چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

جنگ در کردستان، انتخاب بین بد و بدتر


جنگ در کردستان، انتخاب بین بد و بدتر
بحران دیگری در خاور نزدیک در روابط ترکیه با کردها آغاز می شود. این بحرانی نه جهانی و بلکه منطقه ایست.
جنگ ده ساله حزب کارگران کردستان (پ ک ک) علیه ترکیه که طی آن بر اساس ارزیابی های مختلف حدود ۳۰ هزار نفر کشته شده اند، جنگی است که در آن یکی از قویترین ارتش های منطقه با چند هزار جدایی خواه و یا تروریست مقابله می کند که بیش از ۳ هزار نفر آنها در خاک کردستان عراق و حدود ۲.۵ هزار نفر در خاک کردستان ترکیه عمل می کنند و مسلماً پشت پرده دلایلی مهم دارد.
ترکیه که اوایل قرن بیستم کم مانده بود از نقشه جهان حذف شود (اتفاق سه گانه روسیه تزاری، انگلیس و فرانسه در زمان جنگ جهانی اول قصد تقسیم ترکیه را داشت)، بسیار سختگیرانه از تمامیت ارضی خود دفاع می کند. ترک ها هیچ یک از اقلیت های قومی در خاک خود را برسمیت نمی شناسند. آنها کردها را نیز "ترک های کوه نشین" می نامند. تبعیض شدیدی که کردها با آن طی چندین دهه مواجه بودند، نمی توانست ثمرات خود را به بار نیاورد.
در ضمن، چنین چیزی در عراق زمان صدام حسین نیز وجود داشت، در سوریه در سلسله اسدها دیده می شود، در زمان شاه نیز در ایران تقریباً همین وضعیت وجود داشت. کردها، مردمی جداافتاده هستند و حدود ۱۰ میلیونی که در خاک این کشورها زندگی می کنند و گروهی نه چندان بزرگی که در ارمنستان زندگی می کنند، معتقدند که حقوق آنان ضایع شده است. بویژه که لیگ ملل که پیش از سازمان ملل متحد وجود داشت، به کردها وعده ایجاد دولت خود را داده بود.
اما به مرز ترکیه و عراق باز می گردیم. هر حمله تروریستی، بویژه زمانی که در آن نظامیان کشته شوند، پاسخی شدید، نظامی و آشتی ناپذیر دریافت می کند. ترکیه درباره کشور گشایی های خود مذاکره نمی کند. دقیقاً به همین دلیل تمامی جهان تنها به ارتفاعات جولان توجه می کند که اسرائیل از سوریه جدا کرده است، اما هیچ کس از ترکیه درباره شهر بندری اسکندرون نمی پرسد که برای سوریه بسیار با ارزش تر است. زیرا برای همه مشخص است که ترکیه درباره چنین مسائلی گفتگو نمی کند.
از نظر آنکارا، آمریکا باید تصمیم بگیرد که بعنوان متفق به ترکیه نیاز دارد و یا به دولت تشکیل نشده کرد با گروه های تروریستی در خاک آن.
در رابطه با آنکارا باید گفت که عملیات نظامی تقریباً ناگزیر است، زیرا احتمال کمی وجود دارد که جنگجویان کرد خلع سلاح شده و یا مسعود برزانی را که امروزه عملاً کنترل اوضاع در شمال عراق را در دست دارد، تحت کنترل بگیرند.
اما آیا مشکل کردستان عراق بمعنای تزلزل جهانی برای منطقه خواهد بود؟ مشخص است که پاسخ منفی است. این عملیات نظامی محدود می تواند وضعیت آمریکا در عراق را دشوار سازد و نیز اوضاع در ثباتمندترین استان عراق را، استقرار پایگاه های نظامی آمریکا در مناطق اربیل و سلیمانیه نیز با مشکل روبرو می شود، چرا که قرار است بخشی از نظامیان از مناطق مرکزی بدانجا منتقل شوند تا آمریکاییان نشان دهند که نظامیان از عراق خارج می شوند، تکرار می کنم که این مشکل برای آمریکاست.
آیا تمامی این ها بمعنای سقوط عراق خواهد بود؟ در حقیقت باید گفت که فروپاشی این کشور عملاً آغاز شده است. عراق پرچم، دولت، بودجه، سفارت در کشورهای خارجی دارد، اما کارآیی های اصلی یک کشور را ندارد: دولت بعنوان نهاد تامین کننده امنیت برای شهروندان خود وجود ندارد، دولت اشغالگران به ریاست آمریکا و انگلیس نیز چنین نهادی ندارد. از این رو حمله به عراق توسط ارتش ترکیه هیچ چیزی را در حال حاضر تغییر نمی دهد.
در عین حال، در خاور نزدیک بحران های جدی تری نیز وجود دارند، در درجه اول این مسئله میلیون ها پناهنده است. تنها تعداد پناهندگان عراقی به ۶ میلیون نفر می رسد. این یک تراژدی است، بعلاوه اوضاع بی ثبات در اردن و سوریه. اوضاع در سودان نیز نمایش عجز مطلق جامعه جهانی و فروپاشی ناگزیر این کشور طی ده سال آینده است. مسئله جمعیتی در خاور نزدیک نیز، دیگر نه یک فاجعه، بلکه چیزی فرای آن است، چرا که در خاور نزدیک وضعیت از کنترل خارج شده است.
با توجه به تمامی این ها، منابعی همچون آب سریعاً کاهش می یابند. اقتصاد و تحصیلات افول دارند، کودکان حتی مدرسه را به پایان نمی رسانند. و صحبت درباره این لازم نیست که عملیات فرا مرزی ترکیه می تواند اوضاع بدون این وحشتناک را وخیم تر کند.
و اصلاً در چنین شرایطی عملیات در شمال عراق چیست؟! در خاور نزدیک معاصر انتخاب بین خوب و بد صورت نمی گیرد، بلکه انتخاب بین خیلی بد و فاجعه مطلق است. فعلاً چنین فاجعه ای وجود ندارد، و اخبار بد از مرز ترکیه-عراق، تنها روی آوردن از وضعیت بد به وضعیت خیلی بد است.
جامعه جهانی هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. نه ناتو و نه اتحادیه اروپا. تنها بدین دلیل که آنها با ترکیه سر و کار دارند. ترکیه می فهمد که متفقین و شرکا بیشتر به این کشور وابسته هستند تا ترکیه به آنها. می توان گفت که "تنها دوستان" ترکیه، ارتش آن و نیروهای دریایی این کشور هستند. جامعه جهانی می خواست ترکیه را تقسیم کند، در ابتدا اتفاق سه گانه و پس از آن در چارچوب لیگ ملل که ترکیه این را هیچگاه فراموش نمی کند. امروز این کشور متوجه است که هیچ کس ترکیه را در اتحادیه اروپا و یا اروپای متحد نمی پذیرد. بهترین چیزی که می تواند روی آن حساب کند، جایگاه شریکی با امتیازات ویژه و یا شریکی برای همکاری در مدیترانه است.
ترکیه از تمامیت ارضی و امنیت خود بدون توجه به منافع سایرین دفاع خواهد کرد. این درس خوبی است که باید روسیه و چین که قدرت خود را افزایش می دهند، بدان توجه داشته باشند.
"یوگنی ساتانوفسکی" رئیس انستیتو خاور نزدیک روسیه، ویژه خبرگزاری «نووستی»
منبع : خبرگزاری نووستی روسیه


همچنین مشاهده کنید