی از آثار مهم در این عرصه باشد.
«شب یک، شب دو» را انتشارات پنجاه و یک در سال ۱۳۵۳ منتشر کرده است.
علی شروقی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید