پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تلا‌ش برای سرنگونی شاه


تلا‌ش برای سرنگونی شاه
محمد ولی قرنی سال ۱۲۹۲ در تهران متولد شد. بعد از تحصیلا‌ت ابتدایی، در دبیرستان‌های دارالفنون و نظام مقطع متوسطه را به پایان رساند و در سال ۱۳۰۹ به دانشکده افسری رفت و بعد از دو سال با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل شد. سپس زندگی نظامی خود را در دانشگاه جنگ ادامه داد. دوره اطلا‌عات را در همین دانشگاه طی کرد.
به علت لیاقت و کاردانی، در آن سال‌ها با سرعت، طی اخذ درجات بالا‌تر، سلسله مراتب نظامی را یکی بعد از دیگری پشت سرگذراند و در آخرین مرحله به ریاست رکن دوم ارتش و همچنین معاونت ستاد ارتش نائل آمد. ‌ او در دوران خدمت به فساد مالی در دورن ارتش واقف گشت، از این‌رو در صلا‌حدید با جمعی از همفکران و همکاران خود در صدد اصلا‌ح این وضعیت برآمد. برای این منظور در سال ۱۳۳۶ طرح کودتایی را جهت براندازی سلطنت محمدرضا شاه ریخت که با افشای آن منجربه دستگیری وی در ۹/۱۲/۱۳۳۶ و محکومیت سه ساله زندان گردید، پنج ماه بعد نیز حکم اخراج وی از ارتش صادر شد.
در خصوص عوامل افشای اقدامات مخفیانه او در این دوران سه نظریه وجود دارد: برخی افسران ارشد نظامی از جمله سپهبدتیمور بختیار، سپهبد حاج‌علی‌کیا و سپهبد مهدیقلی علوی‌مقدم را که رقابت‌های شدیدی با وی داشتند مسوول این کار می‌دانند. عده‌ای دیگر نیز از نقش مقامات آمریکایی و بعضا انگلیسی در این امر سخن گفته‌اند. نکته مهم از منظر این پژوهش، اینکه در این مرحله، قرنی هیچ ارتباطی با آیت‌ا... میلا‌نی، از مراجع تقلید وقت در مشهد نداشت. این ارتباط بعدها و در پی آزادی از زندان در سال ۱۳۴۲ به وجود آمد، چنانچه نویسنده کتابی در همین موضوع، عنوان فصل چهارم کتابش را <بررسی چگونگی ارتباط شهید قرنی با آیت‌ا... العظمی سیدمحمد هادی‌میلا‌نی> قرار داده است. ‌
به هر حال قرنی بعد از رهایی از زندان اول، خود را به رهبران نهضت مقاومت ملی، جبهه ملی دوم و حتی نهضت آزادی ایران نزدیک کرد. برای این منظور با برخی رجال سیاسی از جمله مهندس بازرگان، آیت‌ا... طالقانی، آیت‌ا... سیدرضا زنجانی، کریم سنجانی والهیار صالح دیدار‌هایی به عمل آورد. در جریان مهاجرت آیت‌ا... میلا‌نی به تهران در تابستان ۱۳۴۲ در اعتراض به دستگیری و خطر اعدام امام با ایشان نیز دیدار نمود. در این دیدار که سیدمرتضی جزایری- که همچون یک مشاور سیاسی برای آیت‌ا... میلا‌نی عمل می‌کرد- حضور داشت، مذاکراتی درباره اوضاع سیاسی کشور و لزوم روی کار آوردن یک دولت مساعد ملی به عمل آمد.
برای این مقصود قرنی پیشنهاد کرد، لا‌زم است دو اقدام اولیه انجام شود؛ <اول تحریک مردم برای یک تظاهرات شدید و پروسعت ‌[ از سوی آیت‌ا... میلا‌نی‌] و دوم ایجاد یک تجمع قوا از چند شخصیت مهم و استفاده از امکانات ملی و خارجی> میلا‌نی که نسبت به این ماجرا دچار شبهه شده بود سوال کرد آیا چنین اغتشاشی توام با خونریزی خواهد بود؟ قرنی جواب مثبت داد. میلا‌نی افزود: <من حاضر نیستم حتی از دماغ کسی خونی بریزد و اساساً اقدامی که منجربه خونریزی شود برخلا‌ف دستورات دینی است>، اما برای گام دوم، قرنی از دکتر علی امینی به عنوان محور و رئیس دولت کودتا سخن به میان آورد.
در پی این مذاکرات، جزایری از طرف آیت‌ا... میلا‌نی، برای دیدار با امینی و نظرخواهی از او برآمد. امینی کلیات طرح را پذیرفت. سپس جزایری قرار دیدار مجددی با قرنی به واسطه فردی به نام رحیم خبازباشی یکی از ارادتمندان میلا‌نی را گذاشت و نظر امینی را به او اعلا‌م کرد. این دیدار‌ها دو سه هفته بعد مجدداً با قرنی و امینی تکرار شد گفتنی است که در این جلسه نسبت به کمک گرفتن از عوامل بیگانه در این نقشه نظر مساعدی ابراز نشد زیرا: <آنها در مقابل، بیش از آنچه می‌برند، توقع می‌کنند.>
آیت‌ا... میلا‌نی بعد از مراجعت اجباری به مشهد در ۱۵ مهر ۴۲، جلسه‌ای با شرکت هشت‌نفر از افراد مطمئن و نزدیک به خود، در خصوص بررسی مساله فوق‌الذکر تشکیل داد. فردی به نام علیزاده از ماموران نفوذی ساواک در بیت‌آیت‌ا...، از جمله این مدعوین بود که به تمام و کمال، مذاکرات این جلسه را به ساواک گزارش داد. ساواک بلا‌فاصله از یک سو به طراحی این نقشه از سوی یک فرد مطلع نظامی پی‌برد، از سوی دیگر نسبت به نقش یک واسطه میان میلا‌نی و آن فرد مشکوک شد. از آنجا که سیدمرتضی جزایری در همان ایام در مشهد به سر می‌برد، در صدد دستیگری او برآمد. بر این اساس جزایری در ۲/۱۰/۱۳۴۲ در مراجعت به تهران، در فرودگاه مهرآباد دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. ‌
آیت‌ا... میلا‌نی بعد از اطلا‌ع از دستگیری نامبرده در نامه‌ای خطاب به ایشان در زندان قزل‌قلعه به تاریخ ۸/۱۰/۴۲ با اشاره به دریافت خبر دستگیری ایشان در فرودگاه مهرآباد، در دلداری به ایشان تصریح کرد: <زندان جایی است که پدر آن بزرگوار بدانجا رفته‌اند... یقین دارم این پیشامد تاثیری در روحیه جنابعالی ندارد> در پی این وقایع حسن پاکروان، <ریاست ساواک> به بهانه زیارت، خود عازم مشهد شد و در همین خصوص با آیت‌ا... میلا‌نی دیدار و گفت‌وگو نمود. میلا‌نی که از محتوی اعترافات قرنی راجع به کلیات ماجرا، اطلا‌ع حاصل کرده بود، همان‌ها را تایید و خاطرنشان کرد: او در این دیدار قرنی را از تکرار حادثه‌ای به مثابه ۱۵ خرداد که با خونریزی همراه باشد منع کرده است. ‌
گفتنی است که در بازرسی بدنی از جزایری در فرودگاه مهرآباد، چندین اعلا‌میه از میلا‌نی و از جمله نامه‌ای از ایشان به خود جزایری کشف شد. محتوای این نامه به تاریخ ارسال آن ۲۷ رجب ۸۳ برابر با ۲۲/۹/۱۳۴۲ - ۱۰ روز قبل از دستگیری نامبرده - که نکاتی رمزگونه داشت، مدتی توجه کارشناسان ساواک را به خود جلب کرد، تا آنکه جزایری خود، در بازجویی به آن رموز اشاره کرد و خاطرنشان نمود:
<سه نفر پیشگو که ساکن مشهد می‌باشند، پیشگویی کرده بودند که در ‌[ ماه رجب ۱۳۸۳‌] انقلا‌بی در ایران خواهد شد و یک نفر دیگر که به علم استخراج حروف واقف است پیشگویی نمود که انقلا‌ب در آخر رجب نیست ولی به زودی انقلا‌بی در ایران انجام خواهد شد و رژیم تغییر خواهد کرد. همین پیشگویان پیشگویی کردند دکتر امینی که در این نامه به آقای حاج شیخ نامیده شده، با اختیارات کامل نخست‌وزیر خواهد شد.> خوشبختانه متن کامل نامه مذکور در اسناد ساواک آیت‌ا... میلا‌نی آمده است.
آیت‌ا... میلا‌نی در این نامه مفصل، مطالب مختلفی از جمله دغدغه خاطر ایشان از دستگیری علمای تبریز، نگرانی وی از تداوم بازداشت آیات خمینی، قمی و سران نهضت آزادی، دریافت محتوای مدافعات سران نهضت و برخی دستورات درباره دریافت و پرداخت وجوهات شرعیه به افراد مختلف بیان کرده و در بخشی از آن آورده است: <آن دو نفر چند روز به موعد مانده آمدند و گفتند دهه آخر رجب به تاخیر افتاد و آن شخص دیگر که به علم حروف، استخراج، نیت حقیر نمود و جواب داد، از اول می‌گفت:
‌[ انقلا‌ب‌] دهه آخر رجب نیست ولی به زودی ‌[ سلطنت دچار‌] فنا و انقراض خواهد شد و خودش مشغول کاری است و عجایب و غرایبی که وحشت‌آور است می‌بیند و به حقیر می‌گوید من دلداریش می‌دهم. خدا کند تا آن موقع انشاا... تعالی آسیبی به حضرات ‌[ قرنی و عاملین کودتا؟‌] نرسد و آقای حاج شیخ ‌[ دکتر علی امینی‌] سرمویی تمایلی ‌[ به شاه؟‌] پیدا نکند و در آن موقع ‌[‌زمان انقلا‌ب‌] که به حسب پیش‌بنیی گفته شده است ‌[‌امینی‌] خیلی با اختیارات خواهند بود تدارک‌هایی بنمایند.> میلا‌نی در پایان از جزایری خواسته است <هرچه زودتر جواب این نامه را بدهید>
به نظرمی‌رسد با عنایت به تاریخ‌نامه، جزایری به محض دریافت آن، جهت دیدار و مذاکره حضوری به مشهد عزیمت نموده و بعد از چند روزی اقامت در منزل میلا‌نی و گفت‌وگو با ایشان و به خصوص شرکت در جلسه سری هشت‌نفره معتمدین میلا‌نی، به تهران مراجعت نمود که در فرودگاه مهرآباد دستگیر و نامه میلا‌نی را که از قضا به همراه داشت، در بازرسی بدنی از وی به دست ساواک افتاد.
موارد مذکور در این نامه به علا‌وه اعترافات جزایری، بعد و زاویه ناشناخته از عوالم و شخصیت آیت‌ا... میلا‌نی را برملا‌ می‌سازد. در یکی دو تا از منابع مطالبی درباره خلوت آیت‌ا... میلا‌نی با عرفا <تجلیات معنوی> ایشان آمده است از آن جمله حجت‌الا‌سلا‌م سیدحسن ابطحی، از علمای مرتبط با آیت‌ا... میلا‌نی در مشهد، نقل می‌کند: <‌ایشان جلساتی با مرحوم آقا ملا‌ آقاجان زنجانی داشتند و از تشرفاتی سخن به میان می‌آمد. آقای میرجهانی از علمای بزرگ و معمر اصفهان نیز در این رابطه با آیت‌ا... میلا‌نی، صحبت‌هایی داشتند> همچنین آیت‌ا.. محمدعلی گرامی، تبعیدی دوران مبارزه به سال ۱۳۴۴- به گنبد- که از تبعیدگاهش مکاتباتی با‌آیت‌ا... میلا‌نی داشت و بعد از پایان تبعید نیز به دیدار ایشان در مشهد شتافت، در خاطراتش، سخن اشاره به زندگی یکی از <افراد اهل معنا> به نام حاج‌شیخ جعفر مجتهدی در مشهد که <طی‌الا‌رض داشت> نقل می‌کند: <یک‌بار آیت‌ا... میلا‌نی از ایشان وقت ملا‌قات خواسته بود.
ایشان گفته بود من هرگز حاضر نیستم شخصیت بزرگی مثل شما به دیدن من بیاید ولی بدانید که من با شما مرتبطم. در آن سال که شما کسالت داشتید و ماموران هم منزلتان را محاصره کرده بودند و شما ممنوع‌الملا‌قات بودید، حال سکته‌‌ای به شما دست داد، در همان حال که داشتید می‌رفتید، من شما را نگه داشتم،‌آقای میلا‌نی هم گفته بود کاملا‌ درست است.> در یکی از منابع نیز تحت عنوان فصلی<مکتب اخلا‌قی و عرفانی> آیت‌ا... میلا‌نی به طور مفصل و با ذکر مصادیقی از جمله: خواب دیدن آیت‌ا... اراکی برای میزبانی از ایشان و خاطره‌ای از آیت‌ا... شیخ مرتضی حایری در این خصوص نقل شده است.
با این احوال اعتقاد آیت‌ا... میلا‌نی به پیشگویان از یک سو و وقوع انقلا‌ب یا کودتا در کشور بر اساس استخراج علم حروف از سوی دیگر، بسیار قابل تامل است که هرگز در چارچوب مبانی و تئوری‌های مربوط به تحولا‌ت اجتماعی و انقلا‌ب نمی‌گنجد به هر حال در طی تشکیل دادگاه و محاکمه عاملین توطئه مذکور، قرنی به سه سال و جزایری به یک سال زندان محکوم شدند. چنانکه ذکر شد آیت‌ا... میلا‌نی به محض اطلا‌ع از دستگیری جزایری در فرودگاه و بازداشت وی در زندان قزل‌قلعه در هشتم دی‌ماه تلگرافی به این شرح به ایشان مخابره می‌کند: <حضرت رکن‌الا‌سلا‌م آقای سید مرتضی جزایری دامت معالیه خبر رسید، در مراجعت از ارض آستان قدس رضوی دستگیر شده‌اید. زندان جایی است که پدران بزرگوار سلا‌م‌ا... علیه به آنجا رفته‌اند. یقین دارم این پیش آمد تأثیر در روحیه جنابعالی ندارد و البته یک قافله دل به همراهتان است. المیلا‌نی> ‌
در آرشیو مرکز اسناد انقلا‌ب اسلا‌می نیز یک نامه مهم از آیت‌ا... میلا‌نی به آیت‌ا... صدرالدین جزایری- والد سیدمرتضی، در همین خصوص موجود است، که محتوای آن نشان می‌دهد دادگاه محاکمه متهمین در حدود تیرماه یعنی ۴/۴/۱۳۴۳ - تاریخ نگارش نامه- آغاز شده است. ‌
ایشان در این نامه ضمن درخواست کسب اطلا‌عات فوری <از جریان محاکمه غیرمنتظره درباره جناب آقازاده محترم و جناب آقای قرنی که فوق‌الحد مورد تعجب و حیرت‌است> نکاتی را خاطرنشان می‌سازد:
در جریان توقف در تهران افراد مختلفی به دیدنم می‌آمدند و مذاکره می‌کردند <از جمله با جناب آقای قرنی به طور عادی گفت‌وگو شده و هیچ‌گونه توطئه و مواضعه نبوده که موارد اتهام گشته و جزو پرونده قرار گرفته است. همچنین آقای خبازباشی هم که دستگیر شده‌اند، اصولا‌ در این مجلس گفت‌وگو حضور نداشت. آقای سیدمرتضی هم که تشریف داشتند در اواسط مجلس طلبیدم حاضر شدند> ایشان در ادامه این نامه گریزی هم به مذاکرات مذکور زده و می‌افزاید:
<در آن مجلس مقداری از ناراحتی و گرفتاری ملت و از پیشامدهای ناگوار گوناگون و مفاسد اوضاع مذاکره می‌کردیم و مقداری انتقاد منطقی و قانونی نموده و اشتباهات اجزای دولت را صحبت می‌داشتیم و تمنا می‌کردیم ای کاش در راس دولت کسانی قرار می‌گرفتند که مورد توجه و علا‌قه مردم بودند و به نصیحت و ارشاد روحانیت گوش می‌دادند. در پایان نیز خواهان رفع گرفتاری‌آقایان متهمین را نموده و دعا کرده است: <خداوند روحانیت را از هرگونه تهمت و افترا و از انواع مخاطرات و مخصوصا از مخاطره اینکه خود‌‌[ آنها که این‌] غائله را به وجود آوردند و به روحانیت نسبت دهند صیانت و حراست فرماید.>
به هر حال هرچند به طور مستقیم در جریان محاکمه متهمین، دادگاه اتهامی را متوجه آیت‌ا... میلا‌نی نکرد، ولی این پرونده به عنوان یک دستاویز و بهانه امنینی علیه ایشان باقی ماند و شاید یکی از علل سکوت و انزوای سیاسی ایشان در سال‌های بعد، با این پرونده بی‌ارتباط نبوده. چنانچه به طور مشخص در یکی از منابع به واقعه‌ای اشاره شده است که از این پروند تاثیر پذیرفته بود. آیت‌ا... سیدمیرزا حسن صالحی از مدرسین با سابقه حوزه علمیه مشهد نقل می‌کند:
بعد از تبعید، امام صدرالدین حائری- از علمای طرفدار سلطنت در شیراز- از طرف ایشان ماموریت یافت نزد آیت‌ا... میلا‌نی رفته و از ایشان بخواهد که به قم منتقل شده و رهبری نهضت را در آنجا به عهده گیرد. آیت‌ا... میلا‌نی قبول خواسته‌امام را مشروط به استقبال مراجع قم نمود. حائری اضافه می‌کند: وی به سراغ مراجع و علمای برجسته قم رسید و نظر آیت‌ا... میلا‌نی را با‌آنها مطرح کرد. همه راضی شدند جز یک نفر که آن هم بعد از مدتی رضایت داد. سپس خدمت میلا‌نی رسید و اعلا‌م نمود: همه چیز در قم آماده است تا شما منتقل شوید وی اضافه می‌کند آقای میلا‌نی آهی کشید و گفت: اوضاع تغییر کرد. گفتم برای چی؟ گفت دیگر امکان ندارد.
چون قضیه قیام سرلشکر قرنی پیش آمده نامبرده اضافه نموده: نقل است که سرلشکر قرنی در مورد کودتا از ایشان اجازه گرفته بود و پس از کشف کودتا، دستگاه وقت آقای میلا‌نی را تحت فشار قرار داده بود که قرنی و چهارصد نفر را خواهد کشت. یک گزارش ساواک نیز از نگرانی آیت‌ا... میلا‌نی نسبت به این پرونده حکایت می‌کند. سرتیپ بهرام ریاست ساواک خراسان به نقل از یکی از ماموران نفوذی ساواک در بیت آیت‌ا... میلا‌نی به مرکز گزارشی داده است: <میلا‌نی و پسرش از محکومیت سرلشکر قرنی و سیدمرتضی جزایری فوق‌العاده ناراحت هستند.> نامبرده اضافه می‌کند: میلا‌نی به واسطه مامور مذکور: <از اینجانب خواسته بود سید مظلوم ‌[ سید مرتضی جزایری؟‌] آزاد شود که به وی جواب داده شد. ساواک وظیفه‌ای دارد و طبق آن عمل خواهد کرد، مسلما شخص بی‌تقصیر دستگیر نشده و مقصر هم باید مجازات شود>
[رحیم روحبخش]
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید