پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جنگ نامتقارن و تأثیر مؤلفه‌های فرهنگی و روانی


جنگ نامتقارن و تأثیر مؤلفه‌های فرهنگی و روانی
در سالهای اخیر جنگ نامتقارن بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته و بسیاری از مباحث جاری در حوزه نظامی، از این مقوله تأثیر گرفته است. اغلب از اصطلاح نامتقارن برای توضیح مجموعه عوامل پیدا و پنهان در نبردهای آتی بین دو کشور غیر همطراز استفاده می‌شود. این کاربرد، بر ابهام معنایی آن بیش از پیش می‌افزاید. در عین‌حال، این مسئله از واقعیت دیگری نیز خبر می‌دهد، که بخش نظامی از یکسو تحت تأثیر تحولات بیرونی و از سوی دیگر به دلیل دگرگونیهای درونی، وضعیت متفاوتی پیدا کرده است. بر این مجموعه باید گسترش عوامل روانی و فرهنگی را نیز افزود که مفهوم نامتقارنی را پیچیده‌تر می‌کند. چنین تحولاتی، فرهنگ را به صورتی روزافزون بسط می‌دهد و از درون همین گسترش است که مسائل تازه‌ای پیش روی جامعه و مسئولان حوزه فرهنگی ـ نظامی قرار می‌گیرد. بنابراین در زمینه‌ای این چنین بسط یابنده و در حال دگرگونی، سیاستگذاری فرهنگی مفهومی ثابت نخواهد داشت، رویکردها و برداشتهای تازه‌ای در مورد سیاستگذاری فرهنگی در جنگ نامتقارنی نیاز است تا آن را با شرایط در حال دگرگونی متناسب کند. در این مقاله به اهداف و دامنه سیاستگذاری و هم بر فرآیند آن اشاره می‌شود تا ضمن حفظ گوهر بنیادین اهداف خود، بنا به مقتضیات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تعبیری متناسب از اهداف ارائه کند.
● مقدمه
طرح موضوع جنگ نامتقارن در ادبیات کنونی دفاعی و تحلیلهای راهبردی امنیت دفاعی و ملی کشورها نشانه اهمیت موضوع است. تعریف جنگ نامتقارن، ویژگیهای آن، بررسی عامل روانی در دفاع نامتقارن و ذکر نقاط قوت امریکا در عراق و در نهایت تعامل دفاع نامتقارن با الگوی نبرد علوی و عاشورایی و تحلیل مؤلفه‌های این ارتباط از مباحث این مقاله است. در شرایط کنونی که تهدیدات دشمن علیه کشور تغییر رویه داده و شدت گرفته است، ارائه الگویی برای دکترین دفاع نامتقارن فرهنگی و عملیات روانی و ویژگیهای آن، موضوعی است که کارشناسان سیاسی ـ نظامی را به بحث و بررسی فرا می‌خواند. در این مقاله به اختصار به این موضوع پرداخته‌ایم.
● مفهوم جنگ نامتقارن
هرچند مفهوم جنگ نامتقارن به تازگی در ادبیات نظامی راهبردی دنیا خصوصاً غرب و امریکا وارد شده است ولی مطالعه کتابهای تاریخ جنگها نشان می‌دهد مفهوم جنگ نامتقارن ریشه در ادبیات کهن دفاعی دارد. مروری بر اندیشه‌های سن تزو در کتاب هنر جنگ و یا گفته‌های ماکیاول در کتاب خطابه‌ها این ریشه‌ها را به خوبی نشان می‌دهد.۱
واژه نامتقارن معمولاً با واژه‌هایی همچون عدم تقارن، نامتعارف و یا نامتناسب مترادف و هم‌معنی می‌باشد.
▪ عدم تقارن: وقتی دو اردوگاه جنگی از لحاظ منابع انسانی و منابع مادی کاملاً یا نسبتاً معادله برابری ندارند به گونه‌ای که در یک طرف عنصر قوی و در طرف دیگر عنصر ضعیف قرار دارد، مفهوم عدم تقارن شکل می‌گیرد. اما موضوع نامتقارن و عدم تقارن با یکدیگر قابل جمع نیستند.
▪ نامتعارف: هرچند امروزه واژه نامتعارف در مقوله سلاحهای نامتعارف، مفهوم سلاحهای استراتژیک را یافته است ولی واژه نامتعارف، مفهوم معمول و عادی نبودن را به ذهن تداعی می‌کند.
▪ نامتناسب: شاید نزدیک‌ترین واژه به مفهوم نامتقارن باشد که به معنای فقدان تناسب معمول نظامی بین دو جبهه نبرد است. نامتناسب در منابع انسانی بین دو جبهه یا در منابع مادی دو طرف درگیر است ولی برداشت معمول در نامتناسب، نامناسب بودن را نیز به همراه دارد که با واژه نامتقارن سنخیتی ندارد. پدیده نامتقارن در بسیاری از پدیده‌های علمی جهان نیز مشاهده می‌شود حتی در تئوریهای تشکیل جهان از دیدگاه فلسفه علم فیزیک ذرات، تئوریهای میدان و حلقه و یا در مباحث تئوریهای مولکولی ساختار مواد و نظریه کوانتوم نیز پدیده نامتقارن مطرح است. اسپین الکترونها در مکانیک کوانتوم هایز بزگی نیز نوعی پدیده نامتقارن را در دنیای هسته اتم به نمایش می‌گذارد. در مفاهیم اسلامی و در تاریخ جنگهای صدر اسلام نیز به نوعی مفهوم جنگ نامتقارن دیده می‌شود. آیه مبارکه قرآن کریم «کم من فئه قلیله، غلبت فئه کثیره باذن الله» شاید بیانی از این مفهوم باشد. نص صریح قرآن کریم در آیات جنگ بدر، غلبه یک نفر از شما بر ۱۰ نفر و بعد پیروزی یک نفر به ۳ نفر از دشمن، نیز از همین مبحث است. در زمانی که دشمنان پیامبر با همه امکانات و تجهیزات رزمی زمان خود به مقابله با اسلام پرداختند، یاران رسول‌الله(ص) با تجهیزات اندک ولی روحیه و انگیزه سرشار از ایمان به خدا و یقین به آخرت و روحیه شهادت‌طلبی توانستند اسلام را تا دروازه‌های تمدن روم و ایران باستان هدایت کنند.
● ویژگیهای جنگ نامتقارن
جنگ نامتقارن که در یک طرف آن عنصری به ظاهر قوی و در طرف دیگر آن عنصر ضعیف قرار دارد ویژگیهایی دارد:
۱) فقدان وجود تناسب معمول نظامی بین دو جبهه درگیر؛
۲) تضاد منافع حیاتی دو جبهه؛
۳) بیشترین بهره‌برداری از نقاط ضعف دشمن در جبهه قوی و به حداکثر رساندن برتریهای خودی در جبهه ضعیف؛
۴) توجه ویژه به ابعاد روانی، عمومی و بسیج نیروها؛ و
۵) دستیابی به اهداف راهبردی با استفاده از منابع کم و تأکید به اصل کمترین هزینه در مقابل بیشترین بهره.
● نمونه‌هایی از جنگ نامتقارن
▪ بیروت ـ ۱۹۸۳
عملیات استشهادی علیه نظامیان امریکایی در بیروت نمونه‌ای از جنگ نامتقارن است که طرف (به ظاهر ضعیف) با کمترین امکانات در حمله و تهاجم به طرف (به ظاهر قوی) با بیشترین توان نظامی، توانست با بهره‌گیری از نقاط ضعف دشمن، ضربه سهمگینی وارد کند. تفنگداران گردان ساحلی امریکا آماج هدف قرار گرفتند و نتیجه استراتژیک آن خروج نیروهای امریکایی از لبنان بود.
▪ فلسطین اشغالی
ارتش متجاوز رژیم اشغالگر قدس با همه تجهیزات و امکانات مدرن خود و با حمایتهای اطلاعاتی ـ مالی امریکا به جنگ مردمی رفته است که تنها سلاح آنها سنگ است. دختری شهادت‌طلب با عملیات استشهادی به جنگ تجهیزات و امکانات دشمن می‌رود. نتیجه استراتژیک آن راهبرد، پیروزی و تداوم مقاومت ملت فلسطین است.
▪ جنگ اول خلیج فارس
با توجه به توسعه میدان جنگ هشت‌ساله بین عراق و ایران از خشکی به ساحل و دریا و آماج هدف قرار گرفتن سکوهای نفتی جمهوری اسلامی، جنگ نفتکشها، برای هدف قرار دادن توان اقتصادی عراق در خلیج‌فارس آغاز شد در اثنای جنگ نفتکشها امریکا در حمایت از کشور عراق کشتی‌های نفتکش را تحت حمایت قرار داد و حتی در عبور از تنگه هرمز پرچم آنها را تعویض کرد. کشتی بریجتون با حضور ۲۵۰ خبرنگار خارجی برای پشتیبانی تبلیغی و عملیات روانی نخستین کشتی‌ای بود که از تنگه هرمز عبور کرد. زمانی که کشتی امریکایی بریجتون منفجر شد در حقیقت قدرت نظامی امریکا در افکار عمومی جهان ضربه خورد.
▪ جنگ ایران و عراق
از جمله جنگهای نامتقارن در دهه‌های اخیر جنگ ایران و عراق است که دشمن با استفاده از حداکثر منابع مادی و مالی ابرقدرتها و استفاده فراوان از سلاحهای نامتعارف و با توجه به نامتناسب بودن وضعیت نظامی ایران در مقابل عراق ـ که تحقق کامل ویژگیهای جنگ نامتقارن بود ـ به ایران حمله کرد اما رزمندگان ایران توانستند با استفاده از روحیه شهادت‌طلبی، دشمن را شکست دهند.
▪ واشنگتن ـ حادثه ۱۱ سپتامبر
صرف نظر از تحلیلهای مختلف از چگونگی حادثه ۱۱ سپتامبر و تبعات آن، عملیات هوایی در قلب امریکا با قدرت هوایی بالا که از جنگ جهانی دوم تاکنون آماج هدف قرار نگرفته بود، جنگی نامتقارن بود که مؤلفه‌های غافلگیری، خلاقیت و حداکثر بهره‌برداری از نقاط ضعف کشور هدف را، در خود پنهان داشت.
● تأثیر قدرتمند عامل روانی در جنگ نامتقارن
رویکردهای نامتقارن می‌توانند با به کارگیری ماهرانه عامل روانی، تأثیر قدرتمندی داشته باشند. این رویکردها که مستقیماً اراده دشمن را هدف قرار می‌دهند، می‌توانند کمبود تجهیزات یا دیگر کاستیها را جبران کنند. هرچند ممکن است روش این رویکردها تاکتیکی باشد، اما تأثیر روان‌شناختی آن را باید در سطح استراتژیک جستجو کرد. این ویژگی یعنی تمرکز مداوم بر تأثیر استراتژیک، مشخصه اصلی و متمایز جنگ نامتقارن است، جنگی که با اتکا بر عنصر روانی، رویکردی مبتکرانه را به کار می‌گیرد.۲
با نگاه به دو تهاجم اخیر منطقه یعنی تجاوز امریکا به افغانستان و عراق و اشغال آن دو کشور، بهره‌گیری از عامل روانی از طرف دشمن برای تحمیل اراده و خواست خود به طرف مقابل به خوبی آشکار می‌شود. مرحله اصلی این دو جنگ، مرحله عملیات روانی آن بود که مدتها قبل از حمله هوایی و زمینی آغاز شده بود. برای طراحی دفاع نامتقارن فرهنگی در مقابله با تهدید امریکا بررسی و تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قوت این کشور در خصوص این دو نبرد در شرایط کنونی ضروری به نظر می‌رسد. هر چند به نظر اغلب کارشناسان، این دو جنگ، جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی بود. در یک نگاه نقاط قوت امریکا در طراحی عملیات روانی علیه عراق را در چند محور می‌توان ارزیابی کرد:
۱) برتری رسانه‌ای برای به دست آوردن حمایت افکار عمومی در داخل امریکا، سطح بین‌المللی، منطقه‌ای و داخل عراق؛
۲) برتری اجرای برنامه‌های فریب و نیرنگ؛
۳) همسوسازی جهانی و ایجاد ائتلاف بین‌المللی علیه عراق؛
۴) بسیج افکار عمومی داخلی برای کسب حمایتهای لازم مالی و منابع انسانی؛ و
۵) بهره‌گیری از عملیات روانی گسترده در سطوح استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی.
● محورهای عمده جنگ تبلیغاتی امریکا علیه عراق
امریکا برای تأمین اهداف خود در منطقه خلیج فارس و تأمین منافع خود تحت عنوان حفظ و پاسداری از منافع ملی خود در جهان در قالب دکترینها و سیاستهای مردم فریب، محورهایی را به عنوان اجرای عملیات آفند روانی انتخاب کرد:
۱) جنگ طلب معرفی کردن عراق در افکار عمومی جهان و منزوی ساختن رژیم عراق؛
۲) استفاده از ابزار رعایت نکردن حقوق بشر و فقدان دمکراسی در کشور هدف برای جلب افکار عمومی دنیا؛
۳) بزرگ‌نمایی وجود سلاحهای کشتار جمعی و هسته‌ای در عراق (که هرگز پیدا نشد!)؛
۴) تبلیغ حمایت از مردم عراق در مقابل رژیم بعث برای تشدید جدایی مردم از حکومت؛
۵) تبلیغ گسترده مبنی بر انهدام زیرساختهای دفاعی عراق برای ایجاد روحیه یأس و ناامیدی در نظامیان عراقی و تضعیف قدرت مقابله آنان؛ و
۶) جداسازی فرماندهان ارشد ارتش بعث از صدام و اطرافیانش با تطمیع و وعده‌های کلان مالی و رفاهی و خارج ساختن آنها از عراق در لحظات نخستین تهاجم.
● جنگ نامتقارن
به طور خلاصه می‌توان گفت پرهیز از قرینه‌‌سازی با نقاط قوت دشمن و حداکثر بهره‌برداری از نقاط ضعف دشمن از ویژگیهای جنگ نامتقارن است. جنگ نامتقارن در زمان هجوم دشمن قوی به سوی طرف ضعیف مفهوم می‌یابد. طرف ضعیف با پرهیز از قرینه‌سازی با نقاط قوت دشمن، سعی می‌کند از نقاط ضعف او بهره زیادی ببرد. طرف ضعیف با اجرای عملیات تأخیری، تشکیل هسته‌های مقاومت و مقابله کوتاه اما پرحجم با گسترش در همه مناطق می‌تواند طرف قوی را از دسترسی به اهداف خود با مشکل مواجه سازد یا به آن ضربات سختی وارد سازد. جنگ نامتقارن علاوه بر ابعاد نظامی، ابعاد روانی نیز دارد. در جنگ اخیر امریکا و عراق، طرف قوی با استفاده از ابزار رسانه‌ای، اجرای عملیات روانی تهاجمی تمام عیاری را بر علیه عراق طراحی کرد به گونه‌ای که قبل از آغاز تهاجم نظامی، جنگ پایان یافته بود. پس برای حفاظت و جلوگیری از سقوط روانی باید تدابیری اندیشید. مهم‌ترین عامل در جنگ نامتقارن، انسان است. در این جنگ انسان عنصر تعیین‌کننده است که مسئولیت حمله کردن و اجرای عملیات به عهده اوست.
بنابراین عامل اصلی در دفاع نامتقارن نیروی انسانی است که؛
۱) ایمان کامل به اهداف و آرمانهای خود و اعتقادات قوی دارد.
۲) تجهیزات مناسب، سبک و قابل حمل دارد.
۳) اختیار و تصمیم‌گیری در کوچک‌ترین واحد درگیر به عهده اوست.
۴) با اصول جنگ چریکی و پارتیزانی آشنایی کامل دارد.
۵) در مقابل مشکلات لجستیکی نسبتاً مقاوم و قادر به ادامه حیات است.
۶) برای تداوم مقاومت و ایستادگی پشتوانه مردمی دارد.
در کنار عوامل فیزیکی دفاع نامتقارن، عامل روحیه و عامل قدرتمند روانی غیرفیزیکی اهمیت دوچندان دارد. دشمن یا طرف قوی نیز در هجوم خود برای قطع پشتوانه مردمی و تضعیف روحیه نیروی مدافع، به عملیات روانی، تبلیغ گسترده، طولانی و عمیق اقدام می‌کند. این عملیات با استفاده از ابزار قدرتمند رسانه‌ها و قبضه افکار عمومی، تخریب وحدت ملی، تضعیف روحیه مقاومت، القای ناامیدی و تشدید فشارها و مشکلات برای رسیدن به اهداف خود را سبب می‌شود.
● تعامل الگوی نبرد علوی یا نبرد عاشورایی با جنگ یا دفاع نامتقارن
الگوی نبرد علوی با ویژگیهای دفاع براساس آرمانهای والای دینی و ملی و آمادگی روانی تا سرحد شهادت وجود ظرفیت روانی برای تحمل سختیها تعریف شده است ولی آیا می‌توان بین الگوی نبرد علوی و جنگ نامتقارن ارتباطی پیدا کرد، مؤلفه‌های این ارتباط کدام است؟ در زیر به پاره‌ای از ویژگیهای مشترک اشاره می‌شود.
۱) به حداکثر رساندن برتریهای خودی و حداکثر بهره‌برداری از نقاط ضعف دشمن.
۲) دستیابی به اهداف راهبردی و تأکید بر اصل کمترین هزینه در مقابل بیشترین بازده.
۳) توجه ویژه به ابعاد عملیات روانی و عوامل برتری‌ساز غیرفیزیکی در نبرد.
● ویژگیهای متفاوت جنگ نامتقارن و نبرد علوی
۱) در مفهوم جنگ نامتقارن پرهیز از قرینه‌سازی با نقاط قوت دشمن و حداکثر بهره‌برداری از نقاط ضعف آن نهفته است ولی در مفهوم نبرد علوی علاوه بر آن، ظرفیت عمل در بدترین شرایط و تکلیف‌گرایی به جای نتیجه‌گرایی نیز پنهان است.
۲) مقوله جنگ نامتقارن مبحثی عمومی است که ممکن است ایدئولوژی و آرمانگرایی در نوع عمل آن باشد یا نباشد ولی در مفهوم نبرد علوی یا نبرد عاشورایی مبنای کارزار و اساس آن بر ایدئولوژی و فرهنگ شیعی بنیان نهاده شده است.
۳) در جنگ نامتقارن ممکن است اصل عمل، شیوه اتخاذ شده و یا نتایج آن را فرهنگ اسلامی تأیید نکند ولی نبرد علوی چون برخاسته از تفکر اسلامی است کمتر دچار انحراف و یا محل تردید است.
۴) تفاوت اساسی دیگر بین دفاع نامتقارن و نبرد علوی یا عاشورایی، مفهوم نتیجه‌گرایی است. در بخشهای قبلی گفته شد یکی از ویژگیهای جنگ نامتقارن تأثیر و نتیجه استراتژیک آن است، در نبرد علوی یا عاشورایی برای رزمنده میدان دفاع نیز، پیروزی در مقابل دشمن مهم است ولی عمل به تکلیف مهم‌تر است. ممکن است به ظاهر پیروزی در کار نباشد ولی عمل به تکلیف و یا شهادت در راه خدا مکمل این نبرد است و در نهایت پیروزی واقعی را ترسیم می‌کند. فلسفه شهادت‌طلبی رزمنده مسلمان و یا عملیات استشهادی از چنین تفکری نشئت می‌گیرد.
۵) در جنگ یا دفاع نامتقارن رسیدن به هدف ممکن است از تمامی راههای در دسترس اجرا شدنی باشد ولی در نبرد علوی یا عاشورایی برخی شیوه‌های غیرانسانی حتی در مقابل دشمن قوی نیز راهی ندارد. به نظر می‌رسد الگوی نبرد علوی یا نبرد عاشورایی، فصل مشروع جنگ یا دفاع نامتقارن را پوشش می‌دهد و نسخه تکمیلی آن برای فرهنگ اسلامی است.
● دفاع فرهنگی و پدافند عملیات روانی
یکی از ارکان جنگ نامتقارن توجه ویژه به موضوع عملیات روانی در افکار عمومی و بسیج مردمی در محیطهای داخلی و بیرونی است. از آنجایی که دشمن در تداوم راهبرد خود در قالب طرح خاورمیانه بزرگ، اهداف سلطه خود را همچنان دنبال می‌کند و هم اکنون در مرزهای غربی و شرقی کشور، حضور پیدا کرده است، تشدید جنگ روانی و عملیات روانی خود را از مدتها قبل با سه محور ذیل آغاز کرده است:
الف) جلوگیری از دستیابی ایران به دانش صلح‌آمیز هسته‌ای؛
ب) دمکراسی و آزادی؛ و
ج) سلاحهای کشتار جمعی.
پدافند عملیات روانی و دفاع فرهنگی در مقابله با این تهاجم یکی از ارکان جنگ نامتقارن است که می‌تواند این ابعاد و ویژگیها را داشته باشد:
۱) آماده‌سازی روانی و آرمانی منابع انسانی که با بینش، بصیرت و آگاهی حیله‌های دشمن را خنثی کند.
۲) ساماندهی زیرساختهای مناسب فرهنگی و عملیات روانی در ابعاد منابع انسانی و منابع مادی برای مقابله با تهدید.
۳) فضاسازی عمومی در سطح جامعه و افکار بین‌المللی برای حفظ پشتوانه‌های مردمی.
۴) پی‌گیری عملیات روانی دشمن و اجرای عملیات پدافند و پیشگیری از تأثیر آن بر روی مخاطب.
۵) اجرای عملیات آفند روانی بر ضد دشمن در سطوح مختلف.
پدافند فرهنگی نامتقارن با توجه به اصول پنج‌گانه ذکرشده نیازمند تعیین وظایف و حوزه مسئولیتها در سطوح مختلف است.
● سطح راهبردی
در این سطح دفاع فرهنگی نامتقارن وظیفه سیاستگذاری، هدایت، هماهنگی، پشتیبانی و نظارت کلان را بر عهده دارد. وظایف سازمانها و ارگانهای ذیربط و چگونگی تعامل آنها در این سطح تعریف می‌شود.
سطح راهبردی سه مؤلفه دارد.
الف) سطح راهبردی ملی (کشوری)
ب) سطح راهبردی در مراتب کلان نیروهای مسلح
ج) سطح راهبردی در داخل نیروهای مسلح
▪ سطح عملیاتی
دفاع فرهنگی و عملیات روانی در سطح عملیاتی، سیاستها و برنامه‌های مشخص شده در سطح راهبردی را با توجه به وضعیت مأموریت و منطقه درگیری و بحران محقق می‌سازد.
سطح عملیاتی نیز دو مؤلفه دارد.
الف) سطح عملیاتی کلان هر یک از سازمانهای نیروهای مسلح
ب) سطح عملیاتی نیرویی در هر یک از سازمانها
▪ سطح تاکتیک
در این سطح عمدتاً یگانهای صف، مانند لشکرها و مناطق و نواحی بسیج اجرای مأموریت را به عهده دارند. سطح تاکتیک محور اصلی مأموریت و درگیری (فیزیکی و غیرفیزیکی) در دفاع نامتقارن است و نیازمند سرمایه‌گذاری و دقت بیشتری است. البته در این سطح برخی اقدامات متمرکز نیز قابل پیش‌بینی است مانند تشکیل یگان واکنش سریع فرهنگی که به صورت متمرکز وارد عمل می‌شود. این سطح نیازمند آموزش و تجهیزات مناسب خود است.
▪ سطح تکنیک
این سطح معمولاً برای کوچک‌ترین واحدهای درگیر تعریف می‌شود و بیشتر به روحیه و روان رزمندگان و اجرای اقدامات دفاعی محدود و میدانی توجه می‌شود.
● خلاصه و نتیجه‌گیری
تحلیل نهایی موضوعات اشاره شده در این مقاله، این نتایج را به دست می‌دهد:
۱) جنگ نامتقارن جنگی نوظهور نیست، در متون کهن نمونه‌های فراوانی از این نوع جنگ را می‌توان مشاهده کرد.
۲) هرچند جنگ نامتقارن با عدم تقارن از جنبه منابع انسانی و منابع مادی برابر است ولی موضوع نامتقارن با عدم‌تقارن قابل جمع نیست.
۳) ویژگیهای جنگ نامتقارن بر فقدان تناسب معمول نظامی بین دو جبهه و وجود تضاد منافع حیاتی بین آنها و به حداکثر رساندن برتریهای خودی در جبهه ضعیف تأکید دارد.
۴) نمونه‌های فراوانی از جنگ نامتقارن را در دهه اخیر می‌توان یافت.
۵) عامل روانی از طریق به‌کارگیری ماهرانه آن می‌تواند تأثیر به‌سزایی در شکست اراده دشمن در صحنه نبرد داشته باشد و تأثیر رویکردی تاکتیکی آن، پیامدهای استراتژیک در پی خواهد داشت.
۶) محورهای عمده عملیات روانی امریکا علیه عراق بر پایه انشقاق بین مردم و مسئولان عراق استوار بود.
۷) با استفاده از الگوی نبرد علوی و تکلیف‌مداری می‌توان از نقاط ضعف دشمن بهره بیشتری برد.
۸) در الگوی نبرد علوی باید اصول اخلاقی این نبرد علیه دشمن رعایت گردد.
سرانجام این که کشف ابعاد موضوعی در شیوه‌ها، تاکتیکها و تکنیکها و اقدامات حین نبرد نامتقارن مستلزم رعایت شرایطی است که در مقاله دیگری بررسی خواهد شد.
علیرضا موحد علوی
منابع
۱ـ کلیاتی از جنگ نامتقارن؛ کتاب دانشکده فرماندهی و ستاد ـ آبان ۸۲
۲ـ کنت مکنزی؛ جنگ نامتقارن؛ ترجمه عبدالمجید حیدری و محمد تنهایی، دافوس ـ ۱۳۸۲
عملیات روانی
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید