شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

قحطی امید در اردوگاه نهرالبارد


قحطی امید در اردوگاه نهرالبارد
گروهی از کودکان برای پر کردن ظرف آب خود از میان جعبه های خالی مهمات و زباله های بدبو در کمپ های پناهندگان اردوگاه نهر البارد می گذرند.
بر فراز تپه یی در نزدیکی این کمپ ها دو پیرمرد دریایی از ویرانه ها را به نظاره نشسته اند که زمانی خانه هزاران نفر بود. بسیاری از آپارتمان های بزرگ روی پی های خود کمر خم کرده اند. برخی دیگر نیز با سقف های تکه و پاره خود روزگار می گذرانند. و برخی دیگر به کلی ویران شده اند. درون این آپارتمان ها اما پر است از تکه های آجر و بتون که در اثر بمباران های پیاپی به هر سو پراکنده شده اند.
به هر سو که نگاه می کنی جای سوراخ گلوله ها و ترکش ها را روی در و دیوار می بینی. بعضی مواقع هم به دیواری برمی خوری که به کل از شدت گلوله باران ویران شده است و گویی راه برای غریبه ها به درون خانه می گشاید.
ارتش لبنان پانزده هفته به طور مستمر سانتی متر به سانتی متر کمپ های نهر البارد را بمباران کرد. اواخر ماه مه بود که شبه نظامیان نهر البارد که بسیاری از آنها از بازماندگان جنگ عراق بودند به پایگاه ارتش لبنان حمله کردند و سپس به کمپ های نهرالبارد گریختند. ارتش لبنان نیز در واکنش به این حمله ناگهانی با حمله به کمپ های نهر البارد سعی کرد کنترل این منطقه را به دست بگیرد. اما این مهم تا زمانی که که چهارصد نفر شامل ۱۷۸ سرباز لبنانی و ۲۲۲ نفر از شبه نظامیان نهر البارد کشته شدند، حاصل نشد.
بلافاصله پس از آغاز حملات ارتش لبنان به کمپ ها، بسیاری از ساکنان این کمپ ها به حوالی کمپ ها گریختند اما بسیاری دیگر نیز در کمپ ها به دام افتادند. بسیاری از این افراد مجبور شدند هفته ها بمباران مداوم ارتش لبنان را تحمل کنند تا به آنها اجازه داده شود در سلامت کامل فرار کنند. نیروهای فتح الاسلام تازه وارد کمپ ها شده بودند. برخی از نیروهایشان فلسطینی بودند اما اکثر آنها از دیگر کشورهای عربی بودند. با این حال بسیاری از سربازان و مردم روستاهای اطراف نهر البارد به فلسطینیان معمولی که در کمپ بودند و هیچ ارتباطی با نهر البارد نداشتند، مشکوک می شدند.
امروز هر آنچه که از آن کمپ باقی مانده توسط ارتش پلمب شده و نیروهای مسلح ارتش در اطراف آن به گشت زنی مشغولند. هنوز که هنوز است پرچم لبنان بر فراز هر قسمت از بخش های ویرانه کمپ افراشته است. تقریباً به هزار خانواده از چهل هزار خانواده ساکن در کمپ اجازه داده شده است به قسمت های جدید تر کمپ باز گردند. برای بسیاری از این خانواده ها، این آخرین میراث باقی مانده از آوارگی و بی خانمانی آنها است. بسیاری از آنها مجبور بودند در خلال جنگ داخلی لبنان خانه هایشان را چندین و چند بار ترک کنند و هر دفعه زندگی جدیدی را آغاز کنند.
این افراد با خود فکر کرده بودند که در خلال جنگ گزندی به خانه هایشان نرسیده است. بر این اعتقاد بودند که بازخواهند گشت و وسایل شان را بر خواهند داشت اما آنچه که با آن مواجه شدند خانه هایی سوخته و غارت شده بود. «سعید عاقل» یکی از ساکنان سابق این کمپ ها پس از دیدن خانه اش می گوید؛« آنها همه چیز را برداشته اند. همه چیز به سرقت رفته است. حتی قلک عروسکی دخترم را هم دزدیده اند. بسیاری از خانواده ها می گویند که بازگشته اند تا شواهدی از سرقت های سازمان یافته را در خانه های کمپ بیابند.» ابراهیم که تدوینگر سینما است، می گوید؛ «وقتی به خانه مان در کمپ بازگشتیم دوازده ماشین ظرفشویی و دوازده یخچال در حیاط خلوت خانه ام بود. مثل اینکه از این مکان برای صادرات و واردات استفاده می کردند. ما از خانواده های دیگر دعوت کردیم بیایند و ببینند از اجناس موجود در حیاط خلوت ما، کدامشان مال آنها است.»
هفت سال طول کشید تا ابراهیم خانه اش را در منطقه یی گرانقیمت در محل کمپ بسازد و تنها چند ماه پیش از آغاز درگیری ها به خانه اش نقل مکان کرده بود. اما امروز تمامی اعضای خانواده ۹ نفره او مجبورند در یک اتاق روزگار بگذرانند. بسیاری از کسانی که اجازه بازگشت به کمپ ها را یافته بودند می گویند پیش از آنها خانه هایی را که زیر بمباران شدید سالم مانده بودند، آتش زده اند. «مونا» مادر پنج فرزند می گوید؛ «آنها همه چیز را دزدیده اند اما چرا خانه ها را آتش زده اند؟ چهار روز است که ما در حال پاک کردن دیوار ها از دوده و سیاهی هستیم.»
● نوشته های روی دیوار
روی دیوار یکی از خانه ها نوشته شده بود؛ «معصیت خدا است اگر فلسطینیان در یک خانه زندگی کنند. آنها باید در طویله در کنار دیگر حیوانات زندگی کنند». روی دیواری دیگر نوشته شده بود؛ «هر خانه یی را که دوباره بسازید، دوباره ویران می کنیم». ژنرال «حاج سلیمان» از مقامات ارشد ارتش لبنان می گوید؛ «این مردم فراموش کرده اند که این درگیری ها سه ماه طول کشید. این جنگ یک جنگ بسیار شدید با اثرات تخریبی بسیار بود که در خلال آن ۱۷۸ سرباز ارتش کشته شدند و ۱۲ افسر ارشد نیز جان خود را از دست دادند. این مردم چه انتظاری دارند؟ انتظار دارند بازگردند و دیوار خانه هایشان را نقاشی شده ببینند.»
زمانی که از ژنرال در خصوص سرقت های سازمان یافته سوال شد، پاسخ داد؛« ممکن است ماشین های لباسشویی و یخچال ها در یک خانه گردآوری شده باشند تا سربازان آنها را در جست وجوی بمب بررسی کنند.» از دیگر سو وضعیت بهداشتی نیز در این کمپ ها به هیچ وجه مناسب نیست. خانه ها برق ندارند. آب لوله کشی هم در همه جا موجود نیست. کمک های بشر دوستانه هم بسیار ناچیز است. پزشک کمپ تمام تلاش خود را به کار گرفته است اما از امکانات و تجهیزات لازم برخوردار نیست. بسیاری از بیماران او از اسهال خونی که در نتیجه آشامیدن آب آلوده به وجود می آید، رنج می برند. اما این افراد با تمام این اوصاف می خواهند در کمپ و در کنار خانه خود بمانند. بسیاری از آنها از ترس اینکه مبادا مجبورشان کنند نقل مکان کنند و زندگی جدید دیگری را آغاز کنند، مصمم هستند که هرگز خانه هایشان را ترک نکنند.
منبع؛ گاردین
ترجمه؛ آرمین منتظری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید