سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


فرصت‌ها و تهدید‌های نفت گران


فرصت‌ها و تهدید‌های نفت گران
قیمت جهانی نفت همچنان روند افزایشی دارد و بر همه شئون داخلی و خارجی تولیدکنندگان، اثر می‌گذارد. این تاثیرگذاری که آمیزه‌ای از فرصت‌ها و تهدیدها است، به دلایل تاریخی و مسائل امروز برای ایران حساسیت‌های زیادی ایجاد می‌کند. تاثیر نفت بر تحولات داخلی، برآمده از ساختار اقتصادی ایران و پیوند آن با مسائل سیاسی و اجتماعی است. در ۱۰۰سالی که دیوان‌سالاری ایران از قالب کهن خارج شده و سیطره دولت بر امور اقتصادی و اجتماعی افزایش یافته، تغییر درآمد دولت یکی از شاخص‌های اصلی دگرگونی در کشور بوده است.
این وضع در چهل سال گذشته، یعنی پس از شوک نفتی سال ۱۳۵۲ همواره تابع تحولات نفتی بوده است. در مقاطعی که قیمت نفت افزایش ناگهانی یافته و درآمد ملی افزایش یافته، ظرفیت‌ها و انگیزه‌های منازعه سیاسی فزونی گرفته و التهاب اجتماعی بیشتر شده است. وجه سیاسی این تحول، بالا رفتن «قیمت قدرت» و افزایش تقاضا برای آن بوده است. این بخش کار به رابطه بازیگران سیاسی مربوط می‌شود که در هنگامه رونق درآمدی (نه رونق اقتصادی) میل بیشتری برای رقابت و کسب قدرت پیدا می‌کنند.
پابه‌پای رشد تقاضا برای قدرت سیاسی، میل جامعه به برخورداری بیشتر از درآمدهای نفتی هم بیشتر می‌شود. منازعه برای کسب قدرت در کنار افزایش انتظارات اجتماعی، ملغمه‌ای است که اگر برای آن چاره‌ای عاجل و تدبیری آجل اندیشیده نشود، بیم آن می‌رود که سرکنگبین صفرا فزاید و نعمت افزایش بهای نفت به نقمت کشاکش‌های سیاسی و اجتماعی منجر شود. تدبیری که اقتصاددانان با بهره‌گیری از دانش خود و تجربه ملل دیگر تجویز می‌کنند، پرهیز از سرازیر کردن عایدات نفتی به بازار و در عین حال بهره‌گیری از آن برای افزایش ظرفیت‌های تولید در کشور است.در بعد خارجی هم ملاحظه‌ای جدی وجود دارد که بی‌اعتنایی به آن پرهزینه خواهد بود.
افزایش مداوم قیمت نفت بر روزگار مصرف‌کنندگان آن‌که همگی کشورهای صنعتی یا نیمه صنعتی هستند، تاثیر می‌گذارد و احتمال اینکه این تاثیرات یا بخش مهمی از آن به سوی تولیدکنندگان کمانه کند، به صورت جدی وجود دارد. یکی از بازخوردهای نفت گران، افزایش بهای کالاها و مصنوعات کشورهای صنعتی است که بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی تولیدکنندگان را می‌بلعد؛ اما موضوع مهمتر و جدی‌تر به ویژه در مورد کشورهای نفتی خاورمیانه، افزایش انگیزه دخالت کشورهای صنعتی در این منطقه است.اگر به این ملاحظات، احتمال ترکیدن حباب قیمت نفت را هم بیافزاییم، مسوولیت همگانی ایرانیان (دولت و ملت) آشکارتر می‌شود و این هشدار را ضروری می‌کند که در بهار نفت گران باید به زمستان احتمالات ناخوشایند هم بی هراس و با تدبیر اندیشید.
اندیشه و تدبیر دولت، ساماندهی خردمندانه درآمدهای نفتی و پرهیز از وسوسه راضی کردن آنی مردم است و اندیشه و تدبیر مردم، مهار تمایلات و اجتناب از تشویق دولت به تزریق پول و کالاهای یارانه‌ای به بازار است. برای عبور از این دوران حساس دو تجربه منطقه‌ای و جهانی پیش روی ما است: کویت در همسایگی و نروژ در دور دست‌ها که هر دو با اشکالی از حساب ذخیره ارزی مدام در دسترس صندوق‌داران دولت نیست و کسی برای هزینه‌های جاری به آنها رجوع نمی‌کند؛ بلکه دولت یا نهادی دیگر در حکومت به عنوان امین ملت،‌ وجوه حساب یا صندوق ذخیره را خارج از کشور سرمایه‌گذاری می‌کند و عایدات آن را به کشور باز می‌گرداند. عایدات صرف رفاه مردمان می‌شود و اندوخته حساب، ذخیره‌ای است برای ثروت‌آفرینی‌های تازه و پشتوانه‌ای برای روز مبادا.
محمود صدری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید