پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


گم شدن در جعبه جادو


گم شدن در جعبه جادو
رابطه بین تماشای تلویزیون و کنش تحصیلی کودکان و نوجوانان موضوع مناقشه بسیار بوده است.
افواه عمومی و تعدادی از مربیان بر این عقیده‌اند که تلویزیون عموما زیان‌آور است.در مقابل تحلیل‌های آماری بسیار پیچیده درباره میزان نمره‌های تماشا و دستاورد، در بین نمونه‌هایی بزرگ ظاهرا نشان داده‌اند که با در نظر گرفتن کامل دیگر عوامل سهیم، تلویزیون از هیچ‌گونه قدرت تاثیربخشی برخوردار نیست. در واقع، یافته‌های حقیقی بسیاری از مطالعات تحقیقی تجربی در باب این موضوع به طور کامل با هیچ‌یک از این نظرگاه‌ها سازگار نیست.
به طور مطلق در اینکه کودکان و نوجوانانی که مدت زمان بیشتری پای تلویزیون می‌نشینند، در آزمون‌های استاندارد دستاورد موفقیت‌ کمتری دارند، حرفی نیست. این رابطه معکوس ـ تماشای بیشتر، دست ـ آورد کمتر ـ در مورد سه مهارت پایه‌ای (خواندن، نوشتن و ریاضیات) و در مورد دیگر موضوعات (برای مثال علوم، علوم اجتماعی و تاریخ) صادق است. بحث بر سر این است که چرا چنین اتفاقی رخ می‌دهد.این رابطه معکوس به طور ثابت و به تکرار در نمونه‌هایی که از چند صد نفر تا بیش از نیم میلیون نفر متغیر بوده‌اند، مشاهده شده است. شرایط متعدد با اهمیتی وجود دارند. این رابطه در میان جوانانی که وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده‌شان بهتر است (یعنی والدین از نمرات بالاتری در تحصیلات، درآمد، یا موقعیت شغلی برخوردارند) و کسانی که در خانه‌شان منابع آموزشی و فرهنگی بیشتری، مانند کتاب، مجله، روزنامه و دایره‌‌المعارف یافت می‌شود، صادق‌تر است.
رابطه بین وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده و نمرات دستاورد، آشکارا قوی‌تر از رابطه بین تماشای تلویزیون و دستاورد تحصیلی است و این در حالی است که جوانانی که از وضعیت خانوادگی بهتری برخوردارند، قابلیت تحصیلی بالاتری از خود بروز می‌دهند.به عنوان یک مثال خوب می‌توان به مطالعه‌ای اشاره کرد که استیون ل.گورت میکر از مدرسه بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد و همکارانش در سال ۱۹۹۰ ترتیب دادند. این محققان از مجموعه داده‌هایی با کیفیت بسیار بالا پرده برداشتند که به آنان اجازه می‌داد روابط بین تماشای تلویزیون و نمرات دستاورد را به دست آورند. این اطلاعات توسط برنامه آزمایشی سلامت دولت ایالات متحده، در مورد نمونه‌ای متشکل از تقریبا ۱۷۵۰ جوان، جمع‌آوری شده بود. اولین مجموعه داده‌ها در فاصله جولای ۱۹۶۳ و دسامبر ۱۹۶۵ در حالی که پاسخ‌دهندگان بین شش و یازده سال سن داشتند و دومین مجموعه داده‌ها از همان افراد، در حد فاصل مارس ۱۹۶۶ و مارس ۱۹۷۰ زمانی که جواب‌دهندگان بین دوازده و هفده سال سن داشتند، گردآوری شده بود. نتایج این داده‌ها عبارت بودند از
۱) این نمونه، نمونه‌ای بسیار بزرگ بوده و بازنمای جمعیت ایالات متحده در سنین تحت پوشش برنامه است
۲) طراحی برنامه این امکان را فراهم می‌کند که به سنجیدن تغییرات نمرات آزمون‌ها در طول زمان بپردازیم
۳) معیارهای اندازه‌گیری شامل سه آزمون استاندارد و کاملا شناخته شده از قابلیت‌های عقلی و میزان تماشای تلویزیون و متغیرهای زمینه‌ای دیگر است. آزمون‌های سه‌گانه استاندارد عبارت بودند از میزان هوش و چسلر در کودکان (WISC)، آزمون دستاورد گسترده در محاسبات (WRAT-A) و آزمون دستاورد گسترده در خواندن (WRAT-R). این واقعیت که این داده‌ها در دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ جمع‌آوری شده است، مانعی جدی بر سر راه استفاده از آنها محسوب نمی‌شود. به این دلیل که در غیاب تغییرات بسیار بزرگ در تلویزیون یا در طریقی که جوانان از رسانه بهره می‌جویند، نمی‌توان تغییرات تاثیرگذاری را در گذر زمان در رابطه بین استفاده از تلویزیون و دستاورد انتظار داشت. البته به طور قطع این داده‌ها حاکی از احوالات جوانانی در آن سن و سال و در آن زمان است.در این مورد گورت میکر و همکارانش از روش قراردادی استفاده از داده‌های مرورگر (surbey data) برای بررسی احتمال وجود پیوندی علی میان دو متغیر، سود جستند.
مزیت داده‌های مرورگر نسبت به داده‌هایی که در آزمایشگاه‌ها تولید می‌شوند این است که این داده‌ها وقایع دنیای حقیقی را بازمی‌نمایند و هنگامی که نمونه بازنمای تمامی جمعیت، به مثابه یک کل باشد می‌توان با اطمینان بالایی گفت که ماحصل در مورد جمعیت بازنمایانده شده، قابل کاربست است. ضعف نتیجه‌گیری علی در آن است که مرورگری آنچه را که اتفاق می‌افتد توصیف می‌کند، به جای آنکه ماحصلی متعاقب را به رخداد یا واقعه‌ای پیشین پیوند دهد، در حالی که چنین پیوندی به واسطه آزمایش محقق می‌شود. منطق برقراری پیوندی علی از دل داده‌های مرورگر عبارت است از دام اثبات این نکته که رابطه‌ای بین دو متغیر حاضر وجود دارد و ارائه مدرک در باب این مساله که رابطه فوق پس از کنترل آماری تمام دیگر متغیرهای ممکن برقرار است چنان که این احتمال که رابطه در واقع قابل اسناد به متغیری دیگر است رد شود. آنگاه با استدلال دقیق یا تحلیل آماری به تثبیت این موضوع می‌پردازیم که از آنجایی که منطق علیت موکد می‌دارد که علتی مفروض نمی‌تواند در پس معلولی مورد ادعا رخ دهد، دلیل معلوم سروقت به معلول منجر می‌شود.
اولین قدم این محققان عبارت بود از اینکه داده‌ها را در دومین اندازه‌گیری وقتی که جوانان در سنین دوازده تا هفده سالگی به‌سر می‌بردند، آزمایش کنند، تا به رابطه بین تماشای تلویزیون و نمرات آزمون پی ببرند. آنها به ارتباط معکوس بااهمیتی دست یافتند که بر مبنای آن نمرات هر سه آزمون، با تماشای بیشتر تلویزیون به طور خطی کاهش می‌یابد. محققان سپس به این نکته دقت کردند که آیا تماشای تلویزیون را باید دلیل نمرات پایین‌تر دانست. آنها به روابط بین نمرات آزمون در زمان اندازه‌گیری دوم و میزان تماشای تلویزیون در زمان اندازه‌گیری اول رجوع کردند. این مساله به قبولاندن این نکته منجر می‌شود که آیا شرط لازم برای نتیجه‌گیری در مورد نقش علی تلویزیونی، فراهم شده است. ترتیبی زمانی که در آن تماشا به ماحصل مطلوب ختم می‌شود.
در حقیقت تماشای تلویزیون همچنان به طور معکوس با نمرات آزمون‌های سه‌گانه در ارتباط باقی ماند. پس از آن محققان نمرات ابتدایی این سه آزمون را کنترل کردند که به معنی این بود که آنها در حال حاضر تنها به آزمایش کردن تغییرات نمرات، از زمان تماشا و آزمون‌های اولیه پرداختند. ارتباط معکوس به اجزای اصلی تشکیل‌دهنده‌اش تقسیم شد. سپس محققان متغیرهای دیگری چون فصل اجرای برنامه، منطقه و وسعت مکان زندگی،‌ نژاد و وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده را کنترل کردند، که تمامی آنها با میزان متوسط تماشا روابط مدلل و پایا داشتند. ارتباطات معکوس از بن ناپدید شده بود.
مقداد جاوید
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید