پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تهران، از روستا به کلان‌شهر


تهران، از روستا به کلان‌شهر
فقدان تمایز و تفکیک اساسی بین ساختارهای اجتماعی ـ اقتصادی (شهری و روستایی) در جامعه ایرانی از دیرباز تاکنون یکی از مسائل مهم در شکل‌گیری و فرایند توسعه اجتماعی ـ اقتصادی بوده است. عدم تفکیک جامعه روستایی و شهری و درهم‌پیچیدگی‌های روابط بین آن‌ها، تنها به زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی منحصر نمی‌شود، بلکه انواع فضاهای ساخته شده را نیز در بر می‌گیرد و در زمینه بسیاری از شاخص‌های فضایی و کالبدی می‌توان بازتاب این در هم تنیدگی را مشاهده کرد.
به عبارت دیگر بسیاری از شهرها و فضاهای شهری در ایران از ساختارهای روستایی تأثیر می‌پذیرند. این پیوستگی و ارتباط از مرحله نخستین شکل‌گیری شهر آغاز می‌شد و گاه تا مراحل توسعه نهایی ادامه می‌یابد. به همین سبب است که بسیاری از شهرهای بزرگ ایران در پی توسعه یک روستا پدید ‌آمده‌اند و شمار شهرهایی که از آغاز به‌عنوان یک شهر طراحی و ساخته ‌شده‌اند بسیار اندک است.
تهران نیز روستایی در دامنه البرز و بین شهر تاریخی ری و آبادی‌های شمیرانات بود که در قرن دهم هجری، در دوره صفویه، به‌عنوان یک شهر توسعه یافت و پیرامون آن حصاری کشیده شد.
تا اواخر دوره صفویه شهر به صورتی نسبتاً معمول توسعه یافت اما از هنگامی که تهران به‌عنوان پایتخت حکومت قاجار مورد استفاده قرار گرفت، به‌صورتی بی‌قاعده گسترش پیدا کرد و جمعیت آن به گونه‌ای روز افزون افزایش یافت.
از یک سو افزایش سریع جمعیت و توسعه فضای تهران و از سوی دیگر گسترش روابط بین‌المللی در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی موجب آشنایی ایرانیان با جوامع غربی شد. در مرحله بعد، اعزام عده‌ای از دانشجویان ایرانی به کشورهای غربی و سپس رفت و آمد عده‌ای از رجال و درباریان به غرب موجب آگاهی بیشتر مردم از مظاهر فرهنگ و تمدن غربی شد، به‌گونه‌ای که در پی یافتن راه‌حل برای مسائل و مشکلات اجتماعی به پدیده‌ها و الگوهای غربی توجه کردند و تلاش نمودند که با تقلید از ساختار و روابط اجتماعی و فرهنگی در جوامع غربی در راه توسعه سیاسی و اجتماعی گام بردارند.
این رویکرد سرانجام منجر به شکل‌گیری انقلاب مشروطیت و سپس تشکیل سه قوه مقننه، قضاییه، و مجریه و نهادهای اجتماعی و اداری مربوط به آن شد.
در آن هنگام عده‌ای گمان می‌کردند که تقلید و تبعیت کامل و مطلق از نهادها و الگوهای غربی می‌تواند موجب پیشرفت سریع و همه جانبه جامعه ایرانی شود.‌اما در تجربه‌ای طولانی که تقریباً یک قرن و نیم طول کشید، آشکار گردید که نمی‌توان بدون توجه به خصیصه‌های منطقه‌ای و بومی و تنها با تقلید از مظاهر فرهنگ و تمدن سایر کشورها به توسعه‌ای پایدار دست یافت.
به‌نظر می‌رسد که در زمینه جنبه‌های کالبدی و معمارانه شهر در ابتدا مسائل ساده‌تر بود. توسعه و کاربرد سلاح‌های آتشین و به‌ویژه توپ سبب شد که کارکرد دفاعی حصار پیرامون شهر از میان برود و به همین سبب در طرح توسعه شهر تهران که در دوره ناصرالدین‌شاه روی داد تنها به ساختن خندقی در پیرامون شهر اکتفا شد و دیگر حصاری ساخته نشد.
برتری سلاح‌های آتشین نسبت به سلاح‌های سرد و در نتیجه افزایش توان نیروهای نظمیه و تأمین امنیت شهری بیشتر نسبت به گذشته به همراه کاربرد برخی از وسایط از جمله کالسکه و هم‌چنین طراحی و اجرای طرح‌های شهری در زمینه گسترش شبکه ارتباطات شهری منجر به احداث خیابان‌هایی مستقیم و عریض شد. ساختن این خیابان‌ها در مدتی کوتاه و در پی استفاده از وسایل نقلیه موتوری به سرعت گسترش یافت و بافت کهن شهر را دگرگون کرد.
در نخستین وهله، الگوی تقسیم زمین برای احداث واحدهای مسکونی از شکل و امتداد خیابان تأثیر پذیرفت. سپس ایجاد نوعی امنیت نسبی و اهمیت یافتن دسترسی سواره موجب شد که زمین‌های واقع در کنار خیابان‌ها و سایر معابر اصلی اهمیت بیشتری نسبت به زمین‌های واقع در درون بافت شهری یافتند.
به همین ترتیب بسیاری از فضاهای تجاری و خدماتی به تدریج به کنار خیابان‌ها انتقال یافتند و مهم‌تر از آن این‌که همه فضاهای متعلق به نمادهای جدید مانند ساختمان‌ بانک‌ها، وزارت‌خانه‌ها، شهرداری‌ها و سایر مراکز اداری و خدماتی در کنار خیابان‌ها استقرار یافتند.
این تحولات بر ساختار فضاهای معماری نیز تأثیر گذاشت و معماری درون‌گرای تهران را به گونه‌ای خاص از معماری برون‌گرا تبدیل کرد که با الگوهای رفتاری و فضاهای شهری هیچ‌گاه به‌صورتی مناسب سازگاری نیافت و هنوز نیز تهران فاقد ساختار شهری برای زندگی سالم و آرام ساکنان شهر است.
اگر بسیاری از مسائل تهران از نگرشی واقع‌بینانه مورد بررسی قرار گیرند، تنها مسائل این شهر به‌شمار نمی‌آیند، بلکه برخی از آن‌ها جنبه‌ای ملی و منطقه‌ای دارند. یکی از این‌گونه مسائل، موضوع مرکزیت اداری ـ اقتصادی تهران است که جنبه‌ای فراشهری دارد و بدون توجه به مسائل ملی کشور و ایجاد دگرگونی‌های لازم در آن نمی‌توان به حل آن پرداخت.
برخی از معضلات اقتصادی چه در سطح ملی و چه در سطح شهری چنان تأثیرات ناهنجاری بر ساختار کالبدی و سیمای شهر برجای گذاشته که به سادگی نمی‌توان به راه‌حل‌های موضعی یا کوتاه‌مدت اندیشید. برای مثال فروش تراکم ساختمان که یکی از منابع اصلی شهرداری برای تأمین هزینه‌های شهری است، مسائل کالبدی متعددی را برای شهر ایجاد کرده است که از جمله آن‌ها می‌توان به تراکم نامناسب جمعیت و فضای ساخته شده در برخی از مناطق شهری، تداخل یا همجواری بعضی از کاربری‌های ناسازگار، از میان رفتن سیمای شهری موزون و برنامه‌ریزی شده و بی‌توجهی به جنبه‌های کیفی فضاهای معماری اشاره کرد.
در زمینه طراحی و احداث فضاهای معماری نیز مسائل متعددی وجود دارد که بررسی آن بدون شناخت دقیق عوامل موثر در شکل‌گیری آن‌ها میسر نیست، زیرا عوامل اجتماعی و اقتصادی نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در صورت و سفقدان تمایز و تفکیک اساسی بین ساختارهای اجتماعی ـ اقتصادی (شهری و روستایی) در جامعه ایرانی از دیرباز تاکنون یکی از مسائل مهم در شکل‌گیری و فرایند توسعه اجتماعی ـ اقتصادی بوده است.
عدم تفکیک جامعه روستایی و شهری و درهم‌پیچیدگی‌های روابط بین آن‌ها، تنها به زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی منحصر نمی‌شود، بلکه انواع فضاهای ساخته شده را نیز در بر می‌گیرد و در زمینه بسیاری از شاخص‌های فضایی و کالبدی می‌توان بازتاب این در هم تنیدگی را مشاهده کرد.
به عبارت دیگر بسیاری از شهرها و فضاهای شهری در ایران از ساختارهای روستایی تأثیر می‌پذیرند. این پیوستگی و ارتباط از مرحله نخستین شکل‌گیری شهر آغاز می‌شد و گاه تا مراحل توسعه نهایی ادامه می‌یابد. به همین سبب است که بسیاری از شهرهای بزرگ ایران در پی توسعه یک روستا پدید ‌آمده‌اند و شمار شهرهایی که از آغاز به‌عنوان یک شهر طراحی و ساخته ‌شده‌اند بسیار اندک است.
تهران نیز روستایی در دامنه البرز و بین شهر تاریخی ری و آبادی‌های شمیرانات بود که در قرن دهم هجری، در دوره صفویه، به‌عنوان یک شهر توسعه یافت و پیرامون آن حصاری کشیده شد.
تا اواخر دوره صفویه شهر به صورتی نسبتاً معمول توسعه یافت اما از هنگامی که تهران به‌عنوان پایتخت حکومت قاجار مورد استفاده قرار گرفت، به‌صورتی بی‌قاعده گسترش پیدا کرد و جمعیت آن به گونه‌ای روز افزون افزایش یافت.
از یک سو افزایش سریع جمعیت و توسعه فضای تهران و از سوی دیگر گسترش روابط بین‌المللی در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی موجب آشنایی ایرانیان با جوامع غربی شد.
در مرحله بعد، اعزام عده‌ای از دانشجویان ایرانی به کشورهای غربی و سپس رفت و آمد عده‌ای از رجال و درباریان به غرب موجب آگاهی بیشتر مردم از مظاهر فرهنگ و تمدن غربی شد، به‌گونه‌ای که در پی یافتن راه‌حل برای مسائل و مشکلات اجتماعی به پدیده‌ها و الگوهای غربی توجه کردند و تلاش نمودند که با تقلید از ساختار و روابط اجتماعی و فرهنگی در جوامع غربی در راه توسعه سیاسی و اجتماعی گام بردارند.
این رویکرد سرانجام منجر به شکل‌گیری انقلاب مشروطیت و سپس تشکیل سه قوه مقننه، قضاییه، و مجریه و نهادهای اجتماعی و اداری مربوط به آن شد. در آن هنگام عده‌ای گمان می‌کردند که تقلید و تبعیت کامل و مطلق از نهادها و الگوهای غربی می‌تواند موجب پیشرفت سریع و همه جانبه جامعه ایرانی شود.‌اما در تجربه‌ای طولانی که تقریباً یک قرن و نیم طول کشید، آشکار گردید که نمی‌توان بدون توجه به خصیصه‌های منطقه‌ای و بومی و تنها با تقلید از مظاهر فرهنگ و تمدن سایر کشورها به توسعه‌ای پایدار دست یافت.
به‌نظر می‌رسد که در زمینه جنبه‌های کالبدی و معمارانه شهر در ابتدا مسائل ساده‌تر بود. توسعه و کاربرد سلاح‌های آتشین و به‌ویژه توپ سبب شد که کارکرد دفاعی حصار پیرامون شهر از میان برود و به همین سبب در طرح توسعه شهر تهران که در دوره ناصرالدین‌شاه روی داد تنها به ساختن خندقی در پیرامون شهر اکتفا شد و دیگر حصاری ساخته نشد.
برتری سلاح‌های آتشین نسبت به سلاح‌های سرد و در نتیجه افزایش توان نیروهای نظمیه و تأمین امنیت شهری بیشتر نسبت به گذشته به همراه کاربرد برخی از وسایط از جمله کالسکه و هم‌چنین طراحی و اجرای طرح‌های شهری در زمینه گسترش شبکه ارتباطات شهری منجر به احداث خیابان‌هایی مستقیم و عریض شد. ساختن این خیابان‌ها در مدتی کوتاه و در پی استفاده از وسایل نقلیه موتوری به سرعت گسترش یافت و بافت کهن شهر را دگرگون کرد.
در نخستین وهله، الگوی تقسیم زمین برای احداث واحدهای مسکونی از شکل و امتداد خیابان تأثیر پذیرفت. سپس ایجاد نوعی امنیت نسبی و اهمیت یافتن دسترسی سواره موجب شد که زمین‌های واقع در کنار خیابان‌ها و سایر معابر اصلی اهمیت بیشتری نسبت به زمین‌های واقع در درون بافت شهری یافتند. به همین ترتیب بسیاری از فضاهای تجاری و خدماتی به تدریج به کنار خیابان‌ها انتقال یافتند و مهم‌تر از آن این‌که همه فضاهای متعلق به نمادهای جدید مانند ساختمان‌ بانک‌ها، وزارت‌خانه‌ها، شهرداری‌ها و سایر مراکز اداری و خدماتی در کنار خیابان‌ها استقرار یافتند.
این تحولات بر ساختار فضاهای معماری نیز تأثیر گذاشت و معماری درون‌گرای تهران را به گونه‌ای خاص از معماری برون‌گرا تبدیل کرد که با الگوهای رفتاری و فضاهای شهری هیچ‌گاه به‌صورتی مناسب سازگاری نیافت و هنوز نیز تهران فاقد ساختار شهری برای زندگی سالم و آرام ساکنان شهر است.
اگر بسیاری از مسائل تهران از نگرشی واقع‌بینانه مورد بررسی قرار گیرند، تنها مسائل این شهر به‌شمار نمی‌آیند، بلکه برخی از آن‌ها جنبه‌ای ملی و منطقه‌ای دارند. یکی از این‌گونه مسائل، موضوع مرکزیت اداری ـ اقتصادی تهران است که جنبه‌ای فراشهری دارد و بدون توجه به مسائل ملی کشور و ایجاد دگرگونی‌های لازم در آن نمی‌توان به حل آن پرداخت.
برخی از معضلات اقتصادی چه در سطح ملی و چه در سطح شهری چنان تأثیرات ناهنجاری بر ساختار کالبدی و سیمای شهر برجای گذاشته که به سادگی نمی‌توان به راه‌حل‌های موضعی یا کوتاه‌مدت اندیشید. برای مثال فروش تراکم ساختمان که یکی از منابع اصلی شهرداری برای تأمین هزینه‌های شهری است، مسائل کالبدی متعددی را برای شهر ایجاد کرده است که از جمله آن‌ها می‌توان به تراکم نامناسب جمعیت و فضای ساخته شده در برخی از مناطق شهری، تداخل یا همجواری بعضی از کاربری‌های ناسازگار، از میان رفتن سیمای شهری موزون و برنامه‌ریزی شده و بی‌توجهی به جنبه‌های کیفی فضاهای معماری اشاره کرد.
در زمینه طراحی و احداث فضاهای معماری نیز مسائل متعددی وجود دارد که بررسی آن بدون شناخت دقیق عوامل موثر در شکل‌گیری آن‌ها میسر نیست، زیرا عوامل اجتماعی و اقتصادی نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در صورت و ساختار فضاهای معماری دارند.
از جمله ارزش اقتصادی زمین و خانه و جنبه کالایی آن یکی از نکات مهمی است که موجب از میان رفتن جنبه‌هایی از کیفیت فضایی بناها شده است. در زمینه طراحی و احداث فضاهای معماری نیز مسائل متعددی وجود دارد که بررسی آن بدون شناخت دقیق عوامل موثر در شکل‌گیری آن‌ها میسر نیست، زیرا عوامل اجتماعی و اقتصادی نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در صورت و ساختار فضاهای معماری دارند. از جمله ارزش اقتصادی زمین و خانه و جنبه کالایی آن یکی از نکات مهمی است که موجب از میان رفتن جنبه‌هایی از کیفیت فضایی بناها شده است.
http://urbanization.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید