سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

پرتوی از فضایل اخلاقی امام صادق(ع)


پرتوی از فضایل اخلاقی امام صادق(ع)
به اتفاق همه مسلمانان، پیامبر بزرگوار اسلام(ص) اهل بیت عصمت و طهارت را هماهنگ با قرآن کریم معرفی کرده است. یکی از آن معصومین(ع-) با توجه به نصوص و روایاتی که از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و ائمه پیش از ایشان به ما رسیده- امام صادق(ع)‌ می‌باشند که ششمین جانشین پیامبر و امام مسلمانان به شمار می‌روند. ایشان در نگاه اهل سنت، به‌عنوان یکی از عترت پیامبر مورداحترام بوده و به‌عنوان مرجع علمی و دینی شناخته شده می‌باشند. گفتار بزرگان اهل سنت پیرامون فضایل و مناقب، جایگاه علمی و کرامات و...ایشان گواه روشنی است و به گفته جاحظ یکی از علمای اهل سنت اکتفا کرده که می‌گوید: “جهان از علم و فقه جعفربن محمدسرشار شد.”(۱) آراسته بودن امام‌صادق(ع) به خلق و خوی روحانی و معنوی سبب می‌شد که مردم در برخورد اولیه با ایشان شیفته و شیدای او شوند. هرکس با ایشان در مجلسی برخورد می‌کرد بدون اینکه با آن حضرت به صحبت و گفتگو بپردازد به عظمت و بزرگی آن حضرت پی می‌برد. بدین‌علت است که بزرگان اهل‌سنت از عمروبن ابی مقدام نقل کرده‌اند که می‌گفت: “چون به جعفر صادق(ع) نظر می‌کردم متوجه می‌شدم که آن حضرت از سلاله پیامبران است.”(۲) در این نوشتار سعی داریم به چند مورد از فضایل و مکارم اخلاقی وجود مبارک امام صادق(ع) که- بسیار متعدد می‌باشند و- در منابع اهل‌سنت آمده اشاره ‌کنیم:
۱) حسن خلق
اخلاق نیکو داشتن مهمترین فضیلت برای پیشوایان دینی محسوب شده به طوری که این خصلت نیکو در جلب دلها و رفعت مقام نزد خدا و مردم نقش مهمی دارد.
امام صادق(ع) فرمودند: “مومن در روز قیامت، هیچ عملی پس از واجبات به پیشگاه خداوند متعال نمی‌آورد، که از خوش‌خلقی فراگیر همه مردم، نزد خداوند متعال محبوب‌تر باشد.”(۳)
آن حضرت همانند پدران بزرگوار خود در کلیه صفات نیکو و سجایای اخلاقی سرآمد روزگار بود. درباره حسن خلق آن حضرت نقل کرده‌اند که: مردی از حجاج وارد مدینه شده و خوابیده بود. چون بیدار شد، خیال کرد همیان او را دزدیده‌اند. پس بیرون آمد و امام صادق را دید. پس دست حضرت را گرفت و گفت: تو همیان مرا برداشته‌ای! حضرت بدون اینکه ناراحت شود، فرمودند: چه چیزی داخل آن بود؟ آن مرد گفت: هزار دینار طلا در آن بود. حضرت آن مرد را به خانه برد و هزار دینار به او بخشید. پس آن مرد به خانه خود برگشت و همیان را در خانه خود یافت، آنگاه به سوی امام صادق(ع) برگشت و از حضرت عذرخواهی کرد و خواست هزار دینار را به حضرت برگرداند، ولی امام نپذیرفتند و فرمودند: ما چیزی را که داده‌ایم، پس نمی‌گیریم. پس آن مرد پرسید: این آقا کیست؟ گفتند: امام جعفر صادق(ع(.)۴)
آن امام گرامی نسبت به همه محبت داشته و با همگان اعم از سیاه و سفید و عرب و عجم خوش‌برخورد و نسبت به دوستان وفادار بودند. نقل شده که مردی سیاه چهره ملازم حضرت بود. امام(ع) مدتی ایشان را ندید. سپس روزی در جمع دوستان از حال او پرس‌وجو کرد. مردی با حالت تمسخر گفت: “انه نبطی؛ آن مرد نبطی (یعنی مرد عامی) می‌باشد!” پس امام صادق(ع) فرمودند: اصل و شخصیت هر انسانی به عقل و حسب و دین و تقوای اوست و همه مردم (سیاه و سفید) یکسان هستند، پس آن مرد شرمگین شد.(۵)
۲) تقوا و پرهیزکاری
تقوا در اسلام به‌عنوان یک ارزش اصیل اخلاقی و هدف عبادت معرفی شده و از موقعیت بسیار ممتازی برخوردار می‌باشد به طوری که بهترین توشه آخرت و بزرگترین وسیله سعادت و شرط قبولی اعمال است. عبادت و بندگی کردن خدای سبحان از شناخت و معرفت سرچشمه می‌گیرد و آن حضرت در علم و معرفت سرآمد همه و در عبادت و بندگی خدا و اخلاص همانند اجداد طاهرینش در اوج قله کمال بودند.
مالک بن انس، فقیه و امام بزرگ اهل تسنن در توصیف امام صادق(ع) می‌نویسد:
“من پیوسته به حضور حضرت صادق(ع)‌مشرف می‌شدم. بیشتر اوقات حضرت تبسم بر لب داشت ولی چون نامی از رسول خدا(ص) برده می‌شد، رنگش متغیر و کبود و گاهی زرد می‌شد. مدت زمان زیادی نزد او می‌رفتم و او را در یکی از سه حال می‌دیدم: یا در حال نماز بود، یا روزه داشت و یا مشغول قرائت قرآن بود. هرگاه از رسول خدا(ص) حدیث نقل می‌کرد، با طهارت بود. از زاهدان و عابدانی بود که خشیت الهی وجودشان را فرا گرفته بود...”(۶)
عبدالحلیم جندی از عالمان معاصر اهل‌سنت از مالک‌بن انس روایت می‌کند:
یک سال با او حج به جا آوردم. وقتی سوار بر مرکب برای احرام مهیا شد، هرچند خواست لبیک بگوید، صدا در گلویش قطع شد و نزدیک بود از مرکب به زیر افتد. عرض کردم: ای پسر رسول‌خدا(ص( )در احرام) ناگزیر نخست باید لبیک بگویی. فرمود: چگونه لبیک بگویم، می‌ترسم خدای عزوجل بفرماید: “لالبیک و لاسعدیک...”(۷)
پیوسته در طاعت خدا بود و عزت را در عبادت و طاعت خدا می‌جست. همواره این دعا را بر لب داشت که: “اللهم اعزنی بطاعتک؛ خدایا؛ مرا به طاعت خود عزیز گردان.”(۸) همچنین به دیگران می‌فرمود: “هیچ زاد و توشه‌ای برتر از تقوا نیست و چیزی نیکوکارتر از سکوت و کم‌حرفی نیست.”(۹)
۳) پاکیزگی
دین مقدس اسلام به پاکیزگی و نظافت اهمیت زیادی داده است. از پیامبر گرامی اسلام(ص) گرفته تاائمه طاهرین(ع) و وجود مبارک امام صادق(ع) هر کدام به زبانی که مردم آن را درک کنند موضوع نظافت را تذکر داده و آنها را به اصول و مقررات بهداشتی تشویق کرده‌اند.
نقل شده است روزی سفیان ثوری حضرت را دید که قبایی آراسته و زیبا پوشیده است. سفیان ثوری می‌گوید: با تعجب به حضرت می‌نگریستم. پس حضرت فرمودند: ای ثوری! چه شده که چنین با تعجب نگاه می‌کنی؟ آیا از آنچه می‌بینی، تعجب می‌کنی؟ گفتم ای فرزند رسول خدا! این لباس، لباس شما و پدرانت نیست، پس حضرت فرمودند:‌ای ثوری! آن زمان، زمان فقر و نداری امت بود و آنان به اقتضای زمانشان لباس می‌پوشیدند، ولی این زمان، زمان نعمت است و نعمت به سوی امت روی آورده است.
سپس حضرت قبای رویین را کنار زد و قبای پشمی خشنی را که زیر لباس‌هایش پوشیده بود، نشان داد و فرمود: ما این لباس خشن را برای خدا پوشیده‌ایم و لباس رویین و آراسته را برای شما. پس هر آنچه برای خدا باشد، پوشیده می‌داریم و آنچه برای شما باشد، آشکارش می‌کنیم.”(۱۰)
عبدالحلیم جندی می‌نویسد:
امام صادق(ع) می‌فرمودند: “آنگاه که خداوند نعمتی را به کسی ارزانی می‌دارد، دوست دارد آن نعمت را نزد او ببیند؛ زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد” و می‌فرمودند: “خداوند زیبایی را دوست دارد و از فقر و فقرنمایی ناخرسند است.” همچنین می‌فرمودند: “مرد باید لباس خویش را پاکیزه نگه دارد و از بوی خوش استفاده کند و خانه خویش را گچ‌کاری کند و آستانه خود را پاکیزه سازد.”(۱۱)
۴) عفو و گذشت
عفو و گذشت، احسان و کرم، عادت اهل بیت‌رسول الله(ص) است و در معنای عفو گفته‌اند: “العفو ترک عقوبه الذنب، عفو و گذشت، خودداری از مواخذه و مجازات مجرم است.”(۱۲) و امام‌صادق(ع) هم در این خانه رشد یافته و درس عفو و گذشت را از پدران بزرگوارش فرا گرفته بودند. امام صادق(ع) فرمودند: “انا اهل بیت مروتنا العفو عمن ظلمنا؛ ما خاندانی هستیم که مروت و مردانگی ما در عفو از کسی است که در حق ما جفا کرده است” و در اینجا به نمونه‌هایی از عفو و گذشت امام صادق(ع)‌که در کتابهای اهل سنت آمده است اشاره می‌کنیم.
علامه یوسف بن محمد اندلسی در کتاب الف‌باء می‌نویسد:
روایت شده است، حضرت کنیزی داشت که در ظرفی آب بر دستان حضرت می‌ریخت. پس در این هنگام ظرف به پیشانی امام خورد و به شدت درد گرفت. وقتی کنیز متوجه شد، گفت: ای مولای من و الکاظمین الغیظ؛ مومنان کسانی هستند که در ناراحتی کظم غیظ می‌کنند” و حضرت فرمودند: کظم غیظ کردم، پس گفت: والعافین عن الناس؛ مومنان، اهل گذشت هستند.”حضرت فرمودند: تو را بخشیدم. کنیز گفت: خدا نیکوکاران را دوست دارد. حضرت فرمودند: تو در راه خدا آزادی و هزار درهم نیز به تو بخشیدم.(۱۳)
عبدالحلیم جندی می‌نویسد:
آن حضرت اعضای خانواده‌اش را از رفتن روی بلندی باز می‌داشت. روزی امام به خانه آمد. یکی از کنیزکانش که کودک او را نگهداری می‌کرد و با کودک بالای نردبان رفته بود،‌تا چشمش به حضرت افتاد از خطایی که کرده بود هول شد و بدنش لرزید، و کودک از دستش به زمین افتاد و از دنیا رفت. حضرت با چهره‌ای برافروخته بیرون رفت و هنگامی که سبب آن را از ایشان پرسیدند، فرمود: رنگ چهره‌ام به سبب مردن کودک نیست، بلکه بدین جهت است که کنیزک از آمدن من به وحشت افتاد. پس از آن به کنیز فرمودند: تو در راه خدا آزادی و از تو گذشتم.”(۱۴)
۵) بخشندگی
بخشندگی اهل بیت عصمت و طهارت‌(ع) بی‌نظیر می‌باشد و آن هم فقط برای رضای خداوند است.
هیاج بسطام می‌گوید:
“کان جعفر بن محمد یطعم حتی لایبقی لعیاله شی؛ یعنی امام جعفر بن محمد چنان اطعام می‌فرمود که حتی برای اهل و عیالش چیزی باقی نمی‌ماند.”(۱۵) امام صادق(ع) در وصیت به فرزندش فرمودند: “ای فرزند! اگر کسی از تو چیزی خواست، به او احسان کن.”(۱۶)
عبدالحلیم جندی در این باره می‌نویسد:
عین زیاد، نام مزرعه‌ای از آن امام صادق(ع) بود. او به کارکنانش دستور می‌دادند که راهی به داخل باغ باز کنند تا مردم به درون آن راه یابند و از میوه‌های آن بخورند. هر روز ده سفره می‌انداخت که بر سر هریک ده نفر می‌نشست، هرگاه ده نفر بر می‌خاستند، ده نفر دیگر به جای آنها می‌نشستند.
هر یک از همسایگان که به مزرعه نمی‌آمد، یک ظرف از آن خرماها را برایشان می‌فرستاد، زمان برداشت محصول که می‌رسید، پاداش کارگران را می‌داد. آنچه بر جای مانده بود، به دستور امام به مدینه برده می‌شد و در میان مردم تقسیم می‌گردید و به هریک در خور حال وی چیزی می‌رسید.
حضرت به همه احسان و محبت می‌کردند و گناه افراد سبب نمی‌شد که حاجت او را روا نکنند، می‌بخشیدند و موعظه می‌کردند.
شقرانی که فردی گناهکار و شراب‌خوار بود، می‌گوید: گرفتار بودم و شفیعی نداشتم. سرگردان بودم که ناگاه جعفربن محمد را دیدم. پس گفتم: فدایت شوم، من غلام شقرانی هستم و حاجت خود را اظهار کردم. پس حضرت به من عطایی کرد و سپس فرمودند:
ای شقرانی! نیکی از همه خوب است و از تو پسندیده‌تر و زشتی از همه بد است و از تو بدتر، به‌خاطر مکانی که نزد ما داری.
زمخشری پس از نقل این جریان می‌نویسد: بنگرید امام چگونه احسان می‌کند و حاجت شقرانی را روا می‌کند و به او احترام می‌گذارد، با اینکه از حال او آگاه بود. بنگرید که چگونه او را موعظه می‌کند؛ این خلق و خو همان خلق و خوی پیامبران است.(۱۷)
فضل‌بن روزبهان از علمای اهل سنت در شرح فرازی از صلوات مخصوص آن حضرت می‌نویسد: آن حضرت فریادرس و یاری‌کننده ضعیفان و عاجزان در پیشامدها و بلاها بود و این به رحم و عطوفت آن حضرت برعاجزان اشاره دارد؛ چنان‌که روایت کرده‌اند هرگاه برای کسی حادثه یا فقری پیش می‌آمد به جوار لطف و احسان آن حضرت در مدینه پناه می‌برد و از خوان نعمت آن حضرت بهره می‌برد؛ انگار شیعه اهل بیت است.(۱۸)
براتعلی چگینی
پی‌نوشتها:
۱- شرح نهج‌البلاغه، ج۱۵، ص ۱۸۹، ابن ابی‌الحدید
۲- یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۳، ص ۴۲۱
۳- اصول کافی، ج۲، ص ۱۰۰
۴- احقاق الحق، ج۱۲، ص ۲۳۱، به نقل از عبدالکریم بن هوازن شافعی
۵- مطالب السوول، ج۱، ص ۲۸۶، کمال‌الدین محمدبن طلحه شافعی
۶- الامام صادق(ع)، ص ۷۷، ابوزهره
۷- الامام صادق(ع)، ص ۲۱۲، ابوزهره
۸- تهذیب الکمال، ج۵، ص ۹۰
۹- همان
۱۰- حلیه الاولیا، ج۳، ص ۱۹۳
۱۱- الامام صادق(ع)، ص ۲۰۴
۱۲- سفینه البحار، ج۲، ص ۲۰۷
۱۳- الف‌باء، ج۳، ص ۴۹۹، یوسف بلوی
۱۴- الامام الصادق، ص ۱۵۱
۱۵- حلیه الاولیاء، ج۳، ص ۱۹۴
۱۶- الامام الصادق، ص ۳۶۱ و ۳۶۲
۱۷- موسوعه الامام الصادق(ع)، ج۱، ص ۳۳۷، قزوینی به نقل از زمخشری، ربیع‌الابرار، ج۲، ص ۵۱۳
۱۸- وسیله الخادم الی المخدوم، فضل بن روزبهان، اقوال به‌نقل از امام صادق(ع) از دیدگاه اهل سنت، مهدی لطفی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید